داعش و القاعده بار دیگر به جان هم افتادند/ القاعده:داعش از خوارج بدتر است ؛ داعش: القاعده منحرف است
حمله الظواهری به البغدادی در شرایطی است که پیشتر نیز سرکردگان داعش هجمههای مشابهی را نثار او کرده بودند؛ "ابومحمد العدنانی" سخنگوی این گروه تروریستی- تکفیری در اوایل سال 93 در یک فایل صوتی که در رسانههای منتسب به تروریستها انتشار یافت، ایمن الظواهری را منحرف از مکتب جهادی دانست و از نیروهای دیگر گروههای تکفیری خواست تا داعش را به عنوان جایگزینی برای القاعده به رسمیت بشناسند.
خبرگزاری میزان -
گروه سیاسی : اخیرا مجادله لفظی میان سرکردگان دو گروه تروریستی – تکفیری، القاعده و داعش افزایش یافته است؛ در یکی از این مجادلات "ایمن الظواهری" سرکرده مصریالاصل القاعده، "ابوبکر البغدادی" سرکرده داعش را آماج حملات خود قرار داده و او را عامل تفرقه در صفوف مسلمانان دانسته است.
ایمن الظواهری در سخنان اخیر خود ابوبکرالبغدادی را با نام اصلی یعنی "ابراهیم البدری" خطاب قرار داده و او و گروهک تحت امرش را از خوارج بدتر دانسته است. سرکرده القاعده همچنین از همتای داعشی اش خواسته است تا برای تکفیرهایی که میکند ادله ارائه دهد و بی جهت حکم تکفیر صادر نکند.
حمله الظواهری به البغدادی در شرایطی است که پیشتر نیز سرکردگان داعش هجمههای مشابهی را نثار او کرده بودند؛ "ابومحمد العدنانی" سخنگوی این گروه تروریستی- تکفیری در اوایل سال 93 در یک فایل صوتی که در رسانههای منتسب به تروریستها انتشار یافت، ایمن الظواهری را منحرف از مکتب جهادی دانست و از نیروهای دیگر گروههای تکفیری خواست تا داعش را به عنوان جایگزینی برای القاعده به رسمیت بشناسند.
همچنین در همان زمان، "ایمن الظواهری" در فیلمی که چند شبکه ماهوارهای عربی آن را پخش کردند، انحلال گروه داعش را اعلام کرد؛ اما ابوبکر البغدادی بلافاصله با موضعگیری در قبال الظواهری اعلام کرد که داعش روش خود را برگرفته از تفکرات "ابومصعب الزرقاوی" (بنیانگذار القاعده در عراق که در سال 2006 به هلاکت رسید) می داند و ایمن الظواهری را به عنوان رهبر جریان جهادی(تکفیری) قبول ندارد.
اما اختلاف میان داعش و القاعده زمانی علنی شد که در همان نخستین ماههای تجاوزات داعش، ایمنالظواهری سرکرده القاعده با رویکردی قیممابانه به عناصر داعشی دستور داد تا با ترک سوریه، امور متصرفات در این کشور را به "جبهه النصره" بسپارند و صرفا در عراق متمرکز باشند؛ دستوری که تمرد سرکردگان داعش را به همراه داشت و موجب شد اختلافات مبنایی میان این دو گروه تروریستی – تکفیری آشکار گردد.
به طور کلی عناصر داعشی از همان زمان آغاز تجاوزگریها و خون ریزیهایشان اعلام کردند که قصد دارند "امارت" تشکیل دهند و ضمن ضمیمه کردن مناطق به اشغال درآمده، احکام خود را در قلمرو جغرافیایی به تصرف درآمده پیاده کنند؛ موضوعی که با مشی سرکردگان القاعده تفاوت داشت؛ چرا که آنها تمرکز جغرافیایی را در امر تبلیغ سلفی گری، مضر میدانند.
همچنین یکی دیگر از وجوه افتراق القاعده و داعش، تمایل شدید داعشیها به ارتکاب جنایتهای خشونتآمیز و نمایش و انتشار این اعمال جهت هراسافکنی است؛ امری که سران القاعده آن را در شرایط فعلی به صلاح نمیدانند. همچنین رویکرد داعش در مواجهه با شیعیان با القاعده تفاوت دارد؛ داعشیها به سنت شیوخ وهابی، شیعیان را "رافضی" مینامند و معتقدند باید تمام آنها را کشت! این در حالی است که سرکردگان القاعده با چنین شدت و حدتی اعتقاد به مواجهه با شیعیان ندارند.
ایمن الظواهری در سخنان اخیر خود ابوبکرالبغدادی را با نام اصلی یعنی "ابراهیم البدری" خطاب قرار داده و او و گروهک تحت امرش را از خوارج بدتر دانسته است. سرکرده القاعده همچنین از همتای داعشی اش خواسته است تا برای تکفیرهایی که میکند ادله ارائه دهد و بی جهت حکم تکفیر صادر نکند.
حمله الظواهری به البغدادی در شرایطی است که پیشتر نیز سرکردگان داعش هجمههای مشابهی را نثار او کرده بودند؛ "ابومحمد العدنانی" سخنگوی این گروه تروریستی- تکفیری در اوایل سال 93 در یک فایل صوتی که در رسانههای منتسب به تروریستها انتشار یافت، ایمن الظواهری را منحرف از مکتب جهادی دانست و از نیروهای دیگر گروههای تکفیری خواست تا داعش را به عنوان جایگزینی برای القاعده به رسمیت بشناسند.
همچنین در همان زمان، "ایمن الظواهری" در فیلمی که چند شبکه ماهوارهای عربی آن را پخش کردند، انحلال گروه داعش را اعلام کرد؛ اما ابوبکر البغدادی بلافاصله با موضعگیری در قبال الظواهری اعلام کرد که داعش روش خود را برگرفته از تفکرات "ابومصعب الزرقاوی" (بنیانگذار القاعده در عراق که در سال 2006 به هلاکت رسید) می داند و ایمن الظواهری را به عنوان رهبر جریان جهادی(تکفیری) قبول ندارد.
اما اختلاف میان داعش و القاعده زمانی علنی شد که در همان نخستین ماههای تجاوزات داعش، ایمنالظواهری سرکرده القاعده با رویکردی قیممابانه به عناصر داعشی دستور داد تا با ترک سوریه، امور متصرفات در این کشور را به "جبهه النصره" بسپارند و صرفا در عراق متمرکز باشند؛ دستوری که تمرد سرکردگان داعش را به همراه داشت و موجب شد اختلافات مبنایی میان این دو گروه تروریستی – تکفیری آشکار گردد.
به طور کلی عناصر داعشی از همان زمان آغاز تجاوزگریها و خون ریزیهایشان اعلام کردند که قصد دارند "امارت" تشکیل دهند و ضمن ضمیمه کردن مناطق به اشغال درآمده، احکام خود را در قلمرو جغرافیایی به تصرف درآمده پیاده کنند؛ موضوعی که با مشی سرکردگان القاعده تفاوت داشت؛ چرا که آنها تمرکز جغرافیایی را در امر تبلیغ سلفی گری، مضر میدانند.
همچنین یکی دیگر از وجوه افتراق القاعده و داعش، تمایل شدید داعشیها به ارتکاب جنایتهای خشونتآمیز و نمایش و انتشار این اعمال جهت هراسافکنی است؛ امری که سران القاعده آن را در شرایط فعلی به صلاح نمیدانند. همچنین رویکرد داعش در مواجهه با شیعیان با القاعده تفاوت دارد؛ داعشیها به سنت شیوخ وهابی، شیعیان را "رافضی" مینامند و معتقدند باید تمام آنها را کشت! این در حالی است که سرکردگان القاعده با چنین شدت و حدتی اعتقاد به مواجهه با شیعیان ندارند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *