از سیاستهای متناقض آمریکا در منطقه تا نژادپرستی مدرن غربیها/ خشم پدرخوانده داعش از ايران
روزانه نشریات زیادی در کشور منتشر میشوند؛ نشریاتی که دارای جهت گیریهای سیاسی خاصی هستند و هر کدام مطالبات طیفهای متنوع سیاسی کشور را نمایندگی میکنند.
خبرگزاری میزان -
– گروه سیاسی: روزانه نشریات زیادی در کشور منتشر میشوند؛ نشریاتی که دارای جهت
گیریهای سیاسی خاصی هستند و هر کدام خواستهها و مطالبات طیفهای متنوع و
متکثر سیاسی کشور را نمایندگی میکنند؛ گروه سیاسی
در راستای ایفای رسالت اطلاع رسانی قصد دارد گلچینی از مطالب این نشریات
را در بسته ای خبری پیشکش نظر مخاطبان خود کند؛ بدیهی است انتشار این مطالب
صرفا با هدف آشنایی مخاطبان با خط و ربط سیاسی و جناحی نشریات کشور است و
هیچگونه نگاه و موضع تاییدی یا انتقادی نسبت به آنها از سوی متبادر نمیباشد.
حمایت
روزنامه حمایت در شماره امروز خود طی یادداشتی به سیاست های متناقض آمریکا در سطح منطقه اشاره کرده و متذکر شده است: تحولات این روزهای منطقه، بهگونهای است که مجموعهای از سیاستهای متفاوت و بعضاً متناقض از سوی نظام سلطه به رهبری آمریکا را شاهدیم. در بحرین، با سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم، اوضاع این کشور بیش از هر زمان دیگری برافروخته شده و اعتراضات مردم به اوج خود رسیده است. تلاش آل خلیفه برای تغییر بافت جمعیتی و تشدید مجازاتها و شکنجهها در حالی است که مقامات آمریکایی از اوضاع این کشور، ابراز نگرانی کردهاند! در عراق، کشوری که یکی از سختترین ادوار خود را در مبارزه با تروریسم تکفیری میگذراند، آمریکا و متحدانش شرط پشتیبانی هوایی از ارتش این کشور را عدم شرکت حشدالشعبی در آزادسازی شهرهای بزرگ همچون فلوجه و موصل عنوان کردند و بهاینترتیب، کارشکنی در مسیر مبارزه با تروریسمی که ادعای جنگ با آن دارند را در پیشگرفتهاند.
در ترکیه، همزمان با چرخش سیاستهای آنکارا در قبال سوریه و میل به همکاری با روسیه و ایران برای حل مشکلات منطقه، کودتا در این کشور به راه افتاد و انگشت اتهامات بهسوی آمریکا نشانه رفت، اما کاخ سفید هرگونه دخالت در کودتای این کشور – باوجود تغییر راهبردی سیاستهای ترکیه در قبال جبهه مقاومت – را با قاطعیت رد میکند. باوجوداینکه در سوریه، آتش جنگ خانمانسوز با حمایتهای آشکار آمریکا روشن شد، اما همچنان سیاستهای این کشور در سوریه، ظاهراً در حال تغییر بوده و واشنگتن به دنبال جلب رضایت مسکو برای ایجاد ائتلافی جدید است. در لبنان، الیزابت ریچارد، سفیر جدید آمریکا در لبنان، با نادیده گرفتن عامدانه نقش مهم حزبالله در مقابله با ریشه دواندن داعش و تروریسم تکفیری در این کشور، مأموریت خود را «فلج کردن» مقاومت اسلامی عنوان کرده و سعی در مخفی کردن نیت واقعی آمریکا، تحت پوشش اظهارات زیبای دیپلماتیک نموده است. همین تناقضات، در پاکستان، یمن و افغانستان نیز بهخوبی قابلمشاهده است.
کیهان
در یادداشت روز کیهان آمده است:عصر روز سهشنبه نخستوزیر تازه به قدرت رسیده بریتانیا در پاسخ به سؤال جورج کروان نماینده پارلمانی حزب ملی اسکاتلند که پرسید: «آیا شما حاضرید دکمه شلیک سلاح هستهای را که میتواند صد هزار زن و مرد و کودک بیگناه را به قتل برساند، فشار دهید؟» بیدرنگ گفت: «بله.» این پاسخ مشمئزکننده دستکم یادآور خاطره دیگری از سیاستمداران دنیای غرب است وقتی سال 1996 در برنامه «60 دقیقه» تلویزیون آمریکا از مادلین آلبرایت سفیر وقت ایالات متحده در سازمان ملل سؤال شد: «نیم میلیون کودک در عراق [بر اثر تحریمهای آمریکا] جان باختهاند، آیا ارزشاش را داشت؟ آیا لازم بود چنین بهایی پرداخت شود؟» خانم آلبرایت پاسخ داد: «ما فکر میکنیم این ارزش را داشته است.» (CBS Television, 12May1996) پاسخهایی از این دست به هیچ عنوان در تاریخ سیاسی غرب بیسابقه نیست. سال 1990 رابرت مارتنز سفیر سابق ایالات متحده در جاکارتا به کتی کادین (روزنامهنگار آمریکایی) گفت: «احتمالا دست من به خون بسیاری آلوده است، ولی این آنقدرها هم بد نیست. مواقعی وجود دارد که در لحظهای تعیینکننده باید ضربهای قاطعانه وارد کرد.»
اظهاراتی اینچنین از سیاستمداران غرب مدرن بیش از هر چیز دیگر عمق فاجعهای که این روزها در اقصینقاط جهان رقم میخورد را باز مینماید. فاجعهای بر پایه ارزشگذاری دوگانه غربی که ارزش زندگی انسانها را برابر نمیداند. این همان نقطه شروع نوعی نژادپرستی ارتقا یافته در دنیای به ظاهر متمدن امروز است. نژادپرستیای که اگر در گذشته معیارش تنها در رنگ پوست انسانها تعریف میشد، امروزه به شکلی جهش یافته معیارهایی نظیر میزان موجودی حسابهای بانکی افراد و منطقه جغرافیایی زندگی آنها را نیز دربر میگیرد. بر این اساس یک سفیدپوست سرمایهدار ساکن در کشورهای اروپای غربی و یا آمریکای شمالی به مراتب ارزش و اهمیت بیشتری از یک رنگینپوست فقیر ساکن در کشورهای توسعه نیافته خواهد داشت. پس مرگ او را میتوان مساوی با مرگ هزاران انسان بیگناه در عراق، افغانستان، یمن، سوریه، فلسطین، نیجریه، سومالی و ... ارزشگذاری کرد و درست همین برترپنداری است که در ادبیات الهی حضرت امام(ره) نام «استکبار» را به خود میگیرد.
جوان
روزنامه جوان در شماره امروز خود نوشت: نقض عهد طرفهای غربی در توافق برجام، علیالخصوص ایالات متحده امریکا را شاید بتوان ادعا کرد از همان فردای امضای برجام کلید خورد. طی یک سال گذشته بارها و بارها امریکاییها به بهانههای گوناگون کوشیدهاند تحریمها را علیه جمهوری اسلامی ایران تمدید و حتی تشدید کنند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران به تمام تعهدات خود و حتی فراتر از آن عمل کرده است. طی یک سال گذشته بسیاری از منتقدان این توافق بارها بدعهدی طرف غربی را یادآور و خواستار اقدام متقابل جمهوری اسلامی ایران در این زمینه شدهاند، لیکن نوعی خوشبینی حاکم بر دستگاه دیپلماسی تاکنون مانع از آن شده است که ایران در عمل اقدام متناسبی اتخاذ كند.
رسالت
روزنامه رسالت در شماره امروز خود نوشت: اظهارات سخیف وزیر امور خارجه عربستان سعودی علیه ایران گویای خشم آل سعود از شکستهای پی در پی ریاض در منطقه است. عادل الجبیر در گفتگو با یورو نیوز اعلام کرد :"در مورد ایران باید بگویم دیگر نمی توانیم سی و پنج سال تهاجم این کشور را در مقابل پادشاهی عربستان و متحدان آن تحمل کنیم. در سوریه نیز به دنبال تغییر نظام هستیم.."وزیر امور خارجه عربستان درباره توافق هستهای با ایران و ارزیابی او پس از گذشت یکسال از امضای آن نیز ادعا کرد: «گفته ایم که هر توافقی که مانع از دسترسی ایران به سلاح هسته ای شود، سازوکار بازرسی قوی و سرزده را داشته باشد، بندهایی برای بازگرداندن تحریم ها در صورت اقدام ایران در نقض مفاد توافق را داشته باشد، مورد استقبال ماست.
وی در ادامه ادعاهای بیاساسش افزود: «چیزی که مایه نگرانی ما بود و هنوز نیز از بابت آن نگرانیم، مربوط به منابع مالی است که ایران به آن دسترسی خواهد یافت. آنچه می بینیم این است که ایران از طریق حمایت از حزب الله در لبنان، سوریه، عراق و با تلاش برای رساندن سلاح به یمن همچنان در اقدامات خصمانه دخالت دارد. در نتیجه همواره از خود می پرسیم آیا رفتار ایران تغییر کرده است؟ اما در واقع این را نمی بینیم.» سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در واکنش به اظهارات سخیف، بی پایه و تکراری عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی در باره كشورمان گفت: عادل الجبیر كه این روزها سخت سرگرم پاك كردن جای پای دخالت های سران، مقامات و سازمان های رسمی كشورش در عملیاتهای گوناگون تروریستی چند دهه اخیر است، گمان میبرد با فرافكنی میتواند افکارعمومی جهان را از رسواییهای بیپایان کشورش به عنوان پدر القاعده و داعش منحرف كند.
حمایت
روزنامه حمایت در شماره امروز خود طی یادداشتی به سیاست های متناقض آمریکا در سطح منطقه اشاره کرده و متذکر شده است: تحولات این روزهای منطقه، بهگونهای است که مجموعهای از سیاستهای متفاوت و بعضاً متناقض از سوی نظام سلطه به رهبری آمریکا را شاهدیم. در بحرین، با سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم، اوضاع این کشور بیش از هر زمان دیگری برافروخته شده و اعتراضات مردم به اوج خود رسیده است. تلاش آل خلیفه برای تغییر بافت جمعیتی و تشدید مجازاتها و شکنجهها در حالی است که مقامات آمریکایی از اوضاع این کشور، ابراز نگرانی کردهاند! در عراق، کشوری که یکی از سختترین ادوار خود را در مبارزه با تروریسم تکفیری میگذراند، آمریکا و متحدانش شرط پشتیبانی هوایی از ارتش این کشور را عدم شرکت حشدالشعبی در آزادسازی شهرهای بزرگ همچون فلوجه و موصل عنوان کردند و بهاینترتیب، کارشکنی در مسیر مبارزه با تروریسمی که ادعای جنگ با آن دارند را در پیشگرفتهاند.
در ترکیه، همزمان با چرخش سیاستهای آنکارا در قبال سوریه و میل به همکاری با روسیه و ایران برای حل مشکلات منطقه، کودتا در این کشور به راه افتاد و انگشت اتهامات بهسوی آمریکا نشانه رفت، اما کاخ سفید هرگونه دخالت در کودتای این کشور – باوجود تغییر راهبردی سیاستهای ترکیه در قبال جبهه مقاومت – را با قاطعیت رد میکند. باوجوداینکه در سوریه، آتش جنگ خانمانسوز با حمایتهای آشکار آمریکا روشن شد، اما همچنان سیاستهای این کشور در سوریه، ظاهراً در حال تغییر بوده و واشنگتن به دنبال جلب رضایت مسکو برای ایجاد ائتلافی جدید است. در لبنان، الیزابت ریچارد، سفیر جدید آمریکا در لبنان، با نادیده گرفتن عامدانه نقش مهم حزبالله در مقابله با ریشه دواندن داعش و تروریسم تکفیری در این کشور، مأموریت خود را «فلج کردن» مقاومت اسلامی عنوان کرده و سعی در مخفی کردن نیت واقعی آمریکا، تحت پوشش اظهارات زیبای دیپلماتیک نموده است. همین تناقضات، در پاکستان، یمن و افغانستان نیز بهخوبی قابلمشاهده است.
کیهان
در یادداشت روز کیهان آمده است:عصر روز سهشنبه نخستوزیر تازه به قدرت رسیده بریتانیا در پاسخ به سؤال جورج کروان نماینده پارلمانی حزب ملی اسکاتلند که پرسید: «آیا شما حاضرید دکمه شلیک سلاح هستهای را که میتواند صد هزار زن و مرد و کودک بیگناه را به قتل برساند، فشار دهید؟» بیدرنگ گفت: «بله.» این پاسخ مشمئزکننده دستکم یادآور خاطره دیگری از سیاستمداران دنیای غرب است وقتی سال 1996 در برنامه «60 دقیقه» تلویزیون آمریکا از مادلین آلبرایت سفیر وقت ایالات متحده در سازمان ملل سؤال شد: «نیم میلیون کودک در عراق [بر اثر تحریمهای آمریکا] جان باختهاند، آیا ارزشاش را داشت؟ آیا لازم بود چنین بهایی پرداخت شود؟» خانم آلبرایت پاسخ داد: «ما فکر میکنیم این ارزش را داشته است.» (CBS Television, 12May1996) پاسخهایی از این دست به هیچ عنوان در تاریخ سیاسی غرب بیسابقه نیست. سال 1990 رابرت مارتنز سفیر سابق ایالات متحده در جاکارتا به کتی کادین (روزنامهنگار آمریکایی) گفت: «احتمالا دست من به خون بسیاری آلوده است، ولی این آنقدرها هم بد نیست. مواقعی وجود دارد که در لحظهای تعیینکننده باید ضربهای قاطعانه وارد کرد.»
اظهاراتی اینچنین از سیاستمداران غرب مدرن بیش از هر چیز دیگر عمق فاجعهای که این روزها در اقصینقاط جهان رقم میخورد را باز مینماید. فاجعهای بر پایه ارزشگذاری دوگانه غربی که ارزش زندگی انسانها را برابر نمیداند. این همان نقطه شروع نوعی نژادپرستی ارتقا یافته در دنیای به ظاهر متمدن امروز است. نژادپرستیای که اگر در گذشته معیارش تنها در رنگ پوست انسانها تعریف میشد، امروزه به شکلی جهش یافته معیارهایی نظیر میزان موجودی حسابهای بانکی افراد و منطقه جغرافیایی زندگی آنها را نیز دربر میگیرد. بر این اساس یک سفیدپوست سرمایهدار ساکن در کشورهای اروپای غربی و یا آمریکای شمالی به مراتب ارزش و اهمیت بیشتری از یک رنگینپوست فقیر ساکن در کشورهای توسعه نیافته خواهد داشت. پس مرگ او را میتوان مساوی با مرگ هزاران انسان بیگناه در عراق، افغانستان، یمن، سوریه، فلسطین، نیجریه، سومالی و ... ارزشگذاری کرد و درست همین برترپنداری است که در ادبیات الهی حضرت امام(ره) نام «استکبار» را به خود میگیرد.
جوان
روزنامه جوان در شماره امروز خود نوشت: نقض عهد طرفهای غربی در توافق برجام، علیالخصوص ایالات متحده امریکا را شاید بتوان ادعا کرد از همان فردای امضای برجام کلید خورد. طی یک سال گذشته بارها و بارها امریکاییها به بهانههای گوناگون کوشیدهاند تحریمها را علیه جمهوری اسلامی ایران تمدید و حتی تشدید کنند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران به تمام تعهدات خود و حتی فراتر از آن عمل کرده است. طی یک سال گذشته بسیاری از منتقدان این توافق بارها بدعهدی طرف غربی را یادآور و خواستار اقدام متقابل جمهوری اسلامی ایران در این زمینه شدهاند، لیکن نوعی خوشبینی حاکم بر دستگاه دیپلماسی تاکنون مانع از آن شده است که ایران در عمل اقدام متناسبی اتخاذ كند.
رسالت
روزنامه رسالت در شماره امروز خود نوشت: اظهارات سخیف وزیر امور خارجه عربستان سعودی علیه ایران گویای خشم آل سعود از شکستهای پی در پی ریاض در منطقه است. عادل الجبیر در گفتگو با یورو نیوز اعلام کرد :"در مورد ایران باید بگویم دیگر نمی توانیم سی و پنج سال تهاجم این کشور را در مقابل پادشاهی عربستان و متحدان آن تحمل کنیم. در سوریه نیز به دنبال تغییر نظام هستیم.."وزیر امور خارجه عربستان درباره توافق هستهای با ایران و ارزیابی او پس از گذشت یکسال از امضای آن نیز ادعا کرد: «گفته ایم که هر توافقی که مانع از دسترسی ایران به سلاح هسته ای شود، سازوکار بازرسی قوی و سرزده را داشته باشد، بندهایی برای بازگرداندن تحریم ها در صورت اقدام ایران در نقض مفاد توافق را داشته باشد، مورد استقبال ماست.
وی در ادامه ادعاهای بیاساسش افزود: «چیزی که مایه نگرانی ما بود و هنوز نیز از بابت آن نگرانیم، مربوط به منابع مالی است که ایران به آن دسترسی خواهد یافت. آنچه می بینیم این است که ایران از طریق حمایت از حزب الله در لبنان، سوریه، عراق و با تلاش برای رساندن سلاح به یمن همچنان در اقدامات خصمانه دخالت دارد. در نتیجه همواره از خود می پرسیم آیا رفتار ایران تغییر کرده است؟ اما در واقع این را نمی بینیم.» سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در واکنش به اظهارات سخیف، بی پایه و تکراری عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی در باره كشورمان گفت: عادل الجبیر كه این روزها سخت سرگرم پاك كردن جای پای دخالت های سران، مقامات و سازمان های رسمی كشورش در عملیاتهای گوناگون تروریستی چند دهه اخیر است، گمان میبرد با فرافكنی میتواند افکارعمومی جهان را از رسواییهای بیپایان کشورش به عنوان پدر القاعده و داعش منحرف كند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *