اسلام به تمام ادیان الهیاحترام میگذارد/اقلیتها در ایران مانند هموطنان خود از حقوقشهروندی برخوردارند
کاشانی جایگاه اقلیتها را در قانون اساسی ایران ویژه برشمرد و گفت: هر یک از آنها به فراخور دین و آئین خود از حقوق اجتماعی، انسانی وشهروندی مانند تمام ایرانیان برخوردار هستند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه حقوقی و قضایی به نقل از روابط عمومی ستاد حقوق بشر، پذیرش و احترام به تنوع فرهنگی و مذهبی، از ویژگیهای بارز ایرانیان است. در کنار اکثریت مسلمان، معتقدان به سایر ادیان الهی نیز در کشور ما وجود دارند که با داشتن تابعیت ایران، دارای حقوق و تکالیف مشخصی هستند.
احترام به حقوق اقلیتها و تلاش در رفع تبعیض و نقض حقوق آنان یکی از مسائل مبتلا به حقوق بشر دنیای ماست.اقلیت های مذهبی همانطور که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. رعایت حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی بر پایه همزیستی مسالمتآمیز به عنوان شهروند ایرانی همواره مانند سایر افراد جامعه در تمام عرصهها مورد توجه قرار گرفته که این امر منجر به حضور فعال و گسترده آنها در جامعه شده است.
النا لاوانی کاشانی، یک فعال حقوق بشر دراین رابطه میگوید: اقلیت های مذهبی در جریان و رخ دادهای ایران همه با هم مسیر و سرنوشت مشترک دارند و در تصمیم گیریهای کشور مشارکت فعمتاسفانه تعدادی زندانیان بلاتکلیف در این زندان داریم که هنوز رای آنان صادر نشده است و به نوعی منتظر صدور آراشان هستند که تعداد آنان قابل توجه است، بنابراین می بایست همکاران ما چه در بخش دادسرا و چه در بخش دادگاه تلاش بیشتری داشته باشند تا به سرعت به پرونده های آنان رسیدگی شود.ال دارند.
وی به عنوان یک بانوی کلیمی ایرانی درحوزه حقوق، دین پژوهی، ادیان ابراهیم، عرفان، الهیات، اسلام شناسی، محیط زیست، آموزش وپرورش، زنان، کودکان کار و به ویژه حقوق بشر اسلامی، در داخل و خارج از کشور، مقالات و سخنرانی های بسیاری ارائه کرده است.
برای تحلیل و بررسی وضعیت اقلیت ها در ایران و ادعاهای مطرح شده غرب دراین خصوص، با دکتر النا لاویانی کاشانی، مدرّس دانشگاه، پژوهشگر و شاعر دفاع مقدس، به گفتگو نشستهایم. مشروح گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر با این فعال حقوق بشری را در ادامه می خوانید.
آزادی اقلیت های دینی را در ایران چطور می بینید،به عنوان یک شهروند ایرانی آیا کلیمی بودن شما تاثیری در کارهای روزمره تان گذاشته یا خیر؟
ایرانیان کلیمی، آشوری، ارمنی، زرتشتی، مندایی، سنی و سایر ادیان در محدوده قانون اساسی کشور در اجرای آیین و رسوم خویش آزاد و بسیار فعالند.
هر یک از ایشان به فراخور دین و آیین خود دارای عبادت گاه، بنیاد، کانون، انجمن و مرکز دینی، فرهنگی و اجتماعی هستند و از حقوق اجتماعی، انسانی و شهروندی مانند تمام ایرانیان برخوردارند. مگر دراحوال شخصیه مثل ازدواج، طلاق، ارث؛ که بر اساس دین و مذهب خود در محاکم قانون ایران به آنها رسیدگی میشود. آنها برای حل مسائل خود حق گزینش وکیل و نیز نماینده مجلس شورای اسلامی بر اساس اصل 64 قانون اساسی را دارند.
اقلیت های مذهبی در جریان و رخ دادهای ایران همه با هم مسیر و سرنوشت مشترک دارند. چنانکه در جنگ ایران و عراق با علاقه ای که به مهین خود و حفظ و تداوم آزادی آن داشتند با حضور داوطلبانه در جبهه ها اسیر، جانباز و شهید تقدیم کشور کردند. در تصمیم گیری برای وطن و سرنوشت خود مانند انتخابات ریاست جمهوری و مجلس خبرگان، مشارکت فعال دارند.
حضور اقلیت های مذهبی در وزارتخانهها، ادارات و نهادهای دولتی و خصوصی، ان جی یوها( سازمان های مردم نهاد)، ملاقات با وزرا و نمایندگان مجلس و رئیس جمهور، وجود مهد کودک، پیش دبستانی، دبستان و دبیرستان، آرامگاه، مراکز ذبح بهداشتی، فروشگاه های ویژه سازمان دانشجویان، خانه نوجوانان، سازمان بانوان، سرای سالمندان، باشگاههای ورزشی، مرکز رایانه، بیمارستان و درمانگاه، بنیاد خیریه، حضور در دانشگاه ها تا مرحله دکترا، حضور در مراسم دو جانبه مسلمانان واقلیت ها، مراسم ملی و دینی، زیارت بارگاه انبیاء مسلمان و سایر ادیان، دفتر سایت نهاد خیریه، کتابخانه، دفتر نشریه، مجله، کتاب فروشی، مرکز چاپ و نشر، محضر و دفترخانه عقد و قرارداد، دفتر حل اختلاف، مرکز انتشار تقویم، طهارت گاه، مرکز فیلم وتاتر، بنیاد هنری، رفت و آمد و معاملات بسیار مسلمانان با دیگرایرانیان همه و همه از نشانه های این دوستی و مودَت است. اگر جایی هم اختلاف نظر، عقیده و سلیقه است در میان همه مردم جهان است.
شاه بیت غزل عشق میان ایرانیان از هرآیینی کلام بزرگ امام خمینی (ره )است:« تمام این ها برای این است که ادیان الهی از سوی خداست و خداوند تمام ابعاد انسان را آفرید و توجه به آن نیز دارد و می خواهد انسان را با تمام ابعادش تربیت کند و مابین ادیان از این جهت فرقی نیست». اما جامعه یهود و سایر جوامعی که در ایران زندگی می کنند، اهل این ملت هستند واسلام با آنها همان رفتار را دارد که با سایر اقشار ملت دارد. اسلام ابدا اجحاف را جایز نمی داند و آنان را در مضیقه نمی گذارد.
خواست خدای تبارک و تعالی است که همه بشر در رفاه و در سعادت باشند و همانطور که خدای تبارک و تعالی برای اقشار ملت ها احترام قائل است ،اسلام هم احترام قائل است. من در پاریس به شخصی که از طرف جامعه یهودیان آمده بود تنبُه دادم و گفتم بنای اسلام بر این است که هیچ قشری را در مضیقه نگذارد.
اسلام برای همه است و می خواهد همه در سعادت و رفاه باشند و اگر همه اینها به تاسّی و پیروی حضرت امام (ره) از قرآن و نهج البلاغه منطبق بر سیره و سنت رسول و ائمه اطهار(ص) است، در منش و سخنان گوهر بار امام خامنه ای مشهود و روشن است. اقلیت های مذهبی در ایران در مراکز عبادی و فرهنگی خود در اجرای مراسم، نوع پرستش، شیوه رفتاری و اجرای مراسم و مهمانی ها و سایر امور آزادند.
در خصوص اینکه نوع مذهب من تاثیری درانجام امور روزانه گذاشته یا خیر، باید بگویم خیر. از دید من همه چیز بستگی به روش رفتار و نوع تعاملی است که شما در پیوند و رابطه با مردم به کار می گیرید.
رفتارهای توحیدی، ادب، آرامش، احسان، نیکی و مهر دل انسانها را به هم نزدیک می کند و دوستی را پایدار می سازد. حدیث نبوی می فرماید: «حُسْنُ الْخُلْقِ یُثَبِّتُ الْمَوَدَّة» اخلاق نیکو دوستی را پایدار می سازد. اگر جایی هم گاهی مشکلی پیش بیاید به سبب عدم شناخت مردم از هم است اگر نقاط اشتراک همدیگر را بشناسیم در تداوم دوستی پیروزیم.
برای رفت و آمد و خروج از ایران چطور، آیا محدودیتی برای اقلیت ها وجود دارد؟
خیر، هم اکنون محدودیتی نیست و اقلیت ها هم مانند سایر شهروندان آزادند. حتی دولتمردان جمهوری اسلامی ایران از هم وطنان خود و به ویژه اقلیت ها دعوت نموده اند تا اگر سالهاسات دور از وطن هستند دوباره بازگردند و از حال و هوای میهن بهره ببرند و مردم از همراهی ایشان در حوزه های فرهنگی، علمی و اقتصادی بهره مند شوند.
اشاره داشتید به اینکه اسلام برای تمام اقشار ملت ها احترام قائل است، تحلیل شما درباره حقوق بشر اسلامی و تفاوت آن با حقوق بشر غربی چیست؟
هفته گذشته گرامیداشت « روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» را پشت سر گذاشتیم. ضمن عرض تبریک این روز بر همه موّحدان، نیک اندیشان و به ویژه مسلمانان،از آنجا که پژوهشهای بسیار و گسترده ای درحوزه ادیان و به ویژه اسلام، قرآن کریم و دیگر کتب اسلامی و عرفانی ، مقالات و تالیفات و سخنرانیهای بی شماری داشته ام، بر این باورم که ادیان الهی و ابراهیمی ریشه الهی و خدایی دارند، پس تمام اصول، قوانین و آیین های آن، هم الهی و خدایی است. اسلام نه تنها به حقوق انسان،اعم از زن و مرد، کودک، جوان و پیر و هر آدمی با هر رنگ، جنس، ملیّت، اندیشه می پردازد، به حیوان و گیاه هم نظر دارد وطالب رعایت حق آنهااست.
تمام قرآن کریم را مو به مو و با دقت نظر باید خواند، بصیرت و دانشی که می خواهید در خواندن قرآن و بررسی اسلام و به ویژه حقوق بشر اسلامی دست یافتنی است.
همین آیه « بسم الله الرّحمن الرّحیم» که دو واژه «رحمان ورحیم»، در آن مشهود است. اگر انسان در سرتا سر جهان، با هر اندیشه ، رنگ ، جنس، ملیت، خود را تنها و متصف به صفات رحمان و رحیم که گذشت و بخشندگی، بزرگ ترین ویژگی جمال الهی است، کند؛ دنیا صلح و آرامش خواهد بود.
صفت رحم در خداست، آن جا که می گوییم « یا ارحم الرّاحمین» و این در همه ادیان است. در آیین موسی (ع) می فرماید: «هم نوعت را مانند خودت دوست بدار». اینجا است که می توان قرائت و نزدیکی ادیان را ملاحظه کرد. این رسالت و وظیفه سران و دولت مردان است که آموزش ببینند، آموزش بدهند و تفهیم ، تفاهم و مفاهمه آفریده شود.
حقوق بشر اسلامی، بنا به نیکی و حفظ کرامت های الهی و انسانی دارد. مجموعه ای از اصول و قوانین ناب دینی و دریای سبز باید و نبایدها برای سیر و سلوک سبز و پرواز ایمن با فراخنای پرو بال الهی، سماواتی، وحیانی وآسمانی در سپهر زندگی با نور و گرمای قرآن که سرچشمه از کلام خدا و نبوی دارد. اسلام حقیقی میخواهد همه در حرم امن وامنیت ، آرامش ، سلامت ، نیکی وبه دور از ستم ، باطل و شرباشند.
آیه ها وجزء جزء آن که قانون را مطرح می کند یا داستان ، پند، حقیقت و عبرت گذشتگان، پیامبران، ملت ها و تاریخ است؛ می کوشد وجود و موجود را به منشاء، اصل و سرچشمه هستی یا خدا که منبع آرامش، حق ، زیبایی، جلوه انوار، صلح و نیکی است؛ دعوت، هدایت نزدیک و یکی کند.
به زعم بنده، با معرفت و حفظ قوانین و حقوق بشر از منظر اسلامی و دینی، مسلمانان و همگان در دو جهان می توانند به آرامش برسند و آن، برخورداری از انعام دنیوی و مواهب وعطایای اخروی و شجره طیّبه است، به شرطی که این همگان؛ رعایت کنند.
هنگامی که دو فرد، دو همسایه، دو شریک ، دو همسر، دو خانواده، دو دوست ، دوملت، حقوق اسلامی و اخلاقی هم را در روابط و پیوندها رعایت کنند، دیگر جنگ، کینه، انتقام، آتش، زندان، محاکمه و محکمه مفهوم ندارد.
النا لاویانی کاشانی( ایرانی کلیمی)
تمام قرآن کریم ، حق است و نمایش مستقیم و غیرمستقیم مرز بین حق و باطل، دادن شناخت و معرفت، ارائه جامعه و زندگی سالم، راست، ایمن، و درست. این که شما با خواندن و فراگیری حقیقی هر یک از سوره ها و بررسی منطقی و درست تاریخ و عبرت موجود در آن، به حق خود و دیگران عارف، نزدیک، و عامل می شوید. همین که رفتار توحیدی و سماواتی داشته باشید، رفتار،کردار وپندار شما، هم احمدی است و موسایی، هم عیسایی و اهورایی. اسلام، برای همه احترام قائل است و معرفت حقوق ایشان.
به شرطی که درک درستی از این حقوق، قوانین، اصول و بازتاب عمل و ارائه آن باشد. مهم است که حقوق اسلامی و موسوی و نیز مسیحی و زرتشتی، قریبند؛ زیرا ادیان منشاء الهی دارند. پس ما پیروان توحید و اخلاق، با نظر به این قرابت و تفاهم، می توانیم نخست خود را وسپس جهان و جهانیان را به عرصه آشتی، صلح و امنیت نزدیک و روانه سازیم. حفظ دیانت و اصول دین، احترام به نیکی و نیکان، آزادی و ارائه تعریف آزادی و بازتاب حد و حدود آزادی درسیره پیامبران و حضرت رسول اکرم (ص) مشهود است.
اسلام هر چه را محدود و حرام و تحریم فرموده است پیش از آن موسی (ع) در کتاب خدا و خود خدا محدود کرده اند که چکیده آن در ده فرمان است. دروغ، ناراستی، حد، شرّ،حسرت، غصب مال و تجاوز به سرزمین و ملک دیگران، ترور، خشونت، زنا، بی حجابی و عدم پوشش مناسب، بی حرمتی و هم جنس بازی و غیره. در حوزه پادافره، مجازات ،قصاص و بیش تر قوانین ادیان، مشترک، نزدیک به هم و گاه یکی است.
آنها که حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی را نفی می کنند، اول باید ببینیم خودشان پیرو کدام آیین دین، اندیشه و تفکرّند. اگر از ادیان توحیدی هستند که ادیان با هم اختلاف و مشکلی ندارند. وقتی مخالفان و منافقان اسلام قدری مطالعه و قرائتی از آیین خود ندارند، چگونه می توانند درک عظیمی از دین و اندیشه عظیمی به نام اسلام و حقوق بشر اسلامی آن داشته باشند؟
آنها که جدا از تفکر خدایی و توحیدند، باید دین ،اسلام و حقوق بشر اسلامی را مخدوش ، ناکارآمد ، محدود، بد و ستمگر جلوه دهند تا اوّل، خود مسلمین و دوم دیگر موّحدان از اسلام و از خدا فاصله بگیرند. این آغاز جنگ و دعواست و جنگ ،دعوا، فتنه ، آتش، ترور و خشونت همان است که آنها می خواهند تا حکومت کنند ولی در پوشش آزادی و دفاع از حقوق بشر. «گرگ در پوستین بره».
آنجا سیاست از دین جداست اما اندیشه دینی و دین مداران، دین و توحید را در سرتاسر و جای جای زندگی لحاظ می کنند. جز اینها در سیره و سنت رسول اکرم(ص)، چهارده معصوم، امامان، خاندان و اهل بیت و نیز بزرگان و روحانیون دیگر، فُرق اسلامی مانند اهل سنت و شافعی، حنبلی، زیدی و امامیه بنگرید. همین محبت،کرامت، نیکی و حفظ حقوق مردم از مسلمان تا کلیمی،مسیحی، زرتشتی محرز است.
نهج البلاغه حضرت امیر المومنین (ع) را باید همه با هم بخوانیم و عمل کنیم و به کار بندیم. حضرت علی (ع) از حقّی فرو گذار نکرده اند.هم خوانی و هم گونی این دست کلام و نزدیکی آن با کتب موسوی مانند فصول پدران، یا جامعه سلیمان (ع) و کتب مسیحی و زرتشتی بارزاست و پیامبرش گسترنده نیکی، آرامش، صلح، امنیت و زندگی سالم و فرهی است.
خدا می خواهد که آفریدههایش در سلام اسلامی و آرامش و باشند
«من الحق، بالحق، الی الحق»، «از خدا، با خدا، به سوی خدا»، موجود و انسانی با چنین تفکری، حقوقش هم، چنین ضلع، زاویه و حجم و مساحت و محیطی دارد. انسان اشرف مخلوقات است اگر معتقد حقیقی باشد، اعمالش هم حقیقی و حقوقی است.
هم خودش آزاد است هم آزادی دیگران را حفظ می کند حلال و حرام را و این که خیلی چیزها را نباید بشنود، ببیند، بپوشد و بخورد. در چنین اندیشه ای انسان در اوج کرامت و هوّیت است.می تواند به بالاترین حد متعالی بپیوند. پس حقوق هم بر پایه چنین اندیشه ای است.
مولانا می فرماید:«ای برادر، تو همه اندیشه ای مابقی ،استخوان وریشه ای».
اما جز فرهنگ دینی و اخلاقی، فرهنگ سوای دینی، انسان را محدود به ماده و زمین می داند. پس حقوق بشرش هم زمینی ،مادی و فیزیکی است. در آن تفّکر خدا مرکز نیست و انسان هم هوّیت الهی و ماورایی ندارد. در نتیجه حقوق این بشر بر اساس نیازها و خواسته های وی نخواهد بود. استفاده ابزاری از انسان و به ویژه کودکان و زنان را به یاد داشته باشیم.
حقوق بشر اسلامی و دینی و نیز ادیان ابراهیمی همانند موسویت، مسیحیت وآیین حضرت زرتشت (ع) انسان را آزاده و آزاد می داند، آزادی که آزادی دیگران را نابود، کم رنگ یا مختل نکند. در حقوق بشر دینی وبه ویژه اسلامی گرمی و حفظ، کرامت خانواده و تک تک اعضای آن از پیر تا میان سال، جوان و کودک لازم وملزوم است.
در این نگرش زن به نام همسر، مادر و مرکز خانواده اهداف و رفتاری متعالی،انسان ساز و هدایت گونه دارد ،منزوی و گوشه نشین نیست. نمی گذارد او را سر کار بگذارند، استفاده ابزاری و جنسی کنند یا آلت دست و بازیچه و پله تبلیغاتی و فرا اقتصادی باشد.
مدعیان حقوق بشر و گزارشگر ویژه، نبود آزادی و حقوق انسانی برای اقلیت ها در ایران را همواره به عنوان یک ابزارعلیه جمهوری اسلامی ایران استفاده می کنند، چه تحلیلی در این رابطه دارید؟
جهانیان، اخبار و اوضاع کشورهای مدعی حقوق بشر را مشاهده می کنند. شماری از خبرگزاری ها مزدورند، پول می گیرند تا به نرخ روز روسا و رهبرانشان نان بدهند و نان بخورند. نخست؛ باید گفت که آزادی در دین، فرهنگ و سرزمین ما با آن ها فرق دارد.
آزادی در اندیشه و عمل ما متصف به زوایای دینی است، مضاف بر این که آزادی که آنها از آن نام می برند در همان کشورها نه رعایت می شود نه جاری. نگرش مردم ما به دین، آیین و باورهای مذهبی با غرب کاملا متفاوت است. عدم استفاده از پوشش مناسب، اعتیاد، همجنس بازی، مشروب خواری، رفتارهای غیر شرعی، اختلاط های جنسی زنان و مردان، روسپی گری، رفتارهای نامتعارف، استفاده آزاد و حمل و نقل اسلحه و بسیاری مسائل دیگر، تفاوت های فرهنگی ما و آن گزارشگران آزادی است.
وقتی در مجامع بین المللی اینها را علیه ایران مطرح می کنند، نظرها و اذهان به سمت ایران معطوف می شود. در نتیجه افکار عمومی از بررسی کار ابرقدرتها، آزادی های حقوق بشری مدنظر آنها، و آن چه آنها می خواهند انجام بدهند، بی خبر و غافل می مانند.
این که افکار ازبررسی و رسیدگی به اوضاع کشورهای همسایه ایران که قربانی غصب، جنایت و ترور هستند، غافل می مانند؛ این که جلوی فعالیتهای بشر دوستانه ایران و رسیدگی به محرومان، مستضعفان و مظلمان جهان گرفته می شود؛
این که با طرح این موارد، مساله تحریم ها می آید تا به مردم ایران سختی بدهند و جلوی پیشرفتهای فرهنگی، علمی، اقتصادی وغیره را بگیرند؛ این که با ارائه این موارد بین ایران و مردم جهان فاصله و دوری بیندازند؛ این که بتوانند با طرح این موارد راهی برای ورود به ایران و نفوذ برمردم و مداخله در امور و کارها را بیابند. من از گزارشگران ویژه و طراحان این موارد می پرسم آن کشورهایی که نمونه کامل اجرای حقوق بشر، آزادی و آرامشند و آن مدینه های فاضله و آرمان شهرها را نام ببرند.
آن روزها که ملت ایران مورد تهاجم و حمله ددمنشانه صدام و هم دستانش قرار گرفتند؛ آن روزها که شهرهای ما آماج بمب های شیمیایی همین مدعیان حقوق بشر بود، گزارشگران کجا تشریف داشتند و یا امروز در بحرین، یمن، فلسطین، سوریه و عراق، کجا هستند؟
برخی از مدعیان حقوق بشر تلاش می کنند فعالیت گروه های تروریستی را در منطقه به نام مسلمانان تمام کنند در حالی که جنایات و خوی وحشیانه هیچ سنخیتی با سالام ندارد، نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظر من، آن که خانه و کاشانه مردم را به خون و آتش می کشد،غصب می کند و جان بشر را می گیرد حتی جان گیاه و حیوان را او وجود ندارد و موجود نیست. وجد الهی ندارد، واجد صفات خدایی نیست. چه رسد که نام انسان بر او بنهیم یا او را به دین و آیینی پیوست زنیم.
آدم کش، تروریست، غاصب وقاتل دین ندارد و اگر کسی ترور انجام داد نه مسلمان است نه مسیحی و نه کلیمی یا زرتشتی. اسلام دین محبّت، مودت، آرامش و نرمش است. اگر کسی مسلمان باشد آیا می تواند به آدم کشی اش افتخار کند و جار بزند که مسلمان است؟ حال، این که چرا به اسلام و مسلمانی نسبت می دهند؟ اسلام از ادیان الهی، صاحب معرفت و جمعیت و پیروانش روبه رشد هستند.
شماری از این فزونی و رشد می ترسند، از تبلیغ اسلام می ترسند، از قوانین طاهر اسلام می ترسند که مردم ببینند، بفهمند و به آن نزدیک یا همگون شوند یا دوستی کنند.
دیگر این که آنها در کشورهای خودشان گرفتاری و مشکلات دارند، کمی وکاستی دارند، چیزی ندارند که به نام حقوق بشر ارائه کنند. پس باید به طریقی اسلام را از انظارها به نام شماری اعمال تروریستی مجهول، پایین بکشند تا خودشان به ظاهر بالا بمانند. باید به طریقی اسلام را ازجلوی چشم ها بیندازند؛ مسلمان ها را امروز، و پیروان وادیان توحیدی را یک روز دگر، بد و ستمگر جلوه دهند تا مردم از ایشان بترسند یا فاصله بگیرند، در نتیجه جلوی رشد اسلام گرفته می شود.
وقتی فاصله و دوری بین آدم ها باشد، کینه و جنگ به وجود می آید، حواس مردم از مشکلات و بی کفایتی آنها به سوی مسائل تروریستی که خود آنان را پدید آورده اند، معطوف می شود. جنگ نیاز به اسلحه دارد و آنها برای فروش اسلحه و پرکردن جیب خود باید ادیان و به ویژه اسلام و مسلمانان را تروریست نشان دهند.
آنها باید بهانه ای برای حمله به این کشورهای اسلامی هم داشته باشند، باید بگویند که ما آمدیم مسلمانان را از چنگال تروریست ها نجات دهیم، پس اول باید خودشان تروریست ها را بیافرینند و سپس باز خودشان را رهایی بخش و ناجی و عامل حقوق بشر بدانند.
آنها می خواهند وارد این کشورها شوند تا سرمایه خدا دادی یا نیروها را ببرند. پس راه ورود یکی از همین کارهاست. می خواهم از مدعیان ونافیان حقوق بشر بپرسم آیا حقوق بشری که شما ارائه می دهید بر پایه دین الهی و نیازهای بشری است. آیا اصلا این حقوق بشر در کشورها اجرا می شود؟ اگرعمل می شود پس چرا این همه قتل، خونریزی و حق کشی است، چرا این همه جنایت است؛ محکمه ،دادگاه و پلیس قدم به قدم و خبط ،خطا و خلاف؟ خطا تنها آدم کشی نیست.
هر جرمی خطاست و گناه در اسلام. بی حجابی، زنا، تجاوز، مشروب خواری،غصب و بسیاری موارد دیگر، حرام است و حد دارد. راستی اگر در کشورهای دیگر همه چیز به سامان و رو به راه است چرا کار وکلا در کشورهای امریکایی اروپایی غربی سکه است.
عمده مشکلات جامعه کلیمیان چست و چه تلاش هایی برای حل آنها انجام شده؟
از آنجا که مردم ایران همه با هم در یک زمان ومکان زندگی می کنند، اصولا اگر خدای نکرده گرفتاری، مشکلات یا دشواری باشد همه با هم در یک مسیر و در غم و شادی هم شریکند. پس فرقی ندارد که بخواهیم مشکلات را خیلی دسته بندی کنیم.
اگر گرفتاری مانند آلودگی هوا، بیکاری، گرانی، بیماری و مسائل دیگر وجود دارد، برای مسلمانان هم هست و برای دیگر ایرانیان نیز همینطور. گرچه همه کلیمیان ایران دعاگو و سپاس گذار لطف، کرامت مقام معظم رهبری و سران 3 قوه هستند، شماری از آنها خواستار نگاه وسیع تر سران سه قوا درحوزه رسیدگی حقوقی و شماری از بندها و بازنگری آن هستند.
با توجه به اینکه قوانین ازدواج، نکاح کلیمی شاید مترّقیترین قانون ازدواج در جهان باشد، زنان کلیمی ایران منتظر نگرش و زوایای افق دیگری به طلاق، مهریه،عندالمطالبه و مطابی از این دست هستند. به طور کلی مشکلات در تمامی جوامع وجود دارد، اینجا می خوام بپرسم آیا در خود کشورهای که مدعی اجرا و اعمال حقوق بشر هستند، هیچ مشکلی در روابط انسانی بین مردم آن کشورها صورت نمی گیرد؟
و سخن نهایی؟
مطالبات بنده به نام یک زن ایرانی، کلیمی، فعال حقوق بشر و دین پژوه در هفته ای که سپری شد« گرامیداشت حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» از دولتمردان، فرهیختگان واندیشمندان این است که ادیان را وبه ویژه اسلام را به هم بشناسانیم و روابط ،پیوندهای عاطفی روحی، اخلاقی و فرهنگی ایرانیان کلیمی،مسلمان ،مسیحی، زرتشتی ،مندایی و سایر ادیان را در بازارعاشقی این سرزمین پهناور و دانشور به هم نشان دهیم.
من از حضرت آقا امام خامنه ای به سبب نامههایی که در باب شناخت و عرفان اسلامی به مردم جهان و به ویژه جوانان غربی مرقوم فرمودند، بسیار بسیار سپاسگزارم. باید رفتار پیامبران و نیز رسول اکرم(ص) را نمایش داد که با دیگر مردمان چه کردند. این وظیفه آحاد ملت و پیش از آن رسانه ها و خبرگزاری ها است.
احترام به حقوق اقلیتها و تلاش در رفع تبعیض و نقض حقوق آنان یکی از مسائل مبتلا به حقوق بشر دنیای ماست.اقلیت های مذهبی همانطور که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. رعایت حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی بر پایه همزیستی مسالمتآمیز به عنوان شهروند ایرانی همواره مانند سایر افراد جامعه در تمام عرصهها مورد توجه قرار گرفته که این امر منجر به حضور فعال و گسترده آنها در جامعه شده است.
النا لاوانی کاشانی، یک فعال حقوق بشر دراین رابطه میگوید: اقلیت های مذهبی در جریان و رخ دادهای ایران همه با هم مسیر و سرنوشت مشترک دارند و در تصمیم گیریهای کشور مشارکت فعمتاسفانه تعدادی زندانیان بلاتکلیف در این زندان داریم که هنوز رای آنان صادر نشده است و به نوعی منتظر صدور آراشان هستند که تعداد آنان قابل توجه است، بنابراین می بایست همکاران ما چه در بخش دادسرا و چه در بخش دادگاه تلاش بیشتری داشته باشند تا به سرعت به پرونده های آنان رسیدگی شود.ال دارند.
وی به عنوان یک بانوی کلیمی ایرانی درحوزه حقوق، دین پژوهی، ادیان ابراهیم، عرفان، الهیات، اسلام شناسی، محیط زیست، آموزش وپرورش، زنان، کودکان کار و به ویژه حقوق بشر اسلامی، در داخل و خارج از کشور، مقالات و سخنرانی های بسیاری ارائه کرده است.
برای تحلیل و بررسی وضعیت اقلیت ها در ایران و ادعاهای مطرح شده غرب دراین خصوص، با دکتر النا لاویانی کاشانی، مدرّس دانشگاه، پژوهشگر و شاعر دفاع مقدس، به گفتگو نشستهایم. مشروح گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر با این فعال حقوق بشری را در ادامه می خوانید.
آزادی اقلیت های دینی را در ایران چطور می بینید،به عنوان یک شهروند ایرانی آیا کلیمی بودن شما تاثیری در کارهای روزمره تان گذاشته یا خیر؟
ایرانیان کلیمی، آشوری، ارمنی، زرتشتی، مندایی، سنی و سایر ادیان در محدوده قانون اساسی کشور در اجرای آیین و رسوم خویش آزاد و بسیار فعالند.
هر یک از ایشان به فراخور دین و آیین خود دارای عبادت گاه، بنیاد، کانون، انجمن و مرکز دینی، فرهنگی و اجتماعی هستند و از حقوق اجتماعی، انسانی و شهروندی مانند تمام ایرانیان برخوردارند. مگر دراحوال شخصیه مثل ازدواج، طلاق، ارث؛ که بر اساس دین و مذهب خود در محاکم قانون ایران به آنها رسیدگی میشود. آنها برای حل مسائل خود حق گزینش وکیل و نیز نماینده مجلس شورای اسلامی بر اساس اصل 64 قانون اساسی را دارند.
اقلیت های مذهبی در جریان و رخ دادهای ایران همه با هم مسیر و سرنوشت مشترک دارند. چنانکه در جنگ ایران و عراق با علاقه ای که به مهین خود و حفظ و تداوم آزادی آن داشتند با حضور داوطلبانه در جبهه ها اسیر، جانباز و شهید تقدیم کشور کردند. در تصمیم گیری برای وطن و سرنوشت خود مانند انتخابات ریاست جمهوری و مجلس خبرگان، مشارکت فعال دارند.
حضور اقلیت های مذهبی در وزارتخانهها، ادارات و نهادهای دولتی و خصوصی، ان جی یوها( سازمان های مردم نهاد)، ملاقات با وزرا و نمایندگان مجلس و رئیس جمهور، وجود مهد کودک، پیش دبستانی، دبستان و دبیرستان، آرامگاه، مراکز ذبح بهداشتی، فروشگاه های ویژه سازمان دانشجویان، خانه نوجوانان، سازمان بانوان، سرای سالمندان، باشگاههای ورزشی، مرکز رایانه، بیمارستان و درمانگاه، بنیاد خیریه، حضور در دانشگاه ها تا مرحله دکترا، حضور در مراسم دو جانبه مسلمانان واقلیت ها، مراسم ملی و دینی، زیارت بارگاه انبیاء مسلمان و سایر ادیان، دفتر سایت نهاد خیریه، کتابخانه، دفتر نشریه، مجله، کتاب فروشی، مرکز چاپ و نشر، محضر و دفترخانه عقد و قرارداد، دفتر حل اختلاف، مرکز انتشار تقویم، طهارت گاه، مرکز فیلم وتاتر، بنیاد هنری، رفت و آمد و معاملات بسیار مسلمانان با دیگرایرانیان همه و همه از نشانه های این دوستی و مودَت است. اگر جایی هم اختلاف نظر، عقیده و سلیقه است در میان همه مردم جهان است.
شاه بیت غزل عشق میان ایرانیان از هرآیینی کلام بزرگ امام خمینی (ره )است:« تمام این ها برای این است که ادیان الهی از سوی خداست و خداوند تمام ابعاد انسان را آفرید و توجه به آن نیز دارد و می خواهد انسان را با تمام ابعادش تربیت کند و مابین ادیان از این جهت فرقی نیست». اما جامعه یهود و سایر جوامعی که در ایران زندگی می کنند، اهل این ملت هستند واسلام با آنها همان رفتار را دارد که با سایر اقشار ملت دارد. اسلام ابدا اجحاف را جایز نمی داند و آنان را در مضیقه نمی گذارد.
خواست خدای تبارک و تعالی است که همه بشر در رفاه و در سعادت باشند و همانطور که خدای تبارک و تعالی برای اقشار ملت ها احترام قائل است ،اسلام هم احترام قائل است. من در پاریس به شخصی که از طرف جامعه یهودیان آمده بود تنبُه دادم و گفتم بنای اسلام بر این است که هیچ قشری را در مضیقه نگذارد.
اسلام برای همه است و می خواهد همه در سعادت و رفاه باشند و اگر همه اینها به تاسّی و پیروی حضرت امام (ره) از قرآن و نهج البلاغه منطبق بر سیره و سنت رسول و ائمه اطهار(ص) است، در منش و سخنان گوهر بار امام خامنه ای مشهود و روشن است. اقلیت های مذهبی در ایران در مراکز عبادی و فرهنگی خود در اجرای مراسم، نوع پرستش، شیوه رفتاری و اجرای مراسم و مهمانی ها و سایر امور آزادند.
در خصوص اینکه نوع مذهب من تاثیری درانجام امور روزانه گذاشته یا خیر، باید بگویم خیر. از دید من همه چیز بستگی به روش رفتار و نوع تعاملی است که شما در پیوند و رابطه با مردم به کار می گیرید.
رفتارهای توحیدی، ادب، آرامش، احسان، نیکی و مهر دل انسانها را به هم نزدیک می کند و دوستی را پایدار می سازد. حدیث نبوی می فرماید: «حُسْنُ الْخُلْقِ یُثَبِّتُ الْمَوَدَّة» اخلاق نیکو دوستی را پایدار می سازد. اگر جایی هم گاهی مشکلی پیش بیاید به سبب عدم شناخت مردم از هم است اگر نقاط اشتراک همدیگر را بشناسیم در تداوم دوستی پیروزیم.
برای رفت و آمد و خروج از ایران چطور، آیا محدودیتی برای اقلیت ها وجود دارد؟
خیر، هم اکنون محدودیتی نیست و اقلیت ها هم مانند سایر شهروندان آزادند. حتی دولتمردان جمهوری اسلامی ایران از هم وطنان خود و به ویژه اقلیت ها دعوت نموده اند تا اگر سالهاسات دور از وطن هستند دوباره بازگردند و از حال و هوای میهن بهره ببرند و مردم از همراهی ایشان در حوزه های فرهنگی، علمی و اقتصادی بهره مند شوند.
اشاره داشتید به اینکه اسلام برای تمام اقشار ملت ها احترام قائل است، تحلیل شما درباره حقوق بشر اسلامی و تفاوت آن با حقوق بشر غربی چیست؟
هفته گذشته گرامیداشت « روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» را پشت سر گذاشتیم. ضمن عرض تبریک این روز بر همه موّحدان، نیک اندیشان و به ویژه مسلمانان،از آنجا که پژوهشهای بسیار و گسترده ای درحوزه ادیان و به ویژه اسلام، قرآن کریم و دیگر کتب اسلامی و عرفانی ، مقالات و تالیفات و سخنرانیهای بی شماری داشته ام، بر این باورم که ادیان الهی و ابراهیمی ریشه الهی و خدایی دارند، پس تمام اصول، قوانین و آیین های آن، هم الهی و خدایی است. اسلام نه تنها به حقوق انسان،اعم از زن و مرد، کودک، جوان و پیر و هر آدمی با هر رنگ، جنس، ملیّت، اندیشه می پردازد، به حیوان و گیاه هم نظر دارد وطالب رعایت حق آنهااست.
تمام قرآن کریم را مو به مو و با دقت نظر باید خواند، بصیرت و دانشی که می خواهید در خواندن قرآن و بررسی اسلام و به ویژه حقوق بشر اسلامی دست یافتنی است.
همین آیه « بسم الله الرّحمن الرّحیم» که دو واژه «رحمان ورحیم»، در آن مشهود است. اگر انسان در سرتا سر جهان، با هر اندیشه ، رنگ ، جنس، ملیت، خود را تنها و متصف به صفات رحمان و رحیم که گذشت و بخشندگی، بزرگ ترین ویژگی جمال الهی است، کند؛ دنیا صلح و آرامش خواهد بود.
صفت رحم در خداست، آن جا که می گوییم « یا ارحم الرّاحمین» و این در همه ادیان است. در آیین موسی (ع) می فرماید: «هم نوعت را مانند خودت دوست بدار». اینجا است که می توان قرائت و نزدیکی ادیان را ملاحظه کرد. این رسالت و وظیفه سران و دولت مردان است که آموزش ببینند، آموزش بدهند و تفهیم ، تفاهم و مفاهمه آفریده شود.
حقوق بشر اسلامی، بنا به نیکی و حفظ کرامت های الهی و انسانی دارد. مجموعه ای از اصول و قوانین ناب دینی و دریای سبز باید و نبایدها برای سیر و سلوک سبز و پرواز ایمن با فراخنای پرو بال الهی، سماواتی، وحیانی وآسمانی در سپهر زندگی با نور و گرمای قرآن که سرچشمه از کلام خدا و نبوی دارد. اسلام حقیقی میخواهد همه در حرم امن وامنیت ، آرامش ، سلامت ، نیکی وبه دور از ستم ، باطل و شرباشند.
آیه ها وجزء جزء آن که قانون را مطرح می کند یا داستان ، پند، حقیقت و عبرت گذشتگان، پیامبران، ملت ها و تاریخ است؛ می کوشد وجود و موجود را به منشاء، اصل و سرچشمه هستی یا خدا که منبع آرامش، حق ، زیبایی، جلوه انوار، صلح و نیکی است؛ دعوت، هدایت نزدیک و یکی کند.
به زعم بنده، با معرفت و حفظ قوانین و حقوق بشر از منظر اسلامی و دینی، مسلمانان و همگان در دو جهان می توانند به آرامش برسند و آن، برخورداری از انعام دنیوی و مواهب وعطایای اخروی و شجره طیّبه است، به شرطی که این همگان؛ رعایت کنند.
هنگامی که دو فرد، دو همسایه، دو شریک ، دو همسر، دو خانواده، دو دوست ، دوملت، حقوق اسلامی و اخلاقی هم را در روابط و پیوندها رعایت کنند، دیگر جنگ، کینه، انتقام، آتش، زندان، محاکمه و محکمه مفهوم ندارد.
النا لاویانی کاشانی( ایرانی کلیمی)
تمام قرآن کریم ، حق است و نمایش مستقیم و غیرمستقیم مرز بین حق و باطل، دادن شناخت و معرفت، ارائه جامعه و زندگی سالم، راست، ایمن، و درست. این که شما با خواندن و فراگیری حقیقی هر یک از سوره ها و بررسی منطقی و درست تاریخ و عبرت موجود در آن، به حق خود و دیگران عارف، نزدیک، و عامل می شوید. همین که رفتار توحیدی و سماواتی داشته باشید، رفتار،کردار وپندار شما، هم احمدی است و موسایی، هم عیسایی و اهورایی. اسلام، برای همه احترام قائل است و معرفت حقوق ایشان.
به شرطی که درک درستی از این حقوق، قوانین، اصول و بازتاب عمل و ارائه آن باشد. مهم است که حقوق اسلامی و موسوی و نیز مسیحی و زرتشتی، قریبند؛ زیرا ادیان منشاء الهی دارند. پس ما پیروان توحید و اخلاق، با نظر به این قرابت و تفاهم، می توانیم نخست خود را وسپس جهان و جهانیان را به عرصه آشتی، صلح و امنیت نزدیک و روانه سازیم. حفظ دیانت و اصول دین، احترام به نیکی و نیکان، آزادی و ارائه تعریف آزادی و بازتاب حد و حدود آزادی درسیره پیامبران و حضرت رسول اکرم (ص) مشهود است.
اسلام هر چه را محدود و حرام و تحریم فرموده است پیش از آن موسی (ع) در کتاب خدا و خود خدا محدود کرده اند که چکیده آن در ده فرمان است. دروغ، ناراستی، حد، شرّ،حسرت، غصب مال و تجاوز به سرزمین و ملک دیگران، ترور، خشونت، زنا، بی حجابی و عدم پوشش مناسب، بی حرمتی و هم جنس بازی و غیره. در حوزه پادافره، مجازات ،قصاص و بیش تر قوانین ادیان، مشترک، نزدیک به هم و گاه یکی است.
آنها که حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی را نفی می کنند، اول باید ببینیم خودشان پیرو کدام آیین دین، اندیشه و تفکرّند. اگر از ادیان توحیدی هستند که ادیان با هم اختلاف و مشکلی ندارند. وقتی مخالفان و منافقان اسلام قدری مطالعه و قرائتی از آیین خود ندارند، چگونه می توانند درک عظیمی از دین و اندیشه عظیمی به نام اسلام و حقوق بشر اسلامی آن داشته باشند؟
آنها که جدا از تفکر خدایی و توحیدند، باید دین ،اسلام و حقوق بشر اسلامی را مخدوش ، ناکارآمد ، محدود، بد و ستمگر جلوه دهند تا اوّل، خود مسلمین و دوم دیگر موّحدان از اسلام و از خدا فاصله بگیرند. این آغاز جنگ و دعواست و جنگ ،دعوا، فتنه ، آتش، ترور و خشونت همان است که آنها می خواهند تا حکومت کنند ولی در پوشش آزادی و دفاع از حقوق بشر. «گرگ در پوستین بره».
آنجا سیاست از دین جداست اما اندیشه دینی و دین مداران، دین و توحید را در سرتاسر و جای جای زندگی لحاظ می کنند. جز اینها در سیره و سنت رسول اکرم(ص)، چهارده معصوم، امامان، خاندان و اهل بیت و نیز بزرگان و روحانیون دیگر، فُرق اسلامی مانند اهل سنت و شافعی، حنبلی، زیدی و امامیه بنگرید. همین محبت،کرامت، نیکی و حفظ حقوق مردم از مسلمان تا کلیمی،مسیحی، زرتشتی محرز است.
نهج البلاغه حضرت امیر المومنین (ع) را باید همه با هم بخوانیم و عمل کنیم و به کار بندیم. حضرت علی (ع) از حقّی فرو گذار نکرده اند.هم خوانی و هم گونی این دست کلام و نزدیکی آن با کتب موسوی مانند فصول پدران، یا جامعه سلیمان (ع) و کتب مسیحی و زرتشتی بارزاست و پیامبرش گسترنده نیکی، آرامش، صلح، امنیت و زندگی سالم و فرهی است.
خدا می خواهد که آفریدههایش در سلام اسلامی و آرامش و باشند
«من الحق، بالحق، الی الحق»، «از خدا، با خدا، به سوی خدا»، موجود و انسانی با چنین تفکری، حقوقش هم، چنین ضلع، زاویه و حجم و مساحت و محیطی دارد. انسان اشرف مخلوقات است اگر معتقد حقیقی باشد، اعمالش هم حقیقی و حقوقی است.
هم خودش آزاد است هم آزادی دیگران را حفظ می کند حلال و حرام را و این که خیلی چیزها را نباید بشنود، ببیند، بپوشد و بخورد. در چنین اندیشه ای انسان در اوج کرامت و هوّیت است.می تواند به بالاترین حد متعالی بپیوند. پس حقوق هم بر پایه چنین اندیشه ای است.
مولانا می فرماید:«ای برادر، تو همه اندیشه ای مابقی ،استخوان وریشه ای».
اما جز فرهنگ دینی و اخلاقی، فرهنگ سوای دینی، انسان را محدود به ماده و زمین می داند. پس حقوق بشرش هم زمینی ،مادی و فیزیکی است. در آن تفّکر خدا مرکز نیست و انسان هم هوّیت الهی و ماورایی ندارد. در نتیجه حقوق این بشر بر اساس نیازها و خواسته های وی نخواهد بود. استفاده ابزاری از انسان و به ویژه کودکان و زنان را به یاد داشته باشیم.
حقوق بشر اسلامی و دینی و نیز ادیان ابراهیمی همانند موسویت، مسیحیت وآیین حضرت زرتشت (ع) انسان را آزاده و آزاد می داند، آزادی که آزادی دیگران را نابود، کم رنگ یا مختل نکند. در حقوق بشر دینی وبه ویژه اسلامی گرمی و حفظ، کرامت خانواده و تک تک اعضای آن از پیر تا میان سال، جوان و کودک لازم وملزوم است.
در این نگرش زن به نام همسر، مادر و مرکز خانواده اهداف و رفتاری متعالی،انسان ساز و هدایت گونه دارد ،منزوی و گوشه نشین نیست. نمی گذارد او را سر کار بگذارند، استفاده ابزاری و جنسی کنند یا آلت دست و بازیچه و پله تبلیغاتی و فرا اقتصادی باشد.
مدعیان حقوق بشر و گزارشگر ویژه، نبود آزادی و حقوق انسانی برای اقلیت ها در ایران را همواره به عنوان یک ابزارعلیه جمهوری اسلامی ایران استفاده می کنند، چه تحلیلی در این رابطه دارید؟
جهانیان، اخبار و اوضاع کشورهای مدعی حقوق بشر را مشاهده می کنند. شماری از خبرگزاری ها مزدورند، پول می گیرند تا به نرخ روز روسا و رهبرانشان نان بدهند و نان بخورند. نخست؛ باید گفت که آزادی در دین، فرهنگ و سرزمین ما با آن ها فرق دارد.
آزادی در اندیشه و عمل ما متصف به زوایای دینی است، مضاف بر این که آزادی که آنها از آن نام می برند در همان کشورها نه رعایت می شود نه جاری. نگرش مردم ما به دین، آیین و باورهای مذهبی با غرب کاملا متفاوت است. عدم استفاده از پوشش مناسب، اعتیاد، همجنس بازی، مشروب خواری، رفتارهای غیر شرعی، اختلاط های جنسی زنان و مردان، روسپی گری، رفتارهای نامتعارف، استفاده آزاد و حمل و نقل اسلحه و بسیاری مسائل دیگر، تفاوت های فرهنگی ما و آن گزارشگران آزادی است.
وقتی در مجامع بین المللی اینها را علیه ایران مطرح می کنند، نظرها و اذهان به سمت ایران معطوف می شود. در نتیجه افکار عمومی از بررسی کار ابرقدرتها، آزادی های حقوق بشری مدنظر آنها، و آن چه آنها می خواهند انجام بدهند، بی خبر و غافل می مانند.
این که افکار ازبررسی و رسیدگی به اوضاع کشورهای همسایه ایران که قربانی غصب، جنایت و ترور هستند، غافل می مانند؛ این که جلوی فعالیتهای بشر دوستانه ایران و رسیدگی به محرومان، مستضعفان و مظلمان جهان گرفته می شود؛
این که با طرح این موارد، مساله تحریم ها می آید تا به مردم ایران سختی بدهند و جلوی پیشرفتهای فرهنگی، علمی، اقتصادی وغیره را بگیرند؛ این که با ارائه این موارد بین ایران و مردم جهان فاصله و دوری بیندازند؛ این که بتوانند با طرح این موارد راهی برای ورود به ایران و نفوذ برمردم و مداخله در امور و کارها را بیابند. من از گزارشگران ویژه و طراحان این موارد می پرسم آن کشورهایی که نمونه کامل اجرای حقوق بشر، آزادی و آرامشند و آن مدینه های فاضله و آرمان شهرها را نام ببرند.
آن روزها که ملت ایران مورد تهاجم و حمله ددمنشانه صدام و هم دستانش قرار گرفتند؛ آن روزها که شهرهای ما آماج بمب های شیمیایی همین مدعیان حقوق بشر بود، گزارشگران کجا تشریف داشتند و یا امروز در بحرین، یمن، فلسطین، سوریه و عراق، کجا هستند؟
برخی از مدعیان حقوق بشر تلاش می کنند فعالیت گروه های تروریستی را در منطقه به نام مسلمانان تمام کنند در حالی که جنایات و خوی وحشیانه هیچ سنخیتی با سالام ندارد، نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظر من، آن که خانه و کاشانه مردم را به خون و آتش می کشد،غصب می کند و جان بشر را می گیرد حتی جان گیاه و حیوان را او وجود ندارد و موجود نیست. وجد الهی ندارد، واجد صفات خدایی نیست. چه رسد که نام انسان بر او بنهیم یا او را به دین و آیینی پیوست زنیم.
آدم کش، تروریست، غاصب وقاتل دین ندارد و اگر کسی ترور انجام داد نه مسلمان است نه مسیحی و نه کلیمی یا زرتشتی. اسلام دین محبّت، مودت، آرامش و نرمش است. اگر کسی مسلمان باشد آیا می تواند به آدم کشی اش افتخار کند و جار بزند که مسلمان است؟ حال، این که چرا به اسلام و مسلمانی نسبت می دهند؟ اسلام از ادیان الهی، صاحب معرفت و جمعیت و پیروانش روبه رشد هستند.
شماری از این فزونی و رشد می ترسند، از تبلیغ اسلام می ترسند، از قوانین طاهر اسلام می ترسند که مردم ببینند، بفهمند و به آن نزدیک یا همگون شوند یا دوستی کنند.
دیگر این که آنها در کشورهای خودشان گرفتاری و مشکلات دارند، کمی وکاستی دارند، چیزی ندارند که به نام حقوق بشر ارائه کنند. پس باید به طریقی اسلام را از انظارها به نام شماری اعمال تروریستی مجهول، پایین بکشند تا خودشان به ظاهر بالا بمانند. باید به طریقی اسلام را ازجلوی چشم ها بیندازند؛ مسلمان ها را امروز، و پیروان وادیان توحیدی را یک روز دگر، بد و ستمگر جلوه دهند تا مردم از ایشان بترسند یا فاصله بگیرند، در نتیجه جلوی رشد اسلام گرفته می شود.
وقتی فاصله و دوری بین آدم ها باشد، کینه و جنگ به وجود می آید، حواس مردم از مشکلات و بی کفایتی آنها به سوی مسائل تروریستی که خود آنان را پدید آورده اند، معطوف می شود. جنگ نیاز به اسلحه دارد و آنها برای فروش اسلحه و پرکردن جیب خود باید ادیان و به ویژه اسلام و مسلمانان را تروریست نشان دهند.
آنها باید بهانه ای برای حمله به این کشورهای اسلامی هم داشته باشند، باید بگویند که ما آمدیم مسلمانان را از چنگال تروریست ها نجات دهیم، پس اول باید خودشان تروریست ها را بیافرینند و سپس باز خودشان را رهایی بخش و ناجی و عامل حقوق بشر بدانند.
آنها می خواهند وارد این کشورها شوند تا سرمایه خدا دادی یا نیروها را ببرند. پس راه ورود یکی از همین کارهاست. می خواهم از مدعیان ونافیان حقوق بشر بپرسم آیا حقوق بشری که شما ارائه می دهید بر پایه دین الهی و نیازهای بشری است. آیا اصلا این حقوق بشر در کشورها اجرا می شود؟ اگرعمل می شود پس چرا این همه قتل، خونریزی و حق کشی است، چرا این همه جنایت است؛ محکمه ،دادگاه و پلیس قدم به قدم و خبط ،خطا و خلاف؟ خطا تنها آدم کشی نیست.
هر جرمی خطاست و گناه در اسلام. بی حجابی، زنا، تجاوز، مشروب خواری،غصب و بسیاری موارد دیگر، حرام است و حد دارد. راستی اگر در کشورهای دیگر همه چیز به سامان و رو به راه است چرا کار وکلا در کشورهای امریکایی اروپایی غربی سکه است.
عمده مشکلات جامعه کلیمیان چست و چه تلاش هایی برای حل آنها انجام شده؟
از آنجا که مردم ایران همه با هم در یک زمان ومکان زندگی می کنند، اصولا اگر خدای نکرده گرفتاری، مشکلات یا دشواری باشد همه با هم در یک مسیر و در غم و شادی هم شریکند. پس فرقی ندارد که بخواهیم مشکلات را خیلی دسته بندی کنیم.
اگر گرفتاری مانند آلودگی هوا، بیکاری، گرانی، بیماری و مسائل دیگر وجود دارد، برای مسلمانان هم هست و برای دیگر ایرانیان نیز همینطور. گرچه همه کلیمیان ایران دعاگو و سپاس گذار لطف، کرامت مقام معظم رهبری و سران 3 قوه هستند، شماری از آنها خواستار نگاه وسیع تر سران سه قوا درحوزه رسیدگی حقوقی و شماری از بندها و بازنگری آن هستند.
با توجه به اینکه قوانین ازدواج، نکاح کلیمی شاید مترّقیترین قانون ازدواج در جهان باشد، زنان کلیمی ایران منتظر نگرش و زوایای افق دیگری به طلاق، مهریه،عندالمطالبه و مطابی از این دست هستند. به طور کلی مشکلات در تمامی جوامع وجود دارد، اینجا می خوام بپرسم آیا در خود کشورهای که مدعی اجرا و اعمال حقوق بشر هستند، هیچ مشکلی در روابط انسانی بین مردم آن کشورها صورت نمی گیرد؟
و سخن نهایی؟
مطالبات بنده به نام یک زن ایرانی، کلیمی، فعال حقوق بشر و دین پژوه در هفته ای که سپری شد« گرامیداشت حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» از دولتمردان، فرهیختگان واندیشمندان این است که ادیان را وبه ویژه اسلام را به هم بشناسانیم و روابط ،پیوندهای عاطفی روحی، اخلاقی و فرهنگی ایرانیان کلیمی،مسلمان ،مسیحی، زرتشتی ،مندایی و سایر ادیان را در بازارعاشقی این سرزمین پهناور و دانشور به هم نشان دهیم.
من از حضرت آقا امام خامنه ای به سبب نامههایی که در باب شناخت و عرفان اسلامی به مردم جهان و به ویژه جوانان غربی مرقوم فرمودند، بسیار بسیار سپاسگزارم. باید رفتار پیامبران و نیز رسول اکرم(ص) را نمایش داد که با دیگر مردمان چه کردند. این وظیفه آحاد ملت و پیش از آن رسانه ها و خبرگزاری ها است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *