حبیب الله معلمی؛ شاعری گمنام از جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
حاج حبیب الله معلمی مکتب زاده ای درس آموخته از حقیقت اسلام بود که پدری روحانی داشت و هنگامی که مسیر خود را شناخت روی به شاعری و سرودن اشعار دینی و حماسی آورد و مداح اهل بیت (ع) شد و همنشینی اشعار خالصانه اش با صدای متعهدانه آهنگران نمایانگر فضایی روح نواز بوده است.
خبرگزاری میزان -
به نقل از سراج24، «ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش»؛ سرودی که بسیار از فضای دهه 60 به یاد داریم که دورانی خاص از رشادت مردمان ایران زمین در برابر تهاجم دشمن بود که با حمایت استکبار جهانی می خواست عرض اندامی کند اما مردان رزم و جهاد آرزوهایشان را پرپر کردند و درس خوبی برای همه خواب های دنباله دار مستکبران در طول تاریخ دادند تا دیگر برای مردمان آزاده خواه این سرزمین شاخ و شانه نکشند! اما خالق سروده میهن پرستانه و مومنانه «لشکر صاحب زمان» را شاید کمتر کسی بشناسد چون هم در آن سال ها نام و تصویرش ناشناس بود و در همه سال های بعد از پیروزی نیز مهجورانه از هیاهوهای رسانه ای دور بود چرا که همچون سرداران و سربازان آشنا و گمنام دفاع مقدس نگاهی فراتر از ستاره دار شدن را جست و جو می کرد.
صاحب این عکس خالی از توجه رسانه ها، «حبیب الله معلمی» نام دارد. شاعر بی آلایش و ساده دل اما عمیق از معرفت رامهرمزی که سال گذشته بی صدا از این دنیای فانی به بهشتی جاودانه رهسپار شد. اما سروده هایش هر چند آن ها را متصل به نامش ندادند همچنان در دلهایمان و خاطرات رزمندگان اسلام می درخشد. سروده هایی که با صدای حاج صادق آهنگران بازگو کننده احوال دل بیقرار مردانی خدایی بود و یک ملت با کوله باری از رشادت ها و ایثارگری ها که «سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم»
حاج حبیب الله معلمی مکتب زاده ای درس آموخته از حقیقت اسلام بود که پدری روحانی داشت و هنگامی که خود را و مسیر خود را شناخت روی به شاعری و سرودن اشعار دینی و حماسی آورد و مداح اهل بیت(ع) شد و همنشینی اشعار خالصانه اش با صدای متعهدانه حاج صادق آهنگران نمایانگر فضایی روح نواز بوده است. حاج صادق آهنگران که سال ها اشعارش را به نوا و آوایی حماسی و معنوی خوانده است، درباره نحوه آشنایی با حاج حبیب الله معلمی می گوید: «سال 1359 یعنی همان اوایل جنگ من با سیف الله معلمی فرزند حاج آقامعلمی در جهاد سازندگی آشنا شدم. او گفت: پدرم شعر میگوید. اگر تمایل داری برای شما هم که در مراسم ها نوحه می خوانید شعر بگوید. من همان جا روی نوار کاست چند بیت ضبط کردم و نام چند شهید خوزستان را هم نوشتم و به سیف الله دادم. روز بعد که او را دیدم برگه ای به من داد و گفت: این شعر را پدرم بنا به آهنگی که دیروز به من دادی، سروده و نام شهدایی را که به من دادید، هم در بیت ها آورده است.» و این گونه شد که سروده ها جان گرفت در مقابل موشک ها و تیرهای ناجوانمردانه دشمن بعثی و در کنار رشادت های مردان خدایی در جبهه حق علیه باطل. آن گاه که «عزم سفر دارند این گردان حزب الله با رمز یا الله یا الله یا الله» و اشعار حبیب الله معلمی گمنام سلاحی فرهنگی بود برای تقویت روحیه مردان حماسه و ایثار.
حبیب الله معلمی پیرمرد ساده خوزستانی از کنار رود کارون برای یک ملت سرود می ساخت و ما با تمام وجودمان در هر گوشه از این خاک گرانقدر با تمام وجود اشعارش را از آن خود می ساختیم هنگامی که زیر لب می خواندیم: « با نوای کاروان بار بندید همرهان این قافله عزم کرببلا دارد» و مردمان ایران همه شوق کربلایی شدن دارند و گام هایی که رو به تفکر آزاده خواه حسینی باشد. و معلمی نیز در اشعارش فضای دین مدارانه و نگاهی قهرمانانه نسبت به مردان جبهه را به بهترین شکل رقم می زد و همین طعم خاص و بی ریای اشعارش بود که حتی افرادی را که در پشت جبهه چشم انتظار یاران رزمنده بودند را نیز شیفته خود ساخت و به قول معلمی شاعر؛ «شور حسین است چه ها می کند». شوری که همچنان و در این روزها به شکلی عمیق تر جریان دارد در میان رهپویان اربعین حسینی و همچنان شاهد هستیم که «این لشکر حق عازم کرببلاست امشب» و ما با رمز یا حسین(ع) به سمت پیروزی رفتیم همان گونه که شاعر گمنام و بی ریای جنوبی پیش بینی کرده بود وقتی که در اوج حملات ناجوانمردانه دشمن در اشعارش آورد: «ای لشکر حسینی تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر».
این پیرغلام حسینی که کتاب «خونین نامه عاشقان حسین» را در دو مجلد توسط انتشارات سپاه پاسداران منتشر کرده و غزل ها و چهارپاره ها و مثنوی هایی قابل ارزش دارد، در یکی از گفت و گوهای محدودی که داشته در کمال فروتنی و سادگی درباره چگونگی سرایش اشعاری چنین جاودانه عنوان داشت: «اینها الهاماتی است از جانب اهل بیت(ع) و گرنه من که سوادی ندارم. من فقط شش کلاس سابق را خوانده ام. مرحوم پدرم معلم بود و از این لحاظ فامیل ما معلم شده است.»
و امروز وظیفه ما است که به شناسایی مردان گمنام اما موثر در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بپردازیم که سال ها بی نشان برای سرافرازی این نظام زحمت کشیده و عاشقانه کار کردند و مومنامه جهان فانی را به سمت منزلی مانی ترک کرد. چرا که امثال «معلمی» ها به گواه اشعارش هستی خود را از «مهر ایمان و روح قرآن» گرفته بودند و «وادی عشق» را سر به سودای حسین است و بس.
/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
صاحب این عکس خالی از توجه رسانه ها، «حبیب الله معلمی» نام دارد. شاعر بی آلایش و ساده دل اما عمیق از معرفت رامهرمزی که سال گذشته بی صدا از این دنیای فانی به بهشتی جاودانه رهسپار شد. اما سروده هایش هر چند آن ها را متصل به نامش ندادند همچنان در دلهایمان و خاطرات رزمندگان اسلام می درخشد. سروده هایی که با صدای حاج صادق آهنگران بازگو کننده احوال دل بیقرار مردانی خدایی بود و یک ملت با کوله باری از رشادت ها و ایثارگری ها که «سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم»
حاج حبیب الله معلمی مکتب زاده ای درس آموخته از حقیقت اسلام بود که پدری روحانی داشت و هنگامی که خود را و مسیر خود را شناخت روی به شاعری و سرودن اشعار دینی و حماسی آورد و مداح اهل بیت(ع) شد و همنشینی اشعار خالصانه اش با صدای متعهدانه حاج صادق آهنگران نمایانگر فضایی روح نواز بوده است. حاج صادق آهنگران که سال ها اشعارش را به نوا و آوایی حماسی و معنوی خوانده است، درباره نحوه آشنایی با حاج حبیب الله معلمی می گوید: «سال 1359 یعنی همان اوایل جنگ من با سیف الله معلمی فرزند حاج آقامعلمی در جهاد سازندگی آشنا شدم. او گفت: پدرم شعر میگوید. اگر تمایل داری برای شما هم که در مراسم ها نوحه می خوانید شعر بگوید. من همان جا روی نوار کاست چند بیت ضبط کردم و نام چند شهید خوزستان را هم نوشتم و به سیف الله دادم. روز بعد که او را دیدم برگه ای به من داد و گفت: این شعر را پدرم بنا به آهنگی که دیروز به من دادی، سروده و نام شهدایی را که به من دادید، هم در بیت ها آورده است.» و این گونه شد که سروده ها جان گرفت در مقابل موشک ها و تیرهای ناجوانمردانه دشمن بعثی و در کنار رشادت های مردان خدایی در جبهه حق علیه باطل. آن گاه که «عزم سفر دارند این گردان حزب الله با رمز یا الله یا الله یا الله» و اشعار حبیب الله معلمی گمنام سلاحی فرهنگی بود برای تقویت روحیه مردان حماسه و ایثار.
حبیب الله معلمی پیرمرد ساده خوزستانی از کنار رود کارون برای یک ملت سرود می ساخت و ما با تمام وجودمان در هر گوشه از این خاک گرانقدر با تمام وجود اشعارش را از آن خود می ساختیم هنگامی که زیر لب می خواندیم: « با نوای کاروان بار بندید همرهان این قافله عزم کرببلا دارد» و مردمان ایران همه شوق کربلایی شدن دارند و گام هایی که رو به تفکر آزاده خواه حسینی باشد. و معلمی نیز در اشعارش فضای دین مدارانه و نگاهی قهرمانانه نسبت به مردان جبهه را به بهترین شکل رقم می زد و همین طعم خاص و بی ریای اشعارش بود که حتی افرادی را که در پشت جبهه چشم انتظار یاران رزمنده بودند را نیز شیفته خود ساخت و به قول معلمی شاعر؛ «شور حسین است چه ها می کند». شوری که همچنان و در این روزها به شکلی عمیق تر جریان دارد در میان رهپویان اربعین حسینی و همچنان شاهد هستیم که «این لشکر حق عازم کرببلاست امشب» و ما با رمز یا حسین(ع) به سمت پیروزی رفتیم همان گونه که شاعر گمنام و بی ریای جنوبی پیش بینی کرده بود وقتی که در اوج حملات ناجوانمردانه دشمن در اشعارش آورد: «ای لشکر حسینی تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر».
این پیرغلام حسینی که کتاب «خونین نامه عاشقان حسین» را در دو مجلد توسط انتشارات سپاه پاسداران منتشر کرده و غزل ها و چهارپاره ها و مثنوی هایی قابل ارزش دارد، در یکی از گفت و گوهای محدودی که داشته در کمال فروتنی و سادگی درباره چگونگی سرایش اشعاری چنین جاودانه عنوان داشت: «اینها الهاماتی است از جانب اهل بیت(ع) و گرنه من که سوادی ندارم. من فقط شش کلاس سابق را خوانده ام. مرحوم پدرم معلم بود و از این لحاظ فامیل ما معلم شده است.»
و امروز وظیفه ما است که به شناسایی مردان گمنام اما موثر در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بپردازیم که سال ها بی نشان برای سرافرازی این نظام زحمت کشیده و عاشقانه کار کردند و مومنامه جهان فانی را به سمت منزلی مانی ترک کرد. چرا که امثال «معلمی» ها به گواه اشعارش هستی خود را از «مهر ایمان و روح قرآن» گرفته بودند و «وادی عشق» را سر به سودای حسین است و بس.
/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *