خوراک خوشمزه ای برای رسانه نباشیم

13:31 - 28 تير 1395
کد خبر: ۱۹۹۰۱۷
مشاهیر هر کشوری عموماً و هنرمندان خصوصاً، وقتی به درجه‌ای از شهرت و محبوبیت می‌رسند، بیشتر از اینکه به عنوان یک شهروند عادی جامعه با گرفتاری‌ها و مسائل روزمره مواجه باشند، وجهۀ هنری‌شان آنان را زیر ذرّه‌بین رسانه‌ها قرار می‌دهد؛ گویی یک دوربین دائمی، روی تمام وقایع زندگی فرد زوم شده و هر جا که اتفاق‌ای برای بولد کردن، دامن زدن، تحلیل و گاهی تخریب پیدا شود که به مذاق مخاطبان خوش بیاید، به تیترهای خبری تبدیل خواهد شد.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از ریشه، مشاهیر هر کشوری عموماً و هنرمندان خصوصاً، وقتی به درجه‌ای از شهرت و محبوبیت می‌رسند، بیشتر از اینکه به عنوان یک شهروند عادی جامعه با گرفتاری‌ها و مسائل روزمره مواجه باشند، وجهۀ هنری‌شان آنان را زیر ذرّه‌بین رسانه‌ها قرار می‌دهد؛ گویی یک دوربین دائمی، روی تمام وقایع زندگی فرد زوم شده و هر جا که اتفاق‌ای برای بولد کردن، دامن زدن، تحلیل و گاهی تخریب پیدا شود که به مذاق مخاطبان خوش بیاید، به تیترهای خبری تبدیل خواهد شد.


این مسئله، نه مختص ایران بلکه پدیده‌ای بین‌المللی است و با گسترش دامنۀ تبادلات مجازی، دیگر محدودیت‌های زبانی-فرهنگی هم خصوصی ماندنِ رخدادهای زندگیِ یک هنرمند را تضمین نمی‌کند؛ به ویژه آنکه فردِ شناخته‌شده، دارای سن و سال و سابقه قابل توجهی هم باشد.


پرویز تناولی، نقاش و مجسمه‌ساز 79 ساله ایرانی است که چندی‌ست خواسته یا ناخواسته خوراک خوبی برای رسانه‌های ایرانی و خارجی فراهم کرده است.


ماجرا از این قرار است که طی هفتۀ گذشته "آسوشیتدپرس"، "بی‌بی‌سی"، "صدای آمریکا"، "رویترز"، "ناخریشتن" و برخی رسانه‌های دیگر از "ممنوع‌الخروج"یِ پرویز تناولی، پشت سر هم سوژه ساختند.

 
آقای تناولی با هدف حضور در کنفرانسی در لندن قصد خروج از ایران را داشت که مأموران امنیتی فرودگاه امام خمینی تهران، گذرنامۀ  وی را توقیف و از خروجش از کشور جلوگیری می‌کنند.

وی اولاً از سال 1335 در آکادمی هنرهای زیبای شهر کارارا و سپس شهر میلان ایتالیا مشغول به تحصیل بوده و ثانیاً به دلیل تجربۀ بالای شغلی، با فرهنگ عمومی رسانه‌ها آشناست. با این وجود بلافاصله پس از بروز مشکل در فرودگاه، مسئله را عمومی می‌نماید.

وی در خصوص اتهامش با بی‌بی‌سی فارسی مصاحبه کرد و گفت: شاکی پرونده نیروی انتظامی است و من به اتهام تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب ممنوع الخروج شده‌ام.

آقای تناولی همچنین زمانی که تفهیم اتهام به وی هنوز کاملاً خام بود، به گفتۀ خودش " تاکنون هیچ احضاریه‌ای برایش نیامده" و ابلاغ‌ها، تعیین وکیل و سایر پیگیری‌های قانونی هنوز صورت نگرفته بود، بی‌بی‌سی فارسی را در جریان امر قرار داد و به این شبکه انگلیسی گفت:

این اتهامات براساس مجموعه کارهایی که تاکنون انجام داده و مجسمه‌هایی که ساخته‌ام، مصداق تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب قرار گرفته و آثار مجموعه کارهای کاخ موزه نیاوران، مجموعه «تناولی و ۵۰ سال هنر پاپ» و مجموعه شخصی وی از جمله موارد اتهامی پرونده است.


آقای تناولی با انتقاد از توقیف گذرنامه‌اش، ضمن ابراز تأسف از لغو برخی برنامه‌هایش در خارج از کشور گفت:

۵۰ سال است که کار می‌کنم و تاکنون هیچ‌کدام از آثارم چنین مشکلی را نداشتند، قطعاً کسی پشت این ماجرا قرار دارد اما من نمی‌دانم چه کسی و با چه قصدی این کار را انجام می‌دهد.

همین مصاحبه و سوژه‌پردازیِ بی‌بی‌سی کافی بود تا خبرگزاری‌های خارجی نیز به استناد قرار صادر شده برای این پرونده که فعلاً فقط  شامل "ممنوع الخروجی" بود، به یک مسئله شخصی زندگی آقای تناولی رنگ و بوی شدیداً سیاسی بدهند.

نام "پرویز تناولی" که سال‌ها به عنوان هنرمند ایرانی شناخته شده بود، حالا با استفاده ابزاری از هنر، سیاسی شد و خوراک رسانه‌ای خوبی برای معاندان فراهم کرد.



تنها دو هفته بعد از این جنجال خبری، آقای تناولی صراحتاً می‌گوید روز ۲۶ تیرماه پاسپورتش را پس گرفته و مشکل ممنوع الخروجی او رفع شده است.


 
وی که تا پیش از این بر "شخصی نبودنِ" ممنوع‌الخروجی‌اش اصرار داشت، همچنین گفت که دلیل توقیف گذرنامه و ممنوع‌الخروج شدن او، "شکایت خصوصی در ارتباط با یک معاوضه هنری" بوده است.

صدرالدین ماحوزی وکیل پایه یک دادگستری و وکیل پرویز تناولی مجسمه‌ساز نیز برخلاف آنچه که تا پیش از این، نیروی انتظامی و جریانی وابسته به روزنامه کیهان را پشت پرده توقیف گذرنامه عنوان کرده بود، در تغییر موضعی آشکار تصریح می‌کند که در مورد پرونده موکلم یک "شخصیت حقیقی" علیه ایشان شکایتی طرح کرده که در این مورد هم با شاکی و هم با موکلم صحبت کردم و هر دو به بنده حکمیت دادند تا مسئله را حل کنم.

چنانچه می‌بینیم، ماجرای تناولی مصداق بارز اصطلاحِ "اثر گلوله برفی" (Snowball effect) شد:

وقتی یک ریگ کوچک به اندازه دانۀ فندق روی کوه برفی رو به پایین بلغزد، در اندک زمان ممکن و با هر چرخی که روی دامنه کوه برفی می‌خورد، بیش از پیش بزرگتر و سنگین‌تر می‌شود. نهایتاً تبدیل به گلوله برفی عظیم‌الجثه‌ای می‌شود که هیچ اثری از آن ریگ نخستین در آن پیدا نیست.

اگر هنرمندان عزیز کشورمان به عنوان الگوی جامعۀ هنری کشور، حداقل شخصاً به موج‌سواری رسانه‌ها مخصوصاً رسانه‌های بیگانه دامن نزنند، شایسته‌تر و منطقی‌تر به نظر می‌رسد و البته برای خودشان نیز تبعات کمتری به بار خواهد آورد.

 
 /انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *