مسئله احمدینژاد تمام شده/دور شدن سایه جنگ ربطی به برجام ندارد/مشکلات اقتصادی مردم حل نشده است
رئیس اسبق سازمان صداوسیما میگوید: دولت در دیپلماسی زحمات زیادی کشیده اما اگر از مردم سؤال شود آیا با اقدامات دولت در عرصه دیپلماسی وضعیت معیشت و اقتصاد آنها بهتر شده است یا نه؟، حتما پاسخ منفی خواهند داد.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از تسنیم، فعلاً برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری ندارم - برای تقویت نیروهای انقلاب احساس وظیفه میکنم - بخشی زیادی از اختلافات در جبهه انقلاب رفتاری و نفسانی است، نه مبنانی و فکری - انتخابات و رقابت انتخاباتی جشن ملی است، تخریبش نکنیم - ممکن است بگویند نتیجه کارهایمان در آینده محسوس خواهد شد، اما نمیتوانند بگویند اگر ما نبودیم بدتر میشد - میخواهند دوقطبیهای موضوعی و سنگر به سنگر طراحی کنند - مسئله احمدینژاد با تبعیت وی از مقام معظم رهبری تمام شده است - مسئلهیابی وظیفه رسانه است، نه مسئلهسازی - سایه جنگ را قدرت نظامی و مدافعان حرم دور کردند نه دیپلماسی؛ اینها جملات کلیدی رئیس اسبق سازمان صداوسیما در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم است.
"عزتالله ضرعامی" فردی است که از او در برخی رسانهها به عنوان کاندیدای احتمالی انتخابات آتی ریاستجمهوری یاد میشود؛ موضوعی که او با قید "فعلاً" برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات 96 ندارم، اساس آن را در حد احتمال نگه میدارد. او چندی پیش وقتی را برای گفتوگو با خبرنگاران تسنیم اختصاص داد. آنچه در ادامه میآید متن کامل مصاحبه تفصیلی با عزتالله ضرغامی است:
یکی از مهمترین مباحث مطرح درباره شما که اینروزها بیشتر طرح میشود، بحث کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری است. آیا شما برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 دارید؟
"فعلاً" برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 ندارم و مهمترین وظیفهای که در این مقطع احساس میکنم، تقویت جریان و نیروهای انقلابی است.
یکی از تفریحات من این است که شبها شایعات مربوط به خودم را میخوانم و کارهای نکرده خود را محاسبه میکنم؛ میگویند ستادهای انتخاباتی من در سراسر کشور تشکیل شده و دفتر مرکزی ستاد انتخاباتی من نیز در خیابان جمهوری است؛ میگویند با یک مقام عالیرتبه دیدار انتخاباتی داشتهام و هر روز یک حرف و کار جدید درباره خودم میشنوم که خودم از آن بیاطلاع هستم.
شایعات مرتبط با کاندیداتوریام در انتخابات در حالی مطرح میشود که بنده هیچ اقدامی برای کاندیداتوری نکردهام و حتی به خودم اجازه ندادهام که به این موضوع فکر کنم.
وحدت نیروهای انقلاب مهمترین مسئله امروز کشور است و این اتحاد میتواند تمام تهدیدات را به فرصت تبدیل و اهداف انقلاب را با سرعت بیشتری محقق کند. اگر ما ضربهای خوردهایم یا میخوریم متأسفانه ناشی از تفرقه میان نیروهای جریان انقلاب است، لذا من امروز احساس وظیفه میکنم که برای تقویت جریان انقلاب تلاش کنم.
شما از برنامه و تلاش خود برای وحدت جریانهای انقلابی و تقویت نیروهای انقلاب گفتهاید. حضرتعالی چه اقدامات عملی در این زمینه داشتهاید و آیا اساساً در این زمینه ورود کردهاید؟
برخی نیروهای شاخص انقلاب در این حوزه فکر کرده و اقداماتی را انجام دادهاند، اما به نظرم کسانی میتوانند موفق باشند که مزیتهای نسبی خود را بشناسند و اهداف تعیین شده برای خودشان را متناسب با تواناییهایشان انتخابات کنند تا دچار یاس و ناامیدی نشوند؛ اگر علم به نفس داشته باشم و بخواهم توانایی خودم را بسنجم، احساس میکنم به دلایل مختلف از قبیل سابقه کاری که در رسانه ملی داشتم این علاقمندی و توانمندی را دارم که با نگاهی که به همگرایی نیروهای انقلاب دارم، در این زمینه تلاش کنم.
بنده در این مدت کمتر علاقه داشتهام چه حق و چه ناحق به سمت واگرایی بروم. معتقدم خیلی اختلافات در جبهه انقلاب ریشه واقعی ندارد. برخی روانشناختی، نفسانی و برخی به تعبیر قرآن حاصل دور بودن انسانها از همدیگر است.
مرحوم علامه طباطبایی درباره تفسیر تفرقهای که در قرآن آمده میفرماید "منظور از تفرقه، تفرقه ابدان است، یعنی آدمها از هم دور شدهاند و به تعبیر شهید مطهری نمینشینند دور هم چایی بخورند."
اگر امروز در کشور 2 جریان هستند که با هم مسئله به ظاهر جدی دارند، وقتی ما از بیرون نگاه میکنیم هر 2 را درون جریان انقلاب میبینیم و این نشانگر آن است که اینها با هم گفتوگو نمیکنند؛ اگر برنامهای هم برای دور هم نشستن باشد آن قدر اما و اگر مطرح میشود که این جلسات اصلا برگزار نمیشود.
برخی میگویند من روابط عمومی بالایی دارم، نه اصلاً بحث این نیست، بحث این است که آقایان از طریق رسانه با هم صحبت میکنند نه رو در رو؛ فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس به ما میگوید که میتوانیم آدمها و نیروهای انقلاب را با فرهنگ انقلاب به همدیگر نزدیک کنیم. مثلا در جنگ، اختلاف فکری هیچ تاثیری روی همگرایی نمیگذاشت؛ من نمیگویم ریشه همه اختلافات رفتاری است، نه برخی اختلافات ما فکری و مبنایی است که باید رفع شود، اما قالب آن غیرفکری و غیرمبنایی است.
اگر از ضرغامی بپرسید بزرگترین مشکل کشور حداقل در جبهه خودی و انقلابی آیا اختلاف فکری است، پاسخ خواهم داد، نه، قبول ندارم. ریشه اختلافات رفتاری، نفسانی و خصلتی است و به خاطر این خصلتها ما از همدیگر دور شدیم. واقعا هر چقدر نزدیک شوند، زمینههای سوءتفاهم از بین میرود. درباره برخی افراد سوءتفاهم مطرح میشود و قبل از آنکه این سوءتفاهم با خود فرد مطرح شود در 10 جای دیگر نقل میکنیم و بعدها مشخص میشود که آنچه طرح شده از اساس کذب بوده است.
بحث تقویت جریانهای انقلابی و جبهه انقلاب چه کمکی در پیشبرد اهداف جبهه در انتخابات میکند؟
انتخابات ریاستجمهوری یک جشن ملی است. زیبایی دموکراسی، تغییر جریان سیاسی و نظام مدیریتی و اجرایی کشور این مهم را به یک جشن بزرگ ملی تبدیل کرده است. به نظرم انتخابات و رقابت سالم زیباست و اگر انسان برای آن لحظهشماری کند، جا دارد، چرا که اتفاق بزرگی رخ میدهد؛ همه مردم به صحنه میآیند تا جشن بزرگ بگیرند. دشمن همواره سعی کرده شیرینی این جشن را برای ما تلخ کند؛ متاسفانه سال 88 این جشن بزرگ را برای ما تلخ کردند. آن مشارکت بینظیر بود، اما دشمن کاری کرد که در اوج مشارکت، شرینی آن جشن برای مردم تلخ شود. اگر رهبر معظم انقلاب با همه بزرگواری که نسبت به مسائل و افراد دارند فتنه 88 را نابخشودنی میدانند به همین دلیل است.
خطاپوشی رهبر انقلاب بسیار بالاست و من بنا به کاری که داشتهام خطاپوشی ایشان را بسیار دیدهام که ایشان برخی حرفها و کارهای اشتباه را نادیده گرفته و به بزرگواری خود بخشیدهاند تا همه زیر چتر انقلاب باشند.رهبر انقلاب با تمام بزگورای در خطاپوشی، فتنه 88 را نمیپوشانند، چون بزرگترین موفقیت را در سطح جهانی کسب کرده بودیم، اما این عده ادعای تقلب در انتخابات را بدون هیچ سندی و با علم به اینکه تقلبی نشده، مطرح کردند و حتی حاضر نشدند بعد از ادعای خود یک بار هم که شده اظهار ندامت و شرمندگی کنند که اگر اینکار را هم میکردند شرایطشان امروز متفاوت بود.
به نظرم تقویت نشاط انتخاباتی همراه با وحدت و همگرایی گروهها و نیروهای انقلاب میتواند مهمترین موضوع برای جبهه انقلاب باشد؛ مهم نیست چه کسی پیروز انتخابات می شود چرا که مهمتر آن است کسانی که در انتخابات شرکت میکنند به جمهوری اسلامی رای میدهند.
رهبر انقلاب در توصیهای که به یکی از افرادی که در مظان کاندیداتوری برای انتخابات 96 بودند داشتند، نسبت به شکلگیری 2 قطبی در انتخابات هشدار دادند به نظر شما منظور معظمله کدام دوقطبی است و چه زیانی برای کشور دارد؟
رهبری یک نصیحت خیرخوانه نسبت به یک برادر مومن داشتند و ایشان هم تبعیت کردند و مسئله کاندیداتوری آقای احمدینژاد دیگر تمام شده است اما بعد از آنکه آمدن آقای دکتر احمدینژاد به صحنه انتخابات با اعلام تبعیتی که ایشان از رهبر انقلاب داشت، منتفی شده است برخی آقایان دنبال دوقطبیهای موضوعی هستند و این دوقطبیها را به بهانههای مختلف طراحی می کنند. مثلا کنسرت، حجاب، موسیقی، دوچرخه سواری، ورزش، ماهواره، فضای مجازی و...این به نظرم خیانت به مردم است. برخی جریانهای سیاسی میخواهند دوقطبیهای موضوعی را سنگر به سنگر تا انتخابات دنبال کنند و از هر بهانهای برای بهره برداری سیاسی استفاده کنند.
برخی مدعی هستند که نیروهای انقلاب و جریان اصولگرا نسبت به مسائلی چون موسیقی یا کنسرت بیتفاوت هستند که در این باره موضع گیری نمیکنند نظر شما در اینباره چیست؟
نه، اینطور نیست ما نسبت به همه مسایلی که برای مردم مهم است، حساس هستیم اما معتقدیم که مسئله اصلی مردم اینهایی که موضوع قطببندی برخی گروههای سیاسی شده نیست، مسئله اصلی گرفتاریهای معیشتی و اقتصادی است؛ مسئله اصلی مشکلات جوانان از قبیل اشتغال و ازدواج است نه کنسرت. اولاً در این حوزهها آنقدر آزادی عمل هست که نیازی به دوقطبی کردن آن نیست. مثلا در حوزه ماهواره، باید گفت که این موضوع دیگر موضوعیت ندارد گرچه ما قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره داریم اما این موضوع عملا دیگر موضوعیت ندارد. عملا دیگر ناجا جمع آوری نمیکند و دیگر قابلیت لازم برای دوقطبی شدن را از دست داده است.
وظیفه همه اصحاب رسانه این است که اگر دنبال خدمت به مردم هستیم باید مسائل اصلی مردم را بررسی کنیم نه مسائلی که برای اهداف سیاسی برجسته میشود. هرگونه حاشیه رفتن و حرکت از متن به حاشیه و جای مسئله یابی صحیح مسئله سازی کاذب و مسئله تراشی خیانت است. نظرسنجیها میگوید که مردم از وضعیت اقتصادی و معیشتی ناراضی هستند چرا که مردم می بینند تغییری در زندگی اقتصادی آنها رخ نداده است. گرفتاریها مردم به قوت خود باقی است به اعتقاد من انتخابات ریاست جمهوری هم در جبهه خودی و هم جبهه ملی باید نظام را تقویت کند و فرصت جدیدی برای دولتمردانی فراهم کند که قصد خدمت دارند.
یکی از مسائل اصلی که دولت فعلی از آن دم میزند، بحث جوانان و آزادی جوانان است آیا شما قائل هستید که در این دولت چنین فضایی برای جوانان فراهم شده است؟
اصلاً اینطور نیست. سؤال من این است اگر جوانان این کشور بخواهند یک کار تولیدی انجام دهند و ضمن اشتغال آفرینی برای خود برای کشور و اقتصاد کشور کاری کنند، آزادی دارند؟ این دولت این شرایط را برای جوانان فراهم کرده است؟ مسلم است که چنین فضا و شرایطی نیست. وقتی و قانون در حوزه فعالیت اقتصادی شفاف نیست و آزادی لازم برای تولید کنندگان وجود ندارد چطور می توان از پویایی در اقتصاد سخن گفت. چند وقت پیش در جادهای در حال رانندگی بودم، چند تا از جوانان من را دیدند، ماشین را کنار زده و با آنها هم صحبت شدم؛ حرفشان این بود، می گفتند ما چند جوان دور هم جمع شدیم و کارگاه کوچک تولید لولههای تحت فشار قطرهای راهاندازی کردیم چون کشور به این محصول نیاز جدی دارد و اتفاقا شاید لازم باشد 50 کارخانه تولید این محصول راهاندازی شود. می گفتند روزهای اول وضعیت خوب بود، محصول را هم خوب می خریدند اما یکدفعه خرید متوقف شد. میگفتند، هرچه تحقیق کردیم دیدم فضایی برای فروش این محصول نیست و مجبور شدیم کارخانه را تعطیل کنیم و الان کلی بدهکار هستیم. سؤالشان از من این بود که به عنوان یکی از مسولان جمهوری اسلامی آیا کشور به این محصول مهم در حوزه کشاورزی نیاز ندارد؟ آیا وضعیت آبی کشور آنقدر مناسب است که نیازی به آبیاری قطرهای نیست؟ هزار سؤال در ذهنشان بود و من در پاسخ به آنها گفتم، من از طرف جمهوری اسلامی از شما عذرخواهی میکنم!!
ارزیابی شما از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟ دولت فعلی توانسته است انتظارات را برآورده کند؟
دولتمردان زحمت میکشند و خدمت می کنند. حرف من همیشه این بوده که هر مدیری که می آید خدمتی می کند و نفر بعدی باید آن را دنبال کند؛ من اصلاً قبول ندارم اینکه فردی روی کار بیایید و گذشته را کامل نفی کند؛ برخی طوری رفتار میکنند که انگار دولت و مسئولیت خود را از دست طاغوت گرفتهاند که این کار اصلا شایسته نیست. من واقعا چنین اعتقادی ندارم؛ هر دولتی نقاط قوت و ضعفی دارد. هر مدیری میآید تصور می کند ناجی است. به نظرم مجموعه زحماتی که دولت یازدهم در عرصه مختلف از جمله دیپلماسی کشیده است، جای خودش محترم است و من در مقام ارزیابی این اقدامات نیستم اما حرفم این است که خروجی این زحمات باید برای مردم معنا و مفهوم داشته باشد و باید مردم خروجی زحمات دولت را احساس کنند. اگر از مردم سؤال شود آیا با اقدامات دولت در عرصه دیپلماسی وضعیت معیشت و اقتصاد آنها بهتر شده است یا نه؟، حتما پاسخ منفی خواهند داد. یعنی لازم نیست کسی درباره عملکرد دولت یازدهم تحلیل کند هرکس در خیابان قدم بزند و با مردم صحبت کند مشخص میشود که زحمات دولت خروجی خاصی برای مردم نداشته است.
دولتیها میگویند نتیجه زحمات و اقداماتشان در آینده محسوستر خواهد شد و احتمالا منظورشان از آینده دولت دوازدهم است؟ آیا چنین توجیهی قابل قبول است؟
خب ممکن است چنین توجیهی کنند؛ شاید بخشی از مردم در انتخابات 96 با این توجیه مجدداً به آقای روحانی رای دهند و با این تحلیل که وضعیت در آینده بهتر خواهد شد به استمرار دولت فعلی رای مثبت بدهند اما بعید میدانم اکثریت به چنین تحلیلی رای مثبت بدهند. خب اگر این تحلیل را مردم قبول کنند صادقانه رای می دهند اما اگر قبول نکنند رای نخواهند داد.
بحث و پاسخ دیگر برخی مقامات دولتی این است که اگر مثلا برجام نبود وضعیت خیلی بدتر میشد یا مثلا اگر برجام نبود، کشور را حمله نظامی تهدید میکرد.
ممکن است به توجیه اول که در آینده وضعیت بهتر خواهد شد، بخشی از مردم اقبال نشان دهند اما این توجیه که اگر اقدامات ما نبود وضعیت بدتر میشد، به هیچ وجه قابل قبول نیست. سایه جنگ را اقتدار نیروهای مسلح و در راس آن اقتدار رهبری و آمادگی مردم از سر کشور دور نگه داشته است؛ در ماجرای منا همه دیدند که دیپلماسی جواب نداد؛ رفتند کشورهای دیگر مثل کویت را واسطه کردند که واسطه شوند نتیجه نداد اما با نهیب مقام معظم رهبری، حساب کار دست سعودیها آمد و آنها رسماً گفتند بیایید حتی جنازههای شناسایی نشده را نیز به شما تحویل دهیم. مسئولان دیپلماسی ما زحمت زیادی کشیدند اما حتی نمیتوانستند آنها را برای گفتوگو پیدا کنند. اقتدار و قدرت ما شهیدان مدافع حرم هستند که عمق استراتژیک ما را گستردهتر کردهاند و این مهم مورد تائید حتی توسط آن خواننده لس آنجلسی نیز هست. اگر دشمن ذرهای در ما ترس و رخوت بببیند قطعا سایه جنگ بر سر این کشور خواهد بود.
اگر سایه جنگ را قدرت دفاعی کشور از سر مردم برداشته است چرا برخی که در برههای از مسئولان عالی کشور بودند و برخی که اکنون نیز در این عرصه هستند بر کاهش بودجه و قدرت نظامی کشور اصرار دارند؟
این حرفهایی که درباره کاهش قدرت نظامی کشور زده میشود، بسیار پیشپا افتاده است و نیازمند پاسخ و استدلال نیست. هر کودکی امروز میداند که باید بتواند از خودش دفاع کند.
بعد از صداوسیما مشغول چه کاری هستید؟ کار خاصی در دست دارید؟ آیا در فکر راهاندازی نهاد یا موسسهای هستید؟
بعد از پایان مسئولیت در صداوسیما، در حکمی که رهبر معظم انقلاب برای بنده صادر کردند 2 مسئولیت مهم در شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی به عهده من گذاشتند و نحوه عملکرد من را شاخص گذاری کردند. تلاش کردم بر اساس رهنمود ایشان در این 2 شورا حضور فعال و موثر داشته باشم و با مطالعه خود را برای حضور موثرتر در این زمینه آماده کنم. من وظیفه خود دانسته ام از توانمندی هایم در جهت مصالح با انقلاب استفاده کنم. مثلاً، ارتباط بیشتر با جوانها را در دستور کار قرار داده ام. از حضور در دانشگاهها تا حضور در مجامع مردمی، مساجد، کنگره شهدا، نمازجمعهها، نشستهای ائمه جمعه و هر جایی که احساس کردم احتیاج به تبیین دارد، ورود کردهام.
حضور در فضای مجازی، بسیار تاثیرگذار است امروز مردم با فضای مجازی زندگی می کنند در همه حوزه ها فعال شده است من چون این فضا را مهم تشخیص دادم شخصا در این فضا ورود کرده ام. منتهی در همه اینها دنبال این بودند که اگر از این امکان استفاده کنم. سعی کردم نرم جدیدی استفاده کنم. من عملا خواستم نشان بدهم که دنبال کار اجرای نیستم نمی خواهم اسم برده شود جاهائی پیشنهاد شد اما قبول نکردم چرا که خواستم در حوزه فکری و اجتماعی و فرهنگی و رسانهای و به خصوص فضای مجازی فعال باشم در این مدت دوستان در صداوسیما اصرار داشتند که در برنامه های کارشناسی حضور فعال داشته باشم اما قبول نکردم
چقدر برای فضای مجازی وقت میگذارید؟ خودتان کانالها و صفحات مجازیتان را به روز میکنید یا افرادی دارید که این کار را متقبل شدهاند؟ سوال دیگرمان این است که آیا قصد دارید تشکیلاتی در حوزه فضای مجازی تاسیس کنید یا کارها را به همین منوال انفرادی ادامه خواهید داد؟
شبانه روز در حوزه فکری، یا خودم مینویسم و یا تأمین میکنم. مواضع من در حوزههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری، علمی و ورزشی در اینستاگرام منتشر میشود. از موافقین و مخالفین که با انگیزههای مختلف آن را بازتاب میدهند تشکر میکنم.
برخی نوشتهها و یا فعالیتها و مصاحبههایم نیز به طور مختصر در کانال تلگرام شخصیام منتشر میشود. در کانال خمیازه که ظاهرش طنز است مسائل مختلف را دنبال میکنم. تلاش میکنم با مخاطب خوبی که فراهم شده پیامهای لازم را منتقل کنم. مثلاً یک بحثی داریم با عنوان نه حرام است نه باطل. یکی آسیبهای فضای مجازی این است که عدهای احکام الهی را مسخره میکنند. یعنی دشمن مسخره میکند؛ مراجع و رساله را به استهزا میکشد. حتی با حضرت آیتالله مکارم شیرازی تماس گرفتم و به ایشان عرض کردم به ناحق جنابعالی تبدیل به سوژه شدهاید که گویا هر چیزی که باطل یا حرام است فتوای شماست؛ اتفاقاً ایشان برعکس هستند. در همین زمینه یکی از پستهایی که گذاشتم نظر فقهی آیت الله مکارم درباره وسواس بود. ما در این پست فتوای آقای مکارم شیرازی را منتشر کردیم که ایشان فرموده است به شک و وسواس توجه نکنید من روز قیامت به عهده میگیرم. ما در این کانال احکام شرعی نمیگوییم بلکه مباحثی که به اشتباه در عرف حرام و باطل است را به مردم میگوییم که آقا سخت گیری نکنید حکم خدا این است و فلان موضوع حرام و باطل نیست.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *