تعزیه، سوگواری از جنس نمایش
تعزیه (یا تعزیت) در لغت به معنی سوگواری، برپایی یادبود برای عزیزان از دست رفته، تسلیت به بازماندگان و در برخی مناطق ایران مانند خراسان به معنای مجلس ترحیم است. اما آنچه که امروزه به عنوان تعزیه شناخته میشود یک نمایش آیینی است که با الهام از حوادث عاشورا و واقعهی کربلا برای عزاداری سرور شهیدان اباعبدالله (ع) اجرا میشود. این نمایش، یک نمایش مذهبی منظوم است.
تاریخچهی تعزیه
تاریخ پیدایش تعزیه به شکل دقیق مشخص نیست. برخی بر این باور هستند که این نمایش آیینی یک نمایش ایرانی است و قدمت آن به پیش از اسلام و پیشینهی سههزارسالهی سوگ سیاوش، پهلوان داستانهای ملی ایران بر میگردد. برخی از پژوهشگران قدمت آن را به آیینهایی چون مصائب میترا و یادگار زریران باز میگردانند. عدهای دیگر نیز به استناد به گزارشهای مختلف، قدمت تعزیه را به ایران پس از اسلام و مستقیما بعد از وقوع حادثهی کربلا میدانند.
اما شکل رسمی این نوع سوگواری برای اولین بار در زمان حکومت شیعهمذهب آل بویه شکل گرفت. این سوگواری به گونهای بود که معزالدوله احمد بن بویه در دهم محرم سال ۳۵۲ هجری قمری در بغداد به مردم دستور داد که برای سوگواری، دکانهایشان را بسته و بازارها را تعطیل کرده، نوحه بخوانند و لباسهای سیاه بپوشند. از این زمان دستههای عزاداری و نوحهخوانی رایج شده و پایههای نمایش شبیهگردانی ایران گذاشته شد.تعزیه در دورهی ناصرالدین شاه به اوج خود رسید و بسیاری از پژوهشگران این دوره را عصر طلایی تعزیه نامیدهاند. تعزیه که قبل از آن در حیاط کاروانسراها، بازارها و گاهی منازل شخصی اجرا میشد، اینک در اماکن باز یا سربستهی تکایا و حسینیهها به اجرا درمیآمد. معروفترین و مجللترین این تکایا، تکیهی دولت بود که در همین دوره به دستور ناصرالدین شاه در سال ۱۳۰۴ هجری قمری ساخته شد. از دیگر تکیههای معروف آن زمان تکیهی معاونالملک در کرمانشاه بود. در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه، تعزیه در ۳۰۰ مکان مشخص برپا میشد. تعزیه تا زمان مشروطیت هم در اوج باقی ماند.
تکیهی دولت، در ترویج تعزیه بسیار مؤثر بود. تعزیهخوانان این تکیه که در واقع تعزیهخوان دولتی بودند، زیرنظر «مُعین البُکا» ی دربار، در برابر شاه و درباریان تعزیه میخواندند.
بنا به روایتی، لباسهای تعزیهخوانان تکیه دولت در دربار تهیه میشد و برای جنگجویان، سپرها و شمشیرهای مرصع و کلاهخودهای جواهرنشان و برای بازیگرانِ نقش یزید و ابن سعد، عمامه و قباهایی با ترمههای عالی زردوزی تهیه میکردند.
در آن سالها بیشتر شهرها و روستاها تکیه داشتند و تعزیه در آنها برگزار میشد، اگرچه برگزاری تعزیه مشروط به وجود تکیه نبود و در مساجد و میدانها و فضاهای باز و حتی خانههای شخصی و حیاط کاروانسراها نیز مجالس تعزیه برپا میشد.
در سالهای آغاز حکومت رضاخان، یعنی پس از ۱۳۰۴ هجری شمسی، اجرای تعزیه و روضهخوانی رفتهرفته ممنوع اعلام شد و با تخریب تکیهی دولت به دستور رضاخان، تعزیه پا به دوران افول خود گذاشت. هرچند پس از شهریور ۱۳۲۰ بار دیگر به صحنه برگشت اما در برابر سرگرمیهایی مانند سینما و تئاتر، نتوانست موقعیت و محبوبیت قبلی خود را تکرار کند.
اصطلاحات و واژههای رایج در تعزیه
تعزیه هم مانند هر نمایش دیگری دارای تعدادی بازیگر، کارگردان، طراح صحنه و... است که البته هر کدام عنوان خاصی دارند و اصطلاحاتی بین شبیهخوانان رایج است. به عنوان مثال به نویسندهی نسخه و متن نمایش تعزیه مقتلنویس میگویند، موافقخوان یا موالفخوان بازیگرانی هستند که در نقش ائمه و یارانشان بازی میکنند، بازیگرانی که نقش منفی و دشمنان را بازی میکنند مخالفخوان نامیده میشوند. رجزخوانی به حالتی گفته میشود که در آن اولیاء (خاندان پیامبر) و اشقیاء (مخالفان پیامبر) در مقابل هم از افتخارات و اصل و نسب خود حرف میزنند. اشتلمخوانی یا پهلوانخوانی هنگامی است که اشقیاء با بیان غلو شده صحبتهایشان را بیان میکنند در حالی که اولیاء در یک دستگاه موسیقی گفتوگو را به آواز بیان میکنند که به آن تحریرکردن میگویند. هر تعزیهی کامل را یک دستگاه یا مجلس میگویند.
روش اجرا
تعزیه معمولا با اجرا کردن پیشخوانی نمایش مجلس اصلی آغاز میشود. کسی که تعزیه را برپا میکند «بانی» و گردانندهی آن را «تعزیهگردان»، «ناظمالبکا» یا «معینالبکا» و بازیگران آن را «تعزیهخوان» یا «شبیهخوان» مینامند.
در این نمایش محدودیتی برای به کاربردن اسباب و لوازم مختلف وجود ندارد. مثلا در زمان ناصرالدین شاه هنگام اجرای تعزیه زمانی که صحبت از وجود یک شیر به میان میآمد، یک شیر واقعی را که در قفسی محبوس بود برای اجرای نمایش به محل تعزیه میآوردند.
شبیهخوانها برای جلوگیری از اشتباه در خواندن تعزیه، معمولا تکه کاغذی به نام «فرد» در دست دارند که در آنها مصراعهای آخر نقش طرف مقابل یا اولین مصراع از نقش خودشان نوشته شده تا بازیگران بتوانند به موقع نقش خود را دنبال کنند. بازیگران کمتجربه یا خردسال را معمولا تعزیهگردانها از کنار محدودهی نمایش راهنمایی میکنند.
در تعزیه نقش زنان را هم مردان بازی میکنند البته این بازیگران چهرهی خود را میپوشانند.
شبیهخوانها معمولا برای اجرای هر مجلس تعزیه دو دسته هستند. یکی اولیا خوان و دیگری اشقیا خوان. شبیهخوانهایی که نقش ائمه و اهل بیت ایشان را بازی میکنند معمولا لباس سبز و گاهی سفید به تن دارند و نقشهای خود را موزون و خطابهای سر میدهند. اما افرادی که در نقش اشقیا بازی میکنند معمولا لباسهای پرزرق و برق و قرمزرنگ به تن دارند و نقشهای خود را معمولا با آهنگی ناموزون و خشن و گاهی با حالت تمسخرآمیز ادا میکنند.
منابع تعزیهنامهها
صرف نظر از کتابهای تاریخ و مَقتَل، منظومههای حماسی ـ مذهبی دربارهی شهادت امام حسین ومصائب اهل بیت علیهمالسلام، از مهمترین منابع تعزیهنامهها است.
از میان برخی از
منظومههای مهم حماسی ـ مذهبی، خاوران نامه از ابن حسام قهستانی خوسفی که
سرودن آن در ۸۳۰ خاتمه یافته است، حملهی حیدری سرودهی میرزا محمد رفیع
خان باذل مشهدی (متوفی ۱۱۲۴) و سرودههای مذهبی محتشم کاشانی، وصال شیرازی و
شمس الدین محمد کاتبی را میتوان نام برد. ظاهرا مهمترین منبع
تعزیهنامهها کتاب منثور روضة الشهداء نوشتهی کمال واعظ کاشفی سبزواری
(متوفی ۹۱۰) است، زیرا مطالب برخی از تعزیهنامهها شباهتهای فراوانی با
مطالب این کتاب دارد.
ترتیب اجرای تعزیهنامهها
تعزیهخوانان معمولا به تناسب ایام، از جمله در دههی اول محرّم، برای هر روز موضوع و مجلس ویژهای داشتند. این برنامه کمابیش در مناطق مختلف مشابه یکدیگر بود. مثلا در روز اول، تعزیهی حرکت امام حسین علیهالسلام از مدینه و وداع با اهل بیت و در روزهای دیگر به ترتیب تعزیهی حضرت مسلم، دو طفلان مسلم، حرّ، حضرت قاسم، طفلان حضرت فاطمه، حضرت ابوالفضل، حضرت علی اصغر، عاشورا و در روز یازدهم هم تعزیهی اسرای کربلا برگزار میشد.
چون در تعزیه چهرهآرایی (گریم) انجام نمیشود، نقشها را با قیافه و گاه صدای تعزیهخوانان هماهنگ میکنند.
برای آنکه تعزیهخوان به نقشی که برعهده گرفته بیشتر شبیه شود، انتخاب نوع لباس و وسایل و ابزار مناسب اهمیت ویژهای دارد. نوع لباسها و سایر لوازم تعزیهخوانان در شهرها و روستاها و نیز در دورههای گوناگون متفاوت بوده است.
این تفاوتها معمولا به سبب امکانات تعزیهگردانان و تعزیهخوانان، میزان نذورات، سنّتها و عادات مردم و رقابتهای محلی بوده است.
آرایه (دکور) صحنه در تعزیه بسیار جزئی بود و وسایل صحنه معمولا جنبهی نمادین داشتند.
مثلاً تشتی پر از آب، نماد رود فرات و چند شاخه از یک درخت، نماد نخلستان بوده است.
تعزیه و فرهنگ مردم
با آن که تعزیهخوانی در اکثر نقاط ایران رواج داشت، نواحی شمالی کشور به سبب آن که مأمن سادات و شیعیان به ویژه در سدههای نخست هجری بوده است، از مراکز اصلی تعزیه به شمار میرفت.
به طور کلی تعزیهخوانی در قسمت مرکزی مازندران، کوهپایههای جنوبی البرز در استانهای سمنان و تهران و همچنین نواحی مرکزی ایران از رواج و اهمیت بیشتری برخوردار بوده است.
بعضی از خانوادهها به صورت موروثی کار تعزیهخوانی را دنبال میکردند و گاه کل یک گروه تعزیهخوان از اعضای یک خانواده بودند.
گاه بعضی خانوادهها را با عنوان تعزیهخوان میشناختند و در مواردی نیز مردم عنوان نقشی را که یک تعزیهخوان مدتها به اجرای آن میپرداخت به دنبال نام واقعیاش اضافه میکردند.