کار تنها سهم "کودکان افغانستانی" از زندگی و دنیای بیرحم امروز
کودکان افغانستانی به عنوان آسیبپذیرترین قشر جامعه جاری این کشور با مشکلات متعددی مواجه بوده که راه برونرفت از آن را تنها انجام کارهای سخت میدانند در حالیکه این کار با پیامدهای ناگوار و تکاندهندهای همراه خواهد بود.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل همانگونه که در افغانستان نسل جوان و دانشگاهی روزگار مناسب نداشته و از فقر و بیکاری درد و رنج متحمل میشوند، کودکان افغانستانی نیز روزگار نامناسبی را سپری کرده و با مشکلات اجتماعی متعددی دستوپنچه نرم میکنند.
در تازهترین گزارش کمیسیون حقوق بشر افغانستان در مورد وضعیت کودکان، دولت افغانستان در نگهداری کودکان و نوجوانان ناکام بوده است.
در این گزارش آمده که دهها هزار کودک،بین سن 5 تا 14 سال، برخلاف قانون کار افغانستان، مشغول انجام کارهای شاقه هستند.
بر اساس این گزارش کمیسیون حقوق بشر افغانستان، انجام کارهای شاقه زندگی کودکان را با خطر مواجه کرده و سبب ابتلای آنها به بیماری، جراحت و مرگ شده است.
این در حالی است که یک چهارم کل کودکان افغانستان مشغول کارهای شاقه بوده و ساعتهای طولانی با دستمزد کم مشغول کار در کارخانهها هستند.
بر اساس گزارش کمیسیون حقوق بشر افغانستان، کودکان افغانستانی مشغول کار در صنعت فرش، کورههای آجرپزی، فلزکاری، معدن، کشاورزی، کفاشی، دستفروشی و تکدیگری بوده و فقر، بیسوادی و ناامنی دلیل اصلی روآوری این کودکان به کارهای مشقت آور است.
کمیسیون حقوق بشر افغانستان از دولت و کشورهای حمایت کننده خواستار رسیدگی به این موضوع شده و گفته که بر اساس قوانین بینالمللی، دولت افغانستان برای نگهداری از این کودکان اقدامات فوری کند.
بر اساس منشور سازمان ملل متحد، کودکان نباید به کارهای شاقه گمارده شده و مورد خشونت قرار گیرند، کودکان علاوه بر آموزش و تفریح باید از سوی دولتها نگهداری شده و رسیدگیهای لازم در مورد آنان صورت گیرد.
اما متأسفانه در افغانستان این چنین نیست، فقر و جنگزدگی این کشور سبب شده که کودکان آسیبپذیرترین قشر جامعه شده و با هزار سختی و چالش در روزگار فعلی دستوپنچه نرم کنند.
امروز کودکان افغانستانی در خیابانها مورد هرگونه آزار و اذیت قرار گرفته و با خشونتهای متعددی مواجه هستند که در واقع این خشونتها سلامت روحی و جسمی آنها را به مخاطره انداخته و عواقب ناگواری را به آنها تحمیل میکنند.
در زندگی اکثر کودکان افغانستانی چیزی به نام شادی، تفریح و آموزش وجود نداشته و آنها در تمام دوران کودکی به جای آموزش به کار میپردازند و از دنیای زیبای کودکی فقط کار را میدانند.
پیامدهای کارهای سخت برای کودکان و رشد آنها در محیط های ناسالم و سرشار از خشونت و همچنین توهینهایی که در محیط کار به آنها صورت میگیرد، سبب میشود تا آنها در مراحل بعدی زندگی خود خشن بار آمده و جنایتهای سنگینی انجام دهند.
اکثر کودکان به جای اینکه به مدرسه بروند و آموزش و مهارتهای زندگی را بیاموزند، در خیابانها دستفروشی کرده و در محیط های ناسالم به کارهای شاقه جهت پیدا کردن نان میپردازند.
کار در محیط ناسالم برای کودکان، علاوه بر اینکه از نگاه روحی و عاطفی ضربه شدیدی به آنها وارد میکند، فرصت پرورش استعدادها و توانمندی آنها را نیز گرفته و آنها را فردی غیرموثر به بار میآورند.
گزارشها همچنین نشان میدهد که کودکانی که دنبال کار هستند مجذوب گروههای مافیایی میشوند که خود علاوه بر به مخاطره انداختن زندگی کودکان، آنها را به عنوان جنایتکاران و گروههای بزرگ مافیایی در آینده تبدیل میکند.
شاید بخشی از عوامل تقویت دوباره طالبان و گروههای تروریستی نیز همین مورد بوده که کودکان برای انجام برخی اقدامات خشونتآمیز جذب جریانهای افراطی شده و به مرور زمان به یک شبهنظامی و تروریست تمام عیار تبدیل شده باشد.
بیتوجهی دولت طی 15 سال گذشته نسبت به کودکان، عدم تطبیق قانون، عوامل بنیادی افزایش جرم و جنایت در کشور علیه کودکان است ضمن اینکه قاچاق و فرار کودکان از افغانستان نیز از زمره مسائل تکاندهنده به شمار میرود.
بر اساس گزارشها، بیش از 5 هزاز کودک افغانستانی همه ساله به صورت غیرقانونی به اروپا انتقال مییابند، اما دولت تاکنون در این مورد بیتفاوت بوده است.
کودکان سرمایههای عظیم برای آینده یک کشور است که اگر فکر اساسی برای تربیت آنها از سوی دولت صورت نگیرد خیانت بزرگی برای آینده افغانستان صورت میگیرد که آینده تیره و تاریکی در انتظار خواهد بود.
کودکان امروز، پدران و مادران فردا هستند، وقتی که آنها در محیطهای نامناسب رشد میکنند و با انواع مشکلات روحی و روانی مواجه هستند قطعا در آینده نمیتوانند فرد مثمر و ارزنده باشند.
دولت باید برای حفاظت از کودکان کشور، اقدامات جدی را روی دست گیرد و قانون منع کار کودکان را به صورت جدی اجرا و با نگاه مردمسالارانه نظارت کند.
/
در تازهترین گزارش کمیسیون حقوق بشر افغانستان در مورد وضعیت کودکان، دولت افغانستان در نگهداری کودکان و نوجوانان ناکام بوده است.
در این گزارش آمده که دهها هزار کودک،بین سن 5 تا 14 سال، برخلاف قانون کار افغانستان، مشغول انجام کارهای شاقه هستند.
بر اساس این گزارش کمیسیون حقوق بشر افغانستان، انجام کارهای شاقه زندگی کودکان را با خطر مواجه کرده و سبب ابتلای آنها به بیماری، جراحت و مرگ شده است.
این در حالی است که یک چهارم کل کودکان افغانستان مشغول کارهای شاقه بوده و ساعتهای طولانی با دستمزد کم مشغول کار در کارخانهها هستند.
بر اساس گزارش کمیسیون حقوق بشر افغانستان، کودکان افغانستانی مشغول کار در صنعت فرش، کورههای آجرپزی، فلزکاری، معدن، کشاورزی، کفاشی، دستفروشی و تکدیگری بوده و فقر، بیسوادی و ناامنی دلیل اصلی روآوری این کودکان به کارهای مشقت آور است.
کمیسیون حقوق بشر افغانستان از دولت و کشورهای حمایت کننده خواستار رسیدگی به این موضوع شده و گفته که بر اساس قوانین بینالمللی، دولت افغانستان برای نگهداری از این کودکان اقدامات فوری کند.
بر اساس منشور سازمان ملل متحد، کودکان نباید به کارهای شاقه گمارده شده و مورد خشونت قرار گیرند، کودکان علاوه بر آموزش و تفریح باید از سوی دولتها نگهداری شده و رسیدگیهای لازم در مورد آنان صورت گیرد.
اما متأسفانه در افغانستان این چنین نیست، فقر و جنگزدگی این کشور سبب شده که کودکان آسیبپذیرترین قشر جامعه شده و با هزار سختی و چالش در روزگار فعلی دستوپنچه نرم کنند.
امروز کودکان افغانستانی در خیابانها مورد هرگونه آزار و اذیت قرار گرفته و با خشونتهای متعددی مواجه هستند که در واقع این خشونتها سلامت روحی و جسمی آنها را به مخاطره انداخته و عواقب ناگواری را به آنها تحمیل میکنند.
در زندگی اکثر کودکان افغانستانی چیزی به نام شادی، تفریح و آموزش وجود نداشته و آنها در تمام دوران کودکی به جای آموزش به کار میپردازند و از دنیای زیبای کودکی فقط کار را میدانند.
پیامدهای کارهای سخت برای کودکان و رشد آنها در محیط های ناسالم و سرشار از خشونت و همچنین توهینهایی که در محیط کار به آنها صورت میگیرد، سبب میشود تا آنها در مراحل بعدی زندگی خود خشن بار آمده و جنایتهای سنگینی انجام دهند.
اکثر کودکان به جای اینکه به مدرسه بروند و آموزش و مهارتهای زندگی را بیاموزند، در خیابانها دستفروشی کرده و در محیط های ناسالم به کارهای شاقه جهت پیدا کردن نان میپردازند.
کار در محیط ناسالم برای کودکان، علاوه بر اینکه از نگاه روحی و عاطفی ضربه شدیدی به آنها وارد میکند، فرصت پرورش استعدادها و توانمندی آنها را نیز گرفته و آنها را فردی غیرموثر به بار میآورند.
گزارشها همچنین نشان میدهد که کودکانی که دنبال کار هستند مجذوب گروههای مافیایی میشوند که خود علاوه بر به مخاطره انداختن زندگی کودکان، آنها را به عنوان جنایتکاران و گروههای بزرگ مافیایی در آینده تبدیل میکند.
شاید بخشی از عوامل تقویت دوباره طالبان و گروههای تروریستی نیز همین مورد بوده که کودکان برای انجام برخی اقدامات خشونتآمیز جذب جریانهای افراطی شده و به مرور زمان به یک شبهنظامی و تروریست تمام عیار تبدیل شده باشد.
بیتوجهی دولت طی 15 سال گذشته نسبت به کودکان، عدم تطبیق قانون، عوامل بنیادی افزایش جرم و جنایت در کشور علیه کودکان است ضمن اینکه قاچاق و فرار کودکان از افغانستان نیز از زمره مسائل تکاندهنده به شمار میرود.
بر اساس گزارشها، بیش از 5 هزاز کودک افغانستانی همه ساله به صورت غیرقانونی به اروپا انتقال مییابند، اما دولت تاکنون در این مورد بیتفاوت بوده است.
کودکان سرمایههای عظیم برای آینده یک کشور است که اگر فکر اساسی برای تربیت آنها از سوی دولت صورت نگیرد خیانت بزرگی برای آینده افغانستان صورت میگیرد که آینده تیره و تاریکی در انتظار خواهد بود.
کودکان امروز، پدران و مادران فردا هستند، وقتی که آنها در محیطهای نامناسب رشد میکنند و با انواع مشکلات روحی و روانی مواجه هستند قطعا در آینده نمیتوانند فرد مثمر و ارزنده باشند.
دولت باید برای حفاظت از کودکان کشور، اقدامات جدی را روی دست گیرد و قانون منع کار کودکان را به صورت جدی اجرا و با نگاه مردمسالارانه نظارت کند.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *