هدف از انتشار مطلب توهین آمیز در نشریه کارگزاران چه بود/ قوچانی رکورددار توقیف نشریات اصلاحطلب
هفته نامه صدا ارگان خبری کارگزاران سازندگی به سردبیری محمد قوچانی اینبار به مقامات عالی رتبه نظام توهین کرده و حالا خیلی ها می خواهند هدف قوچانی و تیم پشت پردهاش را بدانند.
خبرگزاری میزان -
به نقل از فارس، بازهم یک دلیل تکراری؛ «اشتباه شده است؛ این توضیح همیشگی کسی است که می توان او را رکورد دار اقداماتی خواند که منجر به توقیف نشریه ها می شود.
محمد قوچانی اینبار هم ترجیح داد جاخالی بدهد و زیر بار هزینه مطلب ستون طنز نشریه صدا نرود؛ مطلبی که آیدین سیار سریع یکی از طنزنویسان روزنامه های اصلاح طلب نوشته و در آن توهین های آشکار به مقامات عالی رتبه نظام کرده است.
هفته نامه صدا درست در اولین هفته انتشارش پس از تغییر قطع، مطلبی با عنوان «آسوده بخوابید! رابین هود نمی آید» را منتشر کرد؛ بعد از اولین واکنش رسانه ای به مطلب منتشر شده، محمد قوچانی شروع به نوشتن کرد؛ آنهم نوشتن متنی برای تبرئه خود از پذیرش مسئولیت یک مطلب توهین آمیز.
قوچانی می گوید مطلب منتشر شده در شماره (101) هفته نامه صدا نظر این گردانندگان کارگزارانی این نشریه نیست؛ «قطعاً اگر شایبهای از توهین و عدم نزاکت در این مطلب وجود دارد ما از آن برائت میجوییم. از آن برائت جسته و ضمن عذرخواهی از مردم اعلام میکنیم که از ساحت نشریهای مانند صدا که سه سال است در چارچوب قانون منتشر میشود چنین موضعی دور است و ما از این وضع ناراحتیم و با نویسنده مذکور نیز قطع همکاری خواهیم کرد و حتی یک مطلب دیگر نیز از وی در نشریات هممیهن منتشر نخواهیم کرد. این مطلب هم به دفتر مجله ارسال شده بود و همانطور که گفتم تحریریه صدا در تولید آن نقش نداشت.»
محمد قوچانی در توضیحات خود تصریح دارد که مطلب به دفتر مجله ارسال شده و در تحریریه صدا و تولید نشده است؛ البته قوچانی درباره شیوه دروازه بانی خبر در یک هفته نامه (که زمان بیشتری برای بررسی و دروازه بانی آن وجود دارد) ارائه نمی کند، آنهم در شرایطی که مطلب توهین آمیز منتشر شده نه در صفحات میانی بلکه در صفحه آخر به عنوان یکی از پیشانی های اصلی یک روزنامه (قطع هفته نامه صدا به روزنامه ای تبدیل شده) منتشر شده است.
قوچانی اینبار برای فرار از پاسخگویی راه حل قبلی را انتخاب کرده است؛ «توقف انتشار داوطلبانه» همان راهی است که پیش از این هم در برخی نشریات اصلاح طلب کاربرد داشت و اینبار نیز پس از انتشار طنز توهین آمیز در دستور کار قوچانی و تیمش قرار گرفته: »ما تابع قانون هستیم. اما قبل از آنکه هرگونه تذکری از ناحیه مقامهای قضایی یا امنیتی به ما داده شود ما حاضر هستیم برای اثبات اینکه سوءنیت نداریم و در واقع میخواهیم در چارچوب اخلاق و قانون و اعتقاداتمان عمل کنیم در همین راستا فعلاً تا اطلاع ثانوی از انتشار نشریه صدا خودداری میکنیم، تا زمانی که سازوکاری برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات طراحی کنیم.»
حالا بعد از انتشار این مطلب توهین آمیز درباره شخصیت های عالی رتبه نظام، سوالاتی جدی برای افکار عمومی ایجاد می شود؛ چرا نشریاتی که محمد قوچانی در آن به عنوان سردبیر فعالیت می کند معمولا به توقیف ختم می شود؛ توقیف هایی که حداقل در سه شماره آخر با توهین به مقدساتی مانند حکم الهی قصاص و حمایت از نشریه هتاک به پیامبر اسلام همراه بوده است؟
قوچانی از دید برخی روزنامه نگاران اصلاح طلب یک اسطوره حرفه ای معرفی می شود؛ کسی که از زمان آغاز به کارش در دهه هفتاد در نشریات مختلف این جریان به عنوان روزنامه نگار و سردبیر فعالیت کرده؛ اما برخی دیگر معتقدند که بخشی عمده ای از کلاس کاری قوچانی مدیون برندی است که او با توقیف نشریاتش بدست آورده.
همه نشریاتی که قوچانی باعث توقیف آنها شد!
تقریبا همه نشریاتی که با سردبیری محمد قوچانی منتشر شده، با توقیف مواجه شده است؛ این مساله در حالی رخ می دهد که وی از این حیث یک رکورد دار محسوب می شود و دیگر چهره های روزنامه نگار هیچگاه تا این حد با مطالبی که منتشر کرده اند باعث توقیف نشریه خود نشده اند.
اما قوچانی بعد از توقیف یک نشریه، با همکاری اسپانسر های مالی خود که معمولا در لایه های پنهان قرار داشته اند، دوباره نشریه ای جدید را پایه گذاری کرده تا بتواند دوباره به فعالیت بپردازد.
مروز روند طی شده این گمانه را تقویت می کند که قوچانی چندان هم از توقیف نشریه هایی که در آنها کار می کند، ناراحت نیست.
توقیف همشهری ماه
روزنامه همشهری به ابتکار غلامحسین کرباسچی شهردار وقت تهران در تاریخ 24 آذرماه سال 1371 فعالیت خود را آغاز کرد. بعد از گسترش فعالیت و کسب اعتبار، همشهری دست به چاپ ویژهنامهها و ضمیمههای روزانه و ماهیانه در کنار انتشار روزنامه زد که با استقبال زیادی مواجه شد.
محمد عطریانفر سردبیر وقت روزنامه همشهری، محمد قوچانی را به سردبیری همشهری ماه -ضمیمه فرهنگی روزنامه همشهری- منصوب کرد تا وی اولین تجربه سردبیری را در مجموعه همشهری تجربه کند.
انتشار این ماهنامه توسط قوچانی زمان زیادی به طول نینجامید و این ماه نامه به اتهام تخلف از قانون مطبوعات و انتشار بدون مجوز و غیرقانونی توقیف شد.
بعد از این قوچانی و تیم همراهش به انتشار همشهری جهان به عنوان ضمیمه روزانه روزنامه همشهری پرداختند.
توقیفهای متوالی شرق
بعد از اولین تجربه سردبیری قوچانی در موسسه همشهری و با تغییر شهردار، تیم تحریریه همشهری با سردبیری محمد قوچانی و مدیرمسئولی مهدی رحمانیان، روزنامه شرق را در دوم شهریورماه 1382 منتشر کردند.
در دوره مسئولیت محمد قوچانی در شرق، انتشار این روزنامه دو مرتبه متوقف شد که اولین حکم توقیف را پس از انتشار شمارهی 141 خود، بهدلیل پوشش دادن خبر مربوط به نامهی اعتراضی نمایندگان مجلس ششم در 29 بهمن 1382 از سوی شعبهی 6 دادسرای ویژهی کارکنان دولت دریافت کرد.
اما این توقیف بهدلیل نامهی عذرخواهی مدیرمسئول روزنامهی شرق که به سعید مرتضوی -دادستان وقت تهران- نوشت، زمان زیادی طول نکشید.
در این نامه، رحمانیان با بیان اینکه روزنامهاش مرتکب خطای مطبوعاتی شده است، رفع توقیف این روزنامه را خواستار شده و گفته بود: «ما ضمن تمکین به نظر و اقدام دادسرا، اعلام میداریم بدون مطالعه کافی، بخشهایی از نامهی بدون امضا که سندیت آن محرز نبوده و انتساب آن به نمایندگان از مسیر طبیعی و روال متعارف برای ما حاصل نشده را منتشر کردهایم.»
بعد از گذشت شش ماه، این روزنامه بار دیگر به دلیل انتشار کاریکاتوری توهین آمیز در صفحهی پایانی شمارهی 853 خود توقیف شد.
پیش از توقیف، به روزنامهی شرق دستور داده شده بود که مدیرمسئول و سردبیر خود را تغییر دهد. بنابراین در متن ارسالشده از سوی دبیرخانهی هیأت نظارت بر مطبوعات اینگونه آورده شد: «صاحب امتیاز شرق روز دوشنبه، 20 شهریور، با ارسال نامهای به این هیأت، تقاضای دو ماه مهلت دیگر را کرده است؛ اما با توجه به تخلفات مکرر روزنامه و عدم اصلاح در یکماه اخیر و خصوصا با توجه به انتشار کاریکاتور توهینآمیز در یکی از شمارههای اخیر آن نشریه، هیأت نظارت بر مطبوعات به اتفاق آرا روزنامهی شرق را توقیف کرده است.»
لازم به ذکر است که این روزنامه در تاریخ 24 اردیبهشت 86 بدون حضور محمد قوچانی فعالیت مجدد خود ر آغاز کرد.
روزنامه هممیهن؛ مقصد بعدی عامل توقیف
روزنامه هم میهن به مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی به عنوان یکی از تریبون های غیر رسمی حزب کارگزاران، فعالیت خود را در دوران دوم خرداد آغاز کرد. بعد از توقیف اولیه این روزنامه، انتشار مجدد آن هم زمان شد با توقیف روزنامه شرق و انتقال محمد قوچانی و تیم همراهش در تحریریه شرق به روزنامه هم میهن. البته دور جدید فعالیت روزنامه هم میهن به سردبیری قوچانی با انتشار 47 امین شماره اش در تیرماه سال 86 به پایان رسید تا قوچانی به فکر انتشار هفته نامه شهروند امروز بیفتد.
هفته نامههای شهروند امروز و ایراندخت
بعد از توقیف روزنامههای هممیهن و شرق، قوچانی و تیم همراهش دست به انتشار هفته نامه شهروند امروز با همکاری محمد عطریانفر و اکبر منتجبی زدند.
این هفته نامه از اسفند 85 تا آبان 87 منتشر شد که در نهایت از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات به دلیل چاپ مطالب مغایر با زمینهی انتشار و بیتوجهی به تذکرات قبلی توقیف شد.
هم زمان با انتشار شهروند امروز، هفته نامه ایراندخت نیز به سردبیری قوچانی و به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی فاطمه کروبی و محمد حسین کروبی منتشر گشت. قوچانی در اولین شماره ایراندخت در مورد خط مشی و رویکرد این نشریه مینویسد: « ایراندخت میخواهد تجربهای تازه از پیوند همه اجزای زندگی مدرن باشد.»
هیأت نظارت بر مطبوعات در تاریخ 10 اسفند سال 88 با استناد به تبصره ماده 11 قانون مطبوعات و با توجه به فقدان شرایط مندرج در بند 6 ماده 9 قانون مطبوعات یعنی "پای بندی و التزام عملی به قانون اساسی" اقدام به لغو پروانه نشریه ایراندخت کرد.
روزنامه اعتماد ملی
قوچانی که هم زمان با مسئولیت سردبیری هفته نامه شهروند امروز، یکی از اعضای شورای سیاست گذاری روزنامه اعتماد ملی و از مشاوران مهدی کروبی محسوب میشد در بهمن ماه 87 و بعد از توقیف شهروند امروز به عنوان سردبیر این روزنامه معرفی شد.
شروع به کار قوچانی و تیم شهروند امروز در اعتماد ملی با حاشیههای همراه بود؛ به طوری که بسیاری از خبرنگاران روزنامه به دلیل منفی نویسیها و تخریبهای صورت گرفته علیه خاتمی توسط قوچانی و تیماش، تصمیم به استعفا از روزنامه را گرفتند.
قوچانی سومین و آخرین سردبیر روزنامه اعتماد ملی بعد از تأسیس آن در سال 84 بود که در مرداد ماه سال 88 به اتهام پخش شایعه، اشاعه فحشا و افتراء علیه نظام توقیف شد.
روزنامه آسمان و غیر انسانی خواندن حکم قصاص
روزنامه آسمان که بعد از تبدیل امتیاز هفته نامه به روزنامه، فعالیت گسترده ای را آغاز کرده بود بعد از شش روز انتشار توقیف شد.
اولین شماره این روزنامه به مدیریت عباس بزرگمهر و سردبیری قوچانی در تاریخ 26 بهمن 92 منتشر شد که با حکم دادگاه رسانه به دلیل غیر انسانی خواندن حکم قصاص توقیف شد.
آیا قوچانی از محتوای مطلب موهن خبر نداشت؟!/ مطلب توهین آمیز با چه هدفی نوشته شد؟
بعد از انتشار مطلبی علیه حکم قصاص و غیر انسانی خواندن در این نشریه، قوچانی مدعی شد که این قسمت در تصحیح مصاحبه داوود هرمیداس باوند، حذف شده و به اشتباه نشریه منتشر شده است؛ بعد از این اعتراف به خطا، شاید دیگر کسی انتظار اشتباه دیگری از قوچانی در انتشار مطالب را نداشت، اما این به ظاهر اشتباه دوباره رخ داد.
گزاره هایی در این بین وجود دارد که نشان می دهد انتشار مطلب طنز توهین آمیز در نشریه صدا، کاملا با هدف قبلی انجام شده است.
نکته اول اینکه محمد قوچانی در توضیحات خود پیرامون این مطلب تصریح کرده که مطلب منتشر شده در تحریریه صدا تولید نشده و از بیرون برای آنها ارسال شده است؛ این توضیح قوچانی فضا را به گونه ای نشان می دهد که ظاهرا آیدین سیار سریع (نویسنده طنز توهین آمیز) مطلب خود را برای تک شماره صدا ارسال کرده، کاری که برای برخی نشریات اصلاح طلب دیگر نیز انجام می دهد.
اما شواهد این ادعای قوچانی را رد می کند؛ روز شنبه و همزمان با انتشار شماره 101 هفته نامه صدا، آیدین سیار سریع در اینستاگرام خود با قرار دادن عکسی از صفحه هفته نامه، می نویسد: «از این هفته در هفته نامه صدا با ستونی متفاوت در خدمت امت غیور هستیم»؛ نکته قابل تامل اینکه اکانت کاربری محمد قوچانی نیز مطلب فوق را به اصطلاح (لایک) کرده است.
نوشته صفحه اجتماعی این نویسنده طنز نشان می دهد که سیار سریع قرار بوده از این شماره رسما همکاری دائمی خود با نشریه صدا را آغاز کند و بیان این مطلب از سوی قوچانی که نویسنده همکاری با نشریه صدا ندارد، قابل قبول نیست و وی دقیقا این مطلب را با برنامه ریزی قبلی و در اولین همکاری اش با نشریه صدا نوشته است.
نکته دیگری که اتفاقی بودن انتظار چنین مطلب توهین آمیزی را زیر سوال می برد این است که بر اساس گواهی تمامی اهالی فن روزنامه نگاری، وقتی نویسنده ای برای اولین بار به جمع نویسندگان یک نشریه اضافه می شود، قطعا مطلبش اگر بیشتر از دیگر مطالب مورد بازبینی قرار نگیرد، قطعا با نگاه ویژه ای به آن نگاه خواهد شد تا موضوع ادامه همکاری یا عدم ادامه همکاری با وی مورد ارزیابی شورای سردبیری قرار گیرد.
محمد قوچانی و تیم همراهش چگونه می توانند ادعا کنند که مطلب توهین آمیز منتشر شده را بدون ارزیابی اولیه و نهایی در صفحه آخر هفته نامه خود منتشر کرده اند در حالی که حتی خبرگزاری های رسمی کشور که سرعت را در دستور کار خود داشته و زمان زیادی برای بازبینی مطالب ندارند هم روی چنین مطالبی با حساسیت بیشتر وقت می گذارند.
توقیف خودخواسته ای که محمد قوچانی آنرا برای نشریه اش برگزیده شاید راهکاری برای فرار توقیف نشریه توسط دستگاه قضایی به نظر بیاید اما برخی معتقدند که این اقدام قوچانی راهی برای فرار از عواقب چاپ چنین مطلب توهین آمیزی در هفته نامه صدا است؛ راهکاری که حتی صدای آیدین سیار سریع نویسنده همان مطلب را نیز درآورده و در صفحه شخصی اش از رفتار قوچانی شدیدا گلایه کرده است.
نکته آخر اینکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، انتشار چنین مطلبی و توهین به مقامات عالی رتبه نظام به گونه ای پالس گردانندگان این نشریه برای سنجش حساسیت های نظام است؛ حساسیت هایی که بر اساس انتظار چهره های پشت پرده این جریان، در سه سال اخیر باید کمرنگ تر شده باشد.
احتمال این مساله نیز وجود که با ورود برخی چهره های نزدیک دولت به ماجرا، مساله به یک دعوای دوباره میان معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و قوه قضائیه تبدیل و مورد بهره برداری قرار گیرد.
حال باید دید سیستم های نظارتی مطبوعات چه تصمیمی درباره قوچانی و تیم رسانه ای اش خواهند گرفت؛ تیمی که بدون هیچ دغدغه ای بعد از تعطیل شدن یک نشریه، به سراغ انتشار نشریه ای دیگر می روند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
محمد قوچانی اینبار هم ترجیح داد جاخالی بدهد و زیر بار هزینه مطلب ستون طنز نشریه صدا نرود؛ مطلبی که آیدین سیار سریع یکی از طنزنویسان روزنامه های اصلاح طلب نوشته و در آن توهین های آشکار به مقامات عالی رتبه نظام کرده است.
هفته نامه صدا درست در اولین هفته انتشارش پس از تغییر قطع، مطلبی با عنوان «آسوده بخوابید! رابین هود نمی آید» را منتشر کرد؛ بعد از اولین واکنش رسانه ای به مطلب منتشر شده، محمد قوچانی شروع به نوشتن کرد؛ آنهم نوشتن متنی برای تبرئه خود از پذیرش مسئولیت یک مطلب توهین آمیز.
قوچانی می گوید مطلب منتشر شده در شماره (101) هفته نامه صدا نظر این گردانندگان کارگزارانی این نشریه نیست؛ «قطعاً اگر شایبهای از توهین و عدم نزاکت در این مطلب وجود دارد ما از آن برائت میجوییم. از آن برائت جسته و ضمن عذرخواهی از مردم اعلام میکنیم که از ساحت نشریهای مانند صدا که سه سال است در چارچوب قانون منتشر میشود چنین موضعی دور است و ما از این وضع ناراحتیم و با نویسنده مذکور نیز قطع همکاری خواهیم کرد و حتی یک مطلب دیگر نیز از وی در نشریات هممیهن منتشر نخواهیم کرد. این مطلب هم به دفتر مجله ارسال شده بود و همانطور که گفتم تحریریه صدا در تولید آن نقش نداشت.»
محمد قوچانی در توضیحات خود تصریح دارد که مطلب به دفتر مجله ارسال شده و در تحریریه صدا و تولید نشده است؛ البته قوچانی درباره شیوه دروازه بانی خبر در یک هفته نامه (که زمان بیشتری برای بررسی و دروازه بانی آن وجود دارد) ارائه نمی کند، آنهم در شرایطی که مطلب توهین آمیز منتشر شده نه در صفحات میانی بلکه در صفحه آخر به عنوان یکی از پیشانی های اصلی یک روزنامه (قطع هفته نامه صدا به روزنامه ای تبدیل شده) منتشر شده است.
قوچانی اینبار برای فرار از پاسخگویی راه حل قبلی را انتخاب کرده است؛ «توقف انتشار داوطلبانه» همان راهی است که پیش از این هم در برخی نشریات اصلاح طلب کاربرد داشت و اینبار نیز پس از انتشار طنز توهین آمیز در دستور کار قوچانی و تیمش قرار گرفته: »ما تابع قانون هستیم. اما قبل از آنکه هرگونه تذکری از ناحیه مقامهای قضایی یا امنیتی به ما داده شود ما حاضر هستیم برای اثبات اینکه سوءنیت نداریم و در واقع میخواهیم در چارچوب اخلاق و قانون و اعتقاداتمان عمل کنیم در همین راستا فعلاً تا اطلاع ثانوی از انتشار نشریه صدا خودداری میکنیم، تا زمانی که سازوکاری برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات طراحی کنیم.»
حالا بعد از انتشار این مطلب توهین آمیز درباره شخصیت های عالی رتبه نظام، سوالاتی جدی برای افکار عمومی ایجاد می شود؛ چرا نشریاتی که محمد قوچانی در آن به عنوان سردبیر فعالیت می کند معمولا به توقیف ختم می شود؛ توقیف هایی که حداقل در سه شماره آخر با توهین به مقدساتی مانند حکم الهی قصاص و حمایت از نشریه هتاک به پیامبر اسلام همراه بوده است؟
قوچانی از دید برخی روزنامه نگاران اصلاح طلب یک اسطوره حرفه ای معرفی می شود؛ کسی که از زمان آغاز به کارش در دهه هفتاد در نشریات مختلف این جریان به عنوان روزنامه نگار و سردبیر فعالیت کرده؛ اما برخی دیگر معتقدند که بخشی عمده ای از کلاس کاری قوچانی مدیون برندی است که او با توقیف نشریاتش بدست آورده.
همه نشریاتی که قوچانی باعث توقیف آنها شد!
تقریبا همه نشریاتی که با سردبیری محمد قوچانی منتشر شده، با توقیف مواجه شده است؛ این مساله در حالی رخ می دهد که وی از این حیث یک رکورد دار محسوب می شود و دیگر چهره های روزنامه نگار هیچگاه تا این حد با مطالبی که منتشر کرده اند باعث توقیف نشریه خود نشده اند.
اما قوچانی بعد از توقیف یک نشریه، با همکاری اسپانسر های مالی خود که معمولا در لایه های پنهان قرار داشته اند، دوباره نشریه ای جدید را پایه گذاری کرده تا بتواند دوباره به فعالیت بپردازد.
مروز روند طی شده این گمانه را تقویت می کند که قوچانی چندان هم از توقیف نشریه هایی که در آنها کار می کند، ناراحت نیست.
توقیف همشهری ماه
روزنامه همشهری به ابتکار غلامحسین کرباسچی شهردار وقت تهران در تاریخ 24 آذرماه سال 1371 فعالیت خود را آغاز کرد. بعد از گسترش فعالیت و کسب اعتبار، همشهری دست به چاپ ویژهنامهها و ضمیمههای روزانه و ماهیانه در کنار انتشار روزنامه زد که با استقبال زیادی مواجه شد.
محمد عطریانفر سردبیر وقت روزنامه همشهری، محمد قوچانی را به سردبیری همشهری ماه -ضمیمه فرهنگی روزنامه همشهری- منصوب کرد تا وی اولین تجربه سردبیری را در مجموعه همشهری تجربه کند.
انتشار این ماهنامه توسط قوچانی زمان زیادی به طول نینجامید و این ماه نامه به اتهام تخلف از قانون مطبوعات و انتشار بدون مجوز و غیرقانونی توقیف شد.
بعد از این قوچانی و تیم همراهش به انتشار همشهری جهان به عنوان ضمیمه روزانه روزنامه همشهری پرداختند.
توقیفهای متوالی شرق
بعد از اولین تجربه سردبیری قوچانی در موسسه همشهری و با تغییر شهردار، تیم تحریریه همشهری با سردبیری محمد قوچانی و مدیرمسئولی مهدی رحمانیان، روزنامه شرق را در دوم شهریورماه 1382 منتشر کردند.
در دوره مسئولیت محمد قوچانی در شرق، انتشار این روزنامه دو مرتبه متوقف شد که اولین حکم توقیف را پس از انتشار شمارهی 141 خود، بهدلیل پوشش دادن خبر مربوط به نامهی اعتراضی نمایندگان مجلس ششم در 29 بهمن 1382 از سوی شعبهی 6 دادسرای ویژهی کارکنان دولت دریافت کرد.
اما این توقیف بهدلیل نامهی عذرخواهی مدیرمسئول روزنامهی شرق که به سعید مرتضوی -دادستان وقت تهران- نوشت، زمان زیادی طول نکشید.
در این نامه، رحمانیان با بیان اینکه روزنامهاش مرتکب خطای مطبوعاتی شده است، رفع توقیف این روزنامه را خواستار شده و گفته بود: «ما ضمن تمکین به نظر و اقدام دادسرا، اعلام میداریم بدون مطالعه کافی، بخشهایی از نامهی بدون امضا که سندیت آن محرز نبوده و انتساب آن به نمایندگان از مسیر طبیعی و روال متعارف برای ما حاصل نشده را منتشر کردهایم.»
بعد از گذشت شش ماه، این روزنامه بار دیگر به دلیل انتشار کاریکاتوری توهین آمیز در صفحهی پایانی شمارهی 853 خود توقیف شد.
پیش از توقیف، به روزنامهی شرق دستور داده شده بود که مدیرمسئول و سردبیر خود را تغییر دهد. بنابراین در متن ارسالشده از سوی دبیرخانهی هیأت نظارت بر مطبوعات اینگونه آورده شد: «صاحب امتیاز شرق روز دوشنبه، 20 شهریور، با ارسال نامهای به این هیأت، تقاضای دو ماه مهلت دیگر را کرده است؛ اما با توجه به تخلفات مکرر روزنامه و عدم اصلاح در یکماه اخیر و خصوصا با توجه به انتشار کاریکاتور توهینآمیز در یکی از شمارههای اخیر آن نشریه، هیأت نظارت بر مطبوعات به اتفاق آرا روزنامهی شرق را توقیف کرده است.»
لازم به ذکر است که این روزنامه در تاریخ 24 اردیبهشت 86 بدون حضور محمد قوچانی فعالیت مجدد خود ر آغاز کرد.
روزنامه هممیهن؛ مقصد بعدی عامل توقیف
روزنامه هم میهن به مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی به عنوان یکی از تریبون های غیر رسمی حزب کارگزاران، فعالیت خود را در دوران دوم خرداد آغاز کرد. بعد از توقیف اولیه این روزنامه، انتشار مجدد آن هم زمان شد با توقیف روزنامه شرق و انتقال محمد قوچانی و تیم همراهش در تحریریه شرق به روزنامه هم میهن. البته دور جدید فعالیت روزنامه هم میهن به سردبیری قوچانی با انتشار 47 امین شماره اش در تیرماه سال 86 به پایان رسید تا قوچانی به فکر انتشار هفته نامه شهروند امروز بیفتد.
هفته نامههای شهروند امروز و ایراندخت
بعد از توقیف روزنامههای هممیهن و شرق، قوچانی و تیم همراهش دست به انتشار هفته نامه شهروند امروز با همکاری محمد عطریانفر و اکبر منتجبی زدند.
این هفته نامه از اسفند 85 تا آبان 87 منتشر شد که در نهایت از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات به دلیل چاپ مطالب مغایر با زمینهی انتشار و بیتوجهی به تذکرات قبلی توقیف شد.
هم زمان با انتشار شهروند امروز، هفته نامه ایراندخت نیز به سردبیری قوچانی و به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی فاطمه کروبی و محمد حسین کروبی منتشر گشت. قوچانی در اولین شماره ایراندخت در مورد خط مشی و رویکرد این نشریه مینویسد: « ایراندخت میخواهد تجربهای تازه از پیوند همه اجزای زندگی مدرن باشد.»
هیأت نظارت بر مطبوعات در تاریخ 10 اسفند سال 88 با استناد به تبصره ماده 11 قانون مطبوعات و با توجه به فقدان شرایط مندرج در بند 6 ماده 9 قانون مطبوعات یعنی "پای بندی و التزام عملی به قانون اساسی" اقدام به لغو پروانه نشریه ایراندخت کرد.
روزنامه اعتماد ملی
قوچانی که هم زمان با مسئولیت سردبیری هفته نامه شهروند امروز، یکی از اعضای شورای سیاست گذاری روزنامه اعتماد ملی و از مشاوران مهدی کروبی محسوب میشد در بهمن ماه 87 و بعد از توقیف شهروند امروز به عنوان سردبیر این روزنامه معرفی شد.
شروع به کار قوچانی و تیم شهروند امروز در اعتماد ملی با حاشیههای همراه بود؛ به طوری که بسیاری از خبرنگاران روزنامه به دلیل منفی نویسیها و تخریبهای صورت گرفته علیه خاتمی توسط قوچانی و تیماش، تصمیم به استعفا از روزنامه را گرفتند.
قوچانی سومین و آخرین سردبیر روزنامه اعتماد ملی بعد از تأسیس آن در سال 84 بود که در مرداد ماه سال 88 به اتهام پخش شایعه، اشاعه فحشا و افتراء علیه نظام توقیف شد.
روزنامه آسمان و غیر انسانی خواندن حکم قصاص
روزنامه آسمان که بعد از تبدیل امتیاز هفته نامه به روزنامه، فعالیت گسترده ای را آغاز کرده بود بعد از شش روز انتشار توقیف شد.
اولین شماره این روزنامه به مدیریت عباس بزرگمهر و سردبیری قوچانی در تاریخ 26 بهمن 92 منتشر شد که با حکم دادگاه رسانه به دلیل غیر انسانی خواندن حکم قصاص توقیف شد.
آیا قوچانی از محتوای مطلب موهن خبر نداشت؟!/ مطلب توهین آمیز با چه هدفی نوشته شد؟
بعد از انتشار مطلبی علیه حکم قصاص و غیر انسانی خواندن در این نشریه، قوچانی مدعی شد که این قسمت در تصحیح مصاحبه داوود هرمیداس باوند، حذف شده و به اشتباه نشریه منتشر شده است؛ بعد از این اعتراف به خطا، شاید دیگر کسی انتظار اشتباه دیگری از قوچانی در انتشار مطالب را نداشت، اما این به ظاهر اشتباه دوباره رخ داد.
گزاره هایی در این بین وجود دارد که نشان می دهد انتشار مطلب طنز توهین آمیز در نشریه صدا، کاملا با هدف قبلی انجام شده است.
نکته اول اینکه محمد قوچانی در توضیحات خود پیرامون این مطلب تصریح کرده که مطلب منتشر شده در تحریریه صدا تولید نشده و از بیرون برای آنها ارسال شده است؛ این توضیح قوچانی فضا را به گونه ای نشان می دهد که ظاهرا آیدین سیار سریع (نویسنده طنز توهین آمیز) مطلب خود را برای تک شماره صدا ارسال کرده، کاری که برای برخی نشریات اصلاح طلب دیگر نیز انجام می دهد.
اما شواهد این ادعای قوچانی را رد می کند؛ روز شنبه و همزمان با انتشار شماره 101 هفته نامه صدا، آیدین سیار سریع در اینستاگرام خود با قرار دادن عکسی از صفحه هفته نامه، می نویسد: «از این هفته در هفته نامه صدا با ستونی متفاوت در خدمت امت غیور هستیم»؛ نکته قابل تامل اینکه اکانت کاربری محمد قوچانی نیز مطلب فوق را به اصطلاح (لایک) کرده است.
نوشته صفحه اجتماعی این نویسنده طنز نشان می دهد که سیار سریع قرار بوده از این شماره رسما همکاری دائمی خود با نشریه صدا را آغاز کند و بیان این مطلب از سوی قوچانی که نویسنده همکاری با نشریه صدا ندارد، قابل قبول نیست و وی دقیقا این مطلب را با برنامه ریزی قبلی و در اولین همکاری اش با نشریه صدا نوشته است.
نکته دیگری که اتفاقی بودن انتظار چنین مطلب توهین آمیزی را زیر سوال می برد این است که بر اساس گواهی تمامی اهالی فن روزنامه نگاری، وقتی نویسنده ای برای اولین بار به جمع نویسندگان یک نشریه اضافه می شود، قطعا مطلبش اگر بیشتر از دیگر مطالب مورد بازبینی قرار نگیرد، قطعا با نگاه ویژه ای به آن نگاه خواهد شد تا موضوع ادامه همکاری یا عدم ادامه همکاری با وی مورد ارزیابی شورای سردبیری قرار گیرد.
محمد قوچانی و تیم همراهش چگونه می توانند ادعا کنند که مطلب توهین آمیز منتشر شده را بدون ارزیابی اولیه و نهایی در صفحه آخر هفته نامه خود منتشر کرده اند در حالی که حتی خبرگزاری های رسمی کشور که سرعت را در دستور کار خود داشته و زمان زیادی برای بازبینی مطالب ندارند هم روی چنین مطالبی با حساسیت بیشتر وقت می گذارند.
توقیف خودخواسته ای که محمد قوچانی آنرا برای نشریه اش برگزیده شاید راهکاری برای فرار توقیف نشریه توسط دستگاه قضایی به نظر بیاید اما برخی معتقدند که این اقدام قوچانی راهی برای فرار از عواقب چاپ چنین مطلب توهین آمیزی در هفته نامه صدا است؛ راهکاری که حتی صدای آیدین سیار سریع نویسنده همان مطلب را نیز درآورده و در صفحه شخصی اش از رفتار قوچانی شدیدا گلایه کرده است.
نکته آخر اینکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، انتشار چنین مطلبی و توهین به مقامات عالی رتبه نظام به گونه ای پالس گردانندگان این نشریه برای سنجش حساسیت های نظام است؛ حساسیت هایی که بر اساس انتظار چهره های پشت پرده این جریان، در سه سال اخیر باید کمرنگ تر شده باشد.
احتمال این مساله نیز وجود که با ورود برخی چهره های نزدیک دولت به ماجرا، مساله به یک دعوای دوباره میان معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و قوه قضائیه تبدیل و مورد بهره برداری قرار گیرد.
حال باید دید سیستم های نظارتی مطبوعات چه تصمیمی درباره قوچانی و تیم رسانه ای اش خواهند گرفت؛ تیمی که بدون هیچ دغدغه ای بعد از تعطیل شدن یک نشریه، به سراغ انتشار نشریه ای دیگر می روند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *