زنی که 10 سال با شوهر و خواهر مومیایی اش زندگی می کرد
جین استیونز به راحتی تمام اجساد مومیایی شده بستگانش را از گور خارج كرده و به مدت بیش از یك دهه در خانه نگهداری كرده است تا اینكه پلیس ماه گذشته موفق به كشف موضوع میشود.
تابناک به نقل از آسوشیتدپرس نوشت: جین استیونز به راحتی تمام اجساد مومیایی شده آنها را از گور خارج كرده و به مدت بیش از یك دهه در خانه نگهداری كرده است، تا اینكه پلیس ماه گذشته موفق به كشف موضوع میشود.
این اقدام تا حد زیادی ناشی از ترس او بوده است. استیونز به خبرنگاران گفت: پذیرفتن مرگ برای من بسیار سخت است.
در حالی كه پلیس ایالتی همچنان در حال تكمیل تحقیقات خود است و اتهامی علیه وی مطرح نشده، استیونز آرزو كرد كه میتوانست بار دیگر در كنار جیمز استیونز شوهر 60 سالهاش كه در سال 1999 درگذشته و جون استیونز خواهر دو قلویش كه اكتبر گذشته جان باخته است، باشد.
وی كه میداند مردم ممكن است چه فكرهایی را در مورد او بكنند، دلایلی برای خود دارد كه پیچیده و غم انگیز و به نوعی جالب هستند.
اگرچه جون در فاصله 200 مایلی آنها در وست هارتفورد كانكتیكوت زندگی میكرده، اما هفتهای چندین بار با هم تلفنی صحبت میكردند و جون اغلب برای او نامه هم مینوشته است. این دو قلوها كه با دو برادر ازدواج كرده بودند، میهمانان افتخاری مراسم دیدار دوباره دانش آموزان دبیرستان كمپ تاون در سال 1937 بودند.
جون سال گذشته به سرطان مبتلا شده و هنگامی كه جین به عیادت او رفت، از درد زیادی رنج میبرده است. آنها در یك تخت خوابیده و جین پشت او را میمالیده است. در 2 اكتبر جون درگذشته و در حیات پشتی خانه خواهرش دفن میشود اما نه برای مدت زیادی.
استیونز گفت: من فكر میكنم زمانی كه آنها در خاك میگذاری، زمان خدحافظی است. اما به این شكل من میتوانستم او را لمس كرده و به او نگاه كنم و با او حرف بزنم.
او خواهرش را نگاه داشت و بهترین لباس او را به تنش كرده و در یك اتاق خواب قرار داد و با عطر گران قیمتی كه مورد علاقه خواهرش بود، سراپای او را عطر آگین كرد.
وی برای نگهداری شوهرش نیز استدلالات مشابهی دارد. جیمز كه از سربازان جنگ جهانی دوم بوده است در قبرستانی در نزدیكی خانه دفن شده بود، اما با كت و شلواری تیره و پیراهنی سفید و كراواتی آبی روی كاناپهای در گاراژ نگهداری میشده است.
جین گفت: میتوانستم او را ببینم، به او نگاه كنم و لمسش كنم. شاید عدهای احساس وحشتناكی را در این مورد داشته باشند و بگویند چرا به یك آدم مرده نگاه میكنی. اما من احساس متفاوتی را نسبت به مرگ آنها دارم.
بخشی از نگرانی او این است كه شاید پس از مرگ چیزی وجود نداشته باشد. اما وی میگوید هر بار كه شبها از خواب بیدار میشود به ستارههای آسمان و گوزنها نگاه میكند میگوید: حتما كسی اینها را خلق كرده است و من مانند یك قارچ سبز نشده ام.
وی میگوید: من معمولا به كلیسا نمیروم، اما میخواهم ایمان داشته باشم.
دكتر هلن لاورتسكی از روانشناسان دانشگاه «یو.سی.ال.ای» كه در مورد دیدگاه افراد كهنسال در مورد مرگ تحقیق میكند، میگوید: افرادی كه مذهبی نبوده و به این مسائل اعتقادی ندارند، معمولا با مرگ نیز مشكل دارند؛ چرا كه نگرانند مرگ پایان واقعی آنها باشد. برای آنها مرگ وجود ندارد و آنها مرگ را انكار میكنند.
به گفته وی، استیونز نمونه حاد این حالت است. او اجساد را دوباره از خاك بیرون كشیده و از نگهداری آنها در خانه احساس رضایت میكرده است. او با بازگرداندن اجساد با مرگ مبارزه كرده است.
وی دلیل دیگری نیز داشته است. او از نظر روانی دچار تنگناترسی بوده و هنگامی كه اجساد افراد مورد علاقهاش در تابوت قرار میگرفته، خود احساس خفگی میكرده است و به همین دلیل تنها چند روز پس ار تدفین اجساد، آنها را از قبر خارج كرده است.
وی سالها به همین روش زندگی میكرده و هنوز مشخص نیست در انجام این كار چه كسی به او كمك كرده و یا اینكه آیا همسایگانش از این امر آگاه بودهاند یا خیر. خود وی یكی از اقوام دور شوهرش را عامل گزارش دادن به پلیس در این زمینه میداند و میگوید: این كار كثیف و تهوع آوری است.
پلیس هنوز هویت همدستان وی در خارج كردن اجساد از قبر را فاش نكرده است.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
این اقدام تا حد زیادی ناشی از ترس او بوده است. استیونز به خبرنگاران گفت: پذیرفتن مرگ برای من بسیار سخت است.
در حالی كه پلیس ایالتی همچنان در حال تكمیل تحقیقات خود است و اتهامی علیه وی مطرح نشده، استیونز آرزو كرد كه میتوانست بار دیگر در كنار جیمز استیونز شوهر 60 سالهاش كه در سال 1999 درگذشته و جون استیونز خواهر دو قلویش كه اكتبر گذشته جان باخته است، باشد.
وی كه میداند مردم ممكن است چه فكرهایی را در مورد او بكنند، دلایلی برای خود دارد كه پیچیده و غم انگیز و به نوعی جالب هستند.
اگرچه جون در فاصله 200 مایلی آنها در وست هارتفورد كانكتیكوت زندگی میكرده، اما هفتهای چندین بار با هم تلفنی صحبت میكردند و جون اغلب برای او نامه هم مینوشته است. این دو قلوها كه با دو برادر ازدواج كرده بودند، میهمانان افتخاری مراسم دیدار دوباره دانش آموزان دبیرستان كمپ تاون در سال 1937 بودند.
جون سال گذشته به سرطان مبتلا شده و هنگامی كه جین به عیادت او رفت، از درد زیادی رنج میبرده است. آنها در یك تخت خوابیده و جین پشت او را میمالیده است. در 2 اكتبر جون درگذشته و در حیات پشتی خانه خواهرش دفن میشود اما نه برای مدت زیادی.
استیونز گفت: من فكر میكنم زمانی كه آنها در خاك میگذاری، زمان خدحافظی است. اما به این شكل من میتوانستم او را لمس كرده و به او نگاه كنم و با او حرف بزنم.
او خواهرش را نگاه داشت و بهترین لباس او را به تنش كرده و در یك اتاق خواب قرار داد و با عطر گران قیمتی كه مورد علاقه خواهرش بود، سراپای او را عطر آگین كرد.
وی برای نگهداری شوهرش نیز استدلالات مشابهی دارد. جیمز كه از سربازان جنگ جهانی دوم بوده است در قبرستانی در نزدیكی خانه دفن شده بود، اما با كت و شلواری تیره و پیراهنی سفید و كراواتی آبی روی كاناپهای در گاراژ نگهداری میشده است.
جین گفت: میتوانستم او را ببینم، به او نگاه كنم و لمسش كنم. شاید عدهای احساس وحشتناكی را در این مورد داشته باشند و بگویند چرا به یك آدم مرده نگاه میكنی. اما من احساس متفاوتی را نسبت به مرگ آنها دارم.
بخشی از نگرانی او این است كه شاید پس از مرگ چیزی وجود نداشته باشد. اما وی میگوید هر بار كه شبها از خواب بیدار میشود به ستارههای آسمان و گوزنها نگاه میكند میگوید: حتما كسی اینها را خلق كرده است و من مانند یك قارچ سبز نشده ام.
وی میگوید: من معمولا به كلیسا نمیروم، اما میخواهم ایمان داشته باشم.
دكتر هلن لاورتسكی از روانشناسان دانشگاه «یو.سی.ال.ای» كه در مورد دیدگاه افراد كهنسال در مورد مرگ تحقیق میكند، میگوید: افرادی كه مذهبی نبوده و به این مسائل اعتقادی ندارند، معمولا با مرگ نیز مشكل دارند؛ چرا كه نگرانند مرگ پایان واقعی آنها باشد. برای آنها مرگ وجود ندارد و آنها مرگ را انكار میكنند.
به گفته وی، استیونز نمونه حاد این حالت است. او اجساد را دوباره از خاك بیرون كشیده و از نگهداری آنها در خانه احساس رضایت میكرده است. او با بازگرداندن اجساد با مرگ مبارزه كرده است.
وی دلیل دیگری نیز داشته است. او از نظر روانی دچار تنگناترسی بوده و هنگامی كه اجساد افراد مورد علاقهاش در تابوت قرار میگرفته، خود احساس خفگی میكرده است و به همین دلیل تنها چند روز پس ار تدفین اجساد، آنها را از قبر خارج كرده است.
وی سالها به همین روش زندگی میكرده و هنوز مشخص نیست در انجام این كار چه كسی به او كمك كرده و یا اینكه آیا همسایگانش از این امر آگاه بودهاند یا خیر. خود وی یكی از اقوام دور شوهرش را عامل گزارش دادن به پلیس در این زمینه میداند و میگوید: این كار كثیف و تهوع آوری است.
پلیس هنوز هویت همدستان وی در خارج كردن اجساد از قبر را فاش نكرده است.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *