کمرنگ کردن مرز با دشمن زمینه ساز نفوذ است
نفوذ به عنوان ابزار روش و راهبردی است که از سوی دشمن دنبال می شود و هدف نهایی آن ضربه زدن به منافع ملی کشور در کنار تامین منافع دشمن است لذا به نظرم مهم ترین سد در برابر نفوذ دشمن عدم تغییر ذهنیت مردم نسبت به دشمنی دشمن است.
خبرگزاری میزان -
به نقل از دیدبان، برای بررسی کانال های مختلف نفوذ دشمن در شرایط کنونی و راهکارهای مقابله با آن با مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی به گفتگو نشسته ایم. فضائلی بزرگترین خطر نفوذ را تغییر ذهنیت جامعه ایران نسبت به غرب و در راس آن آمریکا می داند. مشروح گفتگوی ما با این کارشناس مسائل سیاسی پیش روی شماست.
تحلیل شما از مهمترین اهداف و راهبردهای نفوذ چیست و راه مقابله با آن را چه می دانید؟
برای آنکه درباره مسئله نفوذ بحث کنیم؛ بایستی ابتدا به چند مسئله توجه کنیم. اول اینکه ما زمانی که از نفوذ صحبت می کنیم؛ طبیعتاً آن را برای دشمن به کار می بریم. یعنی کاربرد لفظ نفوذ برای دوست بی معناست. توجه به این نقطه افتراق ظاهراً بدیهی بسیار مهم است. چرا؟ چون که نفوذ زمانی صورت می گیرد که ما دشمن را دوست تصور کنیم و احساس کنیم حضور و نفوذ او در سطح کشور بدیهی است و نمی تواند برای ما مشکلی در پی داشته باشد. درواقع؛ نفوذ به عنوان ابزار، روش و راهبردی است که از سوی دشمن دنبال می شود و هدف نهایی آن ضربه زدن به منافع ملی کشور در کنار تامین منافع دشمن است. لذا به نظرم مهم ترین سد در برابر نفوذ دشمن؛ عدم تغییر ذهنیت مردم نسبت به دشمنی دشمن است. اگر جامعه ما به سمتی رفت که دشمنان خونی و اثبات شده خود را دوست تصور کند؛ لاجرم زمینه نفوذ دشمن در سطح کشور فراهم شده، مقدمات ضربه وارد شدن به منافع ملی کشور در کوتاه و بلندمدت مهیا شده است. لذا دشمن تلاش می کند نگاه مردم به او، نگاه یک دشمن نباشد و او را دشمن تلقی نکنند. بیانات رهبر انقلاب در زمینه بزک کردن چهره استکبار(به خصوص آمریکا) در سالهای اخیر ناظر به همین واقعیت است. چون اگر افکار عمومی یک ملت؛ دشمن را دشمن ندارد، زمینه بزرگترین سلطه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بر آن ملت فراهم شده است.
می توانیم تغییر ذهنیت جامعه ایران در مقطع پسابرجام را مهمترین هدف دشمن در راستای پروژه نفوذ تلقی کنیم؟
طبیعتاً همین طور است. تمام تلاش دشمن این است که آن چهره کریه و شیطانی خود در نظر ملت ایران را تغییر دهد. البته آنها در این مسیر راهبردهای خود را در مقابل ملت ایران تغییر نمی دهند بلکه سعی می کنند با به وجود آوردن تغییرات تاکتیکی و مقطعی در سیاست های خود زمینه رسیدن به اهداف خود را فراهم کنند. اینکه هدف اصلی دشمن تغییر ذهنیت جامعه ایران است؛ حالا دیگر یک تحلیل نیست، بلکه یک خبر است. کدهای صریح و آشکار موجود در سخنان مقامات رسمی دولت آمریکا و همچنین تحلیل های راهبردی اندیشکده های آمریکایی نشان دهنده این است که یکی از مهمترین اهداف آنها تغییر نگاه مردم و مسئولین کشور نسبت به دولت آمریکا است. تعبیرات رهبر انقلاب مبنی بر تلاش دشمن برای ایجاد اختلال در نظام محاسباتی مسئولین کشور ناظر به همین معنا است. آنها انجام مذاکرات هسته ای را فتح بابی برای تغییر نگاه مردم و مسئولین کشور نسبت به شیطان بزرگ می دانند.
می توان گفت آمریکایی ها برجام را پیش زمینه ای برای نفوذ در سطح ایران در نظر گرفته اند؟
آمریکایی ها در صدد هستند تا برجام را به عنوان یک زیرساخت و بستر برای ایجاد رابطه با جمهوری اسلامی حفظ کنند و در مراحل بعدی سعی خواهند کرد تا مذاکرات هسته ای را به پرونده هایی چون حقوق بشر، تروریسم و مسائل منطقه گسترش دهند. با این حال همانطور که عرض کردم؛ هدف اصلی همان تغییر نگاه مردم و مسئولین کشور نسبت به آمریکا است. در این مسیر آنها بسیار مشتاق هستند تا باب مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا را به دیگر موضوعات کشانده، از بسته شدن آن جلوگیری کنند. چون نفس برقراری ارتباط را هم در تغییر ذهنیت مردم ایران نسبت به پیشینه تاریک خود موثر می دانند. هدف این است که تلقی مردم ایران از دشمن عوض شود یا حداقل آن نگاه سخت و بدبینانه نسبت به آمریکا کمی تلطیف شود. در واقع اگر این اتفاق بیفتد، آنها گام مهمی را برای رسیدن به اهداف خود در مسیر تسلیم و استحاله جمهوری اسلامی برداشته اند. چرا که دشمن می تواند بقیه مسیر خود را با سرعت بیشتری طی کند. چون اگر ما دشمن را دشمن ندانیم؛ اعمال و رفتار او در قبال کشور را طبیعی قلمداد می کنیم و خود به خود فضای را برای هرگونه فعالیت او مهیا خواهیم کرد. یعنی اگر آن حساسیت زدایی نسبت به دشمن اتفاق افتاد، طی کردن بقیه راه توسط او چندان دشوار نخواهد بود. لذا خاکریز اول در برابر نفوذ؛ افکار عمومی کشور است. جریانات سیاسی-رسانه ای که سعی در بزک کردن دشمن دارند؛ خواه ناخواه راه نفوذ دشمن در سطح کشور را هموار می کنند. همانطور که در ابتدا عرض کردم؛ کمرنگ کردن مرز موجود بین ما و دشمن به هر نحوی می تواند زمینه نفوذ دشمن در سطح کشور را بیشتر از پیش مهیا کند.
با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان؛ می توان این انتخابات را بستری برای نفوذ سیاسی در کشور به حساب آورد؟ راهکار مقابله با این نفوذ چیست؟
طبیعتاً با توجه به نقش مهم مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در ساختار نظام جمهوری اسلامی، هر دوی این انتخابات ها از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. از طرفی؛ برنامه ریزی دشمنان جمهوری اسلامی برای تأثیرگذاری بر روند برگزاری انتخابات های مختلف در سطح کشور مسئله پنهان و پوشیده ای نیست. البته نقش آنها محدود به دخالت در روند برگزاری انتخابات نمی شود؛ بلکه طبیعتاً آنها به دنبال رای آوری افرادی خواهند بود که از نظر فکری و سیاسی، بیشتر متمایل به آنها باشند. این را هم مقامات آمریکایی و غربی بارها در تریبون های مختلف اعلام کرده اند و یک تحلیل است نه یک خبر! لذا بستر انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان حتماً می تواند زمینه ای برای بهره گیری دشمن برای نفوذ سیاسی در سطح کشور باشد. چون که یکی از بسترهای نفوذ؛ ورود افراد متمایل یا هماهنگ با غرب به کانون های تصمیم ساز کشور است. همانطور که در ابتدای بحث عرض کردم؛ اینجا هم اگر کسانی به این مجالس راه پیدا کنند که دشمن را دشمن ندانند، طبیعی است که خواسته های و منویات دشمن در سطح کشور ما خیلی سریع تر اجرایی شده به پیش خواهد رفت. چون در این حالت دشمن به جای آنکه بخواهد با انجام سرمایه گذاری های سنگین و چندجانبه به اهدافش برسد؛ می تواند اهدافش را به راحتی به وسیله افراد نفوذی محقق کند. دشمنان ما سابقه طولانی در شکلدهی به این مدل از نفوذ را در کارنامه خود دارند. اغلب مجالس دوران قاجار و پهلوی به این صورت بوده اند. یعنی به اسم مجلس شورای ملی اهداف آمریکا و انگلیس را در سطح کشور اجرایی می کردند.
راهکار مقابله با این نفوذ را چه می دانید؟
طبیعتاً مقابله با این نوع از نفوذ؛ هوشیاری مردم و دستگاه های نظارتی مسئول در این زمینه را طلب می کند. مردم و دستگاه های نظارتی باید مراقب باشند تا امکان هر گونه سوء استفاده دشمن از این مسیر را سد کنند. دستگاه های نظارتی شامل شورای نگهبان و وزارت کشور هر دو باید برای حفظ انقلاب از گزند نفوذ دشمن با هوشیاری به وظایف قانونی خود در این زمینه عمل نمایند. بخش دیگر این مسئله اما به مردم بازمی گردد. اگرچه نقش نهادهای نظارتی در جای خود می تواند بسیار مهم و سرنوشت ساز باشد؛ ولی اگر مردم از آگاهی لازم برای مقابله با نفوذ دشمن از طریق انتخابات برخوردار باشند؛ راه نفوذ به کلی سد خواهد شد. یعنی اگر مردم شناخت کافی از افرادی که ممکن است نفوذی یا نفوذپذیر باشند را داشته باشند؛ هیچ گاه تمایلی به راه یابی آنان به مجلس نخواهند داشت. افراد نفوذی و نفوذپذیر دو مبحث جداگانه هستند. ولیکن نتیجه کار هر دو تقریباً به یک هدف منتهی خواهد شد. چون این افراد خواسته یا ناخواسته زمینه اجرایی شدن اهداف دشمن را فراهم می کنند.
فضای کنونی کشور از نظر نفوذ فرهنگی را چگونه ارزیابی می کنید؟ اگر بخواهید مقایسه ای بین عملکرد وزارت ارشاد دولت یازدهم و دولت اصلاحات داشته باشید، به کدام یک نمره بهتری خواهید داد؟
به هر حال؛ بحث نفوذ فرهنگی همانطور که رهبر انقلاب بارها بر آن تاکید کرده اند جدی است و اختصاصی هم به امروز ندارد. زیرا نقشه دشمن برای نفوذ فرهنگی در کشور ما بلندمدت و چندبعدی تعریف شده است. نفوذ فرهنگی خطرناک ترین نوع نفوذ است. در مورد اینکه فضای نفوذ فرهنگی در حال حاضر چقدر مهیا شده است؛ به نظرم در حال حاضر پس از دوران اصلاحات که اشاره کردید؛ مجدداً شرایطی فراهم شده که جریانات فرهنگی معارض انقلاب اسلامی مجدداً احساس امید کرده اند. وضعیت مدیریت فرهنگی ما در بدنه دستگاه اجرایی دولت قطعاً مطلوب نیست. توقع از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی بیشتر از اینها است. به خصوص در شرایط کنونی لازم است مدیران فرهنگی در برخورد با خط قرمزهای تعریف شده انقلاب در حوزه فرهنگ، جدی باشند. در مورد مقایسه زمان فعلی با مدیریت فرهنگی دوران اصلاحات اما به نظرم معدل عملکرد وزارت ارشاد فعلی قطعاً بالاتر از وزارت ارشاد دولت اصلاحات است. شخص وزیر و معاونان او افرادی هستند که دلبسته به مبانی انقلاب و ارزش های اسلامی هستند. مدیران وزارت ارشاد اصالتاً مدیران باورمندی به اسلام و انقلاب هستند و توقع از انها این است که نگذارند تا در زیرمجموعه های تحت مدیریت آنها حرکتی در جهت تضعیف یا تخریب ارزش های اسلامی و انقلابی صورت بگیرد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
تحلیل شما از مهمترین اهداف و راهبردهای نفوذ چیست و راه مقابله با آن را چه می دانید؟
برای آنکه درباره مسئله نفوذ بحث کنیم؛ بایستی ابتدا به چند مسئله توجه کنیم. اول اینکه ما زمانی که از نفوذ صحبت می کنیم؛ طبیعتاً آن را برای دشمن به کار می بریم. یعنی کاربرد لفظ نفوذ برای دوست بی معناست. توجه به این نقطه افتراق ظاهراً بدیهی بسیار مهم است. چرا؟ چون که نفوذ زمانی صورت می گیرد که ما دشمن را دوست تصور کنیم و احساس کنیم حضور و نفوذ او در سطح کشور بدیهی است و نمی تواند برای ما مشکلی در پی داشته باشد. درواقع؛ نفوذ به عنوان ابزار، روش و راهبردی است که از سوی دشمن دنبال می شود و هدف نهایی آن ضربه زدن به منافع ملی کشور در کنار تامین منافع دشمن است. لذا به نظرم مهم ترین سد در برابر نفوذ دشمن؛ عدم تغییر ذهنیت مردم نسبت به دشمنی دشمن است. اگر جامعه ما به سمتی رفت که دشمنان خونی و اثبات شده خود را دوست تصور کند؛ لاجرم زمینه نفوذ دشمن در سطح کشور فراهم شده، مقدمات ضربه وارد شدن به منافع ملی کشور در کوتاه و بلندمدت مهیا شده است. لذا دشمن تلاش می کند نگاه مردم به او، نگاه یک دشمن نباشد و او را دشمن تلقی نکنند. بیانات رهبر انقلاب در زمینه بزک کردن چهره استکبار(به خصوص آمریکا) در سالهای اخیر ناظر به همین واقعیت است. چون اگر افکار عمومی یک ملت؛ دشمن را دشمن ندارد، زمینه بزرگترین سلطه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بر آن ملت فراهم شده است.
می توانیم تغییر ذهنیت جامعه ایران در مقطع پسابرجام را مهمترین هدف دشمن در راستای پروژه نفوذ تلقی کنیم؟
طبیعتاً همین طور است. تمام تلاش دشمن این است که آن چهره کریه و شیطانی خود در نظر ملت ایران را تغییر دهد. البته آنها در این مسیر راهبردهای خود را در مقابل ملت ایران تغییر نمی دهند بلکه سعی می کنند با به وجود آوردن تغییرات تاکتیکی و مقطعی در سیاست های خود زمینه رسیدن به اهداف خود را فراهم کنند. اینکه هدف اصلی دشمن تغییر ذهنیت جامعه ایران است؛ حالا دیگر یک تحلیل نیست، بلکه یک خبر است. کدهای صریح و آشکار موجود در سخنان مقامات رسمی دولت آمریکا و همچنین تحلیل های راهبردی اندیشکده های آمریکایی نشان دهنده این است که یکی از مهمترین اهداف آنها تغییر نگاه مردم و مسئولین کشور نسبت به دولت آمریکا است. تعبیرات رهبر انقلاب مبنی بر تلاش دشمن برای ایجاد اختلال در نظام محاسباتی مسئولین کشور ناظر به همین معنا است. آنها انجام مذاکرات هسته ای را فتح بابی برای تغییر نگاه مردم و مسئولین کشور نسبت به شیطان بزرگ می دانند.
می توان گفت آمریکایی ها برجام را پیش زمینه ای برای نفوذ در سطح ایران در نظر گرفته اند؟
آمریکایی ها در صدد هستند تا برجام را به عنوان یک زیرساخت و بستر برای ایجاد رابطه با جمهوری اسلامی حفظ کنند و در مراحل بعدی سعی خواهند کرد تا مذاکرات هسته ای را به پرونده هایی چون حقوق بشر، تروریسم و مسائل منطقه گسترش دهند. با این حال همانطور که عرض کردم؛ هدف اصلی همان تغییر نگاه مردم و مسئولین کشور نسبت به آمریکا است. در این مسیر آنها بسیار مشتاق هستند تا باب مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا را به دیگر موضوعات کشانده، از بسته شدن آن جلوگیری کنند. چون نفس برقراری ارتباط را هم در تغییر ذهنیت مردم ایران نسبت به پیشینه تاریک خود موثر می دانند. هدف این است که تلقی مردم ایران از دشمن عوض شود یا حداقل آن نگاه سخت و بدبینانه نسبت به آمریکا کمی تلطیف شود. در واقع اگر این اتفاق بیفتد، آنها گام مهمی را برای رسیدن به اهداف خود در مسیر تسلیم و استحاله جمهوری اسلامی برداشته اند. چرا که دشمن می تواند بقیه مسیر خود را با سرعت بیشتری طی کند. چون اگر ما دشمن را دشمن ندانیم؛ اعمال و رفتار او در قبال کشور را طبیعی قلمداد می کنیم و خود به خود فضای را برای هرگونه فعالیت او مهیا خواهیم کرد. یعنی اگر آن حساسیت زدایی نسبت به دشمن اتفاق افتاد، طی کردن بقیه راه توسط او چندان دشوار نخواهد بود. لذا خاکریز اول در برابر نفوذ؛ افکار عمومی کشور است. جریانات سیاسی-رسانه ای که سعی در بزک کردن دشمن دارند؛ خواه ناخواه راه نفوذ دشمن در سطح کشور را هموار می کنند. همانطور که در ابتدا عرض کردم؛ کمرنگ کردن مرز موجود بین ما و دشمن به هر نحوی می تواند زمینه نفوذ دشمن در سطح کشور را بیشتر از پیش مهیا کند.
با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان؛ می توان این انتخابات را بستری برای نفوذ سیاسی در کشور به حساب آورد؟ راهکار مقابله با این نفوذ چیست؟
طبیعتاً با توجه به نقش مهم مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در ساختار نظام جمهوری اسلامی، هر دوی این انتخابات ها از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. از طرفی؛ برنامه ریزی دشمنان جمهوری اسلامی برای تأثیرگذاری بر روند برگزاری انتخابات های مختلف در سطح کشور مسئله پنهان و پوشیده ای نیست. البته نقش آنها محدود به دخالت در روند برگزاری انتخابات نمی شود؛ بلکه طبیعتاً آنها به دنبال رای آوری افرادی خواهند بود که از نظر فکری و سیاسی، بیشتر متمایل به آنها باشند. این را هم مقامات آمریکایی و غربی بارها در تریبون های مختلف اعلام کرده اند و یک تحلیل است نه یک خبر! لذا بستر انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان حتماً می تواند زمینه ای برای بهره گیری دشمن برای نفوذ سیاسی در سطح کشور باشد. چون که یکی از بسترهای نفوذ؛ ورود افراد متمایل یا هماهنگ با غرب به کانون های تصمیم ساز کشور است. همانطور که در ابتدای بحث عرض کردم؛ اینجا هم اگر کسانی به این مجالس راه پیدا کنند که دشمن را دشمن ندانند، طبیعی است که خواسته های و منویات دشمن در سطح کشور ما خیلی سریع تر اجرایی شده به پیش خواهد رفت. چون در این حالت دشمن به جای آنکه بخواهد با انجام سرمایه گذاری های سنگین و چندجانبه به اهدافش برسد؛ می تواند اهدافش را به راحتی به وسیله افراد نفوذی محقق کند. دشمنان ما سابقه طولانی در شکلدهی به این مدل از نفوذ را در کارنامه خود دارند. اغلب مجالس دوران قاجار و پهلوی به این صورت بوده اند. یعنی به اسم مجلس شورای ملی اهداف آمریکا و انگلیس را در سطح کشور اجرایی می کردند.
راهکار مقابله با این نفوذ را چه می دانید؟
طبیعتاً مقابله با این نوع از نفوذ؛ هوشیاری مردم و دستگاه های نظارتی مسئول در این زمینه را طلب می کند. مردم و دستگاه های نظارتی باید مراقب باشند تا امکان هر گونه سوء استفاده دشمن از این مسیر را سد کنند. دستگاه های نظارتی شامل شورای نگهبان و وزارت کشور هر دو باید برای حفظ انقلاب از گزند نفوذ دشمن با هوشیاری به وظایف قانونی خود در این زمینه عمل نمایند. بخش دیگر این مسئله اما به مردم بازمی گردد. اگرچه نقش نهادهای نظارتی در جای خود می تواند بسیار مهم و سرنوشت ساز باشد؛ ولی اگر مردم از آگاهی لازم برای مقابله با نفوذ دشمن از طریق انتخابات برخوردار باشند؛ راه نفوذ به کلی سد خواهد شد. یعنی اگر مردم شناخت کافی از افرادی که ممکن است نفوذی یا نفوذپذیر باشند را داشته باشند؛ هیچ گاه تمایلی به راه یابی آنان به مجلس نخواهند داشت. افراد نفوذی و نفوذپذیر دو مبحث جداگانه هستند. ولیکن نتیجه کار هر دو تقریباً به یک هدف منتهی خواهد شد. چون این افراد خواسته یا ناخواسته زمینه اجرایی شدن اهداف دشمن را فراهم می کنند.
فضای کنونی کشور از نظر نفوذ فرهنگی را چگونه ارزیابی می کنید؟ اگر بخواهید مقایسه ای بین عملکرد وزارت ارشاد دولت یازدهم و دولت اصلاحات داشته باشید، به کدام یک نمره بهتری خواهید داد؟
به هر حال؛ بحث نفوذ فرهنگی همانطور که رهبر انقلاب بارها بر آن تاکید کرده اند جدی است و اختصاصی هم به امروز ندارد. زیرا نقشه دشمن برای نفوذ فرهنگی در کشور ما بلندمدت و چندبعدی تعریف شده است. نفوذ فرهنگی خطرناک ترین نوع نفوذ است. در مورد اینکه فضای نفوذ فرهنگی در حال حاضر چقدر مهیا شده است؛ به نظرم در حال حاضر پس از دوران اصلاحات که اشاره کردید؛ مجدداً شرایطی فراهم شده که جریانات فرهنگی معارض انقلاب اسلامی مجدداً احساس امید کرده اند. وضعیت مدیریت فرهنگی ما در بدنه دستگاه اجرایی دولت قطعاً مطلوب نیست. توقع از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی بیشتر از اینها است. به خصوص در شرایط کنونی لازم است مدیران فرهنگی در برخورد با خط قرمزهای تعریف شده انقلاب در حوزه فرهنگ، جدی باشند. در مورد مقایسه زمان فعلی با مدیریت فرهنگی دوران اصلاحات اما به نظرم معدل عملکرد وزارت ارشاد فعلی قطعاً بالاتر از وزارت ارشاد دولت اصلاحات است. شخص وزیر و معاونان او افرادی هستند که دلبسته به مبانی انقلاب و ارزش های اسلامی هستند. مدیران وزارت ارشاد اصالتاً مدیران باورمندی به اسلام و انقلاب هستند و توقع از انها این است که نگذارند تا در زیرمجموعه های تحت مدیریت آنها حرکتی در جهت تضعیف یا تخریب ارزش های اسلامی و انقلابی صورت بگیرد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *