کشف راز جنایت مادر و دختر 3 ساله پس از 28 ماه
مرد 30 ساله ای که به خاطر مشکلات مالی مادر و دختری را در شرق تهران به قتل رسانده و اموال آنها را سرقت کرده بود،سرانجام پس از 28 ماه در گیلان شناسایی و به قتل اعتراف کرد.
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، ساعت 18:30 اول بهمن ماه سال 92خبر کشف اجساد متعلق به یک مادر و دختر در یک واحد آپارتمانی در طبقه دوم یک مجتمع مسکونی در خیابان زمزم – خیابان طاهری به کلانتری 161 ابوذر اعلام شد.
با حضور ماموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد یکی از بستگانِ صاحبخانه با مراجعه به درب خانه ی زن جوان متوجه بوی شدید گاز از داخل آپارتمان بستگان خود شده که بلافاصله طی تماس با شماره تلفن 125 ، عوامل آتش نشانی در محل حاضر و پس از ورود به داخل خانه با جسد یک مادر و دختر به نام های سحر 24 ساله و یلدا 3 ساله روبرو می شوند.
یکی از بستگان سحر در اظهاراتش به ما موران اعلام کرد که بنا به درخواست همسر متوفیه به در خانه آنها مراجعه کرده است. این خانم جوان در اظهاراتش به ماموران اعلام کرد: همسر سحر طی تماس تلفنی با خانه ی ما عنوان کرد که سحر پاسخگوی تماس های تلفنی او نیست و از آنجاییکه به واسطه شغلش راننده کامیون در خارج از تهران است از من خواهش کرد تا به منزلش مراجعه کنم.پس از مراجعه به مجتمع مسکونی محل زندگی آنها، چند بار زنگ واحد آنها در طبقه دوم ساختمان را زدم اما کسی پاسخگو نبود. یکی از همسایگان در ورودی را برایم باز کرد. زمانی که پشت در آپارتمان رسیدم متوجه بوی شدید گاز از داخل خانه شدم. چند بار محکم به در چوبی خانه ضربه زده و سحر و دخترش را صدا کردم اما آنها پاسخگو نبودند که نهایتا با حضور سایر اهالی مجتمع در محل، با آتش نشانی تماس گرفتیم و دقایقی بعد مأمورین آتش نشانی در محل حاضر شدند.
با تأیید خبر اولیه ، بلافاصله موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل، تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام می شود.
شواهد و دلایل اولیه همگی حکایت از آن داشت که متوفی و دخترش به علت پارگی شیلنگ بخاری دچار مرگ ناشی از گازگرفتگی شدند اما در بررسی دقیق صحنه توسط تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی مشخص شد که شیلنگ گاز به صورت عمدی دچار پارگی شده است. در ادامه، اجساد مادر و دختر برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل و نهایتا در بررسی دقیق اجساد و برابر اعلام نظریه پزشکی قانونی، علت اصلی مرگ "فشار بر روی عناصر حیاتی گردن و دهان" اعلام شد.
با توجه به اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر فشار روی عناصر حیاتی گردن و دهان و همچنین نظریه تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی در خصوص عمدی بودن پارگی شیلنگ گاز ، وقوع جنایت محرز و پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" تشکیل و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغازرسیدگی به پرونده، همسر سحر و پدر یلدا پس از حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ساعت 15روز 30 دی برای بردن بار به جنوب کشور مسافرت کردم. به واسطه نوع شغلم هر بار که به مسافرت می روم چندین روز در خانه نیستم و به همین علت مقدار قابل توجهی پول نقد در خانه می گذاشتم تا مشکل مالی برای خانواده ام ایجاد نشود. فردای رفتنم به مسافرت با همسرم تماس گرفتم اما او پاسخگوی تماس های تلفنی من نبود. نهایتا با دخترعمه ی همسرم تماس گرفته و از او خواهش کردم تا برای پیگیری موضوع به در خانه ما مراجعه کند که در ادامه متوجه مرگ همسر و دختر سه ساله ی خود شدم.
شوهر سحر در پاسخ به سؤال کارآگاهان مبنی بر مفقود شدن احتمالی اموال داخل خانه نیز به کارآگاهان عنوان داشت: پس از مراجعت به خانه متوجه شدم که طلا و جواهرات همسرم به همراه پول نقدی که داخل خانه گذاشته بودم، نیست.
با توجه به اظهارات پدر یلدا مبنی بر نبودن طلا و جواهرات همسرش و همچنین پول های داخل خانه، بررسی فرضیه ارتکاب جنایت به قصد سرقت در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
با توجه به بررسی صحنه جنایت توسط تیم بررسی صحنه ی اداره دهم ، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سارق یا سارقان بدون هرگونه تخریب وارد محل سکونت مقتوله و دخترش شدند که همین موضوع ، احتمال ارتکاب جنایت توسط فرد یا افراد آشنا را قوت بخشید.
با توجه به آنکه مقتوله بواسطه شغل همسرش و برای ادامه ی زندگی به تازگی به همراه همسر و دخترش به تهران آمده و تمامی اعضای خانواده و بستگان وی و همچنین بستگان همسرش در شمال کشور سکونت داشتند، کارآگاهان برای ادامه تحقیقات به شمال کشور اعزام شدند.
تحقیقات در شرایطی از بستگان و اعضای خانواده سحر و همسرش در دستور کار کارآگاهان اداره دهم آگاهی قرار داشت که در میان تمامی بستگان و دوستان خانواده مقتوله و همسرش ، علت مرگ وی و دخترش گازگرفتگی عنوان شده بود و حتی صفحه حوادث روزنامه ها نیز در زمان انتشار این خبر همین موضوع (گازگرفتگی) را به عنوان علت اصلی مرگ مادر و دختر ، اطلاع رسانی کرده بودند.
در ادامه رسیدگی به پرونده و با انجام اقدامات پیچیده پلیسی ، کارآگاهان موفق به شناسایی یکی از بستگان سحر به نام مصطفی 30 ساله شدند که برابر شواهد و دلایل بدست آمده ، در روز جنایت در تهران و در محدوده محل زندگی مقتوله حضور داشته است. لذا کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اخذ نیابت قضایی به استان گیلان اعزام و مصطفی 27 مرداد دستگیر و برای انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
با حضور ماموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد یکی از بستگانِ صاحبخانه با مراجعه به درب خانه ی زن جوان متوجه بوی شدید گاز از داخل آپارتمان بستگان خود شده که بلافاصله طی تماس با شماره تلفن 125 ، عوامل آتش نشانی در محل حاضر و پس از ورود به داخل خانه با جسد یک مادر و دختر به نام های سحر 24 ساله و یلدا 3 ساله روبرو می شوند.
یکی از بستگان سحر در اظهاراتش به ما موران اعلام کرد که بنا به درخواست همسر متوفیه به در خانه آنها مراجعه کرده است. این خانم جوان در اظهاراتش به ماموران اعلام کرد: همسر سحر طی تماس تلفنی با خانه ی ما عنوان کرد که سحر پاسخگوی تماس های تلفنی او نیست و از آنجاییکه به واسطه شغلش راننده کامیون در خارج از تهران است از من خواهش کرد تا به منزلش مراجعه کنم.پس از مراجعه به مجتمع مسکونی محل زندگی آنها، چند بار زنگ واحد آنها در طبقه دوم ساختمان را زدم اما کسی پاسخگو نبود. یکی از همسایگان در ورودی را برایم باز کرد. زمانی که پشت در آپارتمان رسیدم متوجه بوی شدید گاز از داخل خانه شدم. چند بار محکم به در چوبی خانه ضربه زده و سحر و دخترش را صدا کردم اما آنها پاسخگو نبودند که نهایتا با حضور سایر اهالی مجتمع در محل، با آتش نشانی تماس گرفتیم و دقایقی بعد مأمورین آتش نشانی در محل حاضر شدند.
با تأیید خبر اولیه ، بلافاصله موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل، تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام می شود.
شواهد و دلایل اولیه همگی حکایت از آن داشت که متوفی و دخترش به علت پارگی شیلنگ بخاری دچار مرگ ناشی از گازگرفتگی شدند اما در بررسی دقیق صحنه توسط تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی مشخص شد که شیلنگ گاز به صورت عمدی دچار پارگی شده است. در ادامه، اجساد مادر و دختر برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل و نهایتا در بررسی دقیق اجساد و برابر اعلام نظریه پزشکی قانونی، علت اصلی مرگ "فشار بر روی عناصر حیاتی گردن و دهان" اعلام شد.
با توجه به اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر فشار روی عناصر حیاتی گردن و دهان و همچنین نظریه تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی در خصوص عمدی بودن پارگی شیلنگ گاز ، وقوع جنایت محرز و پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" تشکیل و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغازرسیدگی به پرونده، همسر سحر و پدر یلدا پس از حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ساعت 15روز 30 دی برای بردن بار به جنوب کشور مسافرت کردم. به واسطه نوع شغلم هر بار که به مسافرت می روم چندین روز در خانه نیستم و به همین علت مقدار قابل توجهی پول نقد در خانه می گذاشتم تا مشکل مالی برای خانواده ام ایجاد نشود. فردای رفتنم به مسافرت با همسرم تماس گرفتم اما او پاسخگوی تماس های تلفنی من نبود. نهایتا با دخترعمه ی همسرم تماس گرفته و از او خواهش کردم تا برای پیگیری موضوع به در خانه ما مراجعه کند که در ادامه متوجه مرگ همسر و دختر سه ساله ی خود شدم.
شوهر سحر در پاسخ به سؤال کارآگاهان مبنی بر مفقود شدن احتمالی اموال داخل خانه نیز به کارآگاهان عنوان داشت: پس از مراجعت به خانه متوجه شدم که طلا و جواهرات همسرم به همراه پول نقدی که داخل خانه گذاشته بودم، نیست.
با توجه به اظهارات پدر یلدا مبنی بر نبودن طلا و جواهرات همسرش و همچنین پول های داخل خانه، بررسی فرضیه ارتکاب جنایت به قصد سرقت در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
با توجه به بررسی صحنه جنایت توسط تیم بررسی صحنه ی اداره دهم ، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سارق یا سارقان بدون هرگونه تخریب وارد محل سکونت مقتوله و دخترش شدند که همین موضوع ، احتمال ارتکاب جنایت توسط فرد یا افراد آشنا را قوت بخشید.
با توجه به آنکه مقتوله بواسطه شغل همسرش و برای ادامه ی زندگی به تازگی به همراه همسر و دخترش به تهران آمده و تمامی اعضای خانواده و بستگان وی و همچنین بستگان همسرش در شمال کشور سکونت داشتند، کارآگاهان برای ادامه تحقیقات به شمال کشور اعزام شدند.
تحقیقات در شرایطی از بستگان و اعضای خانواده سحر و همسرش در دستور کار کارآگاهان اداره دهم آگاهی قرار داشت که در میان تمامی بستگان و دوستان خانواده مقتوله و همسرش ، علت مرگ وی و دخترش گازگرفتگی عنوان شده بود و حتی صفحه حوادث روزنامه ها نیز در زمان انتشار این خبر همین موضوع (گازگرفتگی) را به عنوان علت اصلی مرگ مادر و دختر ، اطلاع رسانی کرده بودند.
در ادامه رسیدگی به پرونده و با انجام اقدامات پیچیده پلیسی ، کارآگاهان موفق به شناسایی یکی از بستگان سحر به نام مصطفی 30 ساله شدند که برابر شواهد و دلایل بدست آمده ، در روز جنایت در تهران و در محدوده محل زندگی مقتوله حضور داشته است. لذا کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اخذ نیابت قضایی به استان گیلان اعزام و مصطفی 27 مرداد دستگیر و برای انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
مصطفی پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی، در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از موضوع جنایت شده و مدعی می شود که او نیز به مانند سایر بستگان تصور می کرده که مقتوله و دخترش به علت گازگرفتگی دچار مرگ شدند اما در ادامه تحقیقات و با ارائه دلایل و مدارک مستند از سوی کارآگاهان، پس از گذشت دو سال و چهار ماه و 27 روز از زمان جنایت، به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: از چندی پیش، دچار مشکلات مالی شدید شدم. از سوی دیگر اطلاع داشتم که سحر و همسرش نیز به تهران آمده و وضعیت مالی آنها نیز به واسطه شغل همسرش خوب است. به قصد گرفتن پول به در خانه آنها مراجعه کردم و زمانی که با تعارف سحر وارد خانه شدم ، متوجه شدم که همسر مقتوله در مسافرت است و دختر مقتوله در آنزمان ، داخل اتاق خوابیده بود.
قاتل جوان ادامه داد: پس از گذشت چند دقیقه موضوع مشکلات مالی خودم را با مقتوله مطرح و در ادامه درخواست مقداری پول کردم اما بر خلاف انتظار، سحر عنوان داشت که این مبلغ را نمی تواند در اختیارم بگذارد. ناامید شده بودم که متوجه بسته ی پول و همچنین جعبه ی طلا و جواهرات داخل یکی از اتاق ها شدم. تصمیم گرفته بودم تا به هر شکل ممکن پول مورد نیاز خودم را تهیه کنم. با پیدا کردن پارچه ای اقدام به خفه کردن مقتوله کردم که در همین زمان دختر مقتوله از اتاق بیرون آمد و مرا دید. از روی ترس شناسایی شدن توسط دختر مقتوله و دستگیری توسط پلیس ، او را نیز خفه کردم ؛ پس از برداشتن طلا و جواهرات و پول های داخل خانه، به قصد گمراه کردن پلیس اقدام به پاره کردن شیلنگ گاز بخاری کردم تا انتشار گاز در داخل خانه باعث ایجاد انفجار شود و پس از آن ، به سرعت از خانه خارج شدم. فردای روز جنایت و از طریق اقوام متوجه شدم که با حضور آتش نشانی انفجاری صورت نگرفته ولی علت فوت در میان اقوام و بستگان و حتی [ صفحه حوادث ] روزنامه ها، گازگرفتگی مطرح شده بود. اطمینان داشتم که کسی شاهد حضور من در خانه مقتوله نبوده و علت مرگ نیز ، گازگرفتگی تشخیص داده شده است، به همین خاطر به زندگی عادی خود بازگشتم تا اینکه توسط پلیس دستگیر شدم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از بازپرس سجاد منافی آذر صادر و متهم برای ادامه تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *