معمای جنون ون گوگ+تصاویر
به گزارش به نقل از بی بی سی، ونسان ون گوگ در یک روز تابستانی سال ۱۸۹۰ در دشتی در حوالی شهر پاریس با شلیک گلوله ای قصد داشت به زندگی خود پایان دهد. تابلوی نقاشی که آن روزها مشغول کشیدن آن بود نکاتی را در مورد وضعیت روانی او برملا می کند.
روز ۲۷ ژوئیه ۱۸۹۰ ونسان ون گوگ در گندمزاری نزدیک روستای "اور سور واز" واقع در چند کیلومتری شمال پاریس به سینه خود گلوله ای شلیک کرد. هجده ماه قبل از این حادثه، از شبی در دسامبر ۱۸۸۸ که گوش چپ خود را با تیغ سلمانی برید، ون گوگ از بیماری روانی رنج می برد.
پس از این خودآزاری بی رحمانه دچار حملات عصبی دوره ای می شد که روزها و گاه هفته ها او را کاملا سردرگم و ناتوان می کرد. در فاصله این حملات او دوره های آرامی را طی می کرد و می توانست به نقاشی ادامه دهد. در واقع دوران اقامت در روستای سن رمی دو پروانس که از سال ۱۸۹۰ و پس از ترک آسایشگاه روانی شروع شد، پربارترین دوره درزندگی هنری اوست. او طی ۷۰ روز ۷۵ تابلوی نقاشی و یبش از ۱۰۰ طراحی و اتود را تمام کرد.
موزه ون گوگ در شهر آمستردام در نمایشگاه جدیدی با عنوان "بر لبه جنون" شرح دقیق و متوازنی از یک سال و نیم پایانی زندگی هنرمند ارائه می دهد. هر چند در خصوص بیماری ون گوگ تشخیص دقیقی ارائه نمی دهد ولی سلاح کمری کهنه و زنگ زده ای را که حوالی سال ۱۹۶۰ در مزرعه محل تیراندازی کشف شد به نمایش گذاشته است.
آزمایشها نشان می دهند که با این سلاح شلیک شده و بین ۵۰ تا ۸۰ سال زیر خاک مدفون بوده است. به عبارتی دیگر به احتمال زیاد همان سلاح ای است که ون گوگ از آن استفاده کرده است.
در مورد بیماری او تاکنون فرضیه های متعددی مطرح شده از ابتلای او به بیماری صرع و اسکیزوفرنی و نوشیدن بیش از حد الکل گرفته تا ابتلا به جنون و یا اختلال شخصیت.
در این نمایشگاه نامه ای که اخیرا کشف شده و پوشش رسانه ای گسترده ای داشت به نمایش گذاشته شده است. نامه ای است به قلم پزشک معالج ون گوگ در آرلس که با ترسیم نموداری دقیقا نشان می دهد نقاش چه قسمتی از گوش خود را بریده بود. زندگینامه نویسان در مورد اینکه او کل گوش چپ و یا فقط لاله آن را بریده بود سالها بحث کرده اند. این نامه که توسط برنادت مورفی پژوهشگر مستقل و نویسنده کتابی با عنوان "داستان حقیقی گوش ون گوگ" کشف شده بدون هیچ تردیدی ثابت می کند که نقاش تمامی گوش چپ خود را بریده بود.
این نامه یکی از جدیدترین و جالبترین بخش های نمایشگاه موزه ون گوگ است. ولی اخیرا که به دیدن این نمایشگاه رفتم چیز دیگری توجه مرا جلب کرد. یکی از نقاشی های نیمه تمام ون گوگ به طول و عرض تقریبا یک متر و با عنوان "ریشه های درخت" محصول ۱۸۹۰. ون گوگ صبح روز ۲۷ ژوئیه چند ساعت قبل از اقدام به خودکشی روی این تابلو کار می کرد. این آخرین نقاشی اوست.
بدون شک این نقاشی مضطرب به نظر می رسد. گو اینکه مملو از تلاطم های روحی است. مارتین بیلی می گوید: "یکی از آن نقاشی هایی است که شکنجه های روحی را که ون گوگ گاهی اوقات دچار آن می شد می توان در آن دید."علاوه بر این، موضوع تابلو نیز مهم به نظر می آید. سالها قبل از کشیدن این تابلو ون گوگ در مورد ریشه های درختان تحقیق کرده بود و در نامه ای خطاب به برادرش نوشته بود کشف آنچه ریشه ها بیان می کنند به دلمشغولی مهم زندگی او بدل شده است. مدت کوتاهی قبل از مرگش در نامه دیگری به تئو نوشت که زندگی اش "در عمق ریشه مورد حمله قرار گرفته است." آیا ون گوگ نقاشی "ریشه های درخت" را به عنوان وداع کشید؟
و نهایتا، نینکه باکر مصمم است به رواج این نظریه پایان دهد که گویا دلیل عظمت ون گوگ به عنوان یک نقاش بیماری روحی او بوده است. "همه این ریشه های پیچ در پیچ و آزرده تابلوی "ریشه های درخت" را به یک نقاشی عاطفی و پریشان بدل کرده اند. ولی این نقاشی محصول یک ذهن مجنون نیست. او خیلی خوب می دانست چه می کند. تا آخرین لحظه زندگی ون گوگ با وجود رنج بردن از بیماری و نه به خاطر اینکه بیمار بود به نقاشی ادامه داد. به خاطر سپردن این نکته بسیار مهم است."