آمریکا هم خدا را می خواهد و هم خرما را
همه رایزنی ها، واکنش ها و پاسخ های مسئولین کشورمان به بد عهدی آمریکایی ها در قبال برجام با یک سخن جان کری نشان داد که آمریکا در پی چیز دیگری است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، توافق هسته ای ایران و آمریکا همچنان در کش و قوس اجرای آن گرفتار شده است.
آمریکایی ها در حالی که ادعا می کنند تعهدات خود را در چارچوب برجام اجرا کرده اند، اما هیچ نشانه ای از اجرای آنها دیده نمی شود. به فرموده رهبری نتایج توافق هسته ای در جامعه احساس نمیشود.
یکسال از اجرای برجام گذشته و جمهوری اسلامی ایران همچنان پایبندی خود را اثبات کرده است، اما از سوی کشورهای غربی به ویژه آمریکا همچنان کارشکنی در اجرای آن پابرجاست.
چرایی آن هم، اظهر من الشمس است. از ابتدا هم آمریکا تنها در پی برچیدن فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران نبود، خواسته آنها بسیار فراتر از آن چیزی است که در برجام به دست آوردند.
جمهوری اسلامی ایران یک ظرفیت و پتانسیل بسیار ویژه در دست دارد که آمریکایی ها در این سال ها تلاش بسیاری کردند تا آن را از ایران بگیرند.
اوضاعی که اکنون در منطقه شکل گرفته و باعث بحران جدی در غرب آسیا شده است و می رود تا اروپا را هم درگیر کند، بخش زیادی از آن، تضعیف جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.
جایگاه جمهوری اسلامی ایران هر روز در منطقه رو به ارتقاء است و پایگاه ایران هم رو به افزایش، آمریکا از این روند احساس خطر کرده است. این احساس خطر باعث شد تا حجم کوچکی از یک جنگ نیابتی علیه ایران در منطقه شکل بگیرد.
اکنون این جنگ نیابتی علیه ایران، از سوی رژیم سعودی، ترکیه و چند کشور مرتجع عربی در منطقه شکل گرفته است. آمریکا این جنگ را فرماندهی می کند. دلیل این کار هم روشن است. هزینه سنگین آن بر دوش آمریکا نیست بلکه کشورهای منطقه هزینه آن را پرداخت می کنند. اینگونه نبرد هم، یک تجربه تازه ای برای آمریکایی هاست.
البته یک دلیل مهم دیگر هم دارد و آن واهمه رو در رویی با ایران است. آمریکایی ها در این سال های گذشته به خوبی فهمیده اند ایران همچ.ن عراق نیست که بتوان به راحتی علیه آن تدارک حمله نظامی دید.
علاوه بر ظرفیت ها و قابلیت های ویژه دفاعی، نظامی و تهاجمی ایران، در منطقه نیز کشورهایی هستند که همراه و همگام جمهوری اسلامی هستند. این کشورهای اسلامی حمایت مردم آنها را از ایران در پی دارد.
سوریه، عراق، یمن، بحرین و لبنان کشورهایی هستند که در خط جبهه مقاومت قرار دارند. اگر شرایط به همین گونه پیش برود ملت های دیگری از جهان اسلام هم به سوی ایران گرایش پیدا خواهند کرد.
ایران از این کشورها و مردم آنها حمایت می کند. این حمایت ها از نظر آمریکا قابل پذیرش نیست به همین خاطر است که آمریکا توافق هسته ای را دستاویزی برای قطع حمایت ایران از جبهه مقاومت قرار داده است.
وزیر خارجه آمریکا به نشریه «فارین افرز» گفته است: حمایت ایران از گروههای مقاومت حل سریع مشکلات بانکی را دشوار میکند.
جان کری در حالی چنین شرطی را گذاشته که حمایت ایران از جبهه مقاومت اسلامی پیش از توافق هسته ای وجود داشته است، ضمن این که در برجام هیچگونه مذاکره ای درباره سیاست های منطقه ای ایران انجام نشده و منوط کردن اجرای تعهدات آمریکا در توافق هسته ای به سیاست های منطقه ای ایران، هم یک بهانه برای بدعهدی آمریکا است، هم ابزاری برای فشار بر ایران و هم قطع حمایت از نیروهای مقاومت است که در خط مقدم قرار دارند.
تضعیف جبهه مقاومت دو دستاورد بزرگ را برای آمریکایی ها در پی خواهد داشت؛
1-تأمین امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه
2- تضعیف و مهار جمهوری اسلامی ایران
آمریکا برای تحقق این دو هدف ناچار است که یا با ایران کنار بیاید که البته غیر ممکن است چون آمریکاییها بار دیگر خصلت پلید خود را در ماجرای توافق هسته ای نشان دادند، یا این که به تقابل با جمهوری اسلامی بپردازد.
برای همین است که جان کری در این مصاحبه تأکید می کند که واشنگتن علاوه بر اینکه تعهدات خود را در برجام به طور کامل انجام داده، بلکه از این تعهدات فراتر هم رفته است.
وزیر خارجه آمریکا گفت که به واسطه درگیری ایران در یمن، حمایت آنها از اسد، پشتیبانی از حزبالله، شلیک موشکهایی که افراد آنها را تهدیدآمیز میدانند و این قبیل موارد، حرکت رو به جلو را بسیار پیچیده میکند.
همه مواردی که جان کری از آن ها نام برده است یک طرف کفه ترازو قرار بگیرد و توافق هسته ای یک طرف آن به نظر کدام یک سنگین تر می آید؟
قطعاً و یقیناً جبهه مقاومت که شامل کشورهای مهمی چون سوریه، عراق، لبنان، یمن و بحرین می شود، بسیار با اهمیت تر از توافقی است که آمریکا اجرای تعهدات خود را منوط به تغییر سیاست ایران در تحولات منطقه و تجدید نظر در حمایت از جبهه مقاومت کرده است.
مطالبه ای که آمریکایی ها از ایران دارند و بر روی آن اصرار و تأکید هم می کنند، بسیار مهمتر و تأثیرگذارتر از دستاوردی است که در توافق هسته ای به دست آوردند.
در توافق هسته ای آمریکایی ها تن به پذیرش چارچوب فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران دادند، اما در بحران غرب آسیا تنها خواسته آنها شکست جبهه مقاومت و تضعیف قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است.
برای همین است که جان کری گرو کشی می کند و رفع موانع ارتباطات بانکی با ایران را به موضوعات گروه های مقاومت، سوریه، عراق، یمن و دیگر مسائل منطقه ربط می دهد.
ایران تجربه بد عهدی و غیر قابل اعتماد بودن آمریکا را دارد، ضمن آن که با خدعه و نیرنگ های آن هم به خوبی آشنا است، تاکنون که برای توافق هسته ای چیزی عاید ایران نشده است، آمریکایی ها آنجا که به هدف و خواسته خود می رسند، طرف دیگر را فراموش می کنند و واشنگتن، هم خدا را می خواهد و هم خرما را، در حالی که نمی خواهد نم پس بدهد.
انتهای پیام/
آمریکایی ها در حالی که ادعا می کنند تعهدات خود را در چارچوب برجام اجرا کرده اند، اما هیچ نشانه ای از اجرای آنها دیده نمی شود. به فرموده رهبری نتایج توافق هسته ای در جامعه احساس نمیشود.
یکسال از اجرای برجام گذشته و جمهوری اسلامی ایران همچنان پایبندی خود را اثبات کرده است، اما از سوی کشورهای غربی به ویژه آمریکا همچنان کارشکنی در اجرای آن پابرجاست.
چرایی آن هم، اظهر من الشمس است. از ابتدا هم آمریکا تنها در پی برچیدن فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران نبود، خواسته آنها بسیار فراتر از آن چیزی است که در برجام به دست آوردند.
جمهوری اسلامی ایران یک ظرفیت و پتانسیل بسیار ویژه در دست دارد که آمریکایی ها در این سال ها تلاش بسیاری کردند تا آن را از ایران بگیرند.
اوضاعی که اکنون در منطقه شکل گرفته و باعث بحران جدی در غرب آسیا شده است و می رود تا اروپا را هم درگیر کند، بخش زیادی از آن، تضعیف جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.
جایگاه جمهوری اسلامی ایران هر روز در منطقه رو به ارتقاء است و پایگاه ایران هم رو به افزایش، آمریکا از این روند احساس خطر کرده است. این احساس خطر باعث شد تا حجم کوچکی از یک جنگ نیابتی علیه ایران در منطقه شکل بگیرد.
اکنون این جنگ نیابتی علیه ایران، از سوی رژیم سعودی، ترکیه و چند کشور مرتجع عربی در منطقه شکل گرفته است. آمریکا این جنگ را فرماندهی می کند. دلیل این کار هم روشن است. هزینه سنگین آن بر دوش آمریکا نیست بلکه کشورهای منطقه هزینه آن را پرداخت می کنند. اینگونه نبرد هم، یک تجربه تازه ای برای آمریکایی هاست.
البته یک دلیل مهم دیگر هم دارد و آن واهمه رو در رویی با ایران است. آمریکایی ها در این سال های گذشته به خوبی فهمیده اند ایران همچ.ن عراق نیست که بتوان به راحتی علیه آن تدارک حمله نظامی دید.
علاوه بر ظرفیت ها و قابلیت های ویژه دفاعی، نظامی و تهاجمی ایران، در منطقه نیز کشورهایی هستند که همراه و همگام جمهوری اسلامی هستند. این کشورهای اسلامی حمایت مردم آنها را از ایران در پی دارد.
سوریه، عراق، یمن، بحرین و لبنان کشورهایی هستند که در خط جبهه مقاومت قرار دارند. اگر شرایط به همین گونه پیش برود ملت های دیگری از جهان اسلام هم به سوی ایران گرایش پیدا خواهند کرد.
ایران از این کشورها و مردم آنها حمایت می کند. این حمایت ها از نظر آمریکا قابل پذیرش نیست به همین خاطر است که آمریکا توافق هسته ای را دستاویزی برای قطع حمایت ایران از جبهه مقاومت قرار داده است.
وزیر خارجه آمریکا به نشریه «فارین افرز» گفته است: حمایت ایران از گروههای مقاومت حل سریع مشکلات بانکی را دشوار میکند.
جان کری در حالی چنین شرطی را گذاشته که حمایت ایران از جبهه مقاومت اسلامی پیش از توافق هسته ای وجود داشته است، ضمن این که در برجام هیچگونه مذاکره ای درباره سیاست های منطقه ای ایران انجام نشده و منوط کردن اجرای تعهدات آمریکا در توافق هسته ای به سیاست های منطقه ای ایران، هم یک بهانه برای بدعهدی آمریکا است، هم ابزاری برای فشار بر ایران و هم قطع حمایت از نیروهای مقاومت است که در خط مقدم قرار دارند.
تضعیف جبهه مقاومت دو دستاورد بزرگ را برای آمریکایی ها در پی خواهد داشت؛
1-تأمین امنیت رژیم صهیونیستی در منطقه
2- تضعیف و مهار جمهوری اسلامی ایران
آمریکا برای تحقق این دو هدف ناچار است که یا با ایران کنار بیاید که البته غیر ممکن است چون آمریکاییها بار دیگر خصلت پلید خود را در ماجرای توافق هسته ای نشان دادند، یا این که به تقابل با جمهوری اسلامی بپردازد.
برای همین است که جان کری در این مصاحبه تأکید می کند که واشنگتن علاوه بر اینکه تعهدات خود را در برجام به طور کامل انجام داده، بلکه از این تعهدات فراتر هم رفته است.
وزیر خارجه آمریکا گفت که به واسطه درگیری ایران در یمن، حمایت آنها از اسد، پشتیبانی از حزبالله، شلیک موشکهایی که افراد آنها را تهدیدآمیز میدانند و این قبیل موارد، حرکت رو به جلو را بسیار پیچیده میکند.
همه مواردی که جان کری از آن ها نام برده است یک طرف کفه ترازو قرار بگیرد و توافق هسته ای یک طرف آن به نظر کدام یک سنگین تر می آید؟
قطعاً و یقیناً جبهه مقاومت که شامل کشورهای مهمی چون سوریه، عراق، لبنان، یمن و بحرین می شود، بسیار با اهمیت تر از توافقی است که آمریکا اجرای تعهدات خود را منوط به تغییر سیاست ایران در تحولات منطقه و تجدید نظر در حمایت از جبهه مقاومت کرده است.
مطالبه ای که آمریکایی ها از ایران دارند و بر روی آن اصرار و تأکید هم می کنند، بسیار مهمتر و تأثیرگذارتر از دستاوردی است که در توافق هسته ای به دست آوردند.
در توافق هسته ای آمریکایی ها تن به پذیرش چارچوب فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران دادند، اما در بحران غرب آسیا تنها خواسته آنها شکست جبهه مقاومت و تضعیف قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است.
برای همین است که جان کری گرو کشی می کند و رفع موانع ارتباطات بانکی با ایران را به موضوعات گروه های مقاومت، سوریه، عراق، یمن و دیگر مسائل منطقه ربط می دهد.
ایران تجربه بد عهدی و غیر قابل اعتماد بودن آمریکا را دارد، ضمن آن که با خدعه و نیرنگ های آن هم به خوبی آشنا است، تاکنون که برای توافق هسته ای چیزی عاید ایران نشده است، آمریکایی ها آنجا که به هدف و خواسته خود می رسند، طرف دیگر را فراموش می کنند و واشنگتن، هم خدا را می خواهد و هم خرما را، در حالی که نمی خواهد نم پس بدهد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *