عبور نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا از "افغانستان"

11:00 - 19 آبان 1395
کد خبر: ۲۴۲۲۲۸
کارشناس سیاسی و روزنامه‌نگار افغانستانی نوشت: هر چند نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا دربازی‌های سیاسی و رسانه‌ای مربوط به انتخابات سکوت تعمدی اختیار کرده‌اند اما قدر مسلم ناگزیرند با واقعیتی به نام افغانستان مواجه شوند.
عبور نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا از به گزارش سرویس بین الملل رضا پارسا کارشناس سیاسی و روزنامه‌نگار افغانستانی طی یادداشتی اختصاصی به انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر افغانستان پرداخت.
 
در این یادداشت آمده است: قرار است انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در این روزها برگزار شود و این انتخابات هم‌زمان است با 15 سال حضور آمریکا در افغانستان.
 
افغانستان از سال 2001 تاکنون جایگاه مهمی در سیاست خارجی ایالات متحده داشت است حتی عاملی تعیین‌کننده در میزان محبوبیت دو حزب رقیب دموکرات و جمهوری‌خواه بوده است.
 
اما در این دوره انتخابات افغانستان و آینده این کشور آنچنان مورد بحث دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا نبوده است به گونه‌ای که در هیچ یک از 3 مناظره انتخاباتی 2 رقیب، به موضوع افغانستان پرداخته نشد و بیشترین توان و تمرکز سیاست خارجی آمریکا به حوزه خاورمیانه بوده است.
 
در حالی که 8 هزار و 400 سرباز آمریکایی در این کشور حضور دارد و 2 هزار و 300 سرباز خود را در این کشور از دست‌ داده‌اند، امری که موقعیت آمریکا را برای شهروندان این کشور با پرسش روبه‌رو ساخته است.
 
بسیاری انتظار داشتند که 2 نامزد اصلی ریاست جمهوری، در جریان تبلیغات انتخاباتی یا مناظره‌هایشان، دیدگاه خود را برای پایان دادن به این جنگ، بیان کنند.  
 
هر دو نامزد ترجیح می‌دهند که در مورد مسائل داخلی و خاورمیانه صحبت بکنند تا افغانستان. اما چرا چنین نشد؟
 
آمریکا همواره هدف از حضور خود را در افغانستان مبارزه با تروریسم و تحقق دموکراسی در این کشور خوانده است. حالا که بیش از یک دهه از حضور نظامی آمریکا در افغانستان می‌گذرد، هیچ یک از این 2 هدف به خوبی در افغانستان تحقق نیافته است.
 
با حضور آمریکا در افغانستان دموکراسی هم وارد این سرزمین شد نظامی که رنگ خوشش شهروندان افغانستان را مجذوب خود کرد و شهروندان افغانستان، علی‌رغم عقب‌ماندگی و ویرانی‌های اقتصادی و انسانی سال‌های جنگ، متناسب با واقعیت‌های اجتماعی و سطح باور‌های سیاسی‌شان از دموکراسی و انتخابات در کشور ما استقبال کردند.
 
اگر چه در روند‌ دموکراسی، به‌دلیل جعل و تقلب بسیار در انتخابات‌ها آسیب دیدند اما با آن‌هم مردم به نتایج آن امیدوار مانده‌اند.
 
انگشت‌های مردم بریده شد، شرکت‌کنندگان در انتخابات کشته شدند و قربانی دادند، اما به هر حال با این توهم که تجلی اراده‌شان از طریق انتخابات، شاید بستر بهتر زندگی را برایشان فراهم کند، در انتخابات شرکت کردند.
 
با آنکه تقلب و جعل در همه انتخابات‌های سالیان اخیر در کشور وجود داشته است، اما در هیچ انتخابات پیش‌تر از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2014، تقلب تا این حد گسترده نبوده است.
 
انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2014 در کل خود به‌دلیل حجم، عمق و گستره تقلب، بی‌مانند بود.
 
به همین دلیل حکومتی که پس از انتخابات ایجاد شد، به هیچ‌وجه با در نظر داشت احکام قانون اساسی افغانستان، قانون انتخابات و تجارب انتخابات در سایر کشور‌ها و تئوری رایج دموکراسی، حکومت برخاسته از اراده مردم نیست.
 
در این‌جا اراده مردم به مثابه صاحب اصلی قدرت سیاسی تبلور نیافته است. حکومت کنونی بر بنیاد یک توافقنامه سیاسی در نتیجه مداخله گسترده «جان کری» وزیر خارجه ایالات متحده به‌وجود آمد و بدین اساس نظامی که امریکا مدعی بود آن را در افغانستان پیاده کرده است با بن‌بست مواجه شد و دولت کنونی که حمایت کننده آن امریکا است به ناکامی روبه‌رو شد.
 
از سوی دیگر جنگ افغانستان طولانی‌ترین جنگ برای آمریکا بوده است؛ ضعف نظام و وجود فساد گسترده در درون آن، ضعف مدیریت جنگ از سوی آمریکا افغانستان هنوز هم در جنگ می‌سوزد.
 
مهم‌ترین ولایت‌ها و شهرستان‌های افغانستان در جنگ می‌‎سوزد هیچ شهروند افغانستان به راحتی از یک ولایت به ولایت دیگر سفر کرده نمی‌تواند، حتی شهر کابل هم برای زند‌گی ناامن است.
 
همین است که عده‌ای معتقدند، جنگ افغانستان و حتی تجربه‌ دولت سازی در این کشور ناکام بوده و هر دو حزب جمهوری‌خواه و دمکرات در این ناکامی سهم دارند.
 
هر چند وقتی منافع قدرت‌های بزرگ ایجاب کند، بدون‌‎شک آن‌ها حتی حاضر به پشتیبانی از بدترین دیکتاتور‌ها نیز می‌شوند و چنین پشتیبانی را نیز به کمک مفاهیم و واژه‌گان ثبات و امنیت و دموکراسی توجیه می‌کنند.
 
افغانستان کشوریست که طی دو قرن اخیر توسط قدرت‌های بزرگ جهان اشغال شده است اما هیچ‌گاه این کشورها نتوانستند کنترل آن را بر عهده بگیرند و تاریخ معاصر افغانستان، تاریخ مجادله و زنده ماندن است.
 
به گفته برخی از کارشناسان آمریکا در افغانستان به مشکلی که در ویتنام مواجه شده بودند در افغانستان نیز به همان چالش مواجه شده‌اند در وهله اول آمریکا در هر 2 کشور نتوانست اذهان عمومی مردم و جامعه بین‌الملی را درباره حضورش در این کشورها مجاب کند.
 
نکته مشترک دوم این است که آمریکایی‌­ها نتوانستند در ویتنام حکومتی مردمی به‌وجود آورند. در افغانستان هم نظام سیاسی که امریکا به وجود آورد نتوانست زیرساخت­‌های مناسب اقتصادی و سیاسی را ایجاد کند.  
 
به این ترتیب در افغانستان سیاست هم‌چنان به شکل شخصی و قومی قبیله­‌ای جریان دارد. البته پیشرفت‌­هایی محقق شده اما هنوز در حوزه‌­های ابتدایی است.
 
دلیل سوم و اصلی ناکامی آمریکا در ویتنام این بود که نتوانست از کمک‌های چین و روسیه به ویتنام شمالی جلوگیری کند.
 
در افغانستان هم امریکایی‌­ها نتوانسته‌­اند جلوی کمک­‌هایی که به طالبان و شبکه­‌های قدرت مانند حقانی می‌شود را بگیرند.  
 
در مجموع می‌­توان گفت: این ماهیت جغرافیایی و استراتژیک افغانستان است که به آن موقعیتی خاص می‌­بخشد. عاملی که البته می­تواند و باید در جهت مثبت مورد استفاده قرار گیرد و افغانستان را به یک پل ارتباطی بین کشورها تبدیل کند.
 
امروزه افغانستان عملاً با چالش‌های جدی امنیتی و اختلافات عمیق سیاسی دست و پنجه نرم می‌کند که ثبات این کشور را با تهدید روبه‌رو کرده است.  
 
بنابراین برای افغانستان پس از انتخابات ریاست جمهوری امریکا سه سناریو می‌توان پیش‌بینی کرد؛ سناریو نخست این است که همین وضع در افغانستان ادامه پیدا کند.
 
آمریکا در چهار پایگاه خود در افغانستان به مبارزه با تروریسم ادامه دهد و با توجه به کمبودهای دولت، به نیروهای دولتی کمک نظامی هوایی بدهد. در این صورت جنگ به اصطلاح افغانیزه (Afghanization Of The War) می‌­شود و در نهایت یا یکی از دو طرف خسته می­‌شوند و یا تفاهمی اتفاق می­‌افتد.  
 
سناریو دوم این است با در نظر داشت حکومت ضعیف و نابه‌سامان امروزی جنگ داخلی روی دهد و قدرت بین گروه‌­های مدعی تقسیم شود و در نهایت احتمال سوم این است که حکومت آن‌قدر تضعیف شود که از داخل فرو بریزد که این مساله به نفع نیروهای اقلیت و گروه­های مبارز مختلف تمام خواهد شد.
 
اگر دولت افغانستان از هم بپاشد؛ این نه تنها مایه‌ شرم‌ساری برای امریکا بلکه برای جامعه جهانی هم است.
 
به هر روی با بی‌ثبات شدن افغانستان و تضعیف دولت این کشور گروه‌های شبه نظامی مخالف امریکا با جای گرفتن درخاک افغانستان می‌توانند منافع امریکا را دوباره تهدید کنند.
 
در این صورت نه تنها افغانستان که منطقه به طور کل ممکن است دُچار بی‌ثباتی شود و این چیزی است که آمریکا و جامعه بین‌المللی تا امروز برای جلوگیری از آن تلاش کرده‌اند.
 
از سوی دیگر هر چند نامزدهای ریاست جمهوری امریکا در بازی‌های سیاسی و رسانه‌ای مربوط به انتخابات سکوت تعمدی اختیار کرده بودند، اما قدر مسلم این که پس از انتخاب هر کدام از نامزدهای حزب دموکرات و یا جمهوری‌خواه ناگزیرند با واقعیتی به نام افغانستان مواجه شوند.  
 
اگر آمریکا به افغانستان توجه نکند و از این کشور حمایت نکند ناگزیر که تفاهمی منطقه‌ای برای افغانستان برقرار شود و رهبری‌اش به دست نیروهای شورای امنیت سازمان ملل باشد و به این ترتیب افغانستانی شکل بگیرد که نه به ضرر گروهی باشد و نه به نفع آن.  
 
/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *