"مدارس افغانستان" در آستانه فروپاشی قرار دارند
اتاوا سیتیزن گزارش داد: مدارس در افغانستان در معرض خطر واقعی فروپاشی قرار دارند اما کشورهای کمک کننده این خطرات را نادیده میگیرند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل در تاریخ 24 آگوست سال جاری میلادی دانشجویان دانشگاه آمریکاییها در کابل مانند هروز به کلاسهای درسیشان تحت نظر تدابیر شدید امنیتی و محافظت شده حضور یافتند.
درحالیکه هنوز هم از سرنوشت 2 پروفسور این دانشگاه که قبلا ربوده شده بودند هیچ خبری در دسترس نبود ناگهان صدای یک انفجار قوی تمام ساختمان این دانشگاه را لرزاند و سپس 2 مهاجم مسلح وارد ساختمان این دانشگاه شدند وشروع به تیراندازی کردند.
روزنامه کانادایی اتاوا سیتیزن گزارش داد: درزمان وقوع این انفجار حدود 700 دانشجو و استاد دراین دانشگاه حضور داشتند و با ورود مهاجمان به ساختمان دانشگاه خودشان داخل کلاس های درسی پنهان کردند.
در این حمله حدود 16 تن کشته و 58 نفر دیگر زخمی شدند. در جمع کشتهشدگان 2 پروفسور این دانشگاه و 8 دانشجو نیز بودند. این حمله محکومیتهای جهانی و داخلی را در پی داشت و حکومت افغانستان و جامعه جهانی تاثر عمیقشان را با خانوادههای قربانیان این حادثه ابراز داشتند.
به دنبال این حمله دولت افغانستان و کشورهای بینالمللی در یک اقدام نمایشی حمایتشان را از نهادهای آموزشی که یک عنصر ضروری برای حصول اطمینان از آینده افغانستان است را اعلام کردند.
این حادثه دقیقاً حمله به آزادی، نسلهای آینده و توسعه افغانستان بود و تلاشی برای متوقف کردن روند ملت سازی دراین کشور به شمار رفت. اما با این حال حملات مداوم به صدها مدارس ابتدایی و متوسطه در افغانستان صورت گرفته است.
این گزارش میافزاید: حملات برمدارس درافغانستان به اندازه تامین امنیت برای آینده این کشور مهم است، اما حملات برمدارس ابتدایی و متوسطه هیچ گاه چنین توجه جهانی را در پی نداشته که حمله بر دانشگاه آمریکاییها درکابل چنین واکنش های جهانی وداخلی را در قبال داشت.
گزارشهای خبری توجه کمی به خطر فوری به سیستم آموزش و پرورش ابتدایی در افغانستان پرداختهاند درحالیکه آموزش ابتدایی و متوسطه، سنگ تهدابی برای دورههای بعدی آموزشی یک کشور به حساب می اید.
از مدارس دولتی در سراسر افغانستان محافظت نمیشود و هیچ برنامهای برای تدابیرامنیتیشان وجود ندارد و این مدارس در معرض حملات جدی قرار دارند.
در این مدارس خشونتهای گوناگونی صورت میگیرد مانند مورد استفاده از بمبهای دست ساز، مینهای زمینی، بمبگذاری های انتحاری، حملات راکتی، سوزاندن مدارس و اشغال ساختمان مدرسه توسط نیروهای مسلح دولتی و طالبان به عنوان پایگاه جنگی قرارمیگیرند و در نهایت تمام این تهدیدها به تعطیلی این مدارس می انجامد.
به دلیل افزایش تهدیدات امنیتی تعداد حضور دانش آموزان در مدارس دولتی کاهش یافته و رقم کسانی که مجبور به ترک مدارس شده به ویژه درمیان دختران در حال افزایش است.
آموزگاران و پرسنل آموزش و پرورش کشته، زخمی و یا هم ربوده میشوند. دانش آموزان دختر مسموم، سوزانده، اسید پاشی و یا هم کشته میشوند اما تسلیتهای بینالمللی به ندرت برای بازماندگان و مجروحان این حادثه صورت میگیرد.
در ادامه این گزارش آمده است: مسئله ترس و سوء استفاده از کودکان وجود دارد و آموزگاران در معرض خطر واقعی قرارمیگیرند و این ناهنجاریها سبب از دست دادن امیدها و آزادیهای این افراد میشود اما این وقایع صرفاً در رسانه های محلی و گاهی اوقات در سطح ملی انعکاس پیدا میکند.
همچنین این حوادث فقط در گزارشهای سازمان ملل متحد ثبت میگردد و بندرت در رسانههای بین المللی انعکاس پیدا میکند.
به طور مثال تنها نهادی که در افغانستان از حق نابینایان محافظت میکرد و زمینه آموزشی را برای آنها فراهم میساخت، مدرسه آموزشی نابینایان در همجواری دانشگاه آمریکایی کابل بود که مهاجمان مسلح با استفاده ازهمین مدرسه به این دانشگاه حمله کردند.
اتاوا سیتیزن نوشت: این حمله منجر به نابودی کلاسهای درسی این مدرسه شد و تنها درگزارش دیدهبان حقوق بشر منتشر شد اما درهیچ یک از رسانههای خبری بین المللی برجسته نگردید.
بنابراین برای تامین اینده افغانستان نیاز است که توجه بیشتری از سوی دولت افغانستان و کشور بین المللی برای حفظ و ارتقاء تحصیلات ابتدایی و متوسطه دراین کشور صورت گیرد.
چون توجه به مدارس ابتدایی و متوسطه برای انتقال بعدی دورههای آموزشی و فارغالتحصیلی دانشجویان یک نیاز ضروری است.
حکومت افغانستان و کشورهای کمک کننده بین المللی که به صورت مشترک میلیاردها دلار برای ارتقاء تحصیلات ابتدایی و متوسطه که بخشی از برنامه بازسازی افغانستان است سرمایهگذاری کردهاند،خطرات واقعی که متوجه این مدارس دولتی است را انکار میکنند.
آنها مدعی افزایش ثبتنام دانشآموزان درمدارس هستند اما درخصوص تعطیلی مدارس، ترک و غایب بودن دانشآموزان در مدارس هیچ گونه حسابدهی ندارند.
بنابراین ما نیاز به یک آغاز جدید برای نظام آموزش و پرورش افغانستان آن هم از طریق اذعان عمومی داریم ومردم را باید از این تهدید واقعی که متوجه آموزش و پرورش است و این بخش بنیادی را آسیب پذیرساخته آگاه کنیم.
باید یک برنامه ریزی دقیق برای ایجاد فضای امن و دنبال کردن برنامههای آموزشی و یادگیری در افغانستان صورت گیرد و باید این برنامه ریزی به گونهای صورت گیرد که کودکان افغانستانی واقعا بتوانند فصل بازگشت به مدرسه را به خوبی تجلیل کنند.
/
درحالیکه هنوز هم از سرنوشت 2 پروفسور این دانشگاه که قبلا ربوده شده بودند هیچ خبری در دسترس نبود ناگهان صدای یک انفجار قوی تمام ساختمان این دانشگاه را لرزاند و سپس 2 مهاجم مسلح وارد ساختمان این دانشگاه شدند وشروع به تیراندازی کردند.
روزنامه کانادایی اتاوا سیتیزن گزارش داد: درزمان وقوع این انفجار حدود 700 دانشجو و استاد دراین دانشگاه حضور داشتند و با ورود مهاجمان به ساختمان دانشگاه خودشان داخل کلاس های درسی پنهان کردند.
در این حمله حدود 16 تن کشته و 58 نفر دیگر زخمی شدند. در جمع کشتهشدگان 2 پروفسور این دانشگاه و 8 دانشجو نیز بودند. این حمله محکومیتهای جهانی و داخلی را در پی داشت و حکومت افغانستان و جامعه جهانی تاثر عمیقشان را با خانوادههای قربانیان این حادثه ابراز داشتند.
به دنبال این حمله دولت افغانستان و کشورهای بینالمللی در یک اقدام نمایشی حمایتشان را از نهادهای آموزشی که یک عنصر ضروری برای حصول اطمینان از آینده افغانستان است را اعلام کردند.
این حادثه دقیقاً حمله به آزادی، نسلهای آینده و توسعه افغانستان بود و تلاشی برای متوقف کردن روند ملت سازی دراین کشور به شمار رفت. اما با این حال حملات مداوم به صدها مدارس ابتدایی و متوسطه در افغانستان صورت گرفته است.
این گزارش میافزاید: حملات برمدارس درافغانستان به اندازه تامین امنیت برای آینده این کشور مهم است، اما حملات برمدارس ابتدایی و متوسطه هیچ گاه چنین توجه جهانی را در پی نداشته که حمله بر دانشگاه آمریکاییها درکابل چنین واکنش های جهانی وداخلی را در قبال داشت.
گزارشهای خبری توجه کمی به خطر فوری به سیستم آموزش و پرورش ابتدایی در افغانستان پرداختهاند درحالیکه آموزش ابتدایی و متوسطه، سنگ تهدابی برای دورههای بعدی آموزشی یک کشور به حساب می اید.
از مدارس دولتی در سراسر افغانستان محافظت نمیشود و هیچ برنامهای برای تدابیرامنیتیشان وجود ندارد و این مدارس در معرض حملات جدی قرار دارند.
در این مدارس خشونتهای گوناگونی صورت میگیرد مانند مورد استفاده از بمبهای دست ساز، مینهای زمینی، بمبگذاری های انتحاری، حملات راکتی، سوزاندن مدارس و اشغال ساختمان مدرسه توسط نیروهای مسلح دولتی و طالبان به عنوان پایگاه جنگی قرارمیگیرند و در نهایت تمام این تهدیدها به تعطیلی این مدارس می انجامد.
به دلیل افزایش تهدیدات امنیتی تعداد حضور دانش آموزان در مدارس دولتی کاهش یافته و رقم کسانی که مجبور به ترک مدارس شده به ویژه درمیان دختران در حال افزایش است.
آموزگاران و پرسنل آموزش و پرورش کشته، زخمی و یا هم ربوده میشوند. دانش آموزان دختر مسموم، سوزانده، اسید پاشی و یا هم کشته میشوند اما تسلیتهای بینالمللی به ندرت برای بازماندگان و مجروحان این حادثه صورت میگیرد.
در ادامه این گزارش آمده است: مسئله ترس و سوء استفاده از کودکان وجود دارد و آموزگاران در معرض خطر واقعی قرارمیگیرند و این ناهنجاریها سبب از دست دادن امیدها و آزادیهای این افراد میشود اما این وقایع صرفاً در رسانه های محلی و گاهی اوقات در سطح ملی انعکاس پیدا میکند.
همچنین این حوادث فقط در گزارشهای سازمان ملل متحد ثبت میگردد و بندرت در رسانههای بین المللی انعکاس پیدا میکند.
به طور مثال تنها نهادی که در افغانستان از حق نابینایان محافظت میکرد و زمینه آموزشی را برای آنها فراهم میساخت، مدرسه آموزشی نابینایان در همجواری دانشگاه آمریکایی کابل بود که مهاجمان مسلح با استفاده ازهمین مدرسه به این دانشگاه حمله کردند.
اتاوا سیتیزن نوشت: این حمله منجر به نابودی کلاسهای درسی این مدرسه شد و تنها درگزارش دیدهبان حقوق بشر منتشر شد اما درهیچ یک از رسانههای خبری بین المللی برجسته نگردید.
بنابراین برای تامین اینده افغانستان نیاز است که توجه بیشتری از سوی دولت افغانستان و کشور بین المللی برای حفظ و ارتقاء تحصیلات ابتدایی و متوسطه دراین کشور صورت گیرد.
چون توجه به مدارس ابتدایی و متوسطه برای انتقال بعدی دورههای آموزشی و فارغالتحصیلی دانشجویان یک نیاز ضروری است.
حکومت افغانستان و کشورهای کمک کننده بین المللی که به صورت مشترک میلیاردها دلار برای ارتقاء تحصیلات ابتدایی و متوسطه که بخشی از برنامه بازسازی افغانستان است سرمایهگذاری کردهاند،خطرات واقعی که متوجه این مدارس دولتی است را انکار میکنند.
آنها مدعی افزایش ثبتنام دانشآموزان درمدارس هستند اما درخصوص تعطیلی مدارس، ترک و غایب بودن دانشآموزان در مدارس هیچ گونه حسابدهی ندارند.
بنابراین ما نیاز به یک آغاز جدید برای نظام آموزش و پرورش افغانستان آن هم از طریق اذعان عمومی داریم ومردم را باید از این تهدید واقعی که متوجه آموزش و پرورش است و این بخش بنیادی را آسیب پذیرساخته آگاه کنیم.
باید یک برنامه ریزی دقیق برای ایجاد فضای امن و دنبال کردن برنامههای آموزشی و یادگیری در افغانستان صورت گیرد و باید این برنامه ریزی به گونهای صورت گیرد که کودکان افغانستانی واقعا بتوانند فصل بازگشت به مدرسه را به خوبی تجلیل کنند.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *