من یک معتاد حرفه ای،17 سال دارم
از 12 سالگی به قهوه خانه می رفتم و فکر می کردم بزرگ شدم. دو سال بعد مصرف مواد را شروع کردم و در 17 سالگی پس از دستگیری، راز سرقت هایم فاش شد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه جامعه ،من پویا دانشآموزی 17 ساله هستم که گرفتار باتلاق اعتیاد شدهام و اکنون یک معتاد حرفهای هستم. صبح یک روز بهاری توسط ماموران پلیس به جرم سرقت طیور دستگیر شدم که در دایره تجسس کلانتری پرده از راز سرقتهایم برداشتم.
12 ساله بودم که همراه دوستانم به قهوهخانه میرفتیم و سفارش قلیان میدادیم، فکر میکردیم دیگر ما هم بزرگ شدهایم. این کار را آنقدر تکرار کردیم تا خسته شدیم. کمکم با دوستانم برای قلیان کشیدن به پارک و جاهای خلوت میرفتیم و دنبال هیجان بیشتر میگشتیم.
یادم هست اولین بار دوستانم یا بهتر بگویم دشمنانم پیشنهاد سیگار را به من دادند و من هم سیگاری شدم. خودم هم باور نمیکردم چقدر آدم بدی شدهام چرا که سیگار کشیدن دیگر برای من زشتی نداشت و آهستهآهسته به تجربه کارهای دیگر ترغیب میشدم تا اینکه در 14 سالگی به منزل دوست پدرم برای مهمانی رفتیم و من از حس کنجکاوی کودکانه و بازیگوشی به اتاقها سرک میکشیدم و وارد اتاقی شدم و دیدم دوست پدرم در حال مصرف مواد مخدر است. این کنجکاوی هم برایم گران تمام شد؛ چرا که در این مواجهه با دوست پدرم او مرا با مواد مخدر آشناتر کرد و من به این مهمانی و مصرف مواد دعوت شدم.
او گفت بیا ببین چقدر خوب است، باید مصرف کنی تا بفهمی و من هم که طریقه مصرف مواد را دیده بودم شروع به کشیدن کردم و دوباره کار نکردهای را تجربه کردم.
گذشت و گذشت، حالا من برای رفتن به خانه دوست پدرم لحظهشماری میکردم. هر زمانی به منزلش میرفتم مواد میکشیدیم و بعد از مدتی خودم را همسفره و همپیاله او دیدم. من پویا 17 ساله دیگر یک معتاد حرفهای بودم تا اینکه از سال گذشته با دوستان جدیدی آشنا شدم، آنها همگی به مواد مخدر از نوع صنعتی اعتیاد داشتند و من هم در نشستهایی که با آنها داشتیم اعتیاد به مواد مخدر از نوع هروئین را تجربه کردم.
من هنوز هم محصلم، اوایل برای تهیه مواد سراغ وسایل پدر و داییها میرفتم، مدتی برای خرید مواد مخدر از پول توجیبی مدرسه خرج میکردم یا اینکه بعد از مدرسه سرکار میرفتم، ولی در اثر گذشت زمان چنان محو مواد مخدر شدم که با همان دوستان معتاد شروع به سرقت کرده و پس از مدتی تنها به سرقت میرفتم و خرجمان را در میآوردم و ... من هنوز محصلم و ساعت 9 صبح امتحان دارم، اما به جای اینکه سر جلسه امتحان باشم به جرم سرقت دستگیر شده و روی صندلی بازجویی در حال نوشتن تعداد سرقتهایم هستم.
براساس پرونده ای از اداره مشاوره پلیس اصفهان
انتهای پیام/
12 ساله بودم که همراه دوستانم به قهوهخانه میرفتیم و سفارش قلیان میدادیم، فکر میکردیم دیگر ما هم بزرگ شدهایم. این کار را آنقدر تکرار کردیم تا خسته شدیم. کمکم با دوستانم برای قلیان کشیدن به پارک و جاهای خلوت میرفتیم و دنبال هیجان بیشتر میگشتیم.
یادم هست اولین بار دوستانم یا بهتر بگویم دشمنانم پیشنهاد سیگار را به من دادند و من هم سیگاری شدم. خودم هم باور نمیکردم چقدر آدم بدی شدهام چرا که سیگار کشیدن دیگر برای من زشتی نداشت و آهستهآهسته به تجربه کارهای دیگر ترغیب میشدم تا اینکه در 14 سالگی به منزل دوست پدرم برای مهمانی رفتیم و من از حس کنجکاوی کودکانه و بازیگوشی به اتاقها سرک میکشیدم و وارد اتاقی شدم و دیدم دوست پدرم در حال مصرف مواد مخدر است. این کنجکاوی هم برایم گران تمام شد؛ چرا که در این مواجهه با دوست پدرم او مرا با مواد مخدر آشناتر کرد و من به این مهمانی و مصرف مواد دعوت شدم.
او گفت بیا ببین چقدر خوب است، باید مصرف کنی تا بفهمی و من هم که طریقه مصرف مواد را دیده بودم شروع به کشیدن کردم و دوباره کار نکردهای را تجربه کردم.
گذشت و گذشت، حالا من برای رفتن به خانه دوست پدرم لحظهشماری میکردم. هر زمانی به منزلش میرفتم مواد میکشیدیم و بعد از مدتی خودم را همسفره و همپیاله او دیدم. من پویا 17 ساله دیگر یک معتاد حرفهای بودم تا اینکه از سال گذشته با دوستان جدیدی آشنا شدم، آنها همگی به مواد مخدر از نوع صنعتی اعتیاد داشتند و من هم در نشستهایی که با آنها داشتیم اعتیاد به مواد مخدر از نوع هروئین را تجربه کردم.
من هنوز هم محصلم، اوایل برای تهیه مواد سراغ وسایل پدر و داییها میرفتم، مدتی برای خرید مواد مخدر از پول توجیبی مدرسه خرج میکردم یا اینکه بعد از مدرسه سرکار میرفتم، ولی در اثر گذشت زمان چنان محو مواد مخدر شدم که با همان دوستان معتاد شروع به سرقت کرده و پس از مدتی تنها به سرقت میرفتم و خرجمان را در میآوردم و ... من هنوز محصلم و ساعت 9 صبح امتحان دارم، اما به جای اینکه سر جلسه امتحان باشم به جرم سرقت دستگیر شده و روی صندلی بازجویی در حال نوشتن تعداد سرقتهایم هستم.
براساس پرونده ای از اداره مشاوره پلیس اصفهان
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *