رمزگشایی از دکترین سلمان در منطقه
عربستان سعودی به منظور مقابله با نفوذ روزافزون ایران در منطقه به ناچار روی به عملیاتی ساختن دکترین سلمان آورده و برای تحقق آن از ابزارهای مختلف سیاسی اقتصادی و امنیتی بهره میبرد.
خبرگزاری میزان -
به نقل از مهر، طی حدود چهار دههای که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد، سیاستهای تهران و ریاض در منطقه همواره در نقطه مقابل یکدیگر قرار داشته است. عربستان سعودی همواره به عنوان یکی از متحدان اصلی ایالات متحده آمریکا، در راستای تحقق بخشیدن به اهداف این کشور در منطقه و همچنین جامه عمل پوشاندن به رؤیای خود مبنی بر رهبری کشورهای جهان عرب و اسلام، گام برداشته است؛ این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از هم ابتدا اعلام کرده که سیاست خارجی اش بر حمایت از مستضعفان، مبارزه با مستکبران و ایستادن در کنار جریان مقاومت استوار است.
در واقع، سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی ایران طی قریب به چهار دهه گذشته موجب شده تا عربستان سعودی یا به اهداف ترسیم شده خود در دست پیدا نکند و یا دستیابی به این اهداف برای آن با تأخیر طولانی مواجه گردد؛ مسألهای که چه در عهد «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه سابق سعودی و چه در زمان پادشاه کنونی یعنی «سلمان بن عبدالعزیز» موجبات نگرانی و در عین حال خشم سعودیها را فراهم آورد.
عربستان سعودی به منظور مقابله با سیاستهای ایران در منطقه از چند سال گذشته تاکنون پروژه «ایرانهراسی» را کلید زده تا بدینوسیله افکار عمومی را علیه ایران تحریک کند
عربستان سعودی به منظور مقابله با سیاستهای ایران در منطقه از چند سال گذشته تاکنون پروژه «ایرانهراسی» را کلید زده تا بدینوسیله افکار عمومی را علیه ایران تحریک کرده و تهران را در دو سطح منطقه و بین الملل به انزوا بکشاند. این رویکرد البته طی سالهای اخیر بینتیجه مانده و طی سالهای اخیر نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه بیش از پیش افزایش یافته است. به عنوان نمونه می توان به برگزاری شانزدهمین دوره نشست جنبش غیرمتعهدها در تهران در شهریور ماه سال ۱۳۹۱ اشاره کنیم که مقامات بیش از ۱۰۰ کشور در آن حضور پیدا کردند؛ مشارکتی که سعودیها و همپیمانان صهیونیست آنها را تا حدود بسیاری برآشفت.
در هر صورت، در شرایط کنونی عربستان سعودی برای مقابله همه جانبه با جمهوری اسلامی ایران با «دکترین سلمان» وارد میدان شده است. هدف اصلی سعودی از «دکترین سلمان» مهار نقش ایران در تمامی کشورهای منطقه به ویژه در سوریه، عراق و یمن و همچنین در جهان است. عربستان سعودی با بهرهبرداری از تمامی ابزارهای موجود سیاسی، امنیتی و اقتصادی قصد داشته و دارد که «دکترین سلمان» را عملیاتی سازد.
اقدامات گسترده عربستان سعودی در ترویج وهابیت در سراسر نقاط جهان در چارچوب «دکترین سلمان» قابل بررسی است، چراکه عربستان سعودی از این طریق قصد دارد به نوعی «وهابیت» را در مقابل تشیّع که در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران پرچمدار اصلی آن در منطقه و جهان است، عَلَم کند. سعودیها با تضعیف تشیع در واقع قصد دارند با یک تیر دو هدف را نشانه بروند؛ اول اینکه جمهوری اسلامی ایران را تضعیف سازند و دوم اینکه مذهبی را که از لحاظ ایدئولوژیک با آن سر جنگ دارند، به زعم خود به زمین بزنند.
علاوه بر ترویج ایدئولوژی وهابیت در سراسر جهان، ریاض همزمان سرکوب شیعیان را نیز در دستور کار خود قرار داده تا مبادا به زعم خود، ایران به جذب آنها به سمت خود مبادرت نماید
علاوه بر ترویج ایدئولوژی وهابیت در سراسر نقاط جهان، ریاض همزمان سرکوب شیعیان را نیز در دستور کار خود قرار داده است تا مبادا به زعم خود، ایران به جذب آنها به سمت خود مبادرت نماید. به عنوان مثال می توان به مسأله پرداخت رشوه به مقامات مالزیایی از سوی عربستان سعودی برای سرکوب شیعیان در این کشور اشاره کرد. علاوه بر این، سرکوب شیعیان در مناطق شرقی عربستان و همچنین شیعیان بحرین از دیگر نمونههای شیعهستیزی رژیم سعودی محسوب می شوند. در مجموع، عربستان سعودی هریک از پروژههای «ایرانهراسی» و «شیعههراسی» بدون دیگری را بیفایده می داند و به همین دلیل هردو پروژه را به صورت مکمّل در چارچوب «دکترین سلمان» بکارگرفته و همزمان اجرایی می سازد.
در زمینه امنیتی نیز شاهد آن هستیم که رژیم سعودی طی سالهای اخیر همواره تلاش کرده تا جمهوری اسلامی ایران را در عرصه منطقهای وارد بحرانها و چالشهای متعددی سازد. یکی از اصول دکترین سلمان خواهان منزوی کردن ایران در منطقه و گرفتار کردن آن در بحران های منطقه ای مانند بحران سوریه و داعش است. بر اساس دکترین سلمان رهبران عربستان معتقدند؛ ۱- اسد باید از سوریه حذف شود ۲- برنامه های منطقه ای و هسته ای ایران باید متوقف شوند و ۳- باید شبه نظامیان شیعه در عراق، سوریه، لبنان و یمن را گروه های تروریستی نامید و همه آنها را نابود کرد.
هدف اصلی سیاستهای جنگ طلبانه عربستان سعودی در کشورهای منطقه به ویژه در عراق و سوریه، تضعیف جمهوری اسلامی ایران است. در واقع عربستان سعودی در چارچوب «دکترین سلمان» قصد دارد از طریق تضعیف همپیمانان ایران در منطقه، این کشور را از لحاظ امنیتی در موقعیت ضعف قرار داده تا در زمانی مناسب بتواند سناریوی نظامی احتمالی علیه آن را عملیاتی سازد. سعودیها در صدد هستند تا با به زیر کشیدن «بشار اسد» پل ارتباطی میان سوریه و حزب الله لبنان را قطع و پس از آن، گروههای مقاومت فلسطین را از پای درآورند تا در مرحله آخر با فراغ بال به رویارویی مستقیم نظامی با ایران بپردازند.
حمایتهای بیدریغ سعودی از تکفیریها یکی دیگر از استراتژیهای این رژیم برای ضربه زدن به متحدان ایران و مهار نفوذ آن در منطقه در چارچوب «دکترین سلمان» است
در عراق نیز حمایتهای بیدریغ رژیم سعودی از تروریستهای تکفیری داعش یکی دیگر از استراتژیهای این رژیم برای ضربه زدن به متحدان ایران و مهار نفوذ آن در منطقه، در چارچوب «دکترین سلمان» است. برای رژیم سعودی بسیار مهم است که عراق به سه بخش «شیعه، کرد و سنی» تجزیه شود، تا بدین ترتیب نفوذ جمهوری اسلامی ایران در آن محدود شود.
در یمن و دیگر کشورهای منطقه نیز وضعیت به همین صورت است و عربستان سعودی تمام تلاش خود را به کار بسته تا به هر نحوی از نفوذ روزافزون جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کند. یاوهگوییهای مکرّر «عادل الجبیر» وزیر خارجه سعودی در خصوص نقش ایران در تسلیح نیروهای یمنی و همچنین ادعای طولانی شدن بحرانهای سوریه و عراق در پی دخالتهای ایران هم گوشهای از استراتژی «جنگ روانی» ریاض همزمان با عملیاتی ساختن پروژههای ضد ایرانی در منطقه محسوب می شود.
علاوه بر آنچه که گفته شد، «جنگ رسانهای» نیز نقش بسزایی در «دکترین سلمان» برای تضعیف جایگاه ایران در منطقه دارد. رسانههای سعودی و حامیان آن از جمله «العربیه»، «الحدث» و «الجزیره» همواره از طریق انتشار اخبار دروغین و تحریف شده که در واقع با هدف فضاسازی علیه ایران صورت می گیرد، تلاش می کنند تا نقشی هرچند اندک را در تحقق «دکترین سلمان» ایفا کنند. بر همین اساس، «جنگ روانی» از طریق مقامات دیپلماتیک و «فضاسازی تبلیغاتی» از طریق رسانهها دیداری و نوشتاری به صورت همزمان با اقدامات عملی در عرصه میدانی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه، در دستور کار سعودیها قرار دارد.
از سوی دیگر، «ترکی الفیصل» رئیس سابق دستگاه اطلاعات رژیم سعودی و مقام بلندپایه این رژیم حدود سه ماه پیش در همایش سالیانه فرقه رجوی در پاریس اقدام به ایراد سخنرانی کرد. الفیصل در همایش مذکور و در میان تشویق های مکرر حضّار خطاب به «مریم رجوی» که دشمنی با جمهوری اسلامی ایران را از بزرگترین افتخارات خود قلمداد میکند، می گوید: «از خداوند می خواهیم تا شما را در رسیدن به اهدافتان یاری دهد». وی در ادامه گروهک منافقین را خطاب قرار می دهد و می گوید: «ما با شما هستیم؛ ما در کنار شما هستیم».
از همین روی، ناگفته پیداست که در «دکترین سلمان»، منافقین ایفاگر نقش بسیار مهمی هستند. حمایت علنی رژیم سعودی از «مریم رجوی» از شاخصترین چهرههای منافقین نشان از آن دارد که عزم سعودیها برای ارائه هرگونه حمایت به گروهک منافقین جزم شده است.
در «دکترین سلمان» منافقین ایفاگر نقش بسیار مهمی هستند؛ حمایت علنی رژیم سعودی از «مریم رجوی» از شاخصترین چهرههای منافقین در همین چارچوب تعریف می شود
عربستان سعودی قصد دارد با این اقدام، همچون سوریه، یک گروه از معارضین خارجنشین را برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورده و به آن مشروعیت بخشد. در واقع، این اقدام نوعی ایجاد دو قطبی «حکومت اسلامی و معارضان» در ایران محسوب می شود.
از جمله دیگر مؤلفههای «دکترین سلمان» در نزد سعودیها می توان به تقویت روابط آنها با رژیم صهیونیستی و علنی شدن این روابط اشاره کرد. در همین ارتباط لازم به ذکر است که «أنور عشقی» ژنرال بازنشسته سعودی و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک این رژیم چندی پیش ضمن سفر به تلآویو با تنی چند از مسئولان رژیم صهیونیستی دیدار و گفتگو کرد و پس از آن نیز به گرفتن عکس یادگاری با آنها مبادرت نمود. ناگفته پیداست که یکی از مشترکات اصلی تل آویو و ریاض، دشمنی با ایران است.
توطئه مشترک سعودیها و صهیونیستها علیه تهران طبق «دکترین سلمان» زمانی بیش از پیش آشکار شد که سردار سرلشکر «محمد علی جعفری» فرمانده کل سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران اخیرا در سخنانی با بیان اینکه آلسعود خائن این روزها خیال توطئه در کشورهای شیعهنشین را دارد، تصریح کرده است: «ما اطلاعات کامل داریم که آلسعود با همکاری رژیم صهیونیستی در حال تلاش برای ایجاد توطئه در کشور ما هستند».
علاوه بر این، سعودیها هیچگاه از لابی کردن گسترده در کنگره و اندیشکده های آمریکایی برای تشدید اقدامات واشنگتن علیه ایران به ویژه در عرصههای اقتصادی و اعمال تحریمهای هرچه بیشتر علیه تهران، غافل نبوده اند؛ استراتژی که یکی از ستونهای اصلی «دکترین سلمان» محسوب می شود، چراکه عربستان سعودی در قبال حمایت از منافع آمریکاییها در منطقه، بدون شک تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف را همواره به عنوان یکی از مطالبات اصلی خود از واشنگتن مطرح کرده و میکند.
در زمینه اقتصادی نیز شاهد آن هستیم که ریاض برنامه مشخصی برای ضربه زدن به اقتصاد ایران دارد.
کاهش قیمت نفت از جمله توطئههای عربستان سعودی برای ضربه زدن به اقتصاد ایران محسوب می شود
کاهش قیمت نفت از جمله توطئههای عربستان سعودی برای ضربه زدن به اقتصاد ایران محسوب می شود. هرچند سعودیها خود نیز از این اقدام متضرر شده و می شوند، اما تمامی خسارت های وارده از این ناحیه را برای تضعیف اقتصاد ایران به جان خریده اند. عربستان سعودی همچنان به بازی با قمیت نفت، به منظور جلوگیری از افزایش سود حاصل از صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران، ادامه می دهد.
بر اساس آنچه که گفته شد، عربستان سعودی در حال حاضر «دکترین سلمان» را با هدف مهار نفوذ ایران در منطقه و یا حداقل ممانعت از افزایش این نفوذ، به کار گرفته و بسیار امیدوار است با تکیه بر این استراتژی و بهرهگیری از تمامی ظرفیتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی خود، به آن جامه عمل بپوشاند؛ این در حالی است که با وجود تمامی توطئههای سعودی علیه تهران، نه تنها نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه کاهش پیدا نکرده است، بلکه در بسیاری از موارد نیز شاهد افزایش آن بوده ایم. درست به همین دلیل است که مقامات سعودی از جمله عادل الجبیر عنان اختیار از کف داده و گاه و بی گاه به بیان اظهارات گستاخانه و بعضا مضحک علیه ایران می پردازد.
در واقع، سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی ایران طی قریب به چهار دهه گذشته موجب شده تا عربستان سعودی یا به اهداف ترسیم شده خود در دست پیدا نکند و یا دستیابی به این اهداف برای آن با تأخیر طولانی مواجه گردد؛ مسألهای که چه در عهد «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه سابق سعودی و چه در زمان پادشاه کنونی یعنی «سلمان بن عبدالعزیز» موجبات نگرانی و در عین حال خشم سعودیها را فراهم آورد.
عربستان سعودی به منظور مقابله با سیاستهای ایران در منطقه از چند سال گذشته تاکنون پروژه «ایرانهراسی» را کلید زده تا بدینوسیله افکار عمومی را علیه ایران تحریک کند
عربستان سعودی به منظور مقابله با سیاستهای ایران در منطقه از چند سال گذشته تاکنون پروژه «ایرانهراسی» را کلید زده تا بدینوسیله افکار عمومی را علیه ایران تحریک کرده و تهران را در دو سطح منطقه و بین الملل به انزوا بکشاند. این رویکرد البته طی سالهای اخیر بینتیجه مانده و طی سالهای اخیر نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه بیش از پیش افزایش یافته است. به عنوان نمونه می توان به برگزاری شانزدهمین دوره نشست جنبش غیرمتعهدها در تهران در شهریور ماه سال ۱۳۹۱ اشاره کنیم که مقامات بیش از ۱۰۰ کشور در آن حضور پیدا کردند؛ مشارکتی که سعودیها و همپیمانان صهیونیست آنها را تا حدود بسیاری برآشفت.
در هر صورت، در شرایط کنونی عربستان سعودی برای مقابله همه جانبه با جمهوری اسلامی ایران با «دکترین سلمان» وارد میدان شده است. هدف اصلی سعودی از «دکترین سلمان» مهار نقش ایران در تمامی کشورهای منطقه به ویژه در سوریه، عراق و یمن و همچنین در جهان است. عربستان سعودی با بهرهبرداری از تمامی ابزارهای موجود سیاسی، امنیتی و اقتصادی قصد داشته و دارد که «دکترین سلمان» را عملیاتی سازد.
اقدامات گسترده عربستان سعودی در ترویج وهابیت در سراسر نقاط جهان در چارچوب «دکترین سلمان» قابل بررسی است، چراکه عربستان سعودی از این طریق قصد دارد به نوعی «وهابیت» را در مقابل تشیّع که در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران پرچمدار اصلی آن در منطقه و جهان است، عَلَم کند. سعودیها با تضعیف تشیع در واقع قصد دارند با یک تیر دو هدف را نشانه بروند؛ اول اینکه جمهوری اسلامی ایران را تضعیف سازند و دوم اینکه مذهبی را که از لحاظ ایدئولوژیک با آن سر جنگ دارند، به زعم خود به زمین بزنند.
علاوه بر ترویج ایدئولوژی وهابیت در سراسر جهان، ریاض همزمان سرکوب شیعیان را نیز در دستور کار خود قرار داده تا مبادا به زعم خود، ایران به جذب آنها به سمت خود مبادرت نماید
علاوه بر ترویج ایدئولوژی وهابیت در سراسر نقاط جهان، ریاض همزمان سرکوب شیعیان را نیز در دستور کار خود قرار داده است تا مبادا به زعم خود، ایران به جذب آنها به سمت خود مبادرت نماید. به عنوان مثال می توان به مسأله پرداخت رشوه به مقامات مالزیایی از سوی عربستان سعودی برای سرکوب شیعیان در این کشور اشاره کرد. علاوه بر این، سرکوب شیعیان در مناطق شرقی عربستان و همچنین شیعیان بحرین از دیگر نمونههای شیعهستیزی رژیم سعودی محسوب می شوند. در مجموع، عربستان سعودی هریک از پروژههای «ایرانهراسی» و «شیعههراسی» بدون دیگری را بیفایده می داند و به همین دلیل هردو پروژه را به صورت مکمّل در چارچوب «دکترین سلمان» بکارگرفته و همزمان اجرایی می سازد.
در زمینه امنیتی نیز شاهد آن هستیم که رژیم سعودی طی سالهای اخیر همواره تلاش کرده تا جمهوری اسلامی ایران را در عرصه منطقهای وارد بحرانها و چالشهای متعددی سازد. یکی از اصول دکترین سلمان خواهان منزوی کردن ایران در منطقه و گرفتار کردن آن در بحران های منطقه ای مانند بحران سوریه و داعش است. بر اساس دکترین سلمان رهبران عربستان معتقدند؛ ۱- اسد باید از سوریه حذف شود ۲- برنامه های منطقه ای و هسته ای ایران باید متوقف شوند و ۳- باید شبه نظامیان شیعه در عراق، سوریه، لبنان و یمن را گروه های تروریستی نامید و همه آنها را نابود کرد.
هدف اصلی سیاستهای جنگ طلبانه عربستان سعودی در کشورهای منطقه به ویژه در عراق و سوریه، تضعیف جمهوری اسلامی ایران است. در واقع عربستان سعودی در چارچوب «دکترین سلمان» قصد دارد از طریق تضعیف همپیمانان ایران در منطقه، این کشور را از لحاظ امنیتی در موقعیت ضعف قرار داده تا در زمانی مناسب بتواند سناریوی نظامی احتمالی علیه آن را عملیاتی سازد. سعودیها در صدد هستند تا با به زیر کشیدن «بشار اسد» پل ارتباطی میان سوریه و حزب الله لبنان را قطع و پس از آن، گروههای مقاومت فلسطین را از پای درآورند تا در مرحله آخر با فراغ بال به رویارویی مستقیم نظامی با ایران بپردازند.
حمایتهای بیدریغ سعودی از تکفیریها یکی دیگر از استراتژیهای این رژیم برای ضربه زدن به متحدان ایران و مهار نفوذ آن در منطقه در چارچوب «دکترین سلمان» است
در عراق نیز حمایتهای بیدریغ رژیم سعودی از تروریستهای تکفیری داعش یکی دیگر از استراتژیهای این رژیم برای ضربه زدن به متحدان ایران و مهار نفوذ آن در منطقه، در چارچوب «دکترین سلمان» است. برای رژیم سعودی بسیار مهم است که عراق به سه بخش «شیعه، کرد و سنی» تجزیه شود، تا بدین ترتیب نفوذ جمهوری اسلامی ایران در آن محدود شود.
در یمن و دیگر کشورهای منطقه نیز وضعیت به همین صورت است و عربستان سعودی تمام تلاش خود را به کار بسته تا به هر نحوی از نفوذ روزافزون جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کند. یاوهگوییهای مکرّر «عادل الجبیر» وزیر خارجه سعودی در خصوص نقش ایران در تسلیح نیروهای یمنی و همچنین ادعای طولانی شدن بحرانهای سوریه و عراق در پی دخالتهای ایران هم گوشهای از استراتژی «جنگ روانی» ریاض همزمان با عملیاتی ساختن پروژههای ضد ایرانی در منطقه محسوب می شود.
علاوه بر آنچه که گفته شد، «جنگ رسانهای» نیز نقش بسزایی در «دکترین سلمان» برای تضعیف جایگاه ایران در منطقه دارد. رسانههای سعودی و حامیان آن از جمله «العربیه»، «الحدث» و «الجزیره» همواره از طریق انتشار اخبار دروغین و تحریف شده که در واقع با هدف فضاسازی علیه ایران صورت می گیرد، تلاش می کنند تا نقشی هرچند اندک را در تحقق «دکترین سلمان» ایفا کنند. بر همین اساس، «جنگ روانی» از طریق مقامات دیپلماتیک و «فضاسازی تبلیغاتی» از طریق رسانهها دیداری و نوشتاری به صورت همزمان با اقدامات عملی در عرصه میدانی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه، در دستور کار سعودیها قرار دارد.
از سوی دیگر، «ترکی الفیصل» رئیس سابق دستگاه اطلاعات رژیم سعودی و مقام بلندپایه این رژیم حدود سه ماه پیش در همایش سالیانه فرقه رجوی در پاریس اقدام به ایراد سخنرانی کرد. الفیصل در همایش مذکور و در میان تشویق های مکرر حضّار خطاب به «مریم رجوی» که دشمنی با جمهوری اسلامی ایران را از بزرگترین افتخارات خود قلمداد میکند، می گوید: «از خداوند می خواهیم تا شما را در رسیدن به اهدافتان یاری دهد». وی در ادامه گروهک منافقین را خطاب قرار می دهد و می گوید: «ما با شما هستیم؛ ما در کنار شما هستیم».
از همین روی، ناگفته پیداست که در «دکترین سلمان»، منافقین ایفاگر نقش بسیار مهمی هستند. حمایت علنی رژیم سعودی از «مریم رجوی» از شاخصترین چهرههای منافقین نشان از آن دارد که عزم سعودیها برای ارائه هرگونه حمایت به گروهک منافقین جزم شده است.
در «دکترین سلمان» منافقین ایفاگر نقش بسیار مهمی هستند؛ حمایت علنی رژیم سعودی از «مریم رجوی» از شاخصترین چهرههای منافقین در همین چارچوب تعریف می شود
عربستان سعودی قصد دارد با این اقدام، همچون سوریه، یک گروه از معارضین خارجنشین را برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورده و به آن مشروعیت بخشد. در واقع، این اقدام نوعی ایجاد دو قطبی «حکومت اسلامی و معارضان» در ایران محسوب می شود.
از جمله دیگر مؤلفههای «دکترین سلمان» در نزد سعودیها می توان به تقویت روابط آنها با رژیم صهیونیستی و علنی شدن این روابط اشاره کرد. در همین ارتباط لازم به ذکر است که «أنور عشقی» ژنرال بازنشسته سعودی و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک این رژیم چندی پیش ضمن سفر به تلآویو با تنی چند از مسئولان رژیم صهیونیستی دیدار و گفتگو کرد و پس از آن نیز به گرفتن عکس یادگاری با آنها مبادرت نمود. ناگفته پیداست که یکی از مشترکات اصلی تل آویو و ریاض، دشمنی با ایران است.
توطئه مشترک سعودیها و صهیونیستها علیه تهران طبق «دکترین سلمان» زمانی بیش از پیش آشکار شد که سردار سرلشکر «محمد علی جعفری» فرمانده کل سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران اخیرا در سخنانی با بیان اینکه آلسعود خائن این روزها خیال توطئه در کشورهای شیعهنشین را دارد، تصریح کرده است: «ما اطلاعات کامل داریم که آلسعود با همکاری رژیم صهیونیستی در حال تلاش برای ایجاد توطئه در کشور ما هستند».
علاوه بر این، سعودیها هیچگاه از لابی کردن گسترده در کنگره و اندیشکده های آمریکایی برای تشدید اقدامات واشنگتن علیه ایران به ویژه در عرصههای اقتصادی و اعمال تحریمهای هرچه بیشتر علیه تهران، غافل نبوده اند؛ استراتژی که یکی از ستونهای اصلی «دکترین سلمان» محسوب می شود، چراکه عربستان سعودی در قبال حمایت از منافع آمریکاییها در منطقه، بدون شک تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف را همواره به عنوان یکی از مطالبات اصلی خود از واشنگتن مطرح کرده و میکند.
در زمینه اقتصادی نیز شاهد آن هستیم که ریاض برنامه مشخصی برای ضربه زدن به اقتصاد ایران دارد.
کاهش قیمت نفت از جمله توطئههای عربستان سعودی برای ضربه زدن به اقتصاد ایران محسوب می شود
کاهش قیمت نفت از جمله توطئههای عربستان سعودی برای ضربه زدن به اقتصاد ایران محسوب می شود. هرچند سعودیها خود نیز از این اقدام متضرر شده و می شوند، اما تمامی خسارت های وارده از این ناحیه را برای تضعیف اقتصاد ایران به جان خریده اند. عربستان سعودی همچنان به بازی با قمیت نفت، به منظور جلوگیری از افزایش سود حاصل از صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران، ادامه می دهد.
بر اساس آنچه که گفته شد، عربستان سعودی در حال حاضر «دکترین سلمان» را با هدف مهار نفوذ ایران در منطقه و یا حداقل ممانعت از افزایش این نفوذ، به کار گرفته و بسیار امیدوار است با تکیه بر این استراتژی و بهرهگیری از تمامی ظرفیتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی خود، به آن جامه عمل بپوشاند؛ این در حالی است که با وجود تمامی توطئههای سعودی علیه تهران، نه تنها نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه کاهش پیدا نکرده است، بلکه در بسیاری از موارد نیز شاهد افزایش آن بوده ایم. درست به همین دلیل است که مقامات سعودی از جمله عادل الجبیر عنان اختیار از کف داده و گاه و بی گاه به بیان اظهارات گستاخانه و بعضا مضحک علیه ایران می پردازد.
/انتهای پیام/
: انتشار
مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن
نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *