تصاویر/ مهماننوازی ایرانی در جنگ جهانی دوم
همزمان با جنگ جهانی دوم و پس از آنکه در سوم شهریور 1320 قوای روس و انگلیس وارد خاک ایران شدند، شورویها موافقت کردند که بخشی از لهستانیها را به ایران بفرستند تا جایی که بندر انزلی (بندر پهلوی) به نقطه اصلی ورود پناهجویان لهستانی به ایران بدل گشت.
خبرگزاری میزان -
به نقل از فرادید، در پی تهاجم شوروی به لهستان در جریان جنگ جهانی دوم و همچنین با توجه به پیمان شوروی و نازیها، نیروهای جماهیر شوروی بیش از نیمی از خاک جمهوری دوم لهستان را به اشغال خود درآوردند.
کمیساریای خلق در امور داخلی (NKVD) نقش سازمان امنیت داخلی در اتحاد جماهیر شوروی تحت رهبری ژوزف استالین را بر عهده داشت و مجری مستقیم سرکوب سیاسی و تصفیهها بود. این سازمان در عرض چند ماه پس از شروع جنگ جهانی دوم بین 320 هزار نفر تا یک میلیون نفر لهستانی را به مناطق شرقی روسیه، اورال و سیبری منتقل کرد. از این رو، چهار موج گسترده اخراج بین سالهای 1940 تا 1942 میلادی توسط قطار صورت گرفت که شامل تمام اعضای خانواده، زنان و کودکان و افراد مسن میشد.
سرنوشت آنان اما در ژوئن 1941 میلادی به دلیل حمله غیر منتظره آلمان به شوروی تغییر کرد. شوروی پذیرفت تا تمام شهروندان لهستانی در اسارت را آزاد کند. والدیسلاو آندرس، ژنرال لهستانی، پس از آزادی از زندان لوبیانکا مسکو در سال 1941 میلادی، نیروهای نظامی شرق (که به ارتش آندرس مشهور شد) را برای جنگ علیه نازیها بسیج کرد.
تشکیل ارتش کار سادهای نبود. بسیاری از ساکنین اردوگاهها از مشکلات تغذیهای رنج میبردند. با این حال پس از حمله آلمان به شوروی، استالین با دولت در تبعید لهستان علیه نازی ها هم پیمان شد و مقرر شد علاوه بر عبور افراد نظامی تجهیز شده لهستانی از خاک ایران، زندانیان و افراد داخل اردوگاهها نیز از طریق ایران به فلسطین و آفریقا مهاجرت کنند.
پس از آنکه در سوم شهریور 1320 (1941 میلادی) قوای روس و انگلیس وارد خاک ایران شدند، شورویها موافقت کردند که بخشی از لهستانیها را به ایران بفرستند. بندر پهلوی (انزلی کنونی) به نقطه اصلی ورود پناهجویان لهستانی به ایران بدل گشت. ژنرال آندرس نزدیک به 74 هزار نیرو، از جمله 41 هزار غیر نظامی، را به ایران فرستاد. در مجموع، نزدیک به 116 هزار پناهجو به ایران فرستاده شد. با این وجود، ایرانیها با آغوش گرم از آنها استقبال کرده و دولت ایران نیز شرایط را برای ورودشان به کشور و تامین مایحتاج فراهم آورد. از مدارس عمومی، نهادهای آموزشی، مغازهها، نانواییها، مشاغل و رسانهها خواسته شد تا ترتیبی دهند که لهستانیها اقامت مطلوبتری در ایران داشته باشند.
پناهجویان لهستان اما پس از دو سال سو تغذیه و شیوع بیماریهای مثل مالاریا، تیفوس، تب، مشکلات تنفسی و قحطی زدگی تضعیف شدند. بسیاری از کودکان بیسرپرست لهستانی که والدینشان را در جنگ از دست داده بودند به اصفهان فرستاده شدند. حدودا 2000 کودک لهستانی به اصفهان رفتند تا جایی که به اصفهان «شهر کودکان لهستانی» گفته میشد. چندین مدرسه برای آموزش زبان لهستانی، ریاضیات، علوم و دروس دیگر در اصفهان افتتاح شد. همچنین زبان فارسی، تاریخ و جغرافیایی ایران و لهستان به این کودکان آموزش داده میشد.
اما از آنجایی که ایران توانایی اسکان و پذیرایی از تمام این پناهجویان را نداشت، کشورهای مستعمره بریتانیا از تابستان سال 1942 میلادی بخشی از آنها را به پناهندگی پذیرفتند. لهستانیها تا پیش از سال 1944 میلادی تقریبا ایران را به مقصد مکزیک، هند، نیوزیلند، بریتانیا و تانگانیکا ترک کردند.
امروزه دیگر نشانی از لهستانیها در ایران نیست. ریزارد آنتولاک، نویسنده، اما در پارس تایمز چنین نقل کرد: «عمیقترین ردپای اقامت موقت لهستانیها در ایران را میتوان در روایت آنهایی مشاهده کرد که به ایران آمده بودند. استقبال گرم میزبان از پناهجویان را میتوان در سراسر ادبیات [لهستان] مشاهده کرد. مهربانی و همدردی عموم مردم ایران در قبال لهستانیها همان چیزی است که در همه جا از آن صحبت میشود.»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
کمیساریای خلق در امور داخلی (NKVD) نقش سازمان امنیت داخلی در اتحاد جماهیر شوروی تحت رهبری ژوزف استالین را بر عهده داشت و مجری مستقیم سرکوب سیاسی و تصفیهها بود. این سازمان در عرض چند ماه پس از شروع جنگ جهانی دوم بین 320 هزار نفر تا یک میلیون نفر لهستانی را به مناطق شرقی روسیه، اورال و سیبری منتقل کرد. از این رو، چهار موج گسترده اخراج بین سالهای 1940 تا 1942 میلادی توسط قطار صورت گرفت که شامل تمام اعضای خانواده، زنان و کودکان و افراد مسن میشد.
سرنوشت آنان اما در ژوئن 1941 میلادی به دلیل حمله غیر منتظره آلمان به شوروی تغییر کرد. شوروی پذیرفت تا تمام شهروندان لهستانی در اسارت را آزاد کند. والدیسلاو آندرس، ژنرال لهستانی، پس از آزادی از زندان لوبیانکا مسکو در سال 1941 میلادی، نیروهای نظامی شرق (که به ارتش آندرس مشهور شد) را برای جنگ علیه نازیها بسیج کرد.
تشکیل ارتش کار سادهای نبود. بسیاری از ساکنین اردوگاهها از مشکلات تغذیهای رنج میبردند. با این حال پس از حمله آلمان به شوروی، استالین با دولت در تبعید لهستان علیه نازی ها هم پیمان شد و مقرر شد علاوه بر عبور افراد نظامی تجهیز شده لهستانی از خاک ایران، زندانیان و افراد داخل اردوگاهها نیز از طریق ایران به فلسطین و آفریقا مهاجرت کنند.
پس از آنکه در سوم شهریور 1320 (1941 میلادی) قوای روس و انگلیس وارد خاک ایران شدند، شورویها موافقت کردند که بخشی از لهستانیها را به ایران بفرستند. بندر پهلوی (انزلی کنونی) به نقطه اصلی ورود پناهجویان لهستانی به ایران بدل گشت. ژنرال آندرس نزدیک به 74 هزار نیرو، از جمله 41 هزار غیر نظامی، را به ایران فرستاد. در مجموع، نزدیک به 116 هزار پناهجو به ایران فرستاده شد. با این وجود، ایرانیها با آغوش گرم از آنها استقبال کرده و دولت ایران نیز شرایط را برای ورودشان به کشور و تامین مایحتاج فراهم آورد. از مدارس عمومی، نهادهای آموزشی، مغازهها، نانواییها، مشاغل و رسانهها خواسته شد تا ترتیبی دهند که لهستانیها اقامت مطلوبتری در ایران داشته باشند.
پناهجویان لهستان اما پس از دو سال سو تغذیه و شیوع بیماریهای مثل مالاریا، تیفوس، تب، مشکلات تنفسی و قحطی زدگی تضعیف شدند. بسیاری از کودکان بیسرپرست لهستانی که والدینشان را در جنگ از دست داده بودند به اصفهان فرستاده شدند. حدودا 2000 کودک لهستانی به اصفهان رفتند تا جایی که به اصفهان «شهر کودکان لهستانی» گفته میشد. چندین مدرسه برای آموزش زبان لهستانی، ریاضیات، علوم و دروس دیگر در اصفهان افتتاح شد. همچنین زبان فارسی، تاریخ و جغرافیایی ایران و لهستان به این کودکان آموزش داده میشد.
اما از آنجایی که ایران توانایی اسکان و پذیرایی از تمام این پناهجویان را نداشت، کشورهای مستعمره بریتانیا از تابستان سال 1942 میلادی بخشی از آنها را به پناهندگی پذیرفتند. لهستانیها تا پیش از سال 1944 میلادی تقریبا ایران را به مقصد مکزیک، هند، نیوزیلند، بریتانیا و تانگانیکا ترک کردند.
امروزه دیگر نشانی از لهستانیها در ایران نیست. ریزارد آنتولاک، نویسنده، اما در پارس تایمز چنین نقل کرد: «عمیقترین ردپای اقامت موقت لهستانیها در ایران را میتوان در روایت آنهایی مشاهده کرد که به ایران آمده بودند. استقبال گرم میزبان از پناهجویان را میتوان در سراسر ادبیات [لهستان] مشاهده کرد. مهربانی و همدردی عموم مردم ایران در قبال لهستانیها همان چیزی است که در همه جا از آن صحبت میشود.»
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *