ماموریت مهره ها!
خبر جایگزینی عاصمه جهانگیر بجای احمد شهید با عنوان پرطمطراق گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران که قرار است ظرف یکی ، دوماه آینده اجرایی شود ، بهانه مناسبی است تا چند نکته پیرامون موضوع حقوقبشر و کارنامه احمد شهید مورد واکاوی و یادآوری قرا بگیرد.
خبرگزاری میزان -
-گروه سیاسی: خبر جایگزینی عاصمه جهانگیر بجای احمد شهید با عنوان پرطمطراق گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران که قرار است ظرف یکی ، دوماه آینده اجرایی شود ، بهانه مناسبی است تا چند نکته پیرامون موضوع حقوقبشر و کارنامه احمد شهید مورد واکاوی و یادآوری قرا بگیرد.
1-تاسیس عنوان "گزارشگر ویژه "حقوق بشر در امور ایران، اقدامی غیرقانونی بوده که با اغراض سیاسی و با لابی و نفوذ آمریکا در شورای حقوق بشربه وقوع پیوست.البته این اقدام در پوشش قانونی شورای حقوق بشر سازمان ملل با صدور قطعنامه 9/16 ( 24 مارس 2011) در راستای تعیین "گزارشگر ویژه" برای وضعیت حقوق بشر ایران مصوب شد. قطعنامه ای ضعیف که با 22 رای موافق و 19 رای مخالف و ممتنع و با تحرکات آشکار قدرتهای غربی به اسم «حقوق بشر»! به تصویب رسید.
سیاسی کاری این داستان به قدری تو ذوق می زد که همان ایام (فروردین 1390) حتی رسانه ای مثل صدای آمریکا -VOA- اعتراف می کند نقش وزارت خارجه آمریکا در تصویب چنین قطعنامه ای علیه جمهوری اسلامی از چشم ناظران پنهان نیست.
اما نکته مهم تری که نشان می داد تصویب این قطعنامه ( که پیشنویس آن را هم آمریکا تهیه کرده بود) بیرون از مکانیسم حقوقی در شورای حقوق بشر بوده است، موفقیت جمهوری اسلامی ایران در همکاریهای حقوق بشری بود چراکه پیش از تصویب این قطعنامه سیاسی و مغرضانه، گزارش نهایی حقوق بشر کشورمان در قالب مکانیسم یو.پی.آر (universal periodic Review) - بررسی دورهای و جهانی حقوق بشر- با اجماع در صحن شورای حقوق بشر در ژنو به تصویب رسیده بود و بهانه ای برای صدور یک قطعنامه هم علیه ایران اسلامی باقی نگذاشته بود.
2-در پی تصویب این قطعنامه برای تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران، شورای حقوق بشر در 17 ژوئن 2011 (27 خرداد 90) «احمدشهید» را به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران منصوب می کند. آنچه که باز عیان و نمایان است دسیسه های آمریکاست که به تحریک او شورای حقوق بشر در اجلاس هفدهم خود احمد شهید را به عنوان گزارشگر ویژه انتخاب می نماید. طرفه آنکه فعالیت های پشت پرده دولت آمریکا برای انتخاب احمد شهید از دید رسانه ها پنهان نماند.
به هر حال، احمد شهید از اول آگوست (10 مرداد 90) مأموریت خود را برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر ایران آغاز کرد و تا امروز 10گزارش ادعایی علیه کشورمان صادرکرده است. جالب است که برخی از گزارش های او یک روز قبل از انتشار رسمی، بطور مشخص و اختصاصی در بنگاه خبرپراکنی بی بی سی منتشر می شد.
3-هر 10گزارش احمد شهید چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ ماهوی، فاقد استانداردهای اولیه یک گزارش حقوقی است. به لحاظ شکلی، گزارش های احمد شهید نه تنها از ادبیات حقوقی- و یا لااقل غیرسیاسی- تهی است بلکه بیشتر شبیه به یک مقاله و انشای سیاسی است که قصد دارد در راستای رویکردی از قبل تعریف شده حرف خود را به اصطلاح به کرسی بنشاند!
به لحاظ ماهوی هم گزارش های او صرفا طرح ادعاهایی است که هیچ پشتوانه منطقی و حقوقی ندارد و مستند و منبع این ادعاها ، ارجاع به مطالب سایت ها و وبلاگ های ضدانقلاب و دشمنان نشان دار جمهوری اسلامی است. ضمن اینکه هرچند این عرف و رویه در شورای حقوق بشر لحاظ شده است که گزارشگر ویژه د رامور ایران، "مسلمان" باشد ولی جالب است که احمد شهید مجازات های اسلامی را که بر گرفته از قرآن یا سنت و نصوص اسلامی بوده را به عنوان اقدامات و افعال ناقض حقوق بشر قلمداد کرد ! و در هر 10گزارش او ردپای این مساله هویداست.
به عنوان نمونه احمد شهید ، احکام ارث را که برگرفته از نص قرآن است، مصداق نقض حقوق بشر دانسته و بهمین خاطر در گزارشهای متعددی( از جمله بند 54 گزارش اول) ، ایران اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم می کند!
4-پیش از این طی یاداشتی در همین ستون با عنوان :” بازی با مهره سوخته!” به قلم نگارنده ، آمده بود : "هر چند کارنامه سیاه و رسوایی احمدشهید ، او را به یک مهره سوخته تبدیل نموده که بحث عزل پیش از موعد او مطرح شده است ولی مهم تر از آن عملیات روانی و بازی دشمن است که در پازل "جنگ نرم حقوق بشری" تلاش می کند یک فرصت تازه در حوزه حقوق بشر علیه جمهوری اسلامی طراحی و تعبیه نماید و از رهگذر آن اهداف سیاسی و مغرضانه خود را بر ضد ملت ایران پیگیری و رهگیری کند. چگونه؟ به این شکل که از این قاعده طلایی در جنگ نرم بهره می برد : "تغییر صورت و حفظ سیرت" یعنی با ترفندی خاص همه مشکلات را به احمد شهید(که اکنون به مهره ای سوخته و بی خاصیت تبدیل شده و نتوانسته ماموریتش را برای نفوذ به حوزه حقوق بشری ایران به درستی انجام دهد) نسبت می دهند تا با تغییر او و جایگزینی فردی دیگر، القاء کنند که حالا به اصطلاح مشکل بر طرف شد و مثلا فرد جدید ظاهر الصلاح می تواند به ایران سفر کند و احتمالا او دیگر مانند احمد شهید هم پیاله با مخالفان حکومت جمهوری اسلامی نیست.
اما سیرت مسئله که همان هجمه ناروای حقوق بشری بر ضد کشورمان است سرجایش می ماند و می کوشند از موضوع حقوق بشر به عنوان یک اهرم فشار علیه ایران بهره برداری کنند..." حالا، با برکناری پیش از موعد احمد شهید و انتخاب عنصری چون عاصمه جهانگیر، باید گفت، بازی حقوق بشری علیه ایران اسلامی بازهم ابتر خواهد ماند چون عاصمه جهانگیر هم با احمد شهید تفاوتی ندارد و از منتقدان و مخالفان شریعت اسلامی است هرچند به مانند سلفش ، عنوان مسلمانی را یدک می کشد.
مشکل احمد شهید یا عاصمه جهانگیر و عناصری دم دستی در این سطح نیستند؛ چراکه آنها گمارده ای بیش نیستند و ماموریت تعریف شده ای را دنبال می کنند ، مشکل اصلی مکانیسم ظالمانه، منافقانه و دوگانه ای است که آموزه های اسلام ناب محمدی را بر نمی تابد و به ناحق جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم می کند. اما امروز نظام جمهوری اسلامی در نقطهای از اقتدار قرار دارد که با اهرم حقوق بشری نمی توانند سناریوهای مغرضانه شان را عملیاتی کنند.
*حسام الدین برومند/ روزنامه حمایت
1-تاسیس عنوان "گزارشگر ویژه "حقوق بشر در امور ایران، اقدامی غیرقانونی بوده که با اغراض سیاسی و با لابی و نفوذ آمریکا در شورای حقوق بشربه وقوع پیوست.البته این اقدام در پوشش قانونی شورای حقوق بشر سازمان ملل با صدور قطعنامه 9/16 ( 24 مارس 2011) در راستای تعیین "گزارشگر ویژه" برای وضعیت حقوق بشر ایران مصوب شد. قطعنامه ای ضعیف که با 22 رای موافق و 19 رای مخالف و ممتنع و با تحرکات آشکار قدرتهای غربی به اسم «حقوق بشر»! به تصویب رسید.
سیاسی کاری این داستان به قدری تو ذوق می زد که همان ایام (فروردین 1390) حتی رسانه ای مثل صدای آمریکا -VOA- اعتراف می کند نقش وزارت خارجه آمریکا در تصویب چنین قطعنامه ای علیه جمهوری اسلامی از چشم ناظران پنهان نیست.
اما نکته مهم تری که نشان می داد تصویب این قطعنامه ( که پیشنویس آن را هم آمریکا تهیه کرده بود) بیرون از مکانیسم حقوقی در شورای حقوق بشر بوده است، موفقیت جمهوری اسلامی ایران در همکاریهای حقوق بشری بود چراکه پیش از تصویب این قطعنامه سیاسی و مغرضانه، گزارش نهایی حقوق بشر کشورمان در قالب مکانیسم یو.پی.آر (universal periodic Review) - بررسی دورهای و جهانی حقوق بشر- با اجماع در صحن شورای حقوق بشر در ژنو به تصویب رسیده بود و بهانه ای برای صدور یک قطعنامه هم علیه ایران اسلامی باقی نگذاشته بود.
2-در پی تصویب این قطعنامه برای تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران، شورای حقوق بشر در 17 ژوئن 2011 (27 خرداد 90) «احمدشهید» را به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران منصوب می کند. آنچه که باز عیان و نمایان است دسیسه های آمریکاست که به تحریک او شورای حقوق بشر در اجلاس هفدهم خود احمد شهید را به عنوان گزارشگر ویژه انتخاب می نماید. طرفه آنکه فعالیت های پشت پرده دولت آمریکا برای انتخاب احمد شهید از دید رسانه ها پنهان نماند.
به هر حال، احمد شهید از اول آگوست (10 مرداد 90) مأموریت خود را برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر ایران آغاز کرد و تا امروز 10گزارش ادعایی علیه کشورمان صادرکرده است. جالب است که برخی از گزارش های او یک روز قبل از انتشار رسمی، بطور مشخص و اختصاصی در بنگاه خبرپراکنی بی بی سی منتشر می شد.
3-هر 10گزارش احمد شهید چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ ماهوی، فاقد استانداردهای اولیه یک گزارش حقوقی است. به لحاظ شکلی، گزارش های احمد شهید نه تنها از ادبیات حقوقی- و یا لااقل غیرسیاسی- تهی است بلکه بیشتر شبیه به یک مقاله و انشای سیاسی است که قصد دارد در راستای رویکردی از قبل تعریف شده حرف خود را به اصطلاح به کرسی بنشاند!
به لحاظ ماهوی هم گزارش های او صرفا طرح ادعاهایی است که هیچ پشتوانه منطقی و حقوقی ندارد و مستند و منبع این ادعاها ، ارجاع به مطالب سایت ها و وبلاگ های ضدانقلاب و دشمنان نشان دار جمهوری اسلامی است. ضمن اینکه هرچند این عرف و رویه در شورای حقوق بشر لحاظ شده است که گزارشگر ویژه د رامور ایران، "مسلمان" باشد ولی جالب است که احمد شهید مجازات های اسلامی را که بر گرفته از قرآن یا سنت و نصوص اسلامی بوده را به عنوان اقدامات و افعال ناقض حقوق بشر قلمداد کرد ! و در هر 10گزارش او ردپای این مساله هویداست.
به عنوان نمونه احمد شهید ، احکام ارث را که برگرفته از نص قرآن است، مصداق نقض حقوق بشر دانسته و بهمین خاطر در گزارشهای متعددی( از جمله بند 54 گزارش اول) ، ایران اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم می کند!
4-پیش از این طی یاداشتی در همین ستون با عنوان :” بازی با مهره سوخته!” به قلم نگارنده ، آمده بود : "هر چند کارنامه سیاه و رسوایی احمدشهید ، او را به یک مهره سوخته تبدیل نموده که بحث عزل پیش از موعد او مطرح شده است ولی مهم تر از آن عملیات روانی و بازی دشمن است که در پازل "جنگ نرم حقوق بشری" تلاش می کند یک فرصت تازه در حوزه حقوق بشر علیه جمهوری اسلامی طراحی و تعبیه نماید و از رهگذر آن اهداف سیاسی و مغرضانه خود را بر ضد ملت ایران پیگیری و رهگیری کند. چگونه؟ به این شکل که از این قاعده طلایی در جنگ نرم بهره می برد : "تغییر صورت و حفظ سیرت" یعنی با ترفندی خاص همه مشکلات را به احمد شهید(که اکنون به مهره ای سوخته و بی خاصیت تبدیل شده و نتوانسته ماموریتش را برای نفوذ به حوزه حقوق بشری ایران به درستی انجام دهد) نسبت می دهند تا با تغییر او و جایگزینی فردی دیگر، القاء کنند که حالا به اصطلاح مشکل بر طرف شد و مثلا فرد جدید ظاهر الصلاح می تواند به ایران سفر کند و احتمالا او دیگر مانند احمد شهید هم پیاله با مخالفان حکومت جمهوری اسلامی نیست.
اما سیرت مسئله که همان هجمه ناروای حقوق بشری بر ضد کشورمان است سرجایش می ماند و می کوشند از موضوع حقوق بشر به عنوان یک اهرم فشار علیه ایران بهره برداری کنند..." حالا، با برکناری پیش از موعد احمد شهید و انتخاب عنصری چون عاصمه جهانگیر، باید گفت، بازی حقوق بشری علیه ایران اسلامی بازهم ابتر خواهد ماند چون عاصمه جهانگیر هم با احمد شهید تفاوتی ندارد و از منتقدان و مخالفان شریعت اسلامی است هرچند به مانند سلفش ، عنوان مسلمانی را یدک می کشد.
مشکل احمد شهید یا عاصمه جهانگیر و عناصری دم دستی در این سطح نیستند؛ چراکه آنها گمارده ای بیش نیستند و ماموریت تعریف شده ای را دنبال می کنند ، مشکل اصلی مکانیسم ظالمانه، منافقانه و دوگانه ای است که آموزه های اسلام ناب محمدی را بر نمی تابد و به ناحق جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم می کند. اما امروز نظام جمهوری اسلامی در نقطهای از اقتدار قرار دارد که با اهرم حقوق بشری نمی توانند سناریوهای مغرضانه شان را عملیاتی کنند.
*حسام الدین برومند/ روزنامه حمایت
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *