پایگاه تحلیلی پالیت آسیا: "داعش و طالبان" در افغانستان
پالیت آسیا نوشت: داعش تلاش خواهد کرد تا جایگاه خود در افغانستان را تقویت کند و در آینده با ایجاد هرج و مرج در این کشور ناامنی را به کشورهای آسیای مرکزی و منطقه «سین کیانگ» منتقل کند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل پایگاه پالیت آسیا با انتشار مطلبی تحت عنوان «طالبان و داعش» به بررسی برخورد و تنشهای بین این 2 گروه افراطی پرداخت.
در این مطلب آمده است: اگرچه وجود تنش ها میان طالبان و داعش در افغانستان را نمیتوان رد کرد اما به عقیده بسیاری از کارشناسان، گروهی از اعضای طالبان به سازمان افراطی و تروریستی داعش که ادعای گسترش خلافت اسلامی در تمام جهان را دارد به عنوان یک گروه جذاب نگاه میکنند.
اتحاد این 2 گروه افراطی بعید است اما جذب بخش عمده طالبان توسط مبلغان سازمان افراطی و تروریستی داعش بعید نیست. داعش به طالبان و القاعده به عنوان مدل محافظه کار و تا حدودی کهنه شده نگاه کرده در حالی که خود را همچون یک ایدئولوژیک جدید و فعال تر معرفی میکند.
میان طالبان و داعش مشترکات ایدئولوژیک نیز وجود دارد اما عوامل زیادی نیز هستند که احتمال شراکت و بیش از این اتحاد بین این 2 گروه را غیر ممکن میکند.
یکی از عواملی که مانع اتحاد این دو گروه افراطی است تمرکز طالبان به سرنگونی دولت افغانستان است.
طالبان یک سازمان افرطگرا است اما علاقه مند فعالیت در چارچوب نظام سیاسی فعلی میباشد. اما داعش به ایجاد خلافت اسلامی در خراسان بزرگ که شامل ایران، افغانستان، تاجیکستان و ترکمنستان کنونی است، تمرکز دارد که هدفشان در مقایسه با اهداف طالبان کاملا متفاوت است.
عامل دوم نزدیکی طالبان به القاعده میباشد که در نوبه خود از داعش فاصله گرفته است. بعید است که طالبان خواستار متحد شدن با داعش را در ذهن داشته باشد.
عامل سوم تفاوتهای مذهبی میباشد. زیرا پشتونها که پایه اصلی طالبان را تشکیل میدهند پیروان شاخه محافظه کار فرقه حنفی میباشند (به مانند اکثر جمعیت افغانستان که مشکلی جدی با اهل تشیع و تصوف ندارد. به این ترتیب واضح است که طالبان موضوع بدعت در دین را دنبال نمیکنند.
اما داعش متشکل از پیروان فرقه وهابیه است که در نوبه خود تاب دیدن هیچ گروه مذهبی دیگر را ندارند و آنها را کافر میدانند. این 2 گروه حتی در مورد برپایی دولتی بر پایه قوانین شریعت دیدگاه های مختلف دارند.
موضوع چهارم، داعش گروه ثروتمند است و به این ترتیب شبه نظامیان افراطی عضو این سازمان پول بیشتر دریافت میکنند.
به عقیده کارشناسان، امروزه طالبان سازمان واحد نظامی و سیاسی نیست. در حال حاضر این جنبش به 3 بخش تقسیم شده است که یکی از بخشهای آن به طول فعال با قطر همکاری میکند، گروه دیگری با پاکستان و سومی با هیچ کسی ارتباط ندارد.
با در نظر گرفتن این مهم، امکان جذب شبه نظامیان طالبان به صفوف داعش زیاد است. رهبران طالبان همچنین در مورد داعش نظرات مختلفی دارد. بنابراین در میان این گروه نظر واحدی در مورد داعش وجود ندارد.
در سال 2014 میلادی طالبان پیشنهاد مبارزه مشترک و ایجاد خلافت اسلامی را به داعش کرده بود اما توافقی در این زمینه بین آنها صورت نگرفت. بعدها طالبان هر گونه تماس با مبلغان داعش را ممنوع کردند.
امروزه میتوان گفت که امکان تضعیف طالبان و قدرتمند شدن داعش بیشتر است، زیرا طالبان پایگاه اجتماعی خود را از دست دادهاند. اما این را هم باید گفت که از آن جا که شناخت طالبان در مقایسه با داعش بیشتر است جامعه جهانی به احتمال زیاد از طالبان حمایت خواهد کرد.
برای نخستین بار حضور داعش در افغانستان به اوایل سال 2015 میلادی بر میگردد، موقعی که این گروه بخش خراسانی خود را در این منطقه فعال کرد.
از آن موقع تا به امروز تهدید تحت کنترل درآوردن محدوده افغانستان توسط داعش که بارها از سوی نمایندگان این گروه تروریستی به طور رسمی اعلام شده، وجود دارد. بویژه مبلغان داعش در نواحی مرزی افغانستان و پاکستان 2 سال قبل ظهور پیدا کردند و نمایندگی خود را در افغانستان افتتاح کرده و صدها شبه نظامی را برای جذب و آماده سازی جمعیت این کشور انتقال دادند.
با این حال، طالبان هیچ تمایلی برای بیعت با «ابوبکر البغدادی» را به نمایش نگذاشتند که این به معنی عدم قبول خلافت وی و سازمان تروریستی داعش از سوی اقوام پشتون میباشد.
با اشاره به دلائل فوق اتحاد این دو گروه غیر ممکن است. اما مشکلی مربوط به الحاق گسترده شبه نظامیان طالبان به داعش بعید نیست. تلاش مبلغان داعش نیز به این منظور است.
آنها به طالبان به عنوان یک حرکت کهنه شده نگاه میکنند. به این دلیل است که رهبران پشتونهای طالبان با البغدادی بیعت نکردند و حتی در اوایل سال 2015 میلادی به طور رسمی بین این دو گروه اعلام جنگ شد.
سازمان ملل متحد در گزارش خود اعلام داشت که 70 نفر از رهبران داعش از سوریه و عراق به منظور احیا و راه اندازی این سازمان به افغانستان سفر کردند. داعش به طور فعال در 25 منطقه افغانستان فعالت میکند. اما دولت افغانستان با رد این ادعاها فعالیت این سازمان را تنها در 2 استان این کشور پذیرفته است.
به اعتقاد کارشناسان، دولت افغانستان تا به حال هیچ کار جدی در زمینه جلوگیری از گسترش این سازمان افراطی در محدوده این کشور نکرده است. مبارزه با طالبان سالهاست که ادامه دارد اما حضور داعش در این کشور تاکنون جدی نگرفته است که این موضوع به نوبه خود تهدید جدی را به دنبال خواهد داشت.
تعداد کلی شبه نظامیان طالبان حدود 50-60 هزار نفر را تشکیل میدهد. اما تعداد شبه نظامیان داعش در این کشور از 5 تا 12 هزار نفر اعلام شده است. بنابراین طالبان در حال حاظر تنها نیروی نظامی در افغانستان به شمار میروند که به طور فعال با گسترش داعش در این کشور مبارزه میکنند.
به عنوان مثال درگیری این 2 گروه در مناطق «فراه»، «نیمروز»، «هلمند»، «زابل» و «ننگرهار» را میتوان نمونهای از عدم مقبولیت داعش نزد رهبران طالبان عنوان کرد.
به این ترتیب در آینده نزدیک درگیریهای مسلحانه بین طالبان و داعش ادامه خواهد یافت.
داعش تلاش خواهد کرد تا جایگاه خود در افغانستان را تقویت کند و در آینده با ایجاد هرج و مرج در این کشور ناامنی را به کشورهای آسیای مرکزی و منطقه «سین کیانگ چین» منتقل کند.
/
در این مطلب آمده است: اگرچه وجود تنش ها میان طالبان و داعش در افغانستان را نمیتوان رد کرد اما به عقیده بسیاری از کارشناسان، گروهی از اعضای طالبان به سازمان افراطی و تروریستی داعش که ادعای گسترش خلافت اسلامی در تمام جهان را دارد به عنوان یک گروه جذاب نگاه میکنند.
اتحاد این 2 گروه افراطی بعید است اما جذب بخش عمده طالبان توسط مبلغان سازمان افراطی و تروریستی داعش بعید نیست. داعش به طالبان و القاعده به عنوان مدل محافظه کار و تا حدودی کهنه شده نگاه کرده در حالی که خود را همچون یک ایدئولوژیک جدید و فعال تر معرفی میکند.
میان طالبان و داعش مشترکات ایدئولوژیک نیز وجود دارد اما عوامل زیادی نیز هستند که احتمال شراکت و بیش از این اتحاد بین این 2 گروه را غیر ممکن میکند.
یکی از عواملی که مانع اتحاد این دو گروه افراطی است تمرکز طالبان به سرنگونی دولت افغانستان است.
طالبان یک سازمان افرطگرا است اما علاقه مند فعالیت در چارچوب نظام سیاسی فعلی میباشد. اما داعش به ایجاد خلافت اسلامی در خراسان بزرگ که شامل ایران، افغانستان، تاجیکستان و ترکمنستان کنونی است، تمرکز دارد که هدفشان در مقایسه با اهداف طالبان کاملا متفاوت است.
عامل دوم نزدیکی طالبان به القاعده میباشد که در نوبه خود از داعش فاصله گرفته است. بعید است که طالبان خواستار متحد شدن با داعش را در ذهن داشته باشد.
عامل سوم تفاوتهای مذهبی میباشد. زیرا پشتونها که پایه اصلی طالبان را تشکیل میدهند پیروان شاخه محافظه کار فرقه حنفی میباشند (به مانند اکثر جمعیت افغانستان که مشکلی جدی با اهل تشیع و تصوف ندارد. به این ترتیب واضح است که طالبان موضوع بدعت در دین را دنبال نمیکنند.
اما داعش متشکل از پیروان فرقه وهابیه است که در نوبه خود تاب دیدن هیچ گروه مذهبی دیگر را ندارند و آنها را کافر میدانند. این 2 گروه حتی در مورد برپایی دولتی بر پایه قوانین شریعت دیدگاه های مختلف دارند.
موضوع چهارم، داعش گروه ثروتمند است و به این ترتیب شبه نظامیان افراطی عضو این سازمان پول بیشتر دریافت میکنند.
به عقیده کارشناسان، امروزه طالبان سازمان واحد نظامی و سیاسی نیست. در حال حاضر این جنبش به 3 بخش تقسیم شده است که یکی از بخشهای آن به طول فعال با قطر همکاری میکند، گروه دیگری با پاکستان و سومی با هیچ کسی ارتباط ندارد.
با در نظر گرفتن این مهم، امکان جذب شبه نظامیان طالبان به صفوف داعش زیاد است. رهبران طالبان همچنین در مورد داعش نظرات مختلفی دارد. بنابراین در میان این گروه نظر واحدی در مورد داعش وجود ندارد.
در سال 2014 میلادی طالبان پیشنهاد مبارزه مشترک و ایجاد خلافت اسلامی را به داعش کرده بود اما توافقی در این زمینه بین آنها صورت نگرفت. بعدها طالبان هر گونه تماس با مبلغان داعش را ممنوع کردند.
امروزه میتوان گفت که امکان تضعیف طالبان و قدرتمند شدن داعش بیشتر است، زیرا طالبان پایگاه اجتماعی خود را از دست دادهاند. اما این را هم باید گفت که از آن جا که شناخت طالبان در مقایسه با داعش بیشتر است جامعه جهانی به احتمال زیاد از طالبان حمایت خواهد کرد.
برای نخستین بار حضور داعش در افغانستان به اوایل سال 2015 میلادی بر میگردد، موقعی که این گروه بخش خراسانی خود را در این منطقه فعال کرد.
از آن موقع تا به امروز تهدید تحت کنترل درآوردن محدوده افغانستان توسط داعش که بارها از سوی نمایندگان این گروه تروریستی به طور رسمی اعلام شده، وجود دارد. بویژه مبلغان داعش در نواحی مرزی افغانستان و پاکستان 2 سال قبل ظهور پیدا کردند و نمایندگی خود را در افغانستان افتتاح کرده و صدها شبه نظامی را برای جذب و آماده سازی جمعیت این کشور انتقال دادند.
با این حال، طالبان هیچ تمایلی برای بیعت با «ابوبکر البغدادی» را به نمایش نگذاشتند که این به معنی عدم قبول خلافت وی و سازمان تروریستی داعش از سوی اقوام پشتون میباشد.
با اشاره به دلائل فوق اتحاد این دو گروه غیر ممکن است. اما مشکلی مربوط به الحاق گسترده شبه نظامیان طالبان به داعش بعید نیست. تلاش مبلغان داعش نیز به این منظور است.
آنها به طالبان به عنوان یک حرکت کهنه شده نگاه میکنند. به این دلیل است که رهبران پشتونهای طالبان با البغدادی بیعت نکردند و حتی در اوایل سال 2015 میلادی به طور رسمی بین این دو گروه اعلام جنگ شد.
سازمان ملل متحد در گزارش خود اعلام داشت که 70 نفر از رهبران داعش از سوریه و عراق به منظور احیا و راه اندازی این سازمان به افغانستان سفر کردند. داعش به طور فعال در 25 منطقه افغانستان فعالت میکند. اما دولت افغانستان با رد این ادعاها فعالیت این سازمان را تنها در 2 استان این کشور پذیرفته است.
به اعتقاد کارشناسان، دولت افغانستان تا به حال هیچ کار جدی در زمینه جلوگیری از گسترش این سازمان افراطی در محدوده این کشور نکرده است. مبارزه با طالبان سالهاست که ادامه دارد اما حضور داعش در این کشور تاکنون جدی نگرفته است که این موضوع به نوبه خود تهدید جدی را به دنبال خواهد داشت.
تعداد کلی شبه نظامیان طالبان حدود 50-60 هزار نفر را تشکیل میدهد. اما تعداد شبه نظامیان داعش در این کشور از 5 تا 12 هزار نفر اعلام شده است. بنابراین طالبان در حال حاظر تنها نیروی نظامی در افغانستان به شمار میروند که به طور فعال با گسترش داعش در این کشور مبارزه میکنند.
به عنوان مثال درگیری این 2 گروه در مناطق «فراه»، «نیمروز»، «هلمند»، «زابل» و «ننگرهار» را میتوان نمونهای از عدم مقبولیت داعش نزد رهبران طالبان عنوان کرد.
به این ترتیب در آینده نزدیک درگیریهای مسلحانه بین طالبان و داعش ادامه خواهد یافت.
داعش تلاش خواهد کرد تا جایگاه خود در افغانستان را تقویت کند و در آینده با ایجاد هرج و مرج در این کشور ناامنی را به کشورهای آسیای مرکزی و منطقه «سین کیانگ چین» منتقل کند.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *