انتقام اردوغان
اگر کودتاچیان نتوانستند کودتای خود را به فرجام برسانند، اما نافرجامی آنها برای دولت اردوغان این فرصت را آماده کرد تا او انتقام بگیرد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل ، کودتای ترکیه به هر دلیلی که ممکن است، به سرانجام نرسید، البته از نظر سیاسی، کشور کودتا زده با چالش ها و تنش های زیادی روبرو می شود و برای کشورهای همسایه خود دردسر ایجاد می کند.
این که کودتا به ثمر نرسید و ایران از دولت قانونی ترکیه حمایت کرد و کودتا را محکوم، یکی از تصمیمات درست و منطقی دولت در قبال تحولاتی بود که در ترکیه ایجاد شد.
اما کودتای نافرجام تبعات خود را در پی دارد و کودتای با فرجام هم تسویه حساب های خونین خود را.
تصورش را بکنید اگر در ترکیه کودتاچیان پیروز می شدند و زمام امور را در دست می گرفتند، با مخالفین خود چه رفتاری می کردند؟
اگر کودتاچیان پیروز می شدند و دولت ترکیه را ساقط می کردند، یک تسویه حساب خونین در این کشور آغاز می شد.
کودتاچیان که همگی از ارتش ترکیه بودند، با قدرت گرفتن،نخست یک حکومت نظامی را در این کشور تشکیل می دادند و آنگاه با در دست گرفتن نهادها و سازمان های حساس کشور، با اشراف کامل روند قدرت گیری خود را کامل می کردند.
در مرحله بعد تلاش آنها بر این بود که مخالفین خود را از سر راه بردارند. گرچه در جریان اجرای کودتا قطعاً کودتاچیان برای رسیدن به هدف خود دست به کشتار می زدند.
کودتاهای زیادی در دنیا اتفاق افتاده که با خونریزی های زیادی همراه بوده است، شدیدترین کودتای قرن حاضر را شاید بتواند کودتا در شیلی دانست.
برای این کودتا چندین فیلم سینمایی ساخته و در آن جنایات ژنرال پینوشه به تصویر کشیده شده است. «شب روی شیلی» یکی از آن فیلم هایی است که در تاریخ سینمای سیاسی دنیا باقی خواهد ماند.
ژنرال پینوشه با کودتا علیه سالوادور آلنده او را در کاخ ریاست جمهوری به قتل رساند.
تانک های ارتش و هواپیماهای بمب افکن نیروی هوایی شیلی به محل اقامت آلنده حمله کردند و تانک ها از روی زمین و هواپیماها از هوا با بمباران کاخ، پیروزی خود را تضمین نمودند.
البته آلنده هنگام کودتا تنها بود. او با چند تن از دوستان و همقطاران قدیمی اش در کاخ ریاست جمهوری به مقاومت پرداخت. مردم شیلی او را تنها گذاشتند و هنگام کودتای پینوشه در خانه ها ماندند.
یکم روایت می گوید آلنده هنگام ورود سربازان ارتش به کاخ ریاست جمهوری خودکشی کرده است تا به دست آنها نیفتد، روایتی دیگر می گوید که او تا در نبرد با کودتاچیان کشته شده است.
اگر مردم به خیابان ها آمده بودند و مقابل کودتاچیان ایستادگی می کردند، هیچگاه ژنرال پینوشه نمی توانست پیروز کودتا شود و از سال 1973 تا 1990 زمام امور این کشور را در دست گیرد. مردم آلنده را تنها گذاشتند.
دوران حکومت پینوشه بر شیلی برای مردم این کشور بسیار سیاه و تلخ گذشت.
اما یکی از دلایل خنثی شدن کودتا در ترکیه را می توان حضور مردم و حمایت آنها از دولت حاکم دانست.
اگر مردم به خیابان ها نمی آمدند و به فراخوان اردوغان توجه نمی کردند، میدان برای کودتاچیان باز می شد تا بتوانند به هدف خود برسند.
کودتاچیان نیرو و تجهیزات نظامی به خیابان ها آوردند اما مقابل مردمی قرار گرفتند که مخالف کودتا بودند.
تانک ها و سربازان ارتش ترکیه در مقابل حضور مردم در ضعف قرار گرفتند و تن به شکست دادند.
حتی اگر مانند کودتای شیلی دست به کشتار و جنایت هم می زدند، باز هم شکست برای آنها رقم می خورد.
اکنون اردوغان، مغرور از پیروزی مقابل کودتاچیان دست به کار شده و یک تسویه حساب گسترده را آغاز کرده است که شاید به تسویه حساب خونین هم کشیده شود.
بازداشت های گسترده، اخراج های فراوان و تعطیلی مراکز آموزشی، ایجاد تنگنا برای رسانه های منتقد و مخالف خود و بسیاری اقدامات دیگر نشان از یک تسویه حساب بزرگ در ترکیه است.
شاید اقدامات اردوغان طبیعی جلوه کند، اگر کودتاچیان جای او بودند چه می کردند؟
اما رئیس جمهوری ترکیه باید توجه داشته باشد که اتفاقاتی که در ترکیه افتاده است باعث نشود که او از کودتاگران بدتر شود.
اگر اردوغان بخواهد به مانند یک کودتاچی رفتار کند، به قلع و قمع بپردازد و اعدام های گسترده را دست و پا کند، تفاوتی با آنها نخواهد داشت. نه این که سازمان های دولتی و ارتش از وجود کودتاگران تسویه نشوند، بلکه باید سعی کند تا فضای سیاسی این کشور بیشتر از این امنیتی نگردد.
انتقام تند و شدید اردوغان از کودتاگران و آنهایی که از کودتا حمایت می کردند، می تواند به ایجاد نارضایتی هایی در این کشور منجر شود.
روند تسویه حساب باید با آرامش و دقت انجام شود تا از تبعات منفی آن بکاهد.
این که کودتا به ثمر نرسید و ایران از دولت قانونی ترکیه حمایت کرد و کودتا را محکوم، یکی از تصمیمات درست و منطقی دولت در قبال تحولاتی بود که در ترکیه ایجاد شد.
اما کودتای نافرجام تبعات خود را در پی دارد و کودتای با فرجام هم تسویه حساب های خونین خود را.
تصورش را بکنید اگر در ترکیه کودتاچیان پیروز می شدند و زمام امور را در دست می گرفتند، با مخالفین خود چه رفتاری می کردند؟
اگر کودتاچیان پیروز می شدند و دولت ترکیه را ساقط می کردند، یک تسویه حساب خونین در این کشور آغاز می شد.
کودتاچیان که همگی از ارتش ترکیه بودند، با قدرت گرفتن،نخست یک حکومت نظامی را در این کشور تشکیل می دادند و آنگاه با در دست گرفتن نهادها و سازمان های حساس کشور، با اشراف کامل روند قدرت گیری خود را کامل می کردند.
در مرحله بعد تلاش آنها بر این بود که مخالفین خود را از سر راه بردارند. گرچه در جریان اجرای کودتا قطعاً کودتاچیان برای رسیدن به هدف خود دست به کشتار می زدند.
کودتاهای زیادی در دنیا اتفاق افتاده که با خونریزی های زیادی همراه بوده است، شدیدترین کودتای قرن حاضر را شاید بتواند کودتا در شیلی دانست.
برای این کودتا چندین فیلم سینمایی ساخته و در آن جنایات ژنرال پینوشه به تصویر کشیده شده است. «شب روی شیلی» یکی از آن فیلم هایی است که در تاریخ سینمای سیاسی دنیا باقی خواهد ماند.
ژنرال پینوشه با کودتا علیه سالوادور آلنده او را در کاخ ریاست جمهوری به قتل رساند.
تانک های ارتش و هواپیماهای بمب افکن نیروی هوایی شیلی به محل اقامت آلنده حمله کردند و تانک ها از روی زمین و هواپیماها از هوا با بمباران کاخ، پیروزی خود را تضمین نمودند.
البته آلنده هنگام کودتا تنها بود. او با چند تن از دوستان و همقطاران قدیمی اش در کاخ ریاست جمهوری به مقاومت پرداخت. مردم شیلی او را تنها گذاشتند و هنگام کودتای پینوشه در خانه ها ماندند.
یکم روایت می گوید آلنده هنگام ورود سربازان ارتش به کاخ ریاست جمهوری خودکشی کرده است تا به دست آنها نیفتد، روایتی دیگر می گوید که او تا در نبرد با کودتاچیان کشته شده است.
اگر مردم به خیابان ها آمده بودند و مقابل کودتاچیان ایستادگی می کردند، هیچگاه ژنرال پینوشه نمی توانست پیروز کودتا شود و از سال 1973 تا 1990 زمام امور این کشور را در دست گیرد. مردم آلنده را تنها گذاشتند.
دوران حکومت پینوشه بر شیلی برای مردم این کشور بسیار سیاه و تلخ گذشت.
اما یکی از دلایل خنثی شدن کودتا در ترکیه را می توان حضور مردم و حمایت آنها از دولت حاکم دانست.
اگر مردم به خیابان ها نمی آمدند و به فراخوان اردوغان توجه نمی کردند، میدان برای کودتاچیان باز می شد تا بتوانند به هدف خود برسند.
کودتاچیان نیرو و تجهیزات نظامی به خیابان ها آوردند اما مقابل مردمی قرار گرفتند که مخالف کودتا بودند.
تانک ها و سربازان ارتش ترکیه در مقابل حضور مردم در ضعف قرار گرفتند و تن به شکست دادند.
حتی اگر مانند کودتای شیلی دست به کشتار و جنایت هم می زدند، باز هم شکست برای آنها رقم می خورد.
اکنون اردوغان، مغرور از پیروزی مقابل کودتاچیان دست به کار شده و یک تسویه حساب گسترده را آغاز کرده است که شاید به تسویه حساب خونین هم کشیده شود.
بازداشت های گسترده، اخراج های فراوان و تعطیلی مراکز آموزشی، ایجاد تنگنا برای رسانه های منتقد و مخالف خود و بسیاری اقدامات دیگر نشان از یک تسویه حساب بزرگ در ترکیه است.
شاید اقدامات اردوغان طبیعی جلوه کند، اگر کودتاچیان جای او بودند چه می کردند؟
اما رئیس جمهوری ترکیه باید توجه داشته باشد که اتفاقاتی که در ترکیه افتاده است باعث نشود که او از کودتاگران بدتر شود.
اگر اردوغان بخواهد به مانند یک کودتاچی رفتار کند، به قلع و قمع بپردازد و اعدام های گسترده را دست و پا کند، تفاوتی با آنها نخواهد داشت. نه این که سازمان های دولتی و ارتش از وجود کودتاگران تسویه نشوند، بلکه باید سعی کند تا فضای سیاسی این کشور بیشتر از این امنیتی نگردد.
انتقام تند و شدید اردوغان از کودتاگران و آنهایی که از کودتا حمایت می کردند، می تواند به ایجاد نارضایتی هایی در این کشور منجر شود.
روند تسویه حساب باید با آرامش و دقت انجام شود تا از تبعات منفی آن بکاهد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *