رویای یکشبه پولدار شدن با آدم ربایی دو میلیون دلاری
فکر می کردند به راحتی می توانند در یک روز دو میلیون دلار به جیب بزنند و راحت فرار کنند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه جامعه ،ماجرای این گروگانگیری به چند سال پیش بازمیگردد.آن روز تازه وارد اتاق کارم در دادسرای امور جنایی تهران شده بودم که یکی از افسران اداره آگاهی پروندهای را برایم آورد. روی آن نوشته شده بود مردی در یکی از محله های تهران ربوده شده و ربایندگان برای آزادی او دو میلیون دلار تقاضا کردهاند. زمانی که پرونده را خواندم متوجه شدم مرد ربوده شده صاحب یک مجتمع تجاری بوده و از تمکن مالی بالایی برخوردار است . آدمرباها نیز باانگیزه اخاذی او را ربودهاند.
با احضار خانواده مرد به تحقیق از آنها پرداختم که آنها گفتند مرد خانواده خانهاش را در شمال غرب تهران ترک کرده تا برای سرکشی به مجتمع برود، اما دیگر بازنگشته و گوشی او خاموش است.
باگذشت ساعتها از این اتفاق، چندمرد غریبه با خانه آنها تماس گرفته و تهدید کرده بودند، صاحب مجتمع را ربودهاند و برای آزادی او دو میلیون دلار خواستند. آنها میگفتند مرد خانواده با کسی هیچگونه اختلافی نداشته و به کسی هم ظنین نیستند. بعد از این که اطلاعات لازم را از این خانواده گرفتم، دستور تحقیقات لازم را به ماموران دادم . ماموران نیز تحقیقات برای شناسایی و دستگیری آدمرباها و نجات گروگان را آغاز کردند.
بعد از ساعتی خانواده مرد ربوده شده همراه رئیس یکی از شعب بانک در دادسرا حاضر شدند. رئیس بانک گفت: «ساعتی قبل مرد ربوده شده با من تماس گرفت و خواست یک میلیون دلار از حساب ارزی او برداشت کرده و به مردی که به بانک میآید بدهم.»
به این موضوع مشکوک شدم و از او خواستم حضوری به شعبه بیاید و فرمهای لازم را تکمیل کند اما او در حالی که صدایش میلرزید مدعی شد مشکلی برایش پیش آمده و نمیتواند به بانک بیاید.
همین تماس کافی بود که دیگر اطمینان یابم که او هنوز زنده است و در دام آدمربایان اسیر. ماموران با اطلاعات به دست آمده به تحقیقات متمرکزی دست زدند و تلاش هایشان برای یافتن ردی از مخفیگاه آنها ادامه داشت تا این که ماموران به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد دختر جوانی مدام در حال پرسه زدن در حوالی مجتمع مردربوده شده است و سراغ او را از دیگر افراد حاضر در مجتمع میگیرد. به دختر جوان ظنین شدیم و او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دستگیر شد. او با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و گفت که از ماجرای آدمربایی بیخبر است، اما حالا که از این ماجرا مطلع شده گمان میکند پسر مورد علاقهاش این آدمربایی را انجام داده است.
او ادامه داد: پسر مورد علاقهام از چندی قبل مغازهای در این مجتمع اجاره کرده بود و از دیروز به طور ناگهانی مغازه را تعطیل کرده است. از سوی دیگر مدتی است او میگوید به زودی پولدار میشویم و یک بار شنیدم با دوستش در باره ربودن فردی حرف میزدند.
اطلاعات این دختر کافی بود تا پلیس به یک قدمی آدمرباها نزدیک شود. ماموران با اطلاعاتی که از هویت و مشخصات پسر جوان بهدست آوردند وی را تحت تعقیب پلیس قرار داده و روز بعد او را دستگیر کردند. او با انتقال به پلیس آگاهی مدعی شد که از سرنوشت صاحب مجتمع خبری ندارد اما زمانی که با دختر مورد علاقهاش روبهرو شد و پی برد که پلیس ماجرا را فهمیده سکوت خود را شکست و اعتراف کرد که به قصد یکشبه پولدارشدن نقشه گروگانگیری را با همدستی چهار نفر دیگر از دوستانش عملی کرده است. با تحقیق از این متهم مشخص شد آنها چند روزی صاحب مجتمع را زیر نظر گرفته و رفت و آمدهای او را پس از ترک محل کارش زیرنظر گرفتهاند. آنها توانسته بودند نشانیخانه او را به دست بیاورند. روز حادثه نیز با پوشیدن لباس پلیس و چراغ گردان در شمالغرب سد راه طعمه خود شده و با تهدید و زور او را سوار خودروی خود کرده و به مخفیگاهشان منتقل کرده بودند. آنها سپس او را مجبور کردند با بانک تماس بگیرد و در خواست دلار کند که با تیزهوشی مدیر بانک ناکام ماندند.
ماموران با اطلاعات بهدست آمده از مخفیگاه آنها با هماهنگی قضایی به خانه مورد نظر اعزام شدند و صاحب مجتمع که دست و پا بسته در اتاقی گروگان گرفته شده بود نجات یافت و به خانه اش بازگشت.
چهار مرد دیگر که در این آدمربایی نقش داشتند نیز دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل و بازجویی شدند. آنها میخواستند با این آدمربایی یکشبه پولدار شوند ولی خیلی زود نقشه آنها لو رفت و دستگیر شدند.
متهمان پس از محاکمه به زندان محکوم شدند تا یاد بگیرند بار کج به منزل نمیرسد.
علیاکبر عموزاد - بازپرس دادسرای ویژه سرقت تهران
با احضار خانواده مرد به تحقیق از آنها پرداختم که آنها گفتند مرد خانواده خانهاش را در شمال غرب تهران ترک کرده تا برای سرکشی به مجتمع برود، اما دیگر بازنگشته و گوشی او خاموش است.
باگذشت ساعتها از این اتفاق، چندمرد غریبه با خانه آنها تماس گرفته و تهدید کرده بودند، صاحب مجتمع را ربودهاند و برای آزادی او دو میلیون دلار خواستند. آنها میگفتند مرد خانواده با کسی هیچگونه اختلافی نداشته و به کسی هم ظنین نیستند. بعد از این که اطلاعات لازم را از این خانواده گرفتم، دستور تحقیقات لازم را به ماموران دادم . ماموران نیز تحقیقات برای شناسایی و دستگیری آدمرباها و نجات گروگان را آغاز کردند.
بعد از ساعتی خانواده مرد ربوده شده همراه رئیس یکی از شعب بانک در دادسرا حاضر شدند. رئیس بانک گفت: «ساعتی قبل مرد ربوده شده با من تماس گرفت و خواست یک میلیون دلار از حساب ارزی او برداشت کرده و به مردی که به بانک میآید بدهم.»
به این موضوع مشکوک شدم و از او خواستم حضوری به شعبه بیاید و فرمهای لازم را تکمیل کند اما او در حالی که صدایش میلرزید مدعی شد مشکلی برایش پیش آمده و نمیتواند به بانک بیاید.
همین تماس کافی بود که دیگر اطمینان یابم که او هنوز زنده است و در دام آدمربایان اسیر. ماموران با اطلاعات به دست آمده به تحقیقات متمرکزی دست زدند و تلاش هایشان برای یافتن ردی از مخفیگاه آنها ادامه داشت تا این که ماموران به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد دختر جوانی مدام در حال پرسه زدن در حوالی مجتمع مردربوده شده است و سراغ او را از دیگر افراد حاضر در مجتمع میگیرد. به دختر جوان ظنین شدیم و او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دستگیر شد. او با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و گفت که از ماجرای آدمربایی بیخبر است، اما حالا که از این ماجرا مطلع شده گمان میکند پسر مورد علاقهاش این آدمربایی را انجام داده است.
او ادامه داد: پسر مورد علاقهام از چندی قبل مغازهای در این مجتمع اجاره کرده بود و از دیروز به طور ناگهانی مغازه را تعطیل کرده است. از سوی دیگر مدتی است او میگوید به زودی پولدار میشویم و یک بار شنیدم با دوستش در باره ربودن فردی حرف میزدند.
اطلاعات این دختر کافی بود تا پلیس به یک قدمی آدمرباها نزدیک شود. ماموران با اطلاعاتی که از هویت و مشخصات پسر جوان بهدست آوردند وی را تحت تعقیب پلیس قرار داده و روز بعد او را دستگیر کردند. او با انتقال به پلیس آگاهی مدعی شد که از سرنوشت صاحب مجتمع خبری ندارد اما زمانی که با دختر مورد علاقهاش روبهرو شد و پی برد که پلیس ماجرا را فهمیده سکوت خود را شکست و اعتراف کرد که به قصد یکشبه پولدارشدن نقشه گروگانگیری را با همدستی چهار نفر دیگر از دوستانش عملی کرده است. با تحقیق از این متهم مشخص شد آنها چند روزی صاحب مجتمع را زیر نظر گرفته و رفت و آمدهای او را پس از ترک محل کارش زیرنظر گرفتهاند. آنها توانسته بودند نشانیخانه او را به دست بیاورند. روز حادثه نیز با پوشیدن لباس پلیس و چراغ گردان در شمالغرب سد راه طعمه خود شده و با تهدید و زور او را سوار خودروی خود کرده و به مخفیگاهشان منتقل کرده بودند. آنها سپس او را مجبور کردند با بانک تماس بگیرد و در خواست دلار کند که با تیزهوشی مدیر بانک ناکام ماندند.
ماموران با اطلاعات بهدست آمده از مخفیگاه آنها با هماهنگی قضایی به خانه مورد نظر اعزام شدند و صاحب مجتمع که دست و پا بسته در اتاقی گروگان گرفته شده بود نجات یافت و به خانه اش بازگشت.
چهار مرد دیگر که در این آدمربایی نقش داشتند نیز دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل و بازجویی شدند. آنها میخواستند با این آدمربایی یکشبه پولدار شوند ولی خیلی زود نقشه آنها لو رفت و دستگیر شدند.
متهمان پس از محاکمه به زندان محکوم شدند تا یاد بگیرند بار کج به منزل نمیرسد.
علیاکبر عموزاد - بازپرس دادسرای ویژه سرقت تهران
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *