دود سیاسی کاری هوای تهران را آلوده کرده است
تنها کافی است اندکی به عملکرد سازمان حفاظت از محیط زیست نگاهی بیندازیم آنگاه متوجه می شویم که برای رفع آلودگی هوای تهران و دیگر کلانشهرها کارهای بسیاری انجام شده است.
به گزارش گروه سیاسی ، تهران یکی از شهرهای بزرگ دنیا است که با معضل بسیار خطرناک آلودگی هوا دست و پنجه نرم می کند. مردم این شهر مرگ تدریجی را تجربه می کنند.
بخشی از مردم تهران، به دلیل سکته قلبی و مغزی جان می سپارند، بخشی دیگر از سرطان های رایج، مرگ سراغشان می آید. در همه این بیماری های مرگبار عامل آلودگی هوا دخیل است و نقش دارد.
اما چرا هیچیک از سازمان های مربوطه برای رفع آلودگی هوا که هزینه های بسیاری را، هم به مردم و هم به دولت تحمیل می کند، کاری انجام نمی دهند خدا عالم است! و جواب درست و حسابی از زبان متولیان آن شنیده نمی شود. هر کدام به آن دیگری پاس می دهند.
به همین خاطر ما به عنوان رسانه برای صدمین بار شاید هم بیشتر، طرح موضوع می کنیم.
البته در این سال ها به این نتیجه رسیده ایم که معضل آلودگی هوای تهران و حتی دیگر کلان شهرها بیشتر سیاسی است تا اجرایی. برای همین همکاری میان دستگاه های متولی به خاطر مسائل سیاسی اصلاً انجام نمی شود.
شاید بهتر باشد رسیدگی به معضل آلودگی هوا و محیط زیست را به وزارتخانه ای مانند امور خارجه بسپاریم شاید توانست کاری انجام دهد. در برجام که فتح الفتوح کرد.
اما یکی از سازمان ها و دستگاه هایی که با موضوع آلودگی هوا ارتباط مستقیم دارد و اصلی ترین سازمان دست اندرکار در این زمینه است، سازمان حفاظت از محیط زیست است.
این سازمان همانطور که از نامش پیداست، مسئول حفاظت از محیط زیست است. هر آنچه که با محیط زیست ارتباط داشته باشد، این سازمان می تواند و باید ورود کند.
بحث آلودگی هوای تهران و دیگر کلان شهرها هم یکی از وظایف سازمان حفاظت از محیط زیست است.
تهران سال هاست که به معضل آلودگی دچار گشته اما یک عزم جدی برای رفع این بلا دیده نمی شود.
تهران اکنون 5 روز است که هوای آلوده را تجربه می کند، پنجشنبه هفته گذشته به کوه رفته بودم. به ارتفاع که رسیدم تهران دیده نمی شد. لایه ضخیمی از دود کل فضای تهران را فرا گرفته بود. هیچ چیزی از تهران دیده نمی شد حتی برج میلاد!
و اما سازمان حفاظت از محیط زیست اولویت های خود را فراموش کرده است چرا که ریاست سازمان به جای پرداختن به همین اولویت ها، به مسائل دیگر می پردازد، حتی سرکار خانم ریاست سازمان سلسله مصاحبه هایی با رسانه های خارجی انجام می دهد و در آن از همه چیز سخن می گوید الا وضعیت آب و هوا و محیط زیست! مسائل سیاسی در این مصاحبه ها بسیار پررنگ مطرح می شود.
به چند نمونه از اقداماتی که سازمان حفاظت محیط زیست انجام داده است، اشاره می کنیم تا مردم متوجه شوند که آیا این اقدامات در اولویت است یا آلودگی هوای تهران، خشک شدن دریاچه ارومیه، مرگ دریاچه زیبای هامون، ورود فاضلاب های شهری و صنعتی به دریای خزر نابودی جنگل ها و...
مردم از خود می پرسند آیا حال هوای تهران مهمتر است که روزانه و سالانه تلفات این آلودگی خسارات جبران ناپذیری را بر جامعه وارد می کند یا ارائه لایحه منع حیوان آزاری؟!
قطعاً و یقیناً حیوان آزاری کاری ناپسند و غیر اخلاقی و غیر انسانی است، اما آلودگی هوای تهران و کلانشهرهای کشور، ریزگردهایی که نفس مردم خوزستان را به شماره انداخته در اولویت چندم برنامه های سرکار خانم ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست قرار دارد؟
لایحه ای که برای منع حیوان آزاری به مجلس فرستاده شده است، آیا بی محلی به موضوع مهم و حساسی مانند آلودگی هوا نیست؟ این بی محلی به مردم نیست؟
هنگامی که مردم خوزستان در شرایط و وضعیت ناهنجار به خاطر ریزگردها قرار گرفته اند، برگزاری جشنواره عکس و فیلم از سوی سازمان حفاظت محیط زیست چه دردی از مردم دوا می کند؟
حتماً یادتان هست که شرایط هوا در استان های خوزستان و ایلام بسیار وخیم شده بود و مردم هم انتظار داشتند تا ریاست سازمان راهی این مناطق شود و حداقل اندکی همدردی کند اما او سفر به این استان ها را لغو کرد تا در تجمع اعتراضی به خاطر سگ کشی در شیراز شرکت کند.
الان هم هوای تهران آلوده است، چند روز است که آلودگی گریبان مردم را گرفته و خدا می داند که اکنون چند نفر به خاطر این وضعیت در بیمارستان بستری شده اند، و همه مردم تهران همچون گذشته آثار و تبعات چنین آلودگی هایی را بر جان و روان خود خواهند چشید و عوارض آن پس از مدتی بروز خواهد یافت.
خسارات جبران ناپذیر این معضل بر گردن کیست؟ کدام سازمان باید پاسخگو باشد و هزینه هایی که مردم به خاطر آن تحمل و تقبل کرده اند، جبران کند؟
دولت در صدد ارائه منشور حقوق شهروندی است، در این منشور باید موضوع هوای پاک هم دیده شده باشد، اما تنها روی کاغذ نه در واقعیت. آیا داشتن هوای پاک حقوق شهروندی نیست؟
گفتیم و باز هم می گوییم، سیاسی بازی و سیاسی کاری در بحث محیط زیست، آلودگی هوا، خشک شدن دریاچه ها و ... سمی است که به کام مردم می رود.
تا زمانی که بارش باران، کمبود آب، رفع آلودگی هوا، دریاچه ارومیه و هامون به برجام و نتایج آن گره زده شده باشد و مسئولین هم در انتظار نتایج توافق هسته ای باشند، نمی توان امیدی به اقدامی برای حتی رفع آلودگی یک جوی آب کوچک را از دستگاه و سازمان متولی داشت چه رسد به آلودگی هوای تهران یا خوزستان. داعش هم که هنوز در منطقه حضور دارد و با ریزگردها به خاطر وجود این گروه تروریستی نمی توان مقابله کرد.
پس سرکار خانم ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست همچنان دست روی دست بگذارد و به کارهای مهم دیگر سازمان از جمله برگزاری جشنواره و مسابقه، اقدام برای ارائه لایحه حفاظت از مورچگان تهران که همه جا دیده می شوند بپردازد تا شاید هوای تهران هم پاک شود!
بخشی از مردم تهران، به دلیل سکته قلبی و مغزی جان می سپارند، بخشی دیگر از سرطان های رایج، مرگ سراغشان می آید. در همه این بیماری های مرگبار عامل آلودگی هوا دخیل است و نقش دارد.
اما چرا هیچیک از سازمان های مربوطه برای رفع آلودگی هوا که هزینه های بسیاری را، هم به مردم و هم به دولت تحمیل می کند، کاری انجام نمی دهند خدا عالم است! و جواب درست و حسابی از زبان متولیان آن شنیده نمی شود. هر کدام به آن دیگری پاس می دهند.
به همین خاطر ما به عنوان رسانه برای صدمین بار شاید هم بیشتر، طرح موضوع می کنیم.
البته در این سال ها به این نتیجه رسیده ایم که معضل آلودگی هوای تهران و حتی دیگر کلان شهرها بیشتر سیاسی است تا اجرایی. برای همین همکاری میان دستگاه های متولی به خاطر مسائل سیاسی اصلاً انجام نمی شود.
شاید بهتر باشد رسیدگی به معضل آلودگی هوا و محیط زیست را به وزارتخانه ای مانند امور خارجه بسپاریم شاید توانست کاری انجام دهد. در برجام که فتح الفتوح کرد.
اما یکی از سازمان ها و دستگاه هایی که با موضوع آلودگی هوا ارتباط مستقیم دارد و اصلی ترین سازمان دست اندرکار در این زمینه است، سازمان حفاظت از محیط زیست است.
این سازمان همانطور که از نامش پیداست، مسئول حفاظت از محیط زیست است. هر آنچه که با محیط زیست ارتباط داشته باشد، این سازمان می تواند و باید ورود کند.
بحث آلودگی هوای تهران و دیگر کلان شهرها هم یکی از وظایف سازمان حفاظت از محیط زیست است.
تهران سال هاست که به معضل آلودگی دچار گشته اما یک عزم جدی برای رفع این بلا دیده نمی شود.
تهران اکنون 5 روز است که هوای آلوده را تجربه می کند، پنجشنبه هفته گذشته به کوه رفته بودم. به ارتفاع که رسیدم تهران دیده نمی شد. لایه ضخیمی از دود کل فضای تهران را فرا گرفته بود. هیچ چیزی از تهران دیده نمی شد حتی برج میلاد!
و اما سازمان حفاظت از محیط زیست اولویت های خود را فراموش کرده است چرا که ریاست سازمان به جای پرداختن به همین اولویت ها، به مسائل دیگر می پردازد، حتی سرکار خانم ریاست سازمان سلسله مصاحبه هایی با رسانه های خارجی انجام می دهد و در آن از همه چیز سخن می گوید الا وضعیت آب و هوا و محیط زیست! مسائل سیاسی در این مصاحبه ها بسیار پررنگ مطرح می شود.
به چند نمونه از اقداماتی که سازمان حفاظت محیط زیست انجام داده است، اشاره می کنیم تا مردم متوجه شوند که آیا این اقدامات در اولویت است یا آلودگی هوای تهران، خشک شدن دریاچه ارومیه، مرگ دریاچه زیبای هامون، ورود فاضلاب های شهری و صنعتی به دریای خزر نابودی جنگل ها و...
مردم از خود می پرسند آیا حال هوای تهران مهمتر است که روزانه و سالانه تلفات این آلودگی خسارات جبران ناپذیری را بر جامعه وارد می کند یا ارائه لایحه منع حیوان آزاری؟!
قطعاً و یقیناً حیوان آزاری کاری ناپسند و غیر اخلاقی و غیر انسانی است، اما آلودگی هوای تهران و کلانشهرهای کشور، ریزگردهایی که نفس مردم خوزستان را به شماره انداخته در اولویت چندم برنامه های سرکار خانم ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست قرار دارد؟
لایحه ای که برای منع حیوان آزاری به مجلس فرستاده شده است، آیا بی محلی به موضوع مهم و حساسی مانند آلودگی هوا نیست؟ این بی محلی به مردم نیست؟
هنگامی که مردم خوزستان در شرایط و وضعیت ناهنجار به خاطر ریزگردها قرار گرفته اند، برگزاری جشنواره عکس و فیلم از سوی سازمان حفاظت محیط زیست چه دردی از مردم دوا می کند؟
حتماً یادتان هست که شرایط هوا در استان های خوزستان و ایلام بسیار وخیم شده بود و مردم هم انتظار داشتند تا ریاست سازمان راهی این مناطق شود و حداقل اندکی همدردی کند اما او سفر به این استان ها را لغو کرد تا در تجمع اعتراضی به خاطر سگ کشی در شیراز شرکت کند.
الان هم هوای تهران آلوده است، چند روز است که آلودگی گریبان مردم را گرفته و خدا می داند که اکنون چند نفر به خاطر این وضعیت در بیمارستان بستری شده اند، و همه مردم تهران همچون گذشته آثار و تبعات چنین آلودگی هایی را بر جان و روان خود خواهند چشید و عوارض آن پس از مدتی بروز خواهد یافت.
خسارات جبران ناپذیر این معضل بر گردن کیست؟ کدام سازمان باید پاسخگو باشد و هزینه هایی که مردم به خاطر آن تحمل و تقبل کرده اند، جبران کند؟
دولت در صدد ارائه منشور حقوق شهروندی است، در این منشور باید موضوع هوای پاک هم دیده شده باشد، اما تنها روی کاغذ نه در واقعیت. آیا داشتن هوای پاک حقوق شهروندی نیست؟
گفتیم و باز هم می گوییم، سیاسی بازی و سیاسی کاری در بحث محیط زیست، آلودگی هوا، خشک شدن دریاچه ها و ... سمی است که به کام مردم می رود.
تا زمانی که بارش باران، کمبود آب، رفع آلودگی هوا، دریاچه ارومیه و هامون به برجام و نتایج آن گره زده شده باشد و مسئولین هم در انتظار نتایج توافق هسته ای باشند، نمی توان امیدی به اقدامی برای حتی رفع آلودگی یک جوی آب کوچک را از دستگاه و سازمان متولی داشت چه رسد به آلودگی هوای تهران یا خوزستان. داعش هم که هنوز در منطقه حضور دارد و با ریزگردها به خاطر وجود این گروه تروریستی نمی توان مقابله کرد.
پس سرکار خانم ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست همچنان دست روی دست بگذارد و به کارهای مهم دیگر سازمان از جمله برگزاری جشنواره و مسابقه، اقدام برای ارائه لایحه حفاظت از مورچگان تهران که همه جا دیده می شوند بپردازد تا شاید هوای تهران هم پاک شود!
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *