کیهان عذرخواهی کرد/تکرار شدن سناریوی سوریه در ترکیه/مديری با ثروت افسانهای هزار ميلياردی/ ایرانیان باز به ترکیه می روند؟
روزانه نشریات زیادی در کشور منتشر میشوند؛ نشریاتی که دارای جهت گیریهای سیاسی خاصی هستند و هر کدام مطالبات طیفهای متنوع سیاسی کشور را نمایندگی میکنند.
گروه سیاسی : روزانه نشریات زیادی در کشور منتشر میشوند؛ نشریاتی که دارای جهت گیریهای سیاسی خاصی هستند و هر کدام خواستهها و مطالبات طیفهای متنوع و متکثر سیاسی کشور را نمایندگی میکنند؛ گروه سیاسی در راستای ایفای رسالت اطلاع رسانی قصد دارد گلچینی از مطالب این نشریات را در بسته ای خبری پیشکش نظر مخاطبان خود کند؛ بدیهی است انتشار این مطالب صرفا با هدف آشنایی مخاطبان با خط و ربط سیاسی و جناحی نشریات کشور است و هیچگونه نگاه و موضع تاییدی یا انتقادی نسبت به آنها از سوی متبادر نمیباشد.
روزنامه حمایت
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: کودتای نظامی اخیر در ترکیه، بیشک یکی از مهمترین تحولات دوران حاکمیت حزب عدالت و توسعه به شمار میآید که فرضیههای مختلفی پیرامون شکلگیری و انگیزههای آن وجود دارد. برخلاف آنچه برخی تحلیلگران در مورد عدم امکان وقوع جنگ داخلی و کودتا در ترکیه مطرح میکنند اما شتاب آغازین این حادثه و موفقیت نسبی کودتاگران ثابت میکند که در صورت هماهنگیهای بیشتر و کمی مدیریت جامعتر، نهتنها امکان وقوع کودتا بلکه جنگ داخلی نیز به سهولت امکانپذیر است. جالب است بدانیم که آمریکا در تمام کودتاهای ترکیه از دهه 60 تاکنون از کودتاگران حمایت کرده و هر زمان که اراده نموده، دولت موردنظر خود را در این کشور مستقر کرده است. بنابراین، به ثمر رسیدن کودتا اصلاً بعید نیست اما واقعه اخیر را نمیتوان کودتا بلکه باید یک هشدار و «زنگ خطر» نامید.
این، همان روشی است که نظام سلطه و ایادیاش در منطقه طی دهه گذشته در قبال سوریه اتخاذ کردند. عربستان در سوریه، به عنوان کشوری که یکی از قدیمیترین تمدنهای منطقه را داراست و حکومتش به تائید آراء عمومی رسیده، نقشی بسیار منفی و مخرب را برای نابودی دولت این کشور ایفاء کرد و بیسابقهترین حمایتها را از تروریستهای تکفیری به عمل آورد. آل سعود و همپیمانانش، ابتدا دولت دمشق را برای توقف حمایت از مقاومت تطمیع کرده و قول دادند در صورت قطع حمایت از جبهه مقاومت، حزبالله لبنان و ایران، کمکهای مالی و بینالمللی فراوانی از این کشور به عمل آورند. در مرحله بعد و پس از مؤثر واقع نشدن حمایتها به تهدید، به عملی کردن تهدیداتشان روی آوردند. بنابراین، تکرار شدن سناریوی سوریه در ترکیه با توجه به آنچه بیان گردید، کاملاً محتمل است و پیشینه سیاستهای استکباری آمریکا و عربستان این واقعیت را ثابت میکند.
روزنامه کیهان
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: اگر آمریکا و متحدانش جرأت نمیکنند دست تعدی به سوی ما یا حتی متحدانمان دراز کنند، آیا به خاطر دیپلمات محترمی است که از سر بیخبری گفت آمریکا ظرف 5 دقیقه میتواند توان دفاعی و نظامی ما را نابود کند یا به خاطر موشکهای دوربرد قدرتمند و نقطهزنی است که شهید والامقام تهرانی مقدم رونمایی کرد؟ اگر پای میز مذاکره دست کم غنیسازی 3/5 درصد را پذیرفتند، به خاطر این بود که کسانی با التماس و ترحمطلبی میگفتند خزانه خالی است و هر توافقی بهتر از عدم توافق است یا به این دلیل که یک مجاهد گمنام دیگر (شهید شهریاری) غنیسازی معجزهآسای 20 درصد را عملی کرد و ضمن صرفهجویی چندین میلیاردی، سوخت 20 درصد را به عنوان برگ برنده یا ابزار چانهزنی روی میز گذاشت؟ بر قلب تهرانیمقدم و شهریاری و رکنآبادی (دیپلمات شهید منا) و همدانیها و سلیمانیها چه گذشته و در دل دیگرانی که منطقشان «ما نمیتوانیم» است نه «ما میتوانیم»، چه خبر بوده است؟ هر یک از آنها تولید قدرت کردهاند یا قدرتزدایی؟
پاسخ سازمان تامین اجتماعی به یک گزارش و پوزش کیهان
سازمان تامین اجتماعی طی جوابیه در واکنش به مطلب منتشر شده در روزنامه کیهان روز یکشنبه مورخ 95/4/27 با عنوان «رونمایی کیهان از جدیدترین فیشهای حقوقی، چشم نجومیها روشن!» اعلام کرد: موضوع مطروحه در روزنامه کیهان مربوط به فردی است که با 11 سال سابقه پرداخت حق بیمه و با استفاده از بند 47 قانون بودجه سال 1388 کل کشور از مستمری بازنشستگی به نسبت سنوات پرداخت حق بیمه بهرهمند شده است. بنابراین پرداخت اینگونه مستمریها که خارج از ضوابط مقررات تامین اجتماعی مقرر گردیده صرفا به لحاظ مساعدت قانونگذار با افراد و با درخواست آنان صورت گرفته و از این لحاظ به دلیل عدم احراز شرایط قانونی مبتنی بر محاسبات بیمهای (حداقل 20 سال سابقه پرداخت حق بیمه) بار مالی مضاعفی نیز به دلیل برقراری زود هنگام مستمری بازنشستگی به مدت ده سال برای سازمان به همراه داشته است، لهذا مصاحبه آقای دکتر نوربخش مدیر عامل محترم سازمان درخصوص پرداخت حداقل مستمری به مبلغ 9/000/000 ریال در مورد بیمهشدگانی است که با شرایط عادی مقرر در قانون تامین اجتماعی بازنشسته شدهاند و مشمول افراد موصوف که به حکم قانونگذار مستمری آنان میبایست بدون رعایت ماده 111 قانون تامین اجتماعی که پرداخت مستمری به میزان حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار را تاکید مینماید، نخواهد بود.با توجه به مراتب فوق انتظار میرفت روزنامه محترم کیهان با بررسی قوانین و یا استعلام از این سازمان و دریافت دلایل و مستندات اقدام به چاپ فیش مذکور مینمود. در خاتمه متذکر میگردد یکی از دلایل اندک بودن مستمری مشمولین این صندوق محدودیتهایی است که به دلایل شرایط اقتصادی کشور حادث گردیده ضمن اینکه تغییرات مکرر مدیریتهای سازمان در سالهای گذشته نیز موجب تشدید این مشکلات شده است، از جمله دیگر محدودیتهای سازمان بدهی معوق هشتاد هزار میلیارد ریال است که سازمان از واحدهای مختلف طلبکار میباشد لیکن به دلیل مشکلات اقتصادی این واحدها و جلوگیری از تعطیلی و بیکاری کارکنان آنها سازمان ناچار به تعامل با این واحدها گردیده است.»
کیهان: با تشکر از پاسخ روشنگر سازمان تامین اجتماعی، از اشتباهی که در بخش مورد نظر گزارش کیهان رخ داده است، پوزش میخواهیم.
هیچ کس صدای شیعیان کشمیر را نمیشنود
شیعیان کشمیر همچون شیعیان پارچنار فراموش شدهاند. در پاکستان منطقه شیعهنشین پاراچنار در سکوت و بیتفاوتی دولت در محاصره گروههای تروریستی سلفی تکفیری قرار دارند و روزی نیست که خون یکی از شیعیان امیرالمومنین(ع) در این منطقه به زمین ریخته نشود. در کشمیر تحت کنترل هند نیز شیعه بودن مثل پاکستان سخت است. طی 8 روز گذشته نیروهای امنیتی هند 45 مسلمان را کشته و 3 هزار نفر را زخمی کردهاند.
بیشتر زخمیهای این ناآرامیها از ناحیه چشم آسیب دیدهاند و گفته میشود استفاده پلیس از گلولههای ساچمهای علت نابینایی تعداد زیادی از مردم شده است. دولت هند اجازه انتشار گزارشهای دقیق از صحنه درگیریها را نمیدهد و ارسال گزارشها به دلیل کنترل کامل شبکههای اجتماعی در فضای مجازی نیز برای مردم به سختی انجام میشود. پلیس دهها هزار نسخه روزنامه در کشمیر را جمعآوری و کارکنان چاپخانهها را بازداشت و اطلاعرسانی را محدود کرده است. تیمهایی از افسران شنبه شب به دفاتر روزنامههای اصلی در منطقه ناآرام کشمیر ریختند و روزنامهها را به منظور محدود کردن اخبار درباره درگیریهای کشنده ضبط کردند. در همین حال ممنوعیت آمد و شد برای هشتمین روز پیاپی نیز تمدید شده است.
ناآرامیهای کشمیر در پی کشته شدن «برهان وانی» از فرماندهان جوان کشمیر آغاز شد. این اتفاق در جریان درگیری و تبادل آتش با نیروهای دولتی رخ داد. نیروهای امنیتی هند روز جمعه هفته گذشته با دریافت اطلاعاتی درخصوص حضور «وانی» در نماز جمعه منطقه «انانتاگ» در ایالت جامو و کشمیر با محاصره منطقه، وی و دو همراهش را کشتند. پلیس برای دستگیری این رهبر جوان حزب المجاهدین که محبوبیت زیادی در بین جوانان کشمیر داشت، ۱۵ هزار دلار جایزه تعیین کرده بود.
وطن امروز
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: بسیاری حس میکنند برجام کلاه گشادی است که بر سر ایرانیان رفته اما روحانی و طرز تفکر حاکم بر او ابدا این را کلاهی که بر سرشان رفته نمیدانند بلکه بهترین و شیرینترین دستاورد برای ملتی با سهمی کمتر از یک درصد از اقتصاد جهان و تحت فشار تحریمها میدانند. دستاوردی که بهزعم آنها بحران شدید را تعدیل کرد. قضاوت اینکه این گزارههای کلی راهنمای عمل این جماعت تا چه حد درست است به رویکرد فکری خوانندگان بازمیگردد اما در نگاه ما نوعی خودکمبینی محافظهکارانه است.
روزنامه شرق
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: شما؛ خود شما جراح محترمی که اعلام کردهاید جامعه هنری را باید از درمان تحریم کرد و شما پزشکهایی که در مقابل اشتباههای همکارانتان سکوت میکنید، هیچوقت با خود فکر کردهاید اگر هرکسی در جامعه، منتقدان خود را حذف میکرد یا به قول شما تحریم میکرد، چه اتفاقی میافتاد. هیچ فکر کردهاید چه نقص بزرگی در دنیای حرفهای ما به وجود میآمد اگر بنا بر این بود كه منتقد را از جامعه حرفهای خود حذف کنیم و اینکه چقدر باید قوانین انسانی خود را درگرگون میکردیم تا منتقد وارد دنیای ما نشود.
مثلا تصور کنیم هنرمندان همه با هم تصمیم بگیرند جامعه پزشکی را تحریم کنند، آنها باید هر روز بهیاد بیاورند مخاطبانشان دو دسته هستند؛ پزشکان و مردم. این خطکشی چه نقص بزرگی برای دید انسانی ما خواهد بود؛ برای ما که سوگند بقراط را هم نخوردهایم. حالا تصور کنیم هنرمندان در مقابل نقص و اشتباههاي جامعه خود سکوت میکردند، آیا شاهد پیشرفت هنر بودیم؟ آیا هیچوقت فرصتی برای ترمیم و ساختهشدن وجود داشت؟ میبینید كه این اتفاقها هرگز در دنیای هنر نیفتاده است؛ همانطوری که در تخصصهای دیگر هم به این شکل نیفتاده است.
روزنامه رسالت
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: رسيدگی به حقوقهای نجومي تبديل به يك مطالبه عمومي شده و هنوز اقدام بايسته يا توضيح شفافي درباره برخورد با آن ارائه نشده است. اما آنچه از اصل ماجرا مهمتر است، ريشهيابي علت پيدايش و گسترش اين فساد ميباشد، چراكه برخورد با معلول چاره اساسی نيست. به طور كلي در ذات قدرت، زمينه فساد اقتصادي وجود دارد و لذا هيچ دولت و حكومتي را نميتوان سراغ گرفت كه فساد در آن كاملا ريشهكن شده باشد و تمامي مديران و حاكمان آن پاكدست باشند، حتي در نهجالبلاغه نيز شواهدي از برخوردهاي قاطع امام علی(ع)، آن مظهر عدالت با برخي واليان خاطي وجود دارد.
مديري كه ثروت افسانهاي او از يك هزار ميليارد تومان هم فراتر رفته است و پيشينه حضور در مديريت كلان نظام اسلامي را هم دارد و اگر اين شبهه وجود نداشته باشد كه از نفوذ خويش براي گردآوري اين مال و منال استفاده كرده است، حداقل آن است كه از اطلاعات آن دوران بهره گرفته عليالاصول تصميم گرفته است كه اولويت زندگاني خويش را از خدمت به ملت به سوي خدمت به خويش تغيير دهد. تعدد اينگونه دولتمردان و غلبه نگاه آنان به مديريت و نرخ مدير به تدريج ميتواند فضايي را حاكم سازد كه در آن مديريت انقلابي و جهادي رنگ ببازد واعتبار خود را از دست بدهد و اين واقعيت كه روزگاري مديراني نظير شهيد رجايي رئيسجمهور اين كشور بودهاند كه با سيره و حقوق معلمي و از جانگذشتگي تا فيض شهادت به اسلام و انقلاب و مردم خدمت كردهاند، خداي ناكرده به فراموشي سپرده شود و متاسفانه داعيه ناحق ادامه راه شهيد رجايي توسط برخي مسئولان بعدي، در شرايط كنوني مستمسكي به مديران گرانقيمت داده است تا بلكه مديريت آنها را زير سوال ببرند و از مديريت باركددار دفاع كنند.
در نگاه بسته مديران گرانقيمت، اين حقيقت قابل درك و هضم نيست كه مديري قادر باشد براساس توانمنديهاي خود درآمدهاي سرشار كسب كند اما به خاطر عشق به نظام اسلامي و كشور و مديون دانستن خويش به شهدا از اين درآمدها صرفنظر نمايد و عمر و تخصص خود را به عنوان آورده و سهم، نثار ايمان، مملكت و مردم خويش نمايد.
آفتاب یزد
این روزنامه در گزارشی نوشت: با وجود ایجاد کودتا در ترکیه و توقف کامل پروازها به مقصد این کشور، مردم ایران متقاضی سفر به این کشور هستند و برای سفر به این کشور به آژانسهای هواپیمایی مراجعه میکنند. پیگیریها از آژانسها نشان میدهد استقبال مردم در روز جاری نسبت به روزهای گذشته جهت سفر به این کشور افزایش یافته است.
روزنامه حمایت
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: کودتای نظامی اخیر در ترکیه، بیشک یکی از مهمترین تحولات دوران حاکمیت حزب عدالت و توسعه به شمار میآید که فرضیههای مختلفی پیرامون شکلگیری و انگیزههای آن وجود دارد. برخلاف آنچه برخی تحلیلگران در مورد عدم امکان وقوع جنگ داخلی و کودتا در ترکیه مطرح میکنند اما شتاب آغازین این حادثه و موفقیت نسبی کودتاگران ثابت میکند که در صورت هماهنگیهای بیشتر و کمی مدیریت جامعتر، نهتنها امکان وقوع کودتا بلکه جنگ داخلی نیز به سهولت امکانپذیر است. جالب است بدانیم که آمریکا در تمام کودتاهای ترکیه از دهه 60 تاکنون از کودتاگران حمایت کرده و هر زمان که اراده نموده، دولت موردنظر خود را در این کشور مستقر کرده است. بنابراین، به ثمر رسیدن کودتا اصلاً بعید نیست اما واقعه اخیر را نمیتوان کودتا بلکه باید یک هشدار و «زنگ خطر» نامید.
این، همان روشی است که نظام سلطه و ایادیاش در منطقه طی دهه گذشته در قبال سوریه اتخاذ کردند. عربستان در سوریه، به عنوان کشوری که یکی از قدیمیترین تمدنهای منطقه را داراست و حکومتش به تائید آراء عمومی رسیده، نقشی بسیار منفی و مخرب را برای نابودی دولت این کشور ایفاء کرد و بیسابقهترین حمایتها را از تروریستهای تکفیری به عمل آورد. آل سعود و همپیمانانش، ابتدا دولت دمشق را برای توقف حمایت از مقاومت تطمیع کرده و قول دادند در صورت قطع حمایت از جبهه مقاومت، حزبالله لبنان و ایران، کمکهای مالی و بینالمللی فراوانی از این کشور به عمل آورند. در مرحله بعد و پس از مؤثر واقع نشدن حمایتها به تهدید، به عملی کردن تهدیداتشان روی آوردند. بنابراین، تکرار شدن سناریوی سوریه در ترکیه با توجه به آنچه بیان گردید، کاملاً محتمل است و پیشینه سیاستهای استکباری آمریکا و عربستان این واقعیت را ثابت میکند.
روزنامه کیهان
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: اگر آمریکا و متحدانش جرأت نمیکنند دست تعدی به سوی ما یا حتی متحدانمان دراز کنند، آیا به خاطر دیپلمات محترمی است که از سر بیخبری گفت آمریکا ظرف 5 دقیقه میتواند توان دفاعی و نظامی ما را نابود کند یا به خاطر موشکهای دوربرد قدرتمند و نقطهزنی است که شهید والامقام تهرانی مقدم رونمایی کرد؟ اگر پای میز مذاکره دست کم غنیسازی 3/5 درصد را پذیرفتند، به خاطر این بود که کسانی با التماس و ترحمطلبی میگفتند خزانه خالی است و هر توافقی بهتر از عدم توافق است یا به این دلیل که یک مجاهد گمنام دیگر (شهید شهریاری) غنیسازی معجزهآسای 20 درصد را عملی کرد و ضمن صرفهجویی چندین میلیاردی، سوخت 20 درصد را به عنوان برگ برنده یا ابزار چانهزنی روی میز گذاشت؟ بر قلب تهرانیمقدم و شهریاری و رکنآبادی (دیپلمات شهید منا) و همدانیها و سلیمانیها چه گذشته و در دل دیگرانی که منطقشان «ما نمیتوانیم» است نه «ما میتوانیم»، چه خبر بوده است؟ هر یک از آنها تولید قدرت کردهاند یا قدرتزدایی؟
پاسخ سازمان تامین اجتماعی به یک گزارش و پوزش کیهان
سازمان تامین اجتماعی طی جوابیه در واکنش به مطلب منتشر شده در روزنامه کیهان روز یکشنبه مورخ 95/4/27 با عنوان «رونمایی کیهان از جدیدترین فیشهای حقوقی، چشم نجومیها روشن!» اعلام کرد: موضوع مطروحه در روزنامه کیهان مربوط به فردی است که با 11 سال سابقه پرداخت حق بیمه و با استفاده از بند 47 قانون بودجه سال 1388 کل کشور از مستمری بازنشستگی به نسبت سنوات پرداخت حق بیمه بهرهمند شده است. بنابراین پرداخت اینگونه مستمریها که خارج از ضوابط مقررات تامین اجتماعی مقرر گردیده صرفا به لحاظ مساعدت قانونگذار با افراد و با درخواست آنان صورت گرفته و از این لحاظ به دلیل عدم احراز شرایط قانونی مبتنی بر محاسبات بیمهای (حداقل 20 سال سابقه پرداخت حق بیمه) بار مالی مضاعفی نیز به دلیل برقراری زود هنگام مستمری بازنشستگی به مدت ده سال برای سازمان به همراه داشته است، لهذا مصاحبه آقای دکتر نوربخش مدیر عامل محترم سازمان درخصوص پرداخت حداقل مستمری به مبلغ 9/000/000 ریال در مورد بیمهشدگانی است که با شرایط عادی مقرر در قانون تامین اجتماعی بازنشسته شدهاند و مشمول افراد موصوف که به حکم قانونگذار مستمری آنان میبایست بدون رعایت ماده 111 قانون تامین اجتماعی که پرداخت مستمری به میزان حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار را تاکید مینماید، نخواهد بود.با توجه به مراتب فوق انتظار میرفت روزنامه محترم کیهان با بررسی قوانین و یا استعلام از این سازمان و دریافت دلایل و مستندات اقدام به چاپ فیش مذکور مینمود. در خاتمه متذکر میگردد یکی از دلایل اندک بودن مستمری مشمولین این صندوق محدودیتهایی است که به دلایل شرایط اقتصادی کشور حادث گردیده ضمن اینکه تغییرات مکرر مدیریتهای سازمان در سالهای گذشته نیز موجب تشدید این مشکلات شده است، از جمله دیگر محدودیتهای سازمان بدهی معوق هشتاد هزار میلیارد ریال است که سازمان از واحدهای مختلف طلبکار میباشد لیکن به دلیل مشکلات اقتصادی این واحدها و جلوگیری از تعطیلی و بیکاری کارکنان آنها سازمان ناچار به تعامل با این واحدها گردیده است.»
کیهان: با تشکر از پاسخ روشنگر سازمان تامین اجتماعی، از اشتباهی که در بخش مورد نظر گزارش کیهان رخ داده است، پوزش میخواهیم.
هیچ کس صدای شیعیان کشمیر را نمیشنود
شیعیان کشمیر همچون شیعیان پارچنار فراموش شدهاند. در پاکستان منطقه شیعهنشین پاراچنار در سکوت و بیتفاوتی دولت در محاصره گروههای تروریستی سلفی تکفیری قرار دارند و روزی نیست که خون یکی از شیعیان امیرالمومنین(ع) در این منطقه به زمین ریخته نشود. در کشمیر تحت کنترل هند نیز شیعه بودن مثل پاکستان سخت است. طی 8 روز گذشته نیروهای امنیتی هند 45 مسلمان را کشته و 3 هزار نفر را زخمی کردهاند.
بیشتر زخمیهای این ناآرامیها از ناحیه چشم آسیب دیدهاند و گفته میشود استفاده پلیس از گلولههای ساچمهای علت نابینایی تعداد زیادی از مردم شده است. دولت هند اجازه انتشار گزارشهای دقیق از صحنه درگیریها را نمیدهد و ارسال گزارشها به دلیل کنترل کامل شبکههای اجتماعی در فضای مجازی نیز برای مردم به سختی انجام میشود. پلیس دهها هزار نسخه روزنامه در کشمیر را جمعآوری و کارکنان چاپخانهها را بازداشت و اطلاعرسانی را محدود کرده است. تیمهایی از افسران شنبه شب به دفاتر روزنامههای اصلی در منطقه ناآرام کشمیر ریختند و روزنامهها را به منظور محدود کردن اخبار درباره درگیریهای کشنده ضبط کردند. در همین حال ممنوعیت آمد و شد برای هشتمین روز پیاپی نیز تمدید شده است.
ناآرامیهای کشمیر در پی کشته شدن «برهان وانی» از فرماندهان جوان کشمیر آغاز شد. این اتفاق در جریان درگیری و تبادل آتش با نیروهای دولتی رخ داد. نیروهای امنیتی هند روز جمعه هفته گذشته با دریافت اطلاعاتی درخصوص حضور «وانی» در نماز جمعه منطقه «انانتاگ» در ایالت جامو و کشمیر با محاصره منطقه، وی و دو همراهش را کشتند. پلیس برای دستگیری این رهبر جوان حزب المجاهدین که محبوبیت زیادی در بین جوانان کشمیر داشت، ۱۵ هزار دلار جایزه تعیین کرده بود.
وطن امروز
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: بسیاری حس میکنند برجام کلاه گشادی است که بر سر ایرانیان رفته اما روحانی و طرز تفکر حاکم بر او ابدا این را کلاهی که بر سرشان رفته نمیدانند بلکه بهترین و شیرینترین دستاورد برای ملتی با سهمی کمتر از یک درصد از اقتصاد جهان و تحت فشار تحریمها میدانند. دستاوردی که بهزعم آنها بحران شدید را تعدیل کرد. قضاوت اینکه این گزارههای کلی راهنمای عمل این جماعت تا چه حد درست است به رویکرد فکری خوانندگان بازمیگردد اما در نگاه ما نوعی خودکمبینی محافظهکارانه است.
روزنامه شرق
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: شما؛ خود شما جراح محترمی که اعلام کردهاید جامعه هنری را باید از درمان تحریم کرد و شما پزشکهایی که در مقابل اشتباههای همکارانتان سکوت میکنید، هیچوقت با خود فکر کردهاید اگر هرکسی در جامعه، منتقدان خود را حذف میکرد یا به قول شما تحریم میکرد، چه اتفاقی میافتاد. هیچ فکر کردهاید چه نقص بزرگی در دنیای حرفهای ما به وجود میآمد اگر بنا بر این بود كه منتقد را از جامعه حرفهای خود حذف کنیم و اینکه چقدر باید قوانین انسانی خود را درگرگون میکردیم تا منتقد وارد دنیای ما نشود.
مثلا تصور کنیم هنرمندان همه با هم تصمیم بگیرند جامعه پزشکی را تحریم کنند، آنها باید هر روز بهیاد بیاورند مخاطبانشان دو دسته هستند؛ پزشکان و مردم. این خطکشی چه نقص بزرگی برای دید انسانی ما خواهد بود؛ برای ما که سوگند بقراط را هم نخوردهایم. حالا تصور کنیم هنرمندان در مقابل نقص و اشتباههاي جامعه خود سکوت میکردند، آیا شاهد پیشرفت هنر بودیم؟ آیا هیچوقت فرصتی برای ترمیم و ساختهشدن وجود داشت؟ میبینید كه این اتفاقها هرگز در دنیای هنر نیفتاده است؛ همانطوری که در تخصصهای دیگر هم به این شکل نیفتاده است.
روزنامه رسالت
در بخشی از یادداشت شماره امروز این روزنامه می خوانیم: رسيدگی به حقوقهای نجومي تبديل به يك مطالبه عمومي شده و هنوز اقدام بايسته يا توضيح شفافي درباره برخورد با آن ارائه نشده است. اما آنچه از اصل ماجرا مهمتر است، ريشهيابي علت پيدايش و گسترش اين فساد ميباشد، چراكه برخورد با معلول چاره اساسی نيست. به طور كلي در ذات قدرت، زمينه فساد اقتصادي وجود دارد و لذا هيچ دولت و حكومتي را نميتوان سراغ گرفت كه فساد در آن كاملا ريشهكن شده باشد و تمامي مديران و حاكمان آن پاكدست باشند، حتي در نهجالبلاغه نيز شواهدي از برخوردهاي قاطع امام علی(ع)، آن مظهر عدالت با برخي واليان خاطي وجود دارد.
مديري كه ثروت افسانهاي او از يك هزار ميليارد تومان هم فراتر رفته است و پيشينه حضور در مديريت كلان نظام اسلامي را هم دارد و اگر اين شبهه وجود نداشته باشد كه از نفوذ خويش براي گردآوري اين مال و منال استفاده كرده است، حداقل آن است كه از اطلاعات آن دوران بهره گرفته عليالاصول تصميم گرفته است كه اولويت زندگاني خويش را از خدمت به ملت به سوي خدمت به خويش تغيير دهد. تعدد اينگونه دولتمردان و غلبه نگاه آنان به مديريت و نرخ مدير به تدريج ميتواند فضايي را حاكم سازد كه در آن مديريت انقلابي و جهادي رنگ ببازد واعتبار خود را از دست بدهد و اين واقعيت كه روزگاري مديراني نظير شهيد رجايي رئيسجمهور اين كشور بودهاند كه با سيره و حقوق معلمي و از جانگذشتگي تا فيض شهادت به اسلام و انقلاب و مردم خدمت كردهاند، خداي ناكرده به فراموشي سپرده شود و متاسفانه داعيه ناحق ادامه راه شهيد رجايي توسط برخي مسئولان بعدي، در شرايط كنوني مستمسكي به مديران گرانقيمت داده است تا بلكه مديريت آنها را زير سوال ببرند و از مديريت باركددار دفاع كنند.
در نگاه بسته مديران گرانقيمت، اين حقيقت قابل درك و هضم نيست كه مديري قادر باشد براساس توانمنديهاي خود درآمدهاي سرشار كسب كند اما به خاطر عشق به نظام اسلامي و كشور و مديون دانستن خويش به شهدا از اين درآمدها صرفنظر نمايد و عمر و تخصص خود را به عنوان آورده و سهم، نثار ايمان، مملكت و مردم خويش نمايد.
آفتاب یزد
این روزنامه در گزارشی نوشت: با وجود ایجاد کودتا در ترکیه و توقف کامل پروازها به مقصد این کشور، مردم ایران متقاضی سفر به این کشور هستند و برای سفر به این کشور به آژانسهای هواپیمایی مراجعه میکنند. پیگیریها از آژانسها نشان میدهد استقبال مردم در روز جاری نسبت به روزهای گذشته جهت سفر به این کشور افزایش یافته است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *