هدف از سرعت گرفتن، رسیدن به فیض خداست/ دین خدا آسان است

12:30 - 17 آذر 1395
کد خبر: ۲۵۲۸۸۵
آیت الله العظمی جوادی آملی با تاکید بر اینکه دین خدا آسان است، گفت: هدف از سرعت گرفتن، رسیدن به فیض خداست.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق خود گفت: "الحمد لله ربّ العالمين و صلّی الله علی جميع الأنبياء و المرسلين سيّما خاتمهم و أفضلهم محمّد و أهل بيته الأطيبين الأنجبين، سيّما بقيّة الله في العالمين، بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّء الی الله". مقدم شما بزرگواران، برادران نظامی، حوزوی و دانشگاهی و برادران و خواهران ايمانی را گرامی می داريم. مراسم سوگواري دو ماهه شما ـ إن‌شاءالله ـ مقبول ذات اقدس الهی باشد و زيارت‌های اربعينی و غير اربعينی كه داشتيد ـ إن‌شاءالله ـ باعث حفظ اين نظام و اين كشور باشد، نتيجه اين عزاداری ها را ـ إن‌شاءالله ـ در طول سال با علم صائب و عمل صالح حفظ كنيد!

وی ادامه داد: بسياری از عزيزان ما نظامی اند و برای جهاد و كوشش دينی جهت حفظ اين سرزمين تلاش و كوشش می كنند، يك مقدار هم درباره جهاد فرهنگی و اخلاقی مطلبی به عرض شما برسد.

آیت الله جوادی آملی تصریح کرد: ذات اقدس الهی در قرآن كريم به ما فرمود اين دين، دين آسان است: ﴿لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ﴾ ما برنامه دشوار و سخت نداريم. اين كتاب آسمانی خيلی آسان است، عمل به آن دشوار نيست، اين اصل اوّل. جهاد هم مستحضريد كه يك كار توان فرسا و دشوار است، جهاد اصغر كه جنگ با دشمن بيرون است سخت است و جهاد اكبر كه جنگ با دشمن درون است سخت‌تر است؛ لذا جهاد اكبر ناميده شد، اين هم اصل دوم.

وی اظهار کرد: چه كار كنيم كه اين سخت‌ها آسان شود، آيا ما بايد تلاش و كوشش كنيم كه اين سخت‌ها آسان شود يا خود نظام دينی، نظام آسانی است؟ در قرآن نفرمود شما بكوشيد اين سخت را آسان كنيد، فرمود اين دين آسان است: ﴿لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾. پس بحث در اين نيست كه ما چگونه سخت را آسان كنيم، بحث در آن است كه ما چگونه به اين دين عمل كنيم كه اين دينِ آسان، فيضش را به ما برساند، فرمود دين آسان است، شما آن بخش اوّل را عمل كنيد نشانه آسانی دين را می بينيد.

این مرجع تقلید همچنین توضیح داد: برای توضيح اين مطلب يك بيان نورانی از امام سجاد(سلام الله عليه) است كه فرمود: «وَيْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَه‏»؛ وای بر حال كسی كه يكی های او بر ده‌تاهای او اضافه شود؛ چون بعضی ها گفتند با اين وضعی كه احكام اسلامی به همراه آورده بهشت رفتن سخت است. حضرت فرمود جهنم رفتن، دليل می خواهد بهشت رفتن كه دليل نمی خواهد، چرا؟ برای اينكه كار حرام، يك عمل يك كيفر دارد: ﴿جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها﴾ اين‌طور نيست كه اگر كسی يك گناه كرد دو برابر يا سه برابر در نامه عمل او نوشته شود در محكمه عدل محاسبه شود و مانند آن، يك گناه يك كيفر دارد ﴿جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها﴾، اما درباره بهشت رفتن، يكی حداقل ده برابر پاداش دارد، گاهی فرمود: ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها﴾,[4] از آن روشن‌تر ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها﴾؛ از آن روشن‌تر و شفاف‌تر بخش پايانی سوره مباركه «بقره» است كه فرمود: ﴿مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ﴾؛ فرمود: كار خيری كه انسان انجام می دهد مثل آن كشاورزی است كه مزرعه را شيار كرده و بذری را در دل خاك نهان كرده، اين بذر اگر خوب آبياری شود يك بذر، هفت خوشه می دهد هر خوشه هم صد دانه دارد؛ پس يكی شده هفتصدتا، اين حداقل! اگر خيلی انسان با اخلاص باشد با اشك چشم اين مزرعه را آبياری كند: ﴿وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ﴾ اين اگر «ضِعف» به معنای دو برابر باشد، می شود 1400تا، اگر «ضِعف»، يعنی چند برابر باشد مقدارش روشن نيست؛ ولي بخش پايانی، حرف آخر را می زند، فرمود سخن از ده‌تا و صدتا و هزار و چهارصدتا نيست ﴿وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ﴾؛ چقدر می دهد، به چه كسی می دهد، آن ديگر روشن نيست؛ پس يكی حداقل 1400 برابر هست. وجود مبارك امام سجاد فرمود: يك گناه يك كيفر دارد؛ اما يك ثواب، ده برابر گاهي هفتصد برابر، گاهي 1400برابر پاداش دارد: «وَيْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَه‏»؛ وای به حال كسی كه اين يكی هاي او بر ده‌تاهای او پيروز شود! اگر عده‌ای ﴿خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً﴾اگر در محكمه الهی اعمال حسنات و سيّئات را می سنجند، كسی به جهنم می رود كه يكی های او بيش از ده‌تاهای او باشد؛ لذا حضرت فرمود: جهنم رفتن تعجب دارد نه بهشت رفتن، اين يك مطلب.

وی یادآور شد: مطلب دقيق‌تر آن است اين طور نيست كه اگر كسی لباس نظامی پوشيد، دارد جهاد اصغر می كند يا درصدد آن است كه جهاد اكبر بكند، خدا در دنيا او را مدد نكند، اين طور نيست كه يكی را فقط در قيامت ده برابر پاداش بدهند. در بعضی از احاديث قدسی و مانند آن آمده است كه فرمود درست است، خدا فرمود صراط مستقيم داريم، يك؛ شما اين راه را طی كنيد با سرعت: ﴿وَ سارِعُوا إِلي‏ مَغْفِرَةٍ﴾، دو؛ نه تنها سرعت بگيريد، بلكه سبقت بگيريد، سعی كنيد از ديگران جلوتر بيفتيد: ﴿فَاسْتَبِقُوا﴾,﴿سابِقُوا﴾ پنج و شش؛ ما را بعد از سرعت به سبقت دعوت كردند. در فضايل علمی اگر كسی بخواهد جلوتر برود نه غرور و تكبّری در كار هست نه جای كسی را تنگ می كند. اين دعای كميلی كه می خوانيد می گوييد، «وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْك وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ» همين است؛ خدايا من از همه بالاتر، بهتر، قوي‌تر، عالم تر، عاقل‌تر، عادل‌تر، باشم، جای كسی را آدم تنگ نمی كند، هر چه عالم‌تر و عاقل‌تر و عادل‌تر باشد به ديگران جا می دهد، اين جلو رفتنی نيست كه عده‌ای را عقب بزند، اين جلو رفتنی است كه مزاحم كسی نيست؛ لذا در چند بخش از آيات، ما را بعد از سرعت به سبقت دعوت كردند كه سعی كردند شما در حوزه بشويد اعلم، بشويد افقه؛ چرا در اين حدّ باشيم، مگر خدا نبايد دين خود را ياری كند، مگر دين او به دست علما ياری نمی شود، ما اگر اعلم باشيم افقه باشيم دين را بهتر ياری می كنيم، اين جای كسی را تنگ نمی كند. پس سرعتی است كه تصادف ندارد، سبقتی است كه كسی را نمی رنجاند ما را به اين امور دعوت كردند؛ اما تنها حرف اينها نيست آن لطيفه در روايت ديگر است. در آن روايت فرمودند شما خيال نكنيد اين راهی كه می رويد ما به شما بگوييم سرعت بگيريد اين هدف، يك چوب خشكی باشد كه شما میخواهيد به آنجا برسيد.در مسابقه‌ها اين دونده‌ها كه می روند آن مقصد، يك خطّ جامد ايستايی است كه اينها بايد به آن خط برسند؛ اما در ﴿فَاسْتَبِقُوا﴾، در ﴿سابِقُوا﴾اين طور نيست كه اگر جامعه بخواهد سبقت بگيرد به لقاي الهی برود لقاءالله، قُرب الي الله، فيض الهی خطّی باشد آنجا جامد و راكد؛ چقدر اين روايت لطيف است. فرمود شما اگر يك قدم به طرف اين پايان راه در مسابقه برويد آن مقصد و هدف ده قدم به طرف شما می آيد، شما اگر آرام آرام داريد می رويد او با هروله می آيد، هروله را كه شما در سعی بين صفا و مروه تجربه كرده‌ايد، فرمود فيض ما دوان دوان به طرف تو می آيد، نه ذات اقدس الهي، اين طور نيست كه فيض خدا يك خط‌كشی باشد انسان بايد به فيض خدا برسد. اگر كسي جزم كرد و با اخلاص در صدد اين است كه كامل بشود در هر رشته‌ای كه هست، نه بيراهه برود، نه راه كسي را ببندد؛ اين طور نيست كه آن مقصد يك خطّ ثابت و جامدی باشد كه اين دونده‌ها بايد به آن خط برسند خير! فرمود شما اگر يك قدم برداشتيد به طور مَشی و آرام، فيض ما به طور هروله به طرف شما مي‌آيد؛ يعنی اگر شما يك متر قدم برداشتيد او ده متر مي‌آيد؛ بنابراين راه نزديك است. چقدر اين بيان امام سجاد شيرين است! اين دعاها مخصوص سحرهای ماه مبارك رمضان نيست؛ البته كسی به قصد ورود كه آن ها را نمی خواند در هر سَحری شما می توانيد اين دعای سَحر معروف را بخوانيد. در اين دعای سَحر ابوحمزه ثمالی وجود مبارك امام سجاد فرمود: اگر كسی قصد دارد كه به فيض تو برسد راه نزديك است: «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَك‏»؛ اگر كسی خواست آدم وارسته بشود باتقوا بشود، اين طور نيست كه در بحث سرعت، يك؛ در بحث سبقت، دو؛ نظير اين مسابقات و دوندگی باشد كه خود شخص همه راه را بايد برود تا به آن مقصد برسد، اين‌طور نيست. اين مقصد، فيض خداست عليم است حكيم است قدير است می داند چه بكند. فرمود اگر شما يك قدم به طرف خدا برداشتيد به حالت عادی، او هروله‌كنان به طرف شما می آيد؛ با اين فيض كسی جهنم برود، تعجب است، راه آسان می شود. اين دفاع مقدس كه جريان را همه ما بوديم و شنيديم و ديديم كه چگونه خدا ياری كرد، اين يك جنگ جهانی سوم بود. معنای جنگ جهانی اين نيست كه همه به جان هم بيفتند، اگر همه به جان يك كشور مظلوم بيفتند هم می شود جنگ جهانی. در آن هشت سال چه كسی به داد ما رسيده بود، همه عليه ما بودند يا كمك نظامی می كردند يا كمك مالی می كردند چطور خدا ياری كرد ﴿لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ﴾.

آیت الله جوادی آملی اظهار کرد: بنابراين اگر به ما گفتند سرعت بگيريد، اگر به ما گفتند سبقت بگيريد ما حواسمان پيش اين ميدان المپياد و امثال المپياد نباشد كه آن هدف يك شیء جامدی است ما بايد بدويم به او برسيم هدف، فيض خداست لطف خداست او عاقل است و حكيم است او سريع است فيضش سريعاً مي‌رسد او سريع الحساب است او سريع الرضاست: «يَا سَرِيعَ الرِّضَا»؛ چقدر اين حديث شيرين است! فرمود شما يك قدم به طرف فيض خدا برويد، فيض خدا هروله‌كنان به طرف شما می آيد؛ آن وقت همان‌طوری كه آيات «يُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً» احاديث هم اين چنين است «يُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً»؛ پس معنای ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها﴾ اين نيست كه اگر شما تلاش و كوشش كرديد به آخر خط رسيديد ده برابر كارِ شما به شما جايزه می دهند آن آخر خط جامد است خير اين طور نيست شما و ما اگر قصد كرديم به مقصدی برسيم عالم بشويم، عادل بشويم اين همه فضايلی كه در قرآن هست به يكی از اينها بار يابيم اگر هدف مشخصی با اخلاص حركت كرديم، خود آن هدف ده قدم بيش از ما به طرف ما مي‌آيد؛ لذا ما زود به يكديگر می رسيم، خيلي زود، انسان بعد از مدتی می بيند كه راه خودش را پيدا كرده، نه راه كسي را می بندد و نه بيراهه می رود، بوی بد گناه را استشمام مي‌كند؛ هيچ وقت كسی به ما سفارش كرد كه دست به سطل زباله نزن؟! اين شامّه پيدا می شود، اينكه فرمود يك عده أعمیٰ هستند يك عده بصير هستند، برای همين است شامّه پيدا می شود. وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) فرمود: «تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ‏»؛ خودتان را با استغفار معطّر كنيد. مستحضريد استغفار يا برای دفع است يا برای رفع. ما يك بهداشت داريم يك درمان، بهداشت براي اين است كه كسی مريض نشود، درمان براي اين است كه اگر كسی مريض شد دارو بخورد خوب شود. استغفار دو قسم است: اوليای الهی كه استغفار می كنند استغفار آن ها بهداشتی است؛ يعنی بيماری به طرف آن ها نمی آيد. ماها که مبتلا هستيم استغفار ما درمانی است، طلب مغفرت می كنيم كه مشكل ما حلّ شود؛ به هر حال يا بهداشت است يا درمان. فرمود: «تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحَنَّكُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوب‏» ما با آبرو زنده‌ايم، فرمود: به هر حال گناه آبروبر است، مرتب فلان جا اختلاس و فيش‎های نجومی، مگر آبرو به اين آسانی پيدا مي‌شود؟! فرمود با استغفار، خودتان را معطر كنيد اگر جزء اوليای الهی هستيد كه اين استغفار، دفع ذنوب است و اگر به آن حدّ نرسيديد اين استغفار، رفع ذنوب است، وگرنه آبروبر است.

این مرجه تقلید همچنین توضیح داد: وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) در نهج‌البلاغه بارها به عرض شما رسيد اين كلمات «وبی، اوبی، موبی» در نهج‌البلاغه كم نيست، فرمود گناه می دانيد چيست؟ جهنم كه سر جايش محفوظ است. گناه يك بيماری آبروبری است، اين كلمه «وبی، موبی، اوبی» چه ثلاثی مجرّد، چه ثلاثی مزيد آن، ريشه اصلی اش وباست. بعضی از علف‌ها وباخيز است، اين حيوان نمی داند كه آن علف چنين مرضی را به همراه دارد، به طمع سرسبزی اش حركت می كند. انسان گاهی بيمار می شود می ميرد ولو سخت‌ترين بيماری مثل غدّه سرطان؛ اما به هر حال آبروی او محفوظ است، ديگر نمی گويند فلان كس سرطان گرفت و مُرده آبرويش رفته؛ اما وبا يك بيماری آبروبری است. فرمود: اين گناه «وبی» است «موبی» است،  «اوبی» است مواظب باشيد آبرو را می برد! آن وقت عمری آدم تلاش و كوشش بكند، نه بچه‌های آن ها در دانشگاه‌ها آبرو داشته باشند نه همسران آن ها در مجالس؛ آخر اين چه می شود؟! اين كتاب بوسيدنی نيست! «مرضٌ وبی»، يك بيماری آبروبری است. مگر ما چقدر نياز داريم حقّ مسلّم اين ملّت را آدم چرا بايد اين طور ببلعد. اگر ما در جوانی كه الآن دوران سازندگی است ـ إن‌شاءالله ـ خودمان را حفظ كنيم تا آخر محفوظيم ما با آبرو زنده‌ايم. كسی كه مسلوب‌الحيثيه باشد چرا تقاضای مرگ می كند، چرا خودكشی می كند؛ برای اينكه بي‎آبرو بودن و بی‎حيثيت بودن از مُردن بدتر است، امامِ ما اين را فرموده، فرمود: «موبی، اوبی»؛ نامه برای مسئولان امور مالی شان می نوشتند اين كلمات را می‎فرمودند. به هر حال شما بايد با آبرو زندگی كنيد، اين آبرو فصل مقوّم هويّت اجتماعی ماست، فرمود اين را مواظب باشيد.

وی تصریح کرد: پس از آن طرف وجود مبارك امام سجاد فرمود: جهنم رفتن تعجب دارد، ما اگر يك قدم به طرف دين حركت كنيم و مسابقه بدهيم نبايد خيال كنيم كه اين مسابقه مثل مسابقه‌های المپياد است كه آن خط‌كشی آنجا جامد است ما بايد به آن برسيم، اين طور نيست. ما اگر خواستيم به طرف عدل، حقيقت، فضيلت، عفت، حجاب، عصمت، پاكي، طهارت و نزاهت و اينها حركت كنيم، ما يك قدم رفتيم، اينها فيوضات الهی اند، مأموران الهی اند، هروله‌كنان، ده قدم به طرف ما می آيند؛ پس ما زود يكديگر را می بينيم و راحتيم. بنابراين اين آياتی كه خدا فرمود: ﴿لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾ با اين بياناتی كه ائمه(عليهم السلام) فرمودند به خوبی روشن می شود كه قرآن يك كتاب آسانی است؛ چون همه كارها به عهده ما نيست به ما گفتند يكي از طرف شما ده‌تا از آن طرف؛ از اين آسان‌تر؟! مشكلی كه ما داريم به ما دستی بجنبانيم و ديگری ده برابر ما كار كند، از اين آسان‌تر؟! فرمود: ﴿لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾.

این اندیشمند خاطرنشان کرد: من مجدداً مقدم همه شما عزيزان را گرامی می دارم از ذات اقدس الهی مسئلت می كنيم عزاداری همه پيروان قرآن و عترت در سراسر جهان مخصوصاً زائران اربعينی و شما عزيزان را به احسن وجه بپذيرد! شهدای اربعينی را ذات اقدس الهی با شهدای كربلا محشور كند! و خير دنيا و آخرت خدا به همه شما مرحمت بفرمايد!پروردگارا نظام ما, رهبر ما, مراجع ما, دولت و ملّت و مملکت ما را در سايه امام زمان حفظ بفرما!
روح مطهّر امام راحل و شهدا را با اولياي الهي محشور بفرما!
مشکلات دولت و ملّت و مملکت را مخصوصاً در بخش اقتصاد و ازدواج جوان‎ها حلّ بفرما!
خطر سلفی و تکفيری و داعشی را به استکبار و صهيونيسم برگردان!
جوانان مملکت و فرزندان ما را تا روز قيامت از بهترين شيعيان اهل بيت(عليهم السلام) قرار بده!
و اين کشور ولی عصر را تا ظهور صاحب اصلی آن از هر خطری محافظت بفرما!
«غَفَرَ اللهُ لَنٰا وَ لَكُمْ وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكٰاتُه»



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *