خرید ساید بای ساید برای خانه 50 متری!
حتما این مثل به گوشتان خورده است که «گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری»حال و روز این روزهای ما هم همین است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از اتاق خبر 24 دو روز پیش بود که قطاری در ایستگاه هفت خوان سمنان به قطاری دیگر برخورد می کند و 45 نفر از هموطنان جان می بازند و بیش از 100 نفر هم مصدوم می شوند.
از آن زمان تاکنون خیلی ها آمده اند و اظهار نظر کرده اند و ابراز تأسف هم چاشی آن بوده است، رسانه ها به ویژه تلویزیون هم برنامه های ویژه ای برای بررسی ابعاد این حادثه دردناک تدارک دید، اما این همه گزارش و اظهار نظر تأثیر در وضعیت مدیریتی وزارتخانه مربوطه خواهد داشت؟ آیا باعث می شود از این دست حوادث کمتر اتفاق بیفتد، یا این که مانند مسئولین سازمان حفاظت از محیط زیست بگویند آلودگی هوای تهران عادی است!
بر اساس تجربه ای که وجود دارد، اینگونه موضوعات پس از چندی به فراموشی سپرده می شود و توقع کاری و اقدامی هم نباید داشت.
اما چرا در چنین حوادثی فرهنگ استعفاء در میان مسئولین ما به ندرت دیده می شود؟
همانطور که آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری گفته است؛ یک فرهنگ که در برخی کشورها وجود دارد اما هنوز در ایران جا نیفتاده این است که وقتی چنین حوادث بزرگی رخ میدهد، مسئولین حتی اگر قصوری هم نداشتهاند، صرف اینکه این اتفاق در حوزه مسئولیت آنها بوده، استعفاء میدهند.
اگر این فرهنگ در میان مسئولین ما هم جا بیفتد، دیگر نیازی به برکناری یا استیضاح نخواهد بود، چنین روندی هزینه های دولت و کشور را هم کم می کند به شرطی که مسئولینی که این اتفاق در حوزه مسئولیت آنها بوده استعفاء دهند.
وزارت راه و مسکن متولی و مسئول بخش های مهمی همچون حمل و نقل هوایی، زمینی، دریایی و ریلی است. در هر وزارتخانه ای بر اساس بررسی هایی که انجام می شود، اولویت سنجی و سپس اولویت بندی می شود تا بر اساس آن برنامه ریزی صورت گیرد.
توافق هسته ای در میان مسئولین این فضا را ایجاد کرد که می توان پس از این به خاطر شرایط پس از برجام اوضاع را بهبود بخشید، به همین خاطر یکی از برنامه های وزارت راه و مسکن خرید هواپیمای مسافربری بود.
مذاکرات ایران با بوئینگ و ایرباس انجام شد و قرار شد تا 118 فروند هواپیمای مسافربری خریداری شود، در همان زمان که دولت و وزارت راه در پی چنین خریدی بود، برخی اعتقاد داشتند که خرید این هواپیماها با این تعداد، میلیون ها دلار هزینه دارد در حالی که اولویت چیز دیگری است.
وضعیت راه های جاده ای و ریلی کشور همچنان نامناسب است و قطارها هم اوضاع خوبی ندارد. سرمایه گذاری بر روی این بخش مهمتر از خرید 118 فروند هواپیمای مسافربری است که حتی بر اساس آمار دولتی، سفرهای جاده ای و ریلی بسیار بیشتر از سفرهای هوایی است.
در واقع سفرهای هوایی به خاطر گران بودن هزینه ها و بلیط هواپیما چه داخلی و چه خارجی از سوی قشر مرفه و پولدار استفاده می شود و اقشار کم درآمد و متوسط توان بهره بردن از این بخش را ندارند.
اما همین قشر کم درآمد و متوسط جامعه که اکثریت را هم تشکیل می دهند، از قطار و اتوبوس برای سفرهای خود بیشترین استفاده را می کنند.
البته ناگفته نماند که در بخش حمل و نقل هوایی هم نیاز به خرید هواپیما احساس می شود اما اولویت اول نمی تواند باشد در حالی که اولویت های دیگری وجود دارد.
در جریان خرید هواپیماهای مسافربری، حتی سفارشی به ایرباس داده شده بود که مسئولین این شرکت خود پیشنهاد خرید آن را ندادند و توصیه کردند که ایران از خرید این هواپیماها منصرف شود چرا که این هواپیمای پهن پیکر تنها می تواند در چند فرودگاه نشست و برخاست داشته باشد.
ایرباس 380 همان هواپیمای مسافربری است که مسئولین کشورمان قصد داشتند آن را از فرانسه خریداری کنند.
اما ظاهراً پس از مدتی از خرید این هواپیمای پهن پیکر که ظرفیت بیش از 800 نفر را دارد و تنها در ایران می تواند در فرودگاه امام(ره) فرود بیاید منصرف شده اند اما حتی فکر کردن برای خرید آن و مذاکره بر سر آن هم یک اشتباه است. در حالی که جاده های کشور وضعیت بسیار وخیمی دارند و راه آهن ما هم نیازمند بهینه سازی و گسترش خط ریلی در کشور است.
چنین تصمیماتی مانند این می ماند که یک خانواده ای پول کافی برای خرید مرغ و گوشت و دیگر مایحتاج خود را نداشته باشد، آنگاه اقدام به خرید یک دستگاه ساید بای ساید آن هم قسطی کند که نمی داند آن را کجای خانه جا دهد و چگونه آن را پر کند؟!
آیا ابتدا باید در فکر قشر کم درآمد جامعه بود که اکثریت را تشکیل می دهند یا این که در اندیشه پرستیژ مسافران پولدار و بی دغدغه که درصد بالای سفرهای خارجی و حتی داخلی به آنها اختصاص دارد؟
موضوع خرید هواپیماهای مسافربری باعث شد که رهبر معظم انقلاب اسلامی در باره آن سخن بگویند. ایشان در تاریخ 12 تیر 1395 در دیدار جمعی از دانشجویان فرمودند؛«حالا [مثلاً] کارهای مربوط به اقتصاد مقاومتی. خب این گفته شد که حالا به جای اینکه جادّه را درست کنند می روند سراغ هواپیما؛ این حرف درستی است، یعنی ما هم این اشکال را داریم؛ منتها این را توجّه داشته باشید و من هم بارها قبلاً گفتهام که رهبری نمیتواند در تصمیمگیریهای موردیِ دستگاههای گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمی شود.
نه قانون این اجازه را میدهد، نه منطق این اجازه را میدهد. دستگاهها مسئولینی دارند؛ اگرچنانچه یک مسئولی در یک موردی اشتباهی دارد، [کار] غلطی انجام میدهد، خب وظیفهی مجلس است و باید مجلس استیضاح کند؛ یا اگر چنانچه کار، کار غلطی است، در دولت بایستی مورد مداقّه قرار بگیرد؛ رئیس جمهور بایستی مانع بشود و جلویش را بگیرد [...] در اینجور مواردی که حرکت کلّی نظام را منحرف میکند و اشکال ایجاد میکند، البتّه رهبری موظّف است وارد بشود و [اگر] انشاءالله خدا کمک کند و توفیق بدهد، وارد هم میشویم؛ امّا اینجور نیست که انسان در موارد گوناگون بتواند بگوید آقا، هواپیمای ایرباس [بخرید یا نخرید] البتّه من تذکّر دادم؛ هم به خود وزیر راه، هم به رئیس جمهور، هم در جلسات گوناگون گفتم. ما حتّی به همین قرارگاه بهاصطلاح اقتصاد مقاومتی گفتیم شما موظّفید نگاه کنید ببینید خرید این هواپیماها در کجای اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد. این را گفتهایم، تذکّر میدهیم، امّا اینکه جلو برویم و مانع بشویم، نه، این تکلیف و وظیفهی ما نیست.»
با این اوصاف و نظر صریح رهبری انقلاب، علم مدیریت چه می گوید؟ آیا می گوید یخچال فریزر ساید بای ساید را بخریم اما نتوانیم آن را در گوشه ای از آشپزخانه جا دهیم و در حسرت پر کردن آن هم بمانیم؟ یا این که کار دیگر انجام دهیم و اولویتی که مهم است، آن را اجرا کنیم و از خسارات بعدی جلوگیری نماییم.
اما از این موضوع غافل نشویم که فرهنگ استعفاء دادن هنگام قصور در حوزه مسئولیت باید در کشور و میان همه مسئولین از هر طیف سیاسی که هستند رواج یابد.
در ماجرای حادثه برخورد قطارها، مدیر عامل راه آهن کشور استعفاء کرد و لوکوموتیوران هم بازداشت شد. آیا در سوانح ریلی هم می توان مانند سقوط هواپیما تنها یک عامل را دخیل دانست؟ عامل انسانی باعث سقوط هواپیما بود و اکنون عامل انسانی باعث برخورد دو قطار مسافربری می شود!
پس موضوع مهم مدیر و مدیریت در این میان کجا قرار دارد؟ آیا همواره باید مدیریت ارشد از مسئولیت بگریزد و زیر دستان مجازات شوند؟
از آن زمان تاکنون خیلی ها آمده اند و اظهار نظر کرده اند و ابراز تأسف هم چاشی آن بوده است، رسانه ها به ویژه تلویزیون هم برنامه های ویژه ای برای بررسی ابعاد این حادثه دردناک تدارک دید، اما این همه گزارش و اظهار نظر تأثیر در وضعیت مدیریتی وزارتخانه مربوطه خواهد داشت؟ آیا باعث می شود از این دست حوادث کمتر اتفاق بیفتد، یا این که مانند مسئولین سازمان حفاظت از محیط زیست بگویند آلودگی هوای تهران عادی است!
بر اساس تجربه ای که وجود دارد، اینگونه موضوعات پس از چندی به فراموشی سپرده می شود و توقع کاری و اقدامی هم نباید داشت.
اما چرا در چنین حوادثی فرهنگ استعفاء در میان مسئولین ما به ندرت دیده می شود؟
همانطور که آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری گفته است؛ یک فرهنگ که در برخی کشورها وجود دارد اما هنوز در ایران جا نیفتاده این است که وقتی چنین حوادث بزرگی رخ میدهد، مسئولین حتی اگر قصوری هم نداشتهاند، صرف اینکه این اتفاق در حوزه مسئولیت آنها بوده، استعفاء میدهند.
اگر این فرهنگ در میان مسئولین ما هم جا بیفتد، دیگر نیازی به برکناری یا استیضاح نخواهد بود، چنین روندی هزینه های دولت و کشور را هم کم می کند به شرطی که مسئولینی که این اتفاق در حوزه مسئولیت آنها بوده استعفاء دهند.
وزارت راه و مسکن متولی و مسئول بخش های مهمی همچون حمل و نقل هوایی، زمینی، دریایی و ریلی است. در هر وزارتخانه ای بر اساس بررسی هایی که انجام می شود، اولویت سنجی و سپس اولویت بندی می شود تا بر اساس آن برنامه ریزی صورت گیرد.
توافق هسته ای در میان مسئولین این فضا را ایجاد کرد که می توان پس از این به خاطر شرایط پس از برجام اوضاع را بهبود بخشید، به همین خاطر یکی از برنامه های وزارت راه و مسکن خرید هواپیمای مسافربری بود.
مذاکرات ایران با بوئینگ و ایرباس انجام شد و قرار شد تا 118 فروند هواپیمای مسافربری خریداری شود، در همان زمان که دولت و وزارت راه در پی چنین خریدی بود، برخی اعتقاد داشتند که خرید این هواپیماها با این تعداد، میلیون ها دلار هزینه دارد در حالی که اولویت چیز دیگری است.
وضعیت راه های جاده ای و ریلی کشور همچنان نامناسب است و قطارها هم اوضاع خوبی ندارد. سرمایه گذاری بر روی این بخش مهمتر از خرید 118 فروند هواپیمای مسافربری است که حتی بر اساس آمار دولتی، سفرهای جاده ای و ریلی بسیار بیشتر از سفرهای هوایی است.
در واقع سفرهای هوایی به خاطر گران بودن هزینه ها و بلیط هواپیما چه داخلی و چه خارجی از سوی قشر مرفه و پولدار استفاده می شود و اقشار کم درآمد و متوسط توان بهره بردن از این بخش را ندارند.
اما همین قشر کم درآمد و متوسط جامعه که اکثریت را هم تشکیل می دهند، از قطار و اتوبوس برای سفرهای خود بیشترین استفاده را می کنند.
البته ناگفته نماند که در بخش حمل و نقل هوایی هم نیاز به خرید هواپیما احساس می شود اما اولویت اول نمی تواند باشد در حالی که اولویت های دیگری وجود دارد.
در جریان خرید هواپیماهای مسافربری، حتی سفارشی به ایرباس داده شده بود که مسئولین این شرکت خود پیشنهاد خرید آن را ندادند و توصیه کردند که ایران از خرید این هواپیماها منصرف شود چرا که این هواپیمای پهن پیکر تنها می تواند در چند فرودگاه نشست و برخاست داشته باشد.
ایرباس 380 همان هواپیمای مسافربری است که مسئولین کشورمان قصد داشتند آن را از فرانسه خریداری کنند.
اما ظاهراً پس از مدتی از خرید این هواپیمای پهن پیکر که ظرفیت بیش از 800 نفر را دارد و تنها در ایران می تواند در فرودگاه امام(ره) فرود بیاید منصرف شده اند اما حتی فکر کردن برای خرید آن و مذاکره بر سر آن هم یک اشتباه است. در حالی که جاده های کشور وضعیت بسیار وخیمی دارند و راه آهن ما هم نیازمند بهینه سازی و گسترش خط ریلی در کشور است.
چنین تصمیماتی مانند این می ماند که یک خانواده ای پول کافی برای خرید مرغ و گوشت و دیگر مایحتاج خود را نداشته باشد، آنگاه اقدام به خرید یک دستگاه ساید بای ساید آن هم قسطی کند که نمی داند آن را کجای خانه جا دهد و چگونه آن را پر کند؟!
آیا ابتدا باید در فکر قشر کم درآمد جامعه بود که اکثریت را تشکیل می دهند یا این که در اندیشه پرستیژ مسافران پولدار و بی دغدغه که درصد بالای سفرهای خارجی و حتی داخلی به آنها اختصاص دارد؟
موضوع خرید هواپیماهای مسافربری باعث شد که رهبر معظم انقلاب اسلامی در باره آن سخن بگویند. ایشان در تاریخ 12 تیر 1395 در دیدار جمعی از دانشجویان فرمودند؛«حالا [مثلاً] کارهای مربوط به اقتصاد مقاومتی. خب این گفته شد که حالا به جای اینکه جادّه را درست کنند می روند سراغ هواپیما؛ این حرف درستی است، یعنی ما هم این اشکال را داریم؛ منتها این را توجّه داشته باشید و من هم بارها قبلاً گفتهام که رهبری نمیتواند در تصمیمگیریهای موردیِ دستگاههای گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمی شود.
نه قانون این اجازه را میدهد، نه منطق این اجازه را میدهد. دستگاهها مسئولینی دارند؛ اگرچنانچه یک مسئولی در یک موردی اشتباهی دارد، [کار] غلطی انجام میدهد، خب وظیفهی مجلس است و باید مجلس استیضاح کند؛ یا اگر چنانچه کار، کار غلطی است، در دولت بایستی مورد مداقّه قرار بگیرد؛ رئیس جمهور بایستی مانع بشود و جلویش را بگیرد [...] در اینجور مواردی که حرکت کلّی نظام را منحرف میکند و اشکال ایجاد میکند، البتّه رهبری موظّف است وارد بشود و [اگر] انشاءالله خدا کمک کند و توفیق بدهد، وارد هم میشویم؛ امّا اینجور نیست که انسان در موارد گوناگون بتواند بگوید آقا، هواپیمای ایرباس [بخرید یا نخرید] البتّه من تذکّر دادم؛ هم به خود وزیر راه، هم به رئیس جمهور، هم در جلسات گوناگون گفتم. ما حتّی به همین قرارگاه بهاصطلاح اقتصاد مقاومتی گفتیم شما موظّفید نگاه کنید ببینید خرید این هواپیماها در کجای اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد. این را گفتهایم، تذکّر میدهیم، امّا اینکه جلو برویم و مانع بشویم، نه، این تکلیف و وظیفهی ما نیست.»
با این اوصاف و نظر صریح رهبری انقلاب، علم مدیریت چه می گوید؟ آیا می گوید یخچال فریزر ساید بای ساید را بخریم اما نتوانیم آن را در گوشه ای از آشپزخانه جا دهیم و در حسرت پر کردن آن هم بمانیم؟ یا این که کار دیگر انجام دهیم و اولویتی که مهم است، آن را اجرا کنیم و از خسارات بعدی جلوگیری نماییم.
اما از این موضوع غافل نشویم که فرهنگ استعفاء دادن هنگام قصور در حوزه مسئولیت باید در کشور و میان همه مسئولین از هر طیف سیاسی که هستند رواج یابد.
در ماجرای حادثه برخورد قطارها، مدیر عامل راه آهن کشور استعفاء کرد و لوکوموتیوران هم بازداشت شد. آیا در سوانح ریلی هم می توان مانند سقوط هواپیما تنها یک عامل را دخیل دانست؟ عامل انسانی باعث سقوط هواپیما بود و اکنون عامل انسانی باعث برخورد دو قطار مسافربری می شود!
پس موضوع مهم مدیر و مدیریت در این میان کجا قرار دارد؟ آیا همواره باید مدیریت ارشد از مسئولیت بگریزد و زیر دستان مجازات شوند؟
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *