سناریوی فروپاشی خانواده در ایران
محمدرضا مخبر دزفولی گفت: خانواده را از حالت زوجیت خارج میکنند یا اگر زوجیت نیز تشکیل شود، کاری میکنند که فرزندآوری در آن، اهمیت و اولویت نداشته باشد تا بتوانند ارتباطات گوناگون فرهنگی و اجتماعی جامعه را که درهمتنیده هستند و باعث انسجام جامعه میشوند، از بین ببرند.
خبرگزاری میزان -
-گروه سیاسی: اساس هر جامعهای مبتنی بر «خانواده» است. در جامعهی ایران نیز از دیر باز، خانواده بهعنوان مهمترین رکن اجتماع شناخته میشود. بههمین علت، یکی از برنامههای محوری دشمن علیه مردم ایران، فروپاشی نظام خانواده است. رهبر انقلاب نیز یکی از بندهای سیاستهای کلی خانواده را به «مقابلهی مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیبها و چالشهای تحکیم خانواده» اختصاص دادهاند. در همینباره، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR گفتوگویی با آقای دکتر محمدرضا مخبر دزفولی، دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی ترتیب داده است. بخشهای مهم این گفتوگو به شرح زیر است:
در مسائل فرهنگی، غرب در وضعیت بغرنجی به سر میبرد. مثلاً در غرب خانواده فروپاشیده و زندگی مشترک بهمعنای خانوادهای که قاعدهی ازدواج زن و مرد در آن رعایت شده باشد، وجود ندارد. در حقیقت خانواده تبدیل شده است به یک «باهمباشی» بدون تعهد و قرار خاصی که معلوم هم نیست تا چه مدت دوام خواهد داشت. برای همین، صرف زندگی در خانههای مشترک یا حتی با هم بودنهای چند ساعته و چند روزه، باعث متولد شدن فرزندان نامشروع شده است. اخیراً در گزارشی که یکی از رسانههای آمریکایی منتشر کرده است، دیدم که نوشتهاند بیش از چهل درصد فرزندانی که در آمریکا متولد میشوند، محصول روابط نامشروع هستند.
سناریوهای زیادی را میتوان در این زمینه مطرح کرد که شاید اصلیترین آن سناریوی فروپاشی نظام خانواده در ایران باشد. میدانید که در ایران از نظر اسلامی، تمدنی و تاریخی، خانواده بهعنوان محور انسجامبخش اجتماعی، مهمترین نهاد اجتماعی و فرهنگی محسوب میشود که همیشه در طول ادوار مختلف تاریخی، مطرح بوده است. در صد سال اخیر، با همهی تلاشهایی که در این زمینه شد، نتوانستهاند نظام خانوادگی را در ایران بههم بریزند. بنابراین امروز یکی از هدفهای اصلی مقابله با ایران، در فضای جنگ نرم فرهنگی، بههم زدن نظام خانواده است. در نتیجه، یکی از سناریوهایی که برای ایران طراحی کردهاند، برهم زدن فضای سالم زندگی خانوادههاست که به بهانهی مشکلات اجتماعی و اقتصادی، روی آن سرمایهگذاری میکنند.
در گام اول، خانواده را از حالت زوجیت خارج میکنند یا اگر زوجیت نیز تشکیل شود، کاری میکنند که فرزندآوری در آن، اهمیت و اولویت نداشته باشد تا بتوانند ارتباطات گوناگون فرهنگی و اجتماعی جامعه را که درهمتنیده هستند و باعث انسجام جامعه میشوند، از بین ببرند. در گام دوم، ایرانیها را از حالت جمعگرا بودن به یک انسان فردگرای بیتفاوت از آنچه در پیرامونش میگذرد، تبدیل میکنند.
یکی دیگر از استراتژیهای آمریکاییها، که در کتابهایشان نیز آمده است، مکدونالدیزه کردن کشورهاست، میدانید که مکدونالد فقط یک ساندویچفروشی نیست، بلکه بهمنزلهی اشاعهی فرهنگ آمریکایی است. بسیاری از این تکنولوژیستها میگویند وقتی یک تکنولوژی را وارد کشور دیگری کنید، آن تکنولوژی با خود فرهنگش را نیز میآورد. بنابراین اگر مکدونالد را نیز بهمثابه یک صنعت و تکنولوژی در نظر بگیریم، متوجه میشویم با خود فرهنگش را نیز میآورد.
همانگونه که در اقتصاد مقاومتی نگاه به توان داخلی است، در حوزهی مصونسازی فرهنگی هم نگاه به توان و قدرت داخلی است. البته در مصونسازی فرهنگی، کار از اقتصاد مقاومتی حساستر و سختتر است، زیرا در اقتصاد تهدید دشمن در قالب تحریم و امثالهم سریعاً خود را نشان میدهد، اما در حوزهی فرهنگ، تهدیدات بهصورت خاموش و خزنده، ریشههای فرهنگی جامعه را خشک میکند. مثلا بحث تدریس زبان انگلیسی در کشور هم یکی از این نمونهها است. اساساً زمانی که یک زبان خارجی در کشور ترویج میشود، فرهنگ کشور یا کشورهای متبوع آن زبان خارجی هم رونق مییابد و این زبان میتواند به ابزار مهمی در راستای پروژهی نفوذ فرهنگی تبدیل شود. لذا باید درخصوص تدریس زبان خارجی در مدارس و حتی در دانشگاهها تأمل شود.
بسیاری مدعی هستند که زبان انگلیسی زبان علم است که البته نمیتوان بهطور قطع این موضوع را پذیرفت. علوم مختلف با توجه به خاستگاهی که دارند، زبانشان هم متفاوت است. بهعنوان نمونه، خاستگاه علم حقوق، فرانسه است. یا خاستگاه اصلی علم فلسفه، آلمان است. چرا باید در دانشگاه اصرار بر این باشد که دانشجوی رشتهی حقوق یا فلسفه، الزاماً زبان انگلیسی بخواند، درحالیکه منابع دستهاول این رشته عموماً به زبان فرانسه و آلمانی هستند. یا حتی زبان اسپانیایی که درصد بالایی از مردم جهان به این زبان صبحت میکنند، در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
در حوزهی مسائل مرتبط با برخی از بزههای اجتماعی کشور، از یک سال پیش، در دفتر مقام معظم رهبری، جلسات کارشناسی، مطالعه و بحث با گروههای مختلف و کارشناسان برگزار شده است. کارهای تحقیقاتی بسیار خوبی انجام گرفته است که مدتی قبل مبتنی بر آن کارهای تحقیقاتی، سه جلسه در محضر مقام معظم رهبری، تشکیل شد. در این جلسات، مسائلی مثل اعتیاد، طلاق، فساد، بیبندوباری و بحث حاشیهنشینی، در رأس اهمیت قرار داشتند.
سه جلسه در محضر مقام معظم رهبری برگزار شد. در جلسهی اول، گزارش مفصلی که آماده شده بود، ارائه شد. رؤسای محترم سه قوه، وزرای ذیربط و بعضی از مسئولان مهم کشور در این جلسه حضور داشتند. در جلسهی دوم، اعضا پیشنهادهایی ارائه کردند و در نهایت، جمعبندی توسط مقام معظم رهبری صورت گرفت. در جلسه ی سوم نیز برخی از اقدامات اجرایی سازمانها و نهادهای ذیربط مشخص گردید و قرار بر این شد که گزارشها بهصورت مرتب ارائه شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *