تروریستها شیرینی سفرم را تلخ کردند
قهرمان المپیک 2012 لندن گفت: اتفاقات ناراحت کننده اخیر در اقدام تروریستی علیه زائران اربعین و برخورد دو قطار در سمنان، شیرینی سفر به کربلا را برایم تلخ کرد.
خبرگزاری میزان -
به نقل از مشرق، بهداد سلیمی در روزهایی که خیل عظیمی از عاشقان حسینی از ایران راهی کربلا می شدند تا در اربعین سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) شرکت کنند تاب نیاورد و در این پیاده روی عظیم شرکت کرد.
پای صحبت های قهرمان المپیکی کشورمان در رشته وزنه برداری در دسته سنگین وزن نشستیم تا درباره دلایل سفرش به کربلا و حضور در مراسم پرشور اربعین حسینی بدانیم که متوجه ناراحتی و غم سنگینش از به شهادت رسیدن جمع کثیری از هموطنان مان در اقدام تروریستی در حله عراق شدیم. بهداد سلیمی مثل همیشه با خلوص نیت پاسخگوی سئوالاتمان شد و گفت که در آن روزها بیش از همه دلتنگ چه کسی بوده است.
*زیارت قبول. سفر به کربلا چطور بود؟
ممنون و قبول حق انشاءالله. سفر خیلی خوب و پرباری بود. به ویژه برای من که اولین بارم بود به این سفر می رفتم تجربیات گرانبهای زیادی داشت. هم برای من و هم همراهانم در این سفر.
*پیش از این به کربلا نرفته بودی؟
چند سالی بود که دوست داشتم در این پیاده روی و سفر زیارتی شرکت کنم اما شرایط به گونه ای پیش نمی رفت که برنامه هایم را جور کنم. یا در اردو بودم یا گرم مسابقات و خلاصه که امسال قسمت شد و توانستم به کربلا بروم.
* در طول این سفر چه حسی داشتی؟
خیلی حس قشنگ و زیبایی بود. خاطرات خیلی خوبی را هم برایم رقم زد که البته همه آنها در نهایت با حادثه تروریستی که برای تعداد زیادی از هموطنانم در "حله" رخ داد تلخ شدند. از این اتفاق خیلی ناراحت شدم و برای آن خانواده هایی که عزیزان خود را از دست دادند خیلی خیلی ناراحتم و امیدوارم نهادهای بین المللی به این موضوع رسیدگی کنند. یک اتفاق تلخ دیگر هم در سانحه برخورد دو قطار رخ داد که در کل این چند روز را با غم و اندوه برای من و همه هموطنانم همراه کرد. امیدوارم خداوند به همه بازماندگان درگذشتگان در این دو اتفاق تلخ صبر عطا کند.
* در طول سفر کسی هم بود که بهداد سلیمی را بشناسد؟
سعی کرده بودم طوری سفر کنم که خیلی در چشم نباشم و کمتر مرا بشناسند و تا اندازه ای هم در این باره موفق شدم اما به هر حال مردم با معرفت کشورم همواره هر جا من را می بینند نسبت به من لطف دارند و در این سفر هم از این محبت آنها بهره مند شدم.
* بهترین بخش از پیاده روی تان کدام قسمت بود؟
همه جای آن خاطره انگیز بود و شور و حال خوبی داشت ولی فکر می کنم در حد فاصل بین نجف تا کربلا شور و شوق وصف ناپذیری را دیدم که تا آن زمان ندیده بودم. مردم را می دیدم که با پای پیاده به سمت کربلا در حال حرکت بودند و عده ای که آنها را خادم خطاب می کردند برای پذیرایی یا اسکان دادن به زائرین نمی دانستند چکار کنند تا از زائرین به نحو شایسته ای پذیرایی شود. آنها بی هیچ چشمداشتی به زائرین خدمت می کردند و این برایم خیلی جالب بود. قبل از آن که به سفر بروم این مسایل را شنیده بودم ولی اینکه خودم آن را تجربه کنم خیلی باارزش تر و جالب تر بود.
* در طول این سفر نسبتا طولانی قطعا خیلی از مسئولان نظام یا ورزش کاران و اهالی ورزش را دیدی. کدامیک برایت جالب تر بود و غافلگیرت کرد؟
وقتی در کربلا بودم سید هادی حسینی نماینده سابق قائمشهر در مجلس را دیدم و سورپرایز شدم. ایشان هم با دیدن من سورپرایز شد و هر دو با تعجب با هم حال و احوال کردیم و این برایم خیلی جالب بود که ایشان را در کربلا می دیدم.
* حین پیاده روی به کسی کمک کردی؟ مثلا ویلچیری را هل بدهی یا دست کسی را بگیری و از این قبیل کارها؟
اینکه کار قابل عرضی انجام داده باشم را به یاد ندارم. اینقدر غرق در سفر و پیاده روی و این مسایل بودم که کمتر به این کارها فکر می کردم.
* زیارت هم رفتی؟
البته که رفتم. اما به دلیل شلوغی و ازدحام زیاد جمعیت، در خلوت ترین ساعت ها به زیارت می رفتم. مثلا 2 تا 3 بامداد. چون برای نماز صبح دوباره حرم غرق جمعیت می شد. با دوستانم می رفتیم و زیارت مان را می کردیم و برمی گشتیم. هرچند که در همان ساعتها هم کار راحتی نبود.
* قطعا می دانی که عراق یکی از کشورهایی است که تقریبا هر روز در آن عملیات تروریستی رخ می دهد. قبل از سفر نگران این موضوع نبودی به چنین کشوری سفر می کنی؟
خودم شخصا نگرانی بابت این مسایل نداشتم اما خانواده ام نگران بودند. اما وقتی شور و شوق زیاد مرا برای رفتن به این سفر دیدند دیگر مانعم نشدند و من هم تمام خطرات را به جان خریدم و راهی کربلا شدم. شکر خدا سلامت هم به خانه برگشتم.
* در این سفر دلت برای چه کسی بیش از همه تنگ شد؟
دخترم. البته تقریبا روزی چند بار با خانواده در ارتباط بودم ولی خب دلم خیلی برای آنها به ویژه دخترم تنگ می شد.
* حرف باقی مانده؟
بار دیگر وقوع چند اتفاق تلخ برای هموطنانم در اقدام تروریستی و قطار تبریز-مشهد را تسلیت می گویم و امیدوارم خداوند به بازماندگان شان صبر عطا کند. انشاالله سفر کربلا قسمت عاشقان سید الشهدا (ع) شود.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
پای صحبت های قهرمان المپیکی کشورمان در رشته وزنه برداری در دسته سنگین وزن نشستیم تا درباره دلایل سفرش به کربلا و حضور در مراسم پرشور اربعین حسینی بدانیم که متوجه ناراحتی و غم سنگینش از به شهادت رسیدن جمع کثیری از هموطنان مان در اقدام تروریستی در حله عراق شدیم. بهداد سلیمی مثل همیشه با خلوص نیت پاسخگوی سئوالاتمان شد و گفت که در آن روزها بیش از همه دلتنگ چه کسی بوده است.
*زیارت قبول. سفر به کربلا چطور بود؟
ممنون و قبول حق انشاءالله. سفر خیلی خوب و پرباری بود. به ویژه برای من که اولین بارم بود به این سفر می رفتم تجربیات گرانبهای زیادی داشت. هم برای من و هم همراهانم در این سفر.
*پیش از این به کربلا نرفته بودی؟
چند سالی بود که دوست داشتم در این پیاده روی و سفر زیارتی شرکت کنم اما شرایط به گونه ای پیش نمی رفت که برنامه هایم را جور کنم. یا در اردو بودم یا گرم مسابقات و خلاصه که امسال قسمت شد و توانستم به کربلا بروم.
* در طول این سفر چه حسی داشتی؟
خیلی حس قشنگ و زیبایی بود. خاطرات خیلی خوبی را هم برایم رقم زد که البته همه آنها در نهایت با حادثه تروریستی که برای تعداد زیادی از هموطنانم در "حله" رخ داد تلخ شدند. از این اتفاق خیلی ناراحت شدم و برای آن خانواده هایی که عزیزان خود را از دست دادند خیلی خیلی ناراحتم و امیدوارم نهادهای بین المللی به این موضوع رسیدگی کنند. یک اتفاق تلخ دیگر هم در سانحه برخورد دو قطار رخ داد که در کل این چند روز را با غم و اندوه برای من و همه هموطنانم همراه کرد. امیدوارم خداوند به همه بازماندگان درگذشتگان در این دو اتفاق تلخ صبر عطا کند.
* در طول سفر کسی هم بود که بهداد سلیمی را بشناسد؟
سعی کرده بودم طوری سفر کنم که خیلی در چشم نباشم و کمتر مرا بشناسند و تا اندازه ای هم در این باره موفق شدم اما به هر حال مردم با معرفت کشورم همواره هر جا من را می بینند نسبت به من لطف دارند و در این سفر هم از این محبت آنها بهره مند شدم.
* بهترین بخش از پیاده روی تان کدام قسمت بود؟
همه جای آن خاطره انگیز بود و شور و حال خوبی داشت ولی فکر می کنم در حد فاصل بین نجف تا کربلا شور و شوق وصف ناپذیری را دیدم که تا آن زمان ندیده بودم. مردم را می دیدم که با پای پیاده به سمت کربلا در حال حرکت بودند و عده ای که آنها را خادم خطاب می کردند برای پذیرایی یا اسکان دادن به زائرین نمی دانستند چکار کنند تا از زائرین به نحو شایسته ای پذیرایی شود. آنها بی هیچ چشمداشتی به زائرین خدمت می کردند و این برایم خیلی جالب بود. قبل از آن که به سفر بروم این مسایل را شنیده بودم ولی اینکه خودم آن را تجربه کنم خیلی باارزش تر و جالب تر بود.
* در طول این سفر نسبتا طولانی قطعا خیلی از مسئولان نظام یا ورزش کاران و اهالی ورزش را دیدی. کدامیک برایت جالب تر بود و غافلگیرت کرد؟
وقتی در کربلا بودم سید هادی حسینی نماینده سابق قائمشهر در مجلس را دیدم و سورپرایز شدم. ایشان هم با دیدن من سورپرایز شد و هر دو با تعجب با هم حال و احوال کردیم و این برایم خیلی جالب بود که ایشان را در کربلا می دیدم.
* حین پیاده روی به کسی کمک کردی؟ مثلا ویلچیری را هل بدهی یا دست کسی را بگیری و از این قبیل کارها؟
اینکه کار قابل عرضی انجام داده باشم را به یاد ندارم. اینقدر غرق در سفر و پیاده روی و این مسایل بودم که کمتر به این کارها فکر می کردم.
* زیارت هم رفتی؟
البته که رفتم. اما به دلیل شلوغی و ازدحام زیاد جمعیت، در خلوت ترین ساعت ها به زیارت می رفتم. مثلا 2 تا 3 بامداد. چون برای نماز صبح دوباره حرم غرق جمعیت می شد. با دوستانم می رفتیم و زیارت مان را می کردیم و برمی گشتیم. هرچند که در همان ساعتها هم کار راحتی نبود.
* قطعا می دانی که عراق یکی از کشورهایی است که تقریبا هر روز در آن عملیات تروریستی رخ می دهد. قبل از سفر نگران این موضوع نبودی به چنین کشوری سفر می کنی؟
خودم شخصا نگرانی بابت این مسایل نداشتم اما خانواده ام نگران بودند. اما وقتی شور و شوق زیاد مرا برای رفتن به این سفر دیدند دیگر مانعم نشدند و من هم تمام خطرات را به جان خریدم و راهی کربلا شدم. شکر خدا سلامت هم به خانه برگشتم.
* در این سفر دلت برای چه کسی بیش از همه تنگ شد؟
دخترم. البته تقریبا روزی چند بار با خانواده در ارتباط بودم ولی خب دلم خیلی برای آنها به ویژه دخترم تنگ می شد.
* حرف باقی مانده؟
بار دیگر وقوع چند اتفاق تلخ برای هموطنانم در اقدام تروریستی و قطار تبریز-مشهد را تسلیت می گویم و امیدوارم خداوند به بازماندگان شان صبر عطا کند. انشاالله سفر کربلا قسمت عاشقان سید الشهدا (ع) شود.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *