نگاهی به بینش سیاسی امام علی (ع)/ حکومت و عدالت در کلام امیرالمومنین علی (ع)
مقوله حکومت و عدالت بارها در کلام نورانی امیرالمومنین علی(ع) تجلی یافته است؛ حضرت در یکی از نامههای خویش مرقوم فرمودند:«کسانی که در حکومت من به سر میبرند و سپس به امویان پیوستند،عدل را دیدند و شنیدند و در جان خود قرار دادند ولی آن را نپذیرفتند».
گروه سیاسی : در منش امیرالمومنین علی (ع) سیاست به معنای تدبیر و تمشیت امور بندگان خدا و موضع گیری درست و صحیح در بحرانهاست.
اینکه عدهای، علی بن ابیطالب را فردی غیرسیاسی می نامند، از آن جهت است که رویکردشان به ساحت سیاست، همان رویکرد ماکیاولیستها است که مقوله سیاست را آن روی سکهی نیرنگ و خدعه و فریب میانگارند.
امیرالمومنین در همین رابطه طی خطبهای می فرمایند:«همانا ما در روزگاری به سر میبریم که بیشتر مردم، بیوفایی (خیانت، حیله گری) را زیرکی میدانند و نادانان آنها را اهل تدبیر میخوانند؛ خداشان کیفر دهد، چرا چنین می پندارند؟»
مولا در ادامه همان خطبه، می فرمایند: «مردان خدا نیز راه مکر را می دانند، لیکن دین خود را زیر پا نمی گذارند... گاه بود که مرد آزموده و دانا از چاره کار آگاه است، اما فرمان خدا، وی را مانع راه است و با این که قدرت بر انجام آن دارد آن را به روشنی رها می سازد ولی آن کس که از گناه و مخالفت فرمان خداوند پروا ندارد از همین فرصت استفاده می کند . . .» .
امیرالمومنین علی (ع) اصول اخلاقی را در زندگی فردی و سیاسی خود کاملاً رعایت می کرد. جوهر اندیشه های اخلاقی امام علی(ع) تفکیک مطلق حق و باطل و اطاعت کامل از حق است.
از نظر حضرت علی (ع) تشخیص حق اهمیت حیاتی دارد؛ ولی پیروی از حق، مهم تر است. به همین دلیل در اندیشه امام علی(ع) نسبی گرایی راه ندارد و تمام مبارزات مولا برای نشان دادن تفاوت حق و باطل بود. ایشان نزاع اصلی انسانها را نزاع حق و باطل می داند و با بینشی مذهبی و الهی بزرگ ترین عامل اختلاف افراد بشر را پیروی عدهای از حق و عده ای دیگر از باطل می داند.
امام علی (ع) معتقد است: «اگر زمانی حق و باطل با هم آمیزند، تنها کسانی که مورد لطف خدا قرار دارند، نجات می یابند. پس اگر باطل از امتزاج و آمیختگی با حق جدا باشد مردم حقجو منحرف نمیشوند و اگر حق از پوشش باطل جدا شود و آزاد گردد، زبان بدخواهان از آن قطع می گردد؛ لکن قسمتی از حق و قسمتی از باطل گرفته و مخلوط می شوند؛ در این جاست که شیطان بر اولیای خود مسلط می شود و فریب شان می دهد، ولی نجات می یابند آنانی که مورد لطف الهی هستند و از جانب خدا نیکی به آنها شده است.»
در نظام اخلاقی حضرت علی (ع) غایت نهایی «آخرت» است. هدف تمام اندیشه ها و افعال امام(ع) کسب سعادت اخروی و نزدیکی به خداست. او در این زمینه ذرهای کوتاه نمیآید و غایت اخروی افعال خود را هیچ گاه از نظر دور نمی دارد. در عرصه سیاسی نیز، اخلاق و سیاست امام علی (ع) اخلاق و سیاستی آخرت گراست و به همین دلیل در گستره اخلاق، امیرالمومنین هیچ گونه مصالحهای را نمیپذیرند.
البته مقصود امام کم ارزش جلوه دادن دنیا نیست؛ بلکه هدف ایشان تنظیم رابطه خویش با دنیا است. در این رابطه، «آخرت» غایت است و «دنیا» وسیله، و این وسیله تا زمانی که در خدمت غایت نهایی باشد، بسیار ارزشمند است، به گونه ای که حضرت آن را دار صدق می خواند.
قرآن کریم یکی از اهداف بعثت انبیا(ع) را اقامه قسط در جامعه انسانی معرفی میکند؛ برپایی قسط و عدالت در اندیشه سیاسی امیرالمومنین علی (ع) که قرآن ناطق است، جلوه ای ویژه دارد؛ نام علی (ع) قرین عدالت است؛ مولا تجسم عدل و مساوات و حق و انصاف است.
مقوله حکومت و عدالت بارها در کلام نورانی امیرالمومنین علی(ع) تجلی یافته است؛ حضرت در یکی از نامههای خویش مرقوم فرمودند:«کسانی که در حکومت من به سر میبرند و سپس به امویان پیوستند،عدل را دیدند و شنیدند و در جان خود قرار دادند ولی آن را نپذیرفتند». از این بیان فهمیده میشود که امام علی(ع)در دوران حکومت خویش به گونهای رفتار کردهاند که مردم بتوانند عدل را بفهمند؛یعنی یک حکومت دادگر میتواند با نشان دادن مصداقهای عدالت به مردم،آن را به ایشان بشناساند.
اینکه عدهای، علی بن ابیطالب را فردی غیرسیاسی می نامند، از آن جهت است که رویکردشان به ساحت سیاست، همان رویکرد ماکیاولیستها است که مقوله سیاست را آن روی سکهی نیرنگ و خدعه و فریب میانگارند.
امیرالمومنین در همین رابطه طی خطبهای می فرمایند:«همانا ما در روزگاری به سر میبریم که بیشتر مردم، بیوفایی (خیانت، حیله گری) را زیرکی میدانند و نادانان آنها را اهل تدبیر میخوانند؛ خداشان کیفر دهد، چرا چنین می پندارند؟»
مولا در ادامه همان خطبه، می فرمایند: «مردان خدا نیز راه مکر را می دانند، لیکن دین خود را زیر پا نمی گذارند... گاه بود که مرد آزموده و دانا از چاره کار آگاه است، اما فرمان خدا، وی را مانع راه است و با این که قدرت بر انجام آن دارد آن را به روشنی رها می سازد ولی آن کس که از گناه و مخالفت فرمان خداوند پروا ندارد از همین فرصت استفاده می کند . . .» .
امیرالمومنین علی (ع) اصول اخلاقی را در زندگی فردی و سیاسی خود کاملاً رعایت می کرد. جوهر اندیشه های اخلاقی امام علی(ع) تفکیک مطلق حق و باطل و اطاعت کامل از حق است.
از نظر حضرت علی (ع) تشخیص حق اهمیت حیاتی دارد؛ ولی پیروی از حق، مهم تر است. به همین دلیل در اندیشه امام علی(ع) نسبی گرایی راه ندارد و تمام مبارزات مولا برای نشان دادن تفاوت حق و باطل بود. ایشان نزاع اصلی انسانها را نزاع حق و باطل می داند و با بینشی مذهبی و الهی بزرگ ترین عامل اختلاف افراد بشر را پیروی عدهای از حق و عده ای دیگر از باطل می داند.
امام علی (ع) معتقد است: «اگر زمانی حق و باطل با هم آمیزند، تنها کسانی که مورد لطف خدا قرار دارند، نجات می یابند. پس اگر باطل از امتزاج و آمیختگی با حق جدا باشد مردم حقجو منحرف نمیشوند و اگر حق از پوشش باطل جدا شود و آزاد گردد، زبان بدخواهان از آن قطع می گردد؛ لکن قسمتی از حق و قسمتی از باطل گرفته و مخلوط می شوند؛ در این جاست که شیطان بر اولیای خود مسلط می شود و فریب شان می دهد، ولی نجات می یابند آنانی که مورد لطف الهی هستند و از جانب خدا نیکی به آنها شده است.»
در نظام اخلاقی حضرت علی (ع) غایت نهایی «آخرت» است. هدف تمام اندیشه ها و افعال امام(ع) کسب سعادت اخروی و نزدیکی به خداست. او در این زمینه ذرهای کوتاه نمیآید و غایت اخروی افعال خود را هیچ گاه از نظر دور نمی دارد. در عرصه سیاسی نیز، اخلاق و سیاست امام علی (ع) اخلاق و سیاستی آخرت گراست و به همین دلیل در گستره اخلاق، امیرالمومنین هیچ گونه مصالحهای را نمیپذیرند.
البته مقصود امام کم ارزش جلوه دادن دنیا نیست؛ بلکه هدف ایشان تنظیم رابطه خویش با دنیا است. در این رابطه، «آخرت» غایت است و «دنیا» وسیله، و این وسیله تا زمانی که در خدمت غایت نهایی باشد، بسیار ارزشمند است، به گونه ای که حضرت آن را دار صدق می خواند.
قرآن کریم یکی از اهداف بعثت انبیا(ع) را اقامه قسط در جامعه انسانی معرفی میکند؛ برپایی قسط و عدالت در اندیشه سیاسی امیرالمومنین علی (ع) که قرآن ناطق است، جلوه ای ویژه دارد؛ نام علی (ع) قرین عدالت است؛ مولا تجسم عدل و مساوات و حق و انصاف است.
مقوله حکومت و عدالت بارها در کلام نورانی امیرالمومنین علی(ع) تجلی یافته است؛ حضرت در یکی از نامههای خویش مرقوم فرمودند:«کسانی که در حکومت من به سر میبرند و سپس به امویان پیوستند،عدل را دیدند و شنیدند و در جان خود قرار دادند ولی آن را نپذیرفتند». از این بیان فهمیده میشود که امام علی(ع)در دوران حکومت خویش به گونهای رفتار کردهاند که مردم بتوانند عدل را بفهمند؛یعنی یک حکومت دادگر میتواند با نشان دادن مصداقهای عدالت به مردم،آن را به ایشان بشناساند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *