17 شهریور 57 در تهران چه گذشت؟/کشتار مردم ایران با گلولههای صهیونیستی
دستگاههای نظامی و امنیتی رژیم پهلوی پس از مشاهده اجتماع میلیونی مردم در روزهای 13 و 16 شهریور، برای روز 17 شهریور حکومت نظامی اعلام کردند و اجتماع بیش از دو نفر را ممنوع دانستند؛ شاه ظالم نیز پس از مشورت با سفرای انگلیس و آمریکا، این تصمیم را پذیرفت.
خبرگزاری میزان -
گروه سیاسی : قیام 17 شهریور 1357 به عنوان عامل تسریعکننده در روند شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی محسوب میشود؛ در این روز مردمان غیور ایران اسلامی همچون سیلی خروشان به خیابانها آمدند تا طومار رژیم ننگین و وابسته و فاسد پهلوی را در هم بپیچند.
17 شهریور ماه یادآور ایثار و از جان گذشتگی شهدایی است که با نثار خون خود، طاغوتیان را رسوا کردند و پیشقراول طلیعه فجر نام گرفتند.
در چهارم شهریور 1357پس از حادثه سینما رکس آبادان که به کشته شدن بیش از هفتصد نفر انجامید، "جمشید آموزگار" از سمت نخست وزیری استعفا داد و "شریف امامی" با دستور کاخ سفید مأمور تشکیل کابینه در ایران شد؛ آمریکاییها به منظور کاهش خشم و نفرت عمومی مردم ایران از رژیم دست نشانده پهلوی به شریف امامی ماموریت دادند که در ظاهر با فساد لجام گسیخته پهلویها مقابله کند؛ حضرت امام خمینی(ره) با هوشیاری منحصر به فردشان، از حیله و مکر آمریکاییها و رژیم پهلوی آگاه شدند و در ششم شهریور برابر با بیست و سوم رمضان، با ارسال پیامی به ملّت مسلمان ایران، فرمودند:«در این موقع تاریخ ایران، شاه به وسیله کارشناسان خود دست به توطئه خطرناکی زده است و در این پانزده سال و به خصوص ماه های اخیر که دژخیمان شاه با قتل عام های شهرستان ها، روی تاریخ را سیاه کرده اند، اکنون دست به نیزنگ شیطانی زده است».
مردم ایران در لبیک به پیام حضرت امام، تظاهرات خود که به صورت متوالی پس ازشهادت حاج آقا مصطفی خمینی، در شهرهای مختلف کشور آغاز شده بود را ادامه دادند و در این راستا در جریان تظاهرات گسترده مردم شهرهای قم و تهران، عده ای زیادی توسط مزدوران رژیم پهلوی به شهادت رسیدند.
سیزدهم شهریور 1357 مصادف با عید سعید فطر بود؛ در این روز در شهرهای مختلف کشور تظاهرات میلیونی علیه رژیم شاه برگزار شده بود؛ در تهران نیز با تلاش دکتر مفتح، اجتماع عظیم یک میلیونی برای نماز عید فطر در تپه های قیطریه تشکیل یافت. پس از اتمام نماز، شهید باهنر سخنرانی افشاگرانهای درباره اوضاع کشور ایراد کرد. در ساعت نه صبح، راهپیمایی طولانی نمازگزاران همراه با تصاویر بزرگی از حضرت امام در پیشاپیش جمعیت آغاز شد. در آن روز از طرف جامعه روحانیت، روز پنج شنبه، شانزده شهریور به مناسبت شهدای چند روز پیش خیابان ژاله، تعطیل اعلام شد. تظاهرات عید فطر زمینهای برای اجتماع شانزده شهریور و آن روز نیز مقدمه ای برای حرکت عظیم و ایثارگرانه صبح روز جمعه، هفده شهریور در میدان ژاله گردید.
شهید فضل الله محلاتی پیرامون موفقیت و تاثیر اجتماع میلیونی عید فطر سال 1357، میگوید:«بعد از راهپیمایی عید فطر به این نتیجه رسیدیم که این کار باید با نظم و ترتیبی ادامه یابد، جلسهای گرفتیم و از صبح تا غروب دور هم بودیم و تصمیم گرفتیم که روز پنجشنبه ۱۶ شهریور راهپیمایی کنیم. آیتالله بهشتی نیز در جامعه روحانیت استدلال کرد که بعد از راهپیمایی عید فطر حالا که مردم آمدند نباید در این حرکت مردمی فترت ایجاد شود، لذا از مردم برای راهپیمایی دعوت شد.»
شریفامامی كه تصور میکرد با تغییر تاریخ شاهنشاهی به هجری شمسی و بستن چند قمارخانه، مسیر نهضت اسلامی مردم ایران را منحرف خواهد كرد، بلافاصله بعد از راهپیمایی عید فطر متوجه شد كه سخت در اشتباه است؛ به همین جهت با سرعت عكسالعمل نشان داد و اطلاعیه شدیداللحنی را صادر کرد.
دولت شریف امامی برای روز 16 شهریور اطلاعیه ممنوعیت تظاهرات صادر کرد؛ اما مردم انقلابی ایران اسلامی بیتوجه به عتابهای نخست وزیر مزور و فرماندهان نظامی قلدرماب، در 16 شهریور به خیابانها آمدند؛ در این روز، مزدوران رژیم پهلوی در چند نقطه تهران با مردم درگیر شدند، اما جمعیت آن قدر زیاد بود كه شریف امامی هم متوجه شد با عدهای مزدور نمیتواند تظاهرات را سرکوب کند.
در شب جمعه 17 شهریور، شریف امامی با فرماندهان نظامی جلسه برگزار کرد؛ دراین جلسه که ازهاری رئیس ستاد ارتش، ناصر مقدم رییس ساواک، احمدعلی محققی فرمانده ژاندارمری،صمدیانپور رئیس كل شهربانی،برومند جزی رئیس اداره دوم ارتش، سپهبد خواجهنوری رئیس اداره سوم ارتش و ارتشبد قرهباغی وزیر كشور، حضور داشتند تصمیم به برقرای حکومت نظامی در روز 17 شهریور گرفته شد.
دستگاههای نظامی و امنیتی رژیم پهلوی پس از مشاهده اجتماع میلیونی مردم در روزهای 13 و 16 شهریور، برای روز 17 شهریور حکومت نظامی اعلام کردند و اجتماع بیش از دو نفر را ممنوع دانستند و محمدرضا پهلوی نیز پس از مشورت با سفرای انگلیس و آمریکا، این تصمیم را پذیرفت.
همچنین برای سرکوب بیشتر تظاهرکنندگان، برای تهران فرماندار نظامی تعیین شد و اویسی فرمانده نیروی زمینی به این سمت منصوب شد.
در این میان یکی از روحانیون فعال در مبارزه علیه رژیم ستمشاهی، با نام " شیخ یحیی نوری" برای روز 17 شهریور فراخوان تظاهرات داد و مبدا حرکت اعتراض آمیز را میدان ژاله اعلام کرد.
اویسی فرماندار نظامی تهران به سپهبد بدرهای فرمانده گارد جاویدان دستور داد تا واحدهایی از گارد را به فرمانداری نظامی منتقل كند. بدرهای فرمان اعزام واحدهایی را به سرلشكر امینی افشار فرمانده لشكر 1 گارد جاویدان صادر كرد و یگانهایی از لشكر در میدان و خیابان ژاله (شهدا) مستقر شدند. اویسی با صدور اولین اطلاعیه فرمانداری نظامی اعلام كرد:"از ساعت 6 صبح روز 17 شهریور ماه مقررات حكومت نظامی را به مدت شش ماه به اجرا میگذارد". مردم صبح زود بیخبر از حكومت نظامی در دستههای بزرگی از خیابانها مختلف به طرف میدان ژاله حركت كردند. در نزدیکی میدان كامیونهای مملو از نظامیان ایستاده بودند، ولی مردم بیاعتنا به راه خود ادامه میدادند.
در روز جمعه هفدهم شهریور 1357، نیروهای دولتی اعم از شهربانی، نیروهای ارتش، سربازان و هم چنین نیروهای گارد ویژه حضور داشتند. تعدادی تانک نیز از طرف خیابان پیروزی به طرف خیابان هایی که به میدان ژاله ختم می شد، قرار گرفته بودند. در هر خیابان، سربازان یک خط مسلح تشکیل داده و تیرباری در مقابل هر خیابان قرار داده بودند. بالگردها در بالای سر جمعیت به صدا درآمده و تعدادی سرباز نیز در میدان، به صورت زیگزاگ آرایش شده بودند، به طوری که اگر تیربارها که اندکی عقب تر از آنان قرار داشت، تیراندازی کرد، به سربازان برخورد نکند.
ساعت 15/9 صبح روز جمعه هفدهم شهریور 1357، به یک باره از یک قسمت میدان ژاله که جمعیت بسیاری در آن جمع شده بود، صدای رگبار مسلسل ها شنیده شد. از بلندگوها فرمان آتش دادند و بالگردها نیز از آسمان مردم را زیر آتش گرفتند. جمعیت که فریادِ «اللّه اکبر» و «مرگ بر شاه» سر می داد، در یک لحظه به خون خود غلطید. صحنه فجیع و مصیبت بار و در واقع یک کشتار دسته جمعی به وجود آمده بود. خیابانی که دقایقی پیش از انبوه جمعیت سیاهی می زد، اکنون پر از اجساد، کفش های خونین، پلاکاردهای پاره شده و زخمی هایی شده بود که کشان کشان خود را به طرف دیگر می رساندند.
بنا به خواست شاه ظالم، کشتار جمعه سیاه، با تفنگ های گازی اسرائیلی صورت گرفت. روزنامه های رژیم صهیونیستی فاش ساختند که مقامات دفاعی این کشور، در اوج تظاهرات ملت ایران، برای سرکوبی راه پیمایی ها، اسلحه و تفنگ های گازی در اختیار شاه گذاشته بودند تا با مردم مقابله کند. تفنگ های پخش کننده گاز به گونه ای بود که افراد را دچار نوعی سستی و رخوت می کرد و هر گونه قدرت حرکت و واکنش عصبی را فلج می ساخت. هم چنین دولت اسرائیل یک گروه کماندوی ورزیده به وسیله هواپیماهای شرکت «اِل.آل» به تهران اعزام داشت که تابع اداره اطلاعات ارتش اسرائیل بوده و همه افراد آن، اونیفورم نظامی ارتش ایران را پوشیده بودند. مقامات ایرانی برای پنهان کردن این موضوع، شایع کردند که افراد این گروهان، از بلوچستان به تهران آمده اند.
حادثه 17 شهریور نقطه عطفی جهت افزایش خشم و اعتراض عمومی مردم و رسوایی بیش از پیش رژیم پهلوی گردید و در تاریخ ننگین ستمشاهی به عنوان جمعه سیاه و جمعه خونین برای همیشه باقی ماند.
17 شهریور ماه یادآور ایثار و از جان گذشتگی شهدایی است که با نثار خون خود، طاغوتیان را رسوا کردند و پیشقراول طلیعه فجر نام گرفتند.
در چهارم شهریور 1357پس از حادثه سینما رکس آبادان که به کشته شدن بیش از هفتصد نفر انجامید، "جمشید آموزگار" از سمت نخست وزیری استعفا داد و "شریف امامی" با دستور کاخ سفید مأمور تشکیل کابینه در ایران شد؛ آمریکاییها به منظور کاهش خشم و نفرت عمومی مردم ایران از رژیم دست نشانده پهلوی به شریف امامی ماموریت دادند که در ظاهر با فساد لجام گسیخته پهلویها مقابله کند؛ حضرت امام خمینی(ره) با هوشیاری منحصر به فردشان، از حیله و مکر آمریکاییها و رژیم پهلوی آگاه شدند و در ششم شهریور برابر با بیست و سوم رمضان، با ارسال پیامی به ملّت مسلمان ایران، فرمودند:«در این موقع تاریخ ایران، شاه به وسیله کارشناسان خود دست به توطئه خطرناکی زده است و در این پانزده سال و به خصوص ماه های اخیر که دژخیمان شاه با قتل عام های شهرستان ها، روی تاریخ را سیاه کرده اند، اکنون دست به نیزنگ شیطانی زده است».
مردم ایران در لبیک به پیام حضرت امام، تظاهرات خود که به صورت متوالی پس ازشهادت حاج آقا مصطفی خمینی، در شهرهای مختلف کشور آغاز شده بود را ادامه دادند و در این راستا در جریان تظاهرات گسترده مردم شهرهای قم و تهران، عده ای زیادی توسط مزدوران رژیم پهلوی به شهادت رسیدند.
سیزدهم شهریور 1357 مصادف با عید سعید فطر بود؛ در این روز در شهرهای مختلف کشور تظاهرات میلیونی علیه رژیم شاه برگزار شده بود؛ در تهران نیز با تلاش دکتر مفتح، اجتماع عظیم یک میلیونی برای نماز عید فطر در تپه های قیطریه تشکیل یافت. پس از اتمام نماز، شهید باهنر سخنرانی افشاگرانهای درباره اوضاع کشور ایراد کرد. در ساعت نه صبح، راهپیمایی طولانی نمازگزاران همراه با تصاویر بزرگی از حضرت امام در پیشاپیش جمعیت آغاز شد. در آن روز از طرف جامعه روحانیت، روز پنج شنبه، شانزده شهریور به مناسبت شهدای چند روز پیش خیابان ژاله، تعطیل اعلام شد. تظاهرات عید فطر زمینهای برای اجتماع شانزده شهریور و آن روز نیز مقدمه ای برای حرکت عظیم و ایثارگرانه صبح روز جمعه، هفده شهریور در میدان ژاله گردید.
شهید فضل الله محلاتی پیرامون موفقیت و تاثیر اجتماع میلیونی عید فطر سال 1357، میگوید:«بعد از راهپیمایی عید فطر به این نتیجه رسیدیم که این کار باید با نظم و ترتیبی ادامه یابد، جلسهای گرفتیم و از صبح تا غروب دور هم بودیم و تصمیم گرفتیم که روز پنجشنبه ۱۶ شهریور راهپیمایی کنیم. آیتالله بهشتی نیز در جامعه روحانیت استدلال کرد که بعد از راهپیمایی عید فطر حالا که مردم آمدند نباید در این حرکت مردمی فترت ایجاد شود، لذا از مردم برای راهپیمایی دعوت شد.»
شریفامامی كه تصور میکرد با تغییر تاریخ شاهنشاهی به هجری شمسی و بستن چند قمارخانه، مسیر نهضت اسلامی مردم ایران را منحرف خواهد كرد، بلافاصله بعد از راهپیمایی عید فطر متوجه شد كه سخت در اشتباه است؛ به همین جهت با سرعت عكسالعمل نشان داد و اطلاعیه شدیداللحنی را صادر کرد.
دولت شریف امامی برای روز 16 شهریور اطلاعیه ممنوعیت تظاهرات صادر کرد؛ اما مردم انقلابی ایران اسلامی بیتوجه به عتابهای نخست وزیر مزور و فرماندهان نظامی قلدرماب، در 16 شهریور به خیابانها آمدند؛ در این روز، مزدوران رژیم پهلوی در چند نقطه تهران با مردم درگیر شدند، اما جمعیت آن قدر زیاد بود كه شریف امامی هم متوجه شد با عدهای مزدور نمیتواند تظاهرات را سرکوب کند.
در شب جمعه 17 شهریور، شریف امامی با فرماندهان نظامی جلسه برگزار کرد؛ دراین جلسه که ازهاری رئیس ستاد ارتش، ناصر مقدم رییس ساواک، احمدعلی محققی فرمانده ژاندارمری،صمدیانپور رئیس كل شهربانی،برومند جزی رئیس اداره دوم ارتش، سپهبد خواجهنوری رئیس اداره سوم ارتش و ارتشبد قرهباغی وزیر كشور، حضور داشتند تصمیم به برقرای حکومت نظامی در روز 17 شهریور گرفته شد.
دستگاههای نظامی و امنیتی رژیم پهلوی پس از مشاهده اجتماع میلیونی مردم در روزهای 13 و 16 شهریور، برای روز 17 شهریور حکومت نظامی اعلام کردند و اجتماع بیش از دو نفر را ممنوع دانستند و محمدرضا پهلوی نیز پس از مشورت با سفرای انگلیس و آمریکا، این تصمیم را پذیرفت.
همچنین برای سرکوب بیشتر تظاهرکنندگان، برای تهران فرماندار نظامی تعیین شد و اویسی فرمانده نیروی زمینی به این سمت منصوب شد.
در این میان یکی از روحانیون فعال در مبارزه علیه رژیم ستمشاهی، با نام " شیخ یحیی نوری" برای روز 17 شهریور فراخوان تظاهرات داد و مبدا حرکت اعتراض آمیز را میدان ژاله اعلام کرد.
اویسی فرماندار نظامی تهران به سپهبد بدرهای فرمانده گارد جاویدان دستور داد تا واحدهایی از گارد را به فرمانداری نظامی منتقل كند. بدرهای فرمان اعزام واحدهایی را به سرلشكر امینی افشار فرمانده لشكر 1 گارد جاویدان صادر كرد و یگانهایی از لشكر در میدان و خیابان ژاله (شهدا) مستقر شدند. اویسی با صدور اولین اطلاعیه فرمانداری نظامی اعلام كرد:"از ساعت 6 صبح روز 17 شهریور ماه مقررات حكومت نظامی را به مدت شش ماه به اجرا میگذارد". مردم صبح زود بیخبر از حكومت نظامی در دستههای بزرگی از خیابانها مختلف به طرف میدان ژاله حركت كردند. در نزدیکی میدان كامیونهای مملو از نظامیان ایستاده بودند، ولی مردم بیاعتنا به راه خود ادامه میدادند.
در روز جمعه هفدهم شهریور 1357، نیروهای دولتی اعم از شهربانی، نیروهای ارتش، سربازان و هم چنین نیروهای گارد ویژه حضور داشتند. تعدادی تانک نیز از طرف خیابان پیروزی به طرف خیابان هایی که به میدان ژاله ختم می شد، قرار گرفته بودند. در هر خیابان، سربازان یک خط مسلح تشکیل داده و تیرباری در مقابل هر خیابان قرار داده بودند. بالگردها در بالای سر جمعیت به صدا درآمده و تعدادی سرباز نیز در میدان، به صورت زیگزاگ آرایش شده بودند، به طوری که اگر تیربارها که اندکی عقب تر از آنان قرار داشت، تیراندازی کرد، به سربازان برخورد نکند.
ساعت 15/9 صبح روز جمعه هفدهم شهریور 1357، به یک باره از یک قسمت میدان ژاله که جمعیت بسیاری در آن جمع شده بود، صدای رگبار مسلسل ها شنیده شد. از بلندگوها فرمان آتش دادند و بالگردها نیز از آسمان مردم را زیر آتش گرفتند. جمعیت که فریادِ «اللّه اکبر» و «مرگ بر شاه» سر می داد، در یک لحظه به خون خود غلطید. صحنه فجیع و مصیبت بار و در واقع یک کشتار دسته جمعی به وجود آمده بود. خیابانی که دقایقی پیش از انبوه جمعیت سیاهی می زد، اکنون پر از اجساد، کفش های خونین، پلاکاردهای پاره شده و زخمی هایی شده بود که کشان کشان خود را به طرف دیگر می رساندند.
بنا به خواست شاه ظالم، کشتار جمعه سیاه، با تفنگ های گازی اسرائیلی صورت گرفت. روزنامه های رژیم صهیونیستی فاش ساختند که مقامات دفاعی این کشور، در اوج تظاهرات ملت ایران، برای سرکوبی راه پیمایی ها، اسلحه و تفنگ های گازی در اختیار شاه گذاشته بودند تا با مردم مقابله کند. تفنگ های پخش کننده گاز به گونه ای بود که افراد را دچار نوعی سستی و رخوت می کرد و هر گونه قدرت حرکت و واکنش عصبی را فلج می ساخت. هم چنین دولت اسرائیل یک گروه کماندوی ورزیده به وسیله هواپیماهای شرکت «اِل.آل» به تهران اعزام داشت که تابع اداره اطلاعات ارتش اسرائیل بوده و همه افراد آن، اونیفورم نظامی ارتش ایران را پوشیده بودند. مقامات ایرانی برای پنهان کردن این موضوع، شایع کردند که افراد این گروهان، از بلوچستان به تهران آمده اند.
حادثه 17 شهریور نقطه عطفی جهت افزایش خشم و اعتراض عمومی مردم و رسوایی بیش از پیش رژیم پهلوی گردید و در تاریخ ننگین ستمشاهی به عنوان جمعه سیاه و جمعه خونین برای همیشه باقی ماند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *