ایران و مصر در آستانه ازسرگیری روابط هستند
سخنگوی سابق اخوان المسلمین گفت: ما خواهان ارتباط و انسجام و بههمپیوستگی ایران و مصر هستیم چراکه به نفع منطقه و امت اسلام است و احتمال ازسرگیری روابط دو کشور نیز وجود دارد.
خبرگزاری میزان -
به نقل از تسنیم، با وجودی که مصر پیمان سازش کمپ دیوید را در دوره حکومت انوار سادات با رژیم صهیونیستی امضا کرد، حکومت سعودی طی دهههای اخیر برای تضعیف روابط مصر و ایران و برهم زدن آن تلاش کرده است تا ملتها را از دشمنی با رژیم اشغالگر به دشمن موهوم جدید یعنی جمهوری اسلامی ایران منحرف کنند، اما با وجود این همه تلاش، ملت مصر هرگز حمایتهای ملت ایران از خود را فراموش نمیکند.
کمال الهلباوی از رهبران جدا شده از اخوان المسلمین مصر و سخنگوی سابق آن در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم در قاهره به سئوالات مختلفی درباره تقریب بین مذاهب، روابط مصر و ایران و آینده جماعت اخوان و روابط مصر و رژیم سعودی پاسخ داده است که به این شرح است :
بحران میان دولت مصر و اخوان المسلمین به کجا کشیده شده است؟
در حقیقت بحران اکنون فقط میان دولت و اخوان نیست، بلکه بحران میان اخوان و تمام ارکان حکومت است، به این معنا که بحران فقط با نظام حاکم نیست، بلکه با ملت هم هست، اخوانیها همه را دشمن خود کردهاند،طیفهای مختلف مردم و دولت و اکثر نهادهایش دستگاه قضایی، موسسات رسانهای، پلیس و ارتش را دشمن خود کردهاند.
شکاف در روابط اخوانیها و مردم مصر چه زمانی ایجاد شد
بهتر آن است که گفته شود که اخوان المسلمین، خودشان باعث به وجود این وضعیت برای خود شدند،آنها به دست خودشان، بحران را از بحران با دولت به بحران با تمام ارکان حکومت تبدیل کردند، اخوانیها اشتباهات فاحشی مرتکب شدند که جبران پیامدهای آن دشوار است، آنها ملت مصر را پشت سرشان قرار دادند و به انقلاب هم پشت کردند و در پی قدرت دویدند، ملت از آنها خواست دولت را تغییر دهند، ولی از عمل به خواست مردم امتناع کردند، مردم از آنها خواستند انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام را برگزار کنند، اما آنها این کار را انجام ندادند، بزرگترین شکاف در روابط اخوانیها و مردم زمانی ایجاد شد که محمد مرسی بیانیه قانون اساسی را صادر کرد و به خود اختیارات مطلق داد و دادستان کل را برکنار و شورای نظامی را منحل کرد، و برخی قضات دادگاه قانون اساسی را کنار گذاشت، گویی آنها در دولت و شرکای آن نیستند، آنها شرکای وطن را نادیده گرفتند و با این گمان که اخوان المسلمین یک گروه بین المللی قادر به اداره امور کشور است، آنها را در امور کشور مشارکت ندادند، این وضع باعث شد نتوانند امور را اداره کنند، زیرا تجربه آن را نداشتند و عملکرد آنها به وجهه اسلام هم خدشه وارد کرد، معتقدم اخوان المسلمین به بن بست رسیده و آنها خود عامل و مقصر نخست این فروپاشی هستند.
آیا ابتکارعمل یا طرحهایی که منجر به حالت جنگ میان اخوان المسلمین و دولت مصر شود، وجود دارد؟
در حال حاضر هیچ ابتکاری یا طرحی به دلیل سرسختی اخوان المسلمین و اصرار آنها به آنچه مشروعیت میخوانند و تشکیل ائتلافهای موسوم به حمایت از مشروعیت وجود ندارد و گروههایی که سابقه اقدامات تروریستی دارند به آن پیوستهاند.آیا یک انسان عاقل با کسانی که سابقه اقدامات تروریستی دارند، ائتلاف میکند؟ یکی از رهبران آنها چنین گفته است کشتههای ما در بهشت و کشتههای آنها در جهنم هستند. با وجودی که اختلاف سیاسی هیچ ارتباطی به بهشت یا جهنم ندارد و زبان کشتار و خونریزی از واژگانش نیست، اگرچه اختلاف در اصل سیاسی است، اما اخوان آن را به اختلاف دینی که واژگان آن کشتههای ما در بهشت و کشتههای آنها در جهنماند، تبدیل کرد و این موضوع با ادبیات اخوان تعارض دارد.
ارزیابی شما از حالت ارتباط نزدیک میان ایران و مصر چیست؟ آیا در آینده نزدیک احتمال ازسرگیری روابط میان دو کشور وجود دارد؟
من به کارگیری واژه ارتباط نزدیک را ترجیح نمیدهم، بلکه باید کلمه ارتباط و پیوند را به کار برد و امیدوارم که روابط کاملی میان مصر و ایران برقرار شود، ایران کشور قدرتمند و دوستدار مصر است، اما سلفیها از یک سو و حکومت سعودی از سوی دیگر به وجهه ایران در داخل مصر خدشه وارد کردند، من خواهان فقط نزدیک شدن ایران و مصر به یکدیگر نیستم، بلکه خواهان پیوند و انسجام و همکاری و تفاهم میان دو کشورم، قطع روابط میان دو کشور قابل قبول نیست، حالتی از ارتباط نزدیک و تفاهم فعلی که میان مصر و ایران به وجود آمده، به این دلیل است که هر دو دولت مشکلات منطقه را درک میکنند و مقامات آن زبان تفاهم و همکاری را در راستای منافع منطقه در پیش گرفتهاند.
ایران و مصر در آستانه ازسرگیری روابط قرار دارند
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با ایران روابط و همکاری تجاری دارند، اما با وجود این روابط از هرگونه نزدیک شدن ایران و مصر به یکدیگر میترسند و نشر مذهب شیعی در مصر را بهانه میکنند، من خطاب به این کشورها(رژیمهای عربی حاشیه خلیج فارس به استثنای عمان) اعلام میکنم ای آقایان، این شما هستیم که به مذهب اهل سنت و جماعت خدشه وارد میکنید، گویی شما میگویید که مذهب شیعه اثنیعشری از آهن است و مذاهب اهل سنت از کاغذ است، این شایسته نیست، مردم را رها کنید و آزاد بگذارید هر اعتقادی که میخواهند داشته باشند، خداوند میفرماید : وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْیَکْفُرْ (و بگو حق از پروردگار شماست. پس هر که بخواهد ایمان بیاورد و هرکه بخواهد کافر شود)،چرا با نزدیک شدن ایران و مصر به یکدیگر مخالفت میکنند، معتقدم که ایران و مصر در آستانه ازسرگیری روابط میان یکدیگر با هدف تحقق امنیت درمنطقه هستند.
ازسرگیری روابط میان مصر و ایران چه تاثیری بر کاهش شدت تنش مذهبی میان اهل سنت و شیعیان دارد؟
مصر نقش بزرگی در این مسیر دارد، الازهر قبلا با این نقش مقابله کرد، الحمدالله، تاریخ اهل سنت در مصر و تاریخ الازهر آکنده از تسامح با پیروان مذاهب دیگر است، در الازهر بزرگانی چون شیخ محمود شلتوت، شیخ الفحال، شیخ الشرباسی و شیخ الغزالی حضور داشتند و این افراد همواره خواهان همسویی و پیوند بودند، شیخ شلتوت فتوایی مشهوری صادر کرده و گرویدن به مذهب شیعه اثنیعشری را مجاز دانسته است، قطعا نزدیک شدن مصر و ایران تاثیر بسزایی در فعالکردن نهادهای تقریب و احیای چنین فتاوای و افکاری نقش مثبتی بر روابط میان مسلمانان خواهد داشت، هر دو کشور، کشورهای مهم و دارای وزن و جایگاه هستند و سیاستهایشان پس از نزدیک شدن به یکدیگر الگویی برای مسلمانان خواهد بود.
سعودیها برای ایفای نقشی که بزرگتر از حد و اندازهشان است تلاش میکنند
ارزیابی جنابعالی از تنشهایی که در روابط مصر و عربستان رخ داده، چیست؟
تنش به وجود آمده میان مصر و حکومت سعودی در زمینه سیاسی، یک پیشینه سیاسی نیست و قبلا هم تنش میان آنها به حدی بود که کار به جنگ کشیده شد که مربوط به زمان رئیس جمهور جمال عبدالناصر در پی جنگ یمن بود، مصر قبلا با حکومت سعودی در یمن درگیر شد، زیرا به دنبال آزادسازی کشور و نجات مردم آن از ظلم و ستم آل سعود و نجات یمنیها از حکومت دیکتاتوری مرتجع و عقبمانده و بسیار واپسگرا بود، آل سعود مانع آزادی این ملت شدند، زیرا از گسترش انقلاب در تمام منطقه وحشت دارند و تنها از هرگونه تحرک مردمی در داخل عربستان نمیترسند، بنابراین اگر تنش موجود میان دو کشور را جدید بدانیم، اشتباه است.
عربستان باید حد و اندازهاش را بداند و از تقابل و درگیری با ایران برحذر باشد
من ابایی از گفتن این حرف ندارم که حکومت سعودی برای ایفای نقشی که بزرگتر و بیشتر از حجم و اندازه و تواناییها و شایستگیهایش است، تلاش میکند، حکومت سعودی میخواهد در سطح و جایگاه ایران باشد که این آرزو فراتر از حد و اندازه و توانایی سعودی است، سعودیها از بعد دینی شبه جزیره عرب و وجود حرمین شریفین در آن سوء استفاده میکنند.
خلیج فارس پایگاهنظامی آمریکا شده،سعودیها به جای حمله به کشورهای عربی باید اینجا را آزاد میکردند
با وجودی که کشورشان سرزمین حرمین شریفین است، اما فراموش کردهاند یا نادیده گرفتهاند که خلیج فارس کاملا از سوی آمریکاییها و غربیها اشغال شده و کشورشان پایگاههای نظامی این کشورها را در خود جای داده است، بهتر و شایستهتر بود که این دولتها یا دولتهای کوچک(منظور آل سعود و متحدانش) اولا برای آزادی خود و خاکشان از لوث نظامیان آمریکایی به جای ورود به جنگ ودرگیری با سوریه، یمن، مصر و ایران تلاش میکردند و منافع امت اسلام و اعراب را اولویت قرار میدادند، من این نکته را درک نمیکنم که چرا حکومت سعودی، ائتلاف اسلامی را راه اندازی کرده که در حقیقت اسلامی نیست و هدفش مشروعیت بخشی به تجاوزش به یمن است.
سالهای عسل میان آمریکا و حکومت سعودی پایان یافته است
سالهای عسل میان آمریکا و عربستان سعودی سپری شده، معادله نفت در مقابل حمایت(عبدالعزیز موسس آل سعود پیمان تامین نفت ارزان آمریکا در مقابل حمایت این کشور از رژیم آل سعود را امضا کرده بود) دیگر به پایان رسیده به همین سبب حکومت سعودی برای حمایت از خود دست به تحرک زده و خود را اینجا و آنجا گرفتار میکند و وارد درگیریها و نزاعهایی کرده است که هیچ ربطی به آن ندارد.
درباره روابط مصر و حکومت سعودی باید بگویم که مصر تصمیم گرفته تا اذیت و آزار دیگران را به حکم جایگاه و وزن و نقش تاریخیاش به عنوان برادر بزرگ و قلب جهان اسلام تحمل کند و این جایگاهش ضرورت برقراری روابط حسنه با همه و نه تنها عربستان سعودی را ایجاب میکند، مصر زبان عقل و منطق و گفتوگو و کشیده نشدن به سمت تنش و درگیری با سعودیها را در پیش گرفته و بر اساس منافع خود حرکت میکند و در شورای امنیت رای میدهد، از مبارزه با تروریسم حمایت میکند که اینها سیاستهای عملی و واقعبینانه است، این عربستان است که باید گفتوگو را در پیش بگیرد، مصر میتواند بدون وابستگی به دیگران رشد و پیشرفت کند، ما تجربه ایران را داریم که میتوان آن را الگو قرار داد.
اعراب باید از ایران الگو بگیرند
ایران از سوی آمریکا و غرب محاصره شد و آن را در تنگنا و محدودیت شدید قرار دادند، اما با وجود این همه محدودیتها و فشارها و محاصره، ایران توانست با اتکای به خود در همه زمینهها از جمله علمی،فناوری و تسلیحاتی(دفاعی)پیشرفت کند، ایرانیها توانستند همزمان با غنیسازی اورانیوم در زمینه فناوری هم پیشرفت کنند، آنها سپس با قدرت و در جایگاه قدرتمندان با قدرتهای بزرگ جهان وارد مذاکرات هستهای شدند، ایران توانست محاصره را با گفتوگو در هم بکشند و امیدوارم که مصر و جهان اسلام هم از ایران الگوبرداری کند و زبان درگیری و جنگ را در پیش نگیرد، باید گفتوگو و همبستگی و همکاری را به عنوان یک سیاست در پیش بگیریم و کاملا از سیاستهایی که حکومت سعودی در پیش گرفته، دور شویم.
جهان عرب در بدترین وضعیت خود به سر میبرد
اوضاع جهان عرب را چگونه ارزیابی میکنید؟
منطقه عربی در بدترین حالت خود از ابتدای تاریخ تا کنون به سر میبرد، در گذشته اختلافات وجود داشت، ولی منطقه این ویژگی را داشت که مشکلاتش را حل میکرد، اگر مشکلاتی میان کشورها رخ میدهد، عقلای آنها برای حل این مشکلات بدون اینکه اعراب با هم جنگ کنند،دخالت میکردند، اما امروز اعراب همدیگر را میکُشند و به جای مقابله با دشمنانشان، با یکدیگر میجنگند، یمن بهترین نمونه است که با چاقوی اعراب،خون مردم آن ریخته میشود، سوریه نمونه دیگر است، خطراتی که منطقه عربی را تهدید میکند، بسیار بیشتر از آن است که آن را تحمل کرد، تروریسم، تهدیدهای صهیونیستی، طمعورزیهای آمریکایی، رژیمهای دیکتاتوری شکستخورده و شکست جریانهای اسلامگرا در معرفی خود به عنوان جایگزین واقعی که بتوانند بحرانهای منطقه را حل کنند و خود این جریانها به بحرانی تبدیل شده که باید آن را حل کرد، هیچ راه حلی جز همبستگی، ارتباط و اتحاد وجود ندارد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
کمال الهلباوی از رهبران جدا شده از اخوان المسلمین مصر و سخنگوی سابق آن در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم در قاهره به سئوالات مختلفی درباره تقریب بین مذاهب، روابط مصر و ایران و آینده جماعت اخوان و روابط مصر و رژیم سعودی پاسخ داده است که به این شرح است :
بحران میان دولت مصر و اخوان المسلمین به کجا کشیده شده است؟
در حقیقت بحران اکنون فقط میان دولت و اخوان نیست، بلکه بحران میان اخوان و تمام ارکان حکومت است، به این معنا که بحران فقط با نظام حاکم نیست، بلکه با ملت هم هست، اخوانیها همه را دشمن خود کردهاند،طیفهای مختلف مردم و دولت و اکثر نهادهایش دستگاه قضایی، موسسات رسانهای، پلیس و ارتش را دشمن خود کردهاند.
شکاف در روابط اخوانیها و مردم مصر چه زمانی ایجاد شد
بهتر آن است که گفته شود که اخوان المسلمین، خودشان باعث به وجود این وضعیت برای خود شدند،آنها به دست خودشان، بحران را از بحران با دولت به بحران با تمام ارکان حکومت تبدیل کردند، اخوانیها اشتباهات فاحشی مرتکب شدند که جبران پیامدهای آن دشوار است، آنها ملت مصر را پشت سرشان قرار دادند و به انقلاب هم پشت کردند و در پی قدرت دویدند، ملت از آنها خواست دولت را تغییر دهند، ولی از عمل به خواست مردم امتناع کردند، مردم از آنها خواستند انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام را برگزار کنند، اما آنها این کار را انجام ندادند، بزرگترین شکاف در روابط اخوانیها و مردم زمانی ایجاد شد که محمد مرسی بیانیه قانون اساسی را صادر کرد و به خود اختیارات مطلق داد و دادستان کل را برکنار و شورای نظامی را منحل کرد، و برخی قضات دادگاه قانون اساسی را کنار گذاشت، گویی آنها در دولت و شرکای آن نیستند، آنها شرکای وطن را نادیده گرفتند و با این گمان که اخوان المسلمین یک گروه بین المللی قادر به اداره امور کشور است، آنها را در امور کشور مشارکت ندادند، این وضع باعث شد نتوانند امور را اداره کنند، زیرا تجربه آن را نداشتند و عملکرد آنها به وجهه اسلام هم خدشه وارد کرد، معتقدم اخوان المسلمین به بن بست رسیده و آنها خود عامل و مقصر نخست این فروپاشی هستند.
آیا ابتکارعمل یا طرحهایی که منجر به حالت جنگ میان اخوان المسلمین و دولت مصر شود، وجود دارد؟
در حال حاضر هیچ ابتکاری یا طرحی به دلیل سرسختی اخوان المسلمین و اصرار آنها به آنچه مشروعیت میخوانند و تشکیل ائتلافهای موسوم به حمایت از مشروعیت وجود ندارد و گروههایی که سابقه اقدامات تروریستی دارند به آن پیوستهاند.آیا یک انسان عاقل با کسانی که سابقه اقدامات تروریستی دارند، ائتلاف میکند؟ یکی از رهبران آنها چنین گفته است کشتههای ما در بهشت و کشتههای آنها در جهنم هستند. با وجودی که اختلاف سیاسی هیچ ارتباطی به بهشت یا جهنم ندارد و زبان کشتار و خونریزی از واژگانش نیست، اگرچه اختلاف در اصل سیاسی است، اما اخوان آن را به اختلاف دینی که واژگان آن کشتههای ما در بهشت و کشتههای آنها در جهنماند، تبدیل کرد و این موضوع با ادبیات اخوان تعارض دارد.
ارزیابی شما از حالت ارتباط نزدیک میان ایران و مصر چیست؟ آیا در آینده نزدیک احتمال ازسرگیری روابط میان دو کشور وجود دارد؟
من به کارگیری واژه ارتباط نزدیک را ترجیح نمیدهم، بلکه باید کلمه ارتباط و پیوند را به کار برد و امیدوارم که روابط کاملی میان مصر و ایران برقرار شود، ایران کشور قدرتمند و دوستدار مصر است، اما سلفیها از یک سو و حکومت سعودی از سوی دیگر به وجهه ایران در داخل مصر خدشه وارد کردند، من خواهان فقط نزدیک شدن ایران و مصر به یکدیگر نیستم، بلکه خواهان پیوند و انسجام و همکاری و تفاهم میان دو کشورم، قطع روابط میان دو کشور قابل قبول نیست، حالتی از ارتباط نزدیک و تفاهم فعلی که میان مصر و ایران به وجود آمده، به این دلیل است که هر دو دولت مشکلات منطقه را درک میکنند و مقامات آن زبان تفاهم و همکاری را در راستای منافع منطقه در پیش گرفتهاند.
ایران و مصر در آستانه ازسرگیری روابط قرار دارند
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با ایران روابط و همکاری تجاری دارند، اما با وجود این روابط از هرگونه نزدیک شدن ایران و مصر به یکدیگر میترسند و نشر مذهب شیعی در مصر را بهانه میکنند، من خطاب به این کشورها(رژیمهای عربی حاشیه خلیج فارس به استثنای عمان) اعلام میکنم ای آقایان، این شما هستیم که به مذهب اهل سنت و جماعت خدشه وارد میکنید، گویی شما میگویید که مذهب شیعه اثنیعشری از آهن است و مذاهب اهل سنت از کاغذ است، این شایسته نیست، مردم را رها کنید و آزاد بگذارید هر اعتقادی که میخواهند داشته باشند، خداوند میفرماید : وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْیَکْفُرْ (و بگو حق از پروردگار شماست. پس هر که بخواهد ایمان بیاورد و هرکه بخواهد کافر شود)،چرا با نزدیک شدن ایران و مصر به یکدیگر مخالفت میکنند، معتقدم که ایران و مصر در آستانه ازسرگیری روابط میان یکدیگر با هدف تحقق امنیت درمنطقه هستند.
ازسرگیری روابط میان مصر و ایران چه تاثیری بر کاهش شدت تنش مذهبی میان اهل سنت و شیعیان دارد؟
مصر نقش بزرگی در این مسیر دارد، الازهر قبلا با این نقش مقابله کرد، الحمدالله، تاریخ اهل سنت در مصر و تاریخ الازهر آکنده از تسامح با پیروان مذاهب دیگر است، در الازهر بزرگانی چون شیخ محمود شلتوت، شیخ الفحال، شیخ الشرباسی و شیخ الغزالی حضور داشتند و این افراد همواره خواهان همسویی و پیوند بودند، شیخ شلتوت فتوایی مشهوری صادر کرده و گرویدن به مذهب شیعه اثنیعشری را مجاز دانسته است، قطعا نزدیک شدن مصر و ایران تاثیر بسزایی در فعالکردن نهادهای تقریب و احیای چنین فتاوای و افکاری نقش مثبتی بر روابط میان مسلمانان خواهد داشت، هر دو کشور، کشورهای مهم و دارای وزن و جایگاه هستند و سیاستهایشان پس از نزدیک شدن به یکدیگر الگویی برای مسلمانان خواهد بود.
سعودیها برای ایفای نقشی که بزرگتر از حد و اندازهشان است تلاش میکنند
ارزیابی جنابعالی از تنشهایی که در روابط مصر و عربستان رخ داده، چیست؟
تنش به وجود آمده میان مصر و حکومت سعودی در زمینه سیاسی، یک پیشینه سیاسی نیست و قبلا هم تنش میان آنها به حدی بود که کار به جنگ کشیده شد که مربوط به زمان رئیس جمهور جمال عبدالناصر در پی جنگ یمن بود، مصر قبلا با حکومت سعودی در یمن درگیر شد، زیرا به دنبال آزادسازی کشور و نجات مردم آن از ظلم و ستم آل سعود و نجات یمنیها از حکومت دیکتاتوری مرتجع و عقبمانده و بسیار واپسگرا بود، آل سعود مانع آزادی این ملت شدند، زیرا از گسترش انقلاب در تمام منطقه وحشت دارند و تنها از هرگونه تحرک مردمی در داخل عربستان نمیترسند، بنابراین اگر تنش موجود میان دو کشور را جدید بدانیم، اشتباه است.
عربستان باید حد و اندازهاش را بداند و از تقابل و درگیری با ایران برحذر باشد
من ابایی از گفتن این حرف ندارم که حکومت سعودی برای ایفای نقشی که بزرگتر و بیشتر از حجم و اندازه و تواناییها و شایستگیهایش است، تلاش میکند، حکومت سعودی میخواهد در سطح و جایگاه ایران باشد که این آرزو فراتر از حد و اندازه و توانایی سعودی است، سعودیها از بعد دینی شبه جزیره عرب و وجود حرمین شریفین در آن سوء استفاده میکنند.
خلیج فارس پایگاهنظامی آمریکا شده،سعودیها به جای حمله به کشورهای عربی باید اینجا را آزاد میکردند
با وجودی که کشورشان سرزمین حرمین شریفین است، اما فراموش کردهاند یا نادیده گرفتهاند که خلیج فارس کاملا از سوی آمریکاییها و غربیها اشغال شده و کشورشان پایگاههای نظامی این کشورها را در خود جای داده است، بهتر و شایستهتر بود که این دولتها یا دولتهای کوچک(منظور آل سعود و متحدانش) اولا برای آزادی خود و خاکشان از لوث نظامیان آمریکایی به جای ورود به جنگ ودرگیری با سوریه، یمن، مصر و ایران تلاش میکردند و منافع امت اسلام و اعراب را اولویت قرار میدادند، من این نکته را درک نمیکنم که چرا حکومت سعودی، ائتلاف اسلامی را راه اندازی کرده که در حقیقت اسلامی نیست و هدفش مشروعیت بخشی به تجاوزش به یمن است.
سالهای عسل میان آمریکا و حکومت سعودی پایان یافته است
سالهای عسل میان آمریکا و عربستان سعودی سپری شده، معادله نفت در مقابل حمایت(عبدالعزیز موسس آل سعود پیمان تامین نفت ارزان آمریکا در مقابل حمایت این کشور از رژیم آل سعود را امضا کرده بود) دیگر به پایان رسیده به همین سبب حکومت سعودی برای حمایت از خود دست به تحرک زده و خود را اینجا و آنجا گرفتار میکند و وارد درگیریها و نزاعهایی کرده است که هیچ ربطی به آن ندارد.
درباره روابط مصر و حکومت سعودی باید بگویم که مصر تصمیم گرفته تا اذیت و آزار دیگران را به حکم جایگاه و وزن و نقش تاریخیاش به عنوان برادر بزرگ و قلب جهان اسلام تحمل کند و این جایگاهش ضرورت برقراری روابط حسنه با همه و نه تنها عربستان سعودی را ایجاب میکند، مصر زبان عقل و منطق و گفتوگو و کشیده نشدن به سمت تنش و درگیری با سعودیها را در پیش گرفته و بر اساس منافع خود حرکت میکند و در شورای امنیت رای میدهد، از مبارزه با تروریسم حمایت میکند که اینها سیاستهای عملی و واقعبینانه است، این عربستان است که باید گفتوگو را در پیش بگیرد، مصر میتواند بدون وابستگی به دیگران رشد و پیشرفت کند، ما تجربه ایران را داریم که میتوان آن را الگو قرار داد.
اعراب باید از ایران الگو بگیرند
ایران از سوی آمریکا و غرب محاصره شد و آن را در تنگنا و محدودیت شدید قرار دادند، اما با وجود این همه محدودیتها و فشارها و محاصره، ایران توانست با اتکای به خود در همه زمینهها از جمله علمی،فناوری و تسلیحاتی(دفاعی)پیشرفت کند، ایرانیها توانستند همزمان با غنیسازی اورانیوم در زمینه فناوری هم پیشرفت کنند، آنها سپس با قدرت و در جایگاه قدرتمندان با قدرتهای بزرگ جهان وارد مذاکرات هستهای شدند، ایران توانست محاصره را با گفتوگو در هم بکشند و امیدوارم که مصر و جهان اسلام هم از ایران الگوبرداری کند و زبان درگیری و جنگ را در پیش نگیرد، باید گفتوگو و همبستگی و همکاری را به عنوان یک سیاست در پیش بگیریم و کاملا از سیاستهایی که حکومت سعودی در پیش گرفته، دور شویم.
جهان عرب در بدترین وضعیت خود به سر میبرد
اوضاع جهان عرب را چگونه ارزیابی میکنید؟
منطقه عربی در بدترین حالت خود از ابتدای تاریخ تا کنون به سر میبرد، در گذشته اختلافات وجود داشت، ولی منطقه این ویژگی را داشت که مشکلاتش را حل میکرد، اگر مشکلاتی میان کشورها رخ میدهد، عقلای آنها برای حل این مشکلات بدون اینکه اعراب با هم جنگ کنند،دخالت میکردند، اما امروز اعراب همدیگر را میکُشند و به جای مقابله با دشمنانشان، با یکدیگر میجنگند، یمن بهترین نمونه است که با چاقوی اعراب،خون مردم آن ریخته میشود، سوریه نمونه دیگر است، خطراتی که منطقه عربی را تهدید میکند، بسیار بیشتر از آن است که آن را تحمل کرد، تروریسم، تهدیدهای صهیونیستی، طمعورزیهای آمریکایی، رژیمهای دیکتاتوری شکستخورده و شکست جریانهای اسلامگرا در معرفی خود به عنوان جایگزین واقعی که بتوانند بحرانهای منطقه را حل کنند و خود این جریانها به بحرانی تبدیل شده که باید آن را حل کرد، هیچ راه حلی جز همبستگی، ارتباط و اتحاد وجود ندارد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *