شکست "داعش" در افغانستان برای کابل تبعات مثبتی دارد
در صورتیکه دولت افغانستان قادر به شکست داعش شود، تبعات مثبت بزرگتر از شکست طالبان خواهد داشت که بدون شک حمایتهای منطقهای و فرا منطقهای بیشتر متوجه دولت و ملت افغانستان خواهد شد.
به گزارش سرویس بین الملل خشونت، افراطگرایی، کشتن غیرنظامیان بیگناه و زیادهخواهی گروههای تروریستی به نام اسلام برای غیرمسلمانان و اسلامستیزان فرایند بازسازی و نوسازی افغانستان را طی سالهای گذشته به مخاطره انداخته و در چندین ولایت افغانستان، روند بازسازی را متوقف و هزاران کودک و نوجوان افغانستانی را از مسیر رشد و پیشرفت باز داشته است.
علاوه بر تضعیف روحیه رشد اقتصادی، صدها هزار نوجوان و جوان افغانستان از ناحیه فعالیتهای تروریستی از بخش فراگیری علم و آموزش دور مانده که بیشتر آنها در ولایتهای شرقی و جنوبی افغانستان هستند.
15 سال گذشته را افغانستانیها با هراس از حضور شبهنظامیان مسلحی که در مناطق خود حضور دارند پشت سر گذشته و یا اینکه از محلات و روستاهای خود متواری و به جای دیگری کوچ کردند که این روند همچنان ادامه دارد.
از سوی دیگر، همزمان با قدرتگیری گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه افغانستان نیز از نفوذ این گروه در امان نبوده و عوامل نفوذی این گروه در بخشهایی از افغانستان بویژه ولایت "ننگرهار" اقدام به سربازگیری کردند.
"افغانستان گورستان تروریستها" شعاری است که همواره دولتمردان افغانستانی سر داده و با وجودی تلاشهای ارزنده جهت نابودی تروریستها، اما گروههای تروریستی همچنان به قوت خود باقی مانده و حتی گروههای نوظهور همچون داعش پرچم خود را به اهتزاز درآوردهاند.
داعش طی روزهای گذشته اقدام به عملیاتها و نبردهای خونینی در ولایتهای شرقی بویژه ننگرهار کرده که طی آن صدها افغانستانی کشته و یا زخمی شدهاند.
این عملیاتها چنان برای دولتمردان کابل سنگین تمام شده که «محمد اشرفغنی» اخیراً برای ارزیابی وضعیت ولایتهای شرقی به «لغمان» رفته و به تمام نیروهای دولتی دستور نابودی تروریستها بویژه داعش را صادر کرده است.
مواضع دولتمردان افغانستانی با گذشت هر روز در برابر تروریستها فراز و فرودهایی داشته که کارشناسان معتقدند که این مواضع همراه با احساسات فردی بوده نه بر اساس منافع جمعی.
به هر صورت، رئیس جمهور افغانستان پس از عدم پذیرش مذاکره از سوی طالبان، مواضع سرسختانهای علیه این گروه اتخاذ و آن را تا حدی اجرا کرده که نتایج آن هماکنون ملموس است که بدون شک آرامش نسبی در پایتخت و شهرهای نمونهای مهم از آن است.
طالبان در این فصل سال که برای آنها فصل جنگ و خشونتآفرینی بوده و در جریان سالهای گذشته گوشه گوشه شهرها و شهرستانهای مختلف افغانستان را همه روزه با مینهای صدها کیلویی هدف قرار میدادند، در سالجاری کمتر فرصت انجام چنین فعالیتهایی را پیدا میکند.
بنابراین، نتیجه موضع رئیس جمهور افغانستان در برابر طالبان برای ملت افغانستان پذیرفتنی خواهد بود اما اینکه نتیجه موضع اشرفغنی در برابر داعش با چه نتایج و پیامدهایی همراه خواهد بود تاکنون مشخص نیست.
اما نباید از یاد برد که داعش و طالبان با تفاوتها و ویژگیهایی منحصر به خود تاکنون خشونتآفرینی کرده که بدون شک در نابودی این گروهها نیز در نظر گرفتن این تفاوتها موثر خواهد بود.
طالبان گروهی است که برای رسیدن یک کشور به اهدافش در افغانستان ایجاد شده، اما داعش گروهی است که برای رسیدن چند کشور به هدفشان در منطقه بویژه کشورهای اسلامی ایجاد شده است.
در این صورت، شکست طالبان به مراتب آسانتر از شکست داعش در افغانستان خواهد بود زیرا طالبان یک حامی مستقیم و داعش چندین حامی مستقیم دارد.
بنابراین، در صورتیکه دولت افغانستان قادر به شکست داعش شود، تبعات بزرگتر از شکست طالبان خواهد داشت که بدون شک حمایتهای منطقهای و فرا منطقهای بیشتر متوجه دولت و ملت افغانستان خواهد شد.
از سوی دیگر، شکست داعش نسبت به طالبان از آن جهت سختتر است که کشورهای حامی این گروه در داخل افغانستان حضور نظامی داشته و در صورت ضرورت به صورت غیرمستقیم از داعشیها حمایت میکند، در حالیکه حامی طالبان در افغانستان نیروی نظامی نداشته و تنها با تبلیغات و روحیهبخشی طالبان، آنها را به ادامه نبرد در این کشور تشویق میکند.
با وجودیکه عناصر مسلح پاکستانی، ازبکستانی، چچنی، عرب و تاجیک بین گروه طالبان حضور دارند، اما به دلیل اینکه تمام رهبران و فرماندهان این گروه افغانستانی هستند، گروهی به تمام معنا متعلق به افغانستانیها محسوب میشود.
اما داعش نهتنها که تمام فرماندهان و رهبران آن افغانستانی نیستند حتی برخی فرماندهان مستقر داعش در افغانستان نیز تبعه این کشور نبوده، بنابراین افغانستانیهای مخالفت دولت کابل حتی در تصمیمگیریهای کلان این گروه هم حضور ندارند.
با توجه به این مسائل، دولت کابل روزی قادر به آغاز مذاکره و انجام مصالحه با طالبان خواهد شد، اما مصالحه با داعش نه خواست ملت و دولت است و نه مصالحه و قدرتگیری مستقیم خارجیها در این کشور امر پذیرفتنی به شمار میرود.
بنابرین داعش بیباکانه در این کشور خواهد جنگید و نبرد را تنها گزینه پیشروی خود خواهد دانست، اما طالبان تا روزی که فشارهای گسترده بر آن اعمال نشود خواهد جنگید و پس از آن یا نابود خواهد شد و یا اینکه دست به مصالحه با دولت کابل خواهد زد.
نمونههای زیادی داریم که فرماندهان طالبان به دولت کابل تسلیم شده و در روند بازسازی این کشور سهیم شدهاند، اما تاکنون هیچ فرمانده غیرافغانستانی داعش را نداریم که خود را تسلیم دولت و ملت افغانستان کرده باشد.
با توجه به این تفاوتها بین داعش و طالبان برای مبارزه با آنها میتوان گفت که دولت افغانستان باید با عزم و اراده راسختر و با آمادگیهای بیشتر در برابر صفوف داعش که یک گروه وارداتی محسوب میشود، رفته و نبرد را آغاز کند.
در صورت اندکترین اشتباه یا خطا، حامیان داعش دست این گروه را گرفته و به دور از تصور آنها را در قلمرو دولت مسلط خواهد کرد که در این صورت جبران آن دشوار و حتی امکانناپذیر به نظر میرسد.
از سویی دیگر، داعش با منابع مالی زیادی که در دسترس دارد قدرت ادامه جنگ را بیش از طالبان دارد که این نیز برای افغانستان نامیمون برشمرده شده و در صورتی که داعش نابود نشود، قدرت خرابکارانه این گروه افزایش و مناطق زیاد افغانستان در نتیجه جنگ 2 طرف یکبار دیگر ویران خواهد شد.
در نظر گرفتن مسائل، تعاملات و مواضع سیاسی کشورهای جهان تأثیر مستقیم بر داعش داشته و در صورتیکه دولت افغانستان بتواند خود را با کشورهای همسو به مبارزه صادقانه همنوا کند بدون شک نبرد با داعش نتیجه مثبت و مثمر خواهد داشت.
افغانستانیها هیچگاه و به هیچ صورت نمیخواهند که افغانستان به دست داعش و همانند سوریه با خاک یکسان شده و تمام زیربناهای اقتصادی و معیشتی آنها نابود شود، بنابراین دولت کابل نباید با همسویی با کشورهایی که سبب ادامه جنگ در سوریه شده شدهاند همسو و همنوا شود.
/
علاوه بر تضعیف روحیه رشد اقتصادی، صدها هزار نوجوان و جوان افغانستان از ناحیه فعالیتهای تروریستی از بخش فراگیری علم و آموزش دور مانده که بیشتر آنها در ولایتهای شرقی و جنوبی افغانستان هستند.
15 سال گذشته را افغانستانیها با هراس از حضور شبهنظامیان مسلحی که در مناطق خود حضور دارند پشت سر گذشته و یا اینکه از محلات و روستاهای خود متواری و به جای دیگری کوچ کردند که این روند همچنان ادامه دارد.
از سوی دیگر، همزمان با قدرتگیری گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه افغانستان نیز از نفوذ این گروه در امان نبوده و عوامل نفوذی این گروه در بخشهایی از افغانستان بویژه ولایت "ننگرهار" اقدام به سربازگیری کردند.
"افغانستان گورستان تروریستها" شعاری است که همواره دولتمردان افغانستانی سر داده و با وجودی تلاشهای ارزنده جهت نابودی تروریستها، اما گروههای تروریستی همچنان به قوت خود باقی مانده و حتی گروههای نوظهور همچون داعش پرچم خود را به اهتزاز درآوردهاند.
داعش طی روزهای گذشته اقدام به عملیاتها و نبردهای خونینی در ولایتهای شرقی بویژه ننگرهار کرده که طی آن صدها افغانستانی کشته و یا زخمی شدهاند.
این عملیاتها چنان برای دولتمردان کابل سنگین تمام شده که «محمد اشرفغنی» اخیراً برای ارزیابی وضعیت ولایتهای شرقی به «لغمان» رفته و به تمام نیروهای دولتی دستور نابودی تروریستها بویژه داعش را صادر کرده است.
مواضع دولتمردان افغانستانی با گذشت هر روز در برابر تروریستها فراز و فرودهایی داشته که کارشناسان معتقدند که این مواضع همراه با احساسات فردی بوده نه بر اساس منافع جمعی.
به هر صورت، رئیس جمهور افغانستان پس از عدم پذیرش مذاکره از سوی طالبان، مواضع سرسختانهای علیه این گروه اتخاذ و آن را تا حدی اجرا کرده که نتایج آن هماکنون ملموس است که بدون شک آرامش نسبی در پایتخت و شهرهای نمونهای مهم از آن است.
طالبان در این فصل سال که برای آنها فصل جنگ و خشونتآفرینی بوده و در جریان سالهای گذشته گوشه گوشه شهرها و شهرستانهای مختلف افغانستان را همه روزه با مینهای صدها کیلویی هدف قرار میدادند، در سالجاری کمتر فرصت انجام چنین فعالیتهایی را پیدا میکند.
بنابراین، نتیجه موضع رئیس جمهور افغانستان در برابر طالبان برای ملت افغانستان پذیرفتنی خواهد بود اما اینکه نتیجه موضع اشرفغنی در برابر داعش با چه نتایج و پیامدهایی همراه خواهد بود تاکنون مشخص نیست.
اما نباید از یاد برد که داعش و طالبان با تفاوتها و ویژگیهایی منحصر به خود تاکنون خشونتآفرینی کرده که بدون شک در نابودی این گروهها نیز در نظر گرفتن این تفاوتها موثر خواهد بود.
طالبان گروهی است که برای رسیدن یک کشور به اهدافش در افغانستان ایجاد شده، اما داعش گروهی است که برای رسیدن چند کشور به هدفشان در منطقه بویژه کشورهای اسلامی ایجاد شده است.
در این صورت، شکست طالبان به مراتب آسانتر از شکست داعش در افغانستان خواهد بود زیرا طالبان یک حامی مستقیم و داعش چندین حامی مستقیم دارد.
بنابراین، در صورتیکه دولت افغانستان قادر به شکست داعش شود، تبعات بزرگتر از شکست طالبان خواهد داشت که بدون شک حمایتهای منطقهای و فرا منطقهای بیشتر متوجه دولت و ملت افغانستان خواهد شد.
از سوی دیگر، شکست داعش نسبت به طالبان از آن جهت سختتر است که کشورهای حامی این گروه در داخل افغانستان حضور نظامی داشته و در صورت ضرورت به صورت غیرمستقیم از داعشیها حمایت میکند، در حالیکه حامی طالبان در افغانستان نیروی نظامی نداشته و تنها با تبلیغات و روحیهبخشی طالبان، آنها را به ادامه نبرد در این کشور تشویق میکند.
با وجودیکه عناصر مسلح پاکستانی، ازبکستانی، چچنی، عرب و تاجیک بین گروه طالبان حضور دارند، اما به دلیل اینکه تمام رهبران و فرماندهان این گروه افغانستانی هستند، گروهی به تمام معنا متعلق به افغانستانیها محسوب میشود.
اما داعش نهتنها که تمام فرماندهان و رهبران آن افغانستانی نیستند حتی برخی فرماندهان مستقر داعش در افغانستان نیز تبعه این کشور نبوده، بنابراین افغانستانیهای مخالفت دولت کابل حتی در تصمیمگیریهای کلان این گروه هم حضور ندارند.
با توجه به این مسائل، دولت کابل روزی قادر به آغاز مذاکره و انجام مصالحه با طالبان خواهد شد، اما مصالحه با داعش نه خواست ملت و دولت است و نه مصالحه و قدرتگیری مستقیم خارجیها در این کشور امر پذیرفتنی به شمار میرود.
بنابرین داعش بیباکانه در این کشور خواهد جنگید و نبرد را تنها گزینه پیشروی خود خواهد دانست، اما طالبان تا روزی که فشارهای گسترده بر آن اعمال نشود خواهد جنگید و پس از آن یا نابود خواهد شد و یا اینکه دست به مصالحه با دولت کابل خواهد زد.
نمونههای زیادی داریم که فرماندهان طالبان به دولت کابل تسلیم شده و در روند بازسازی این کشور سهیم شدهاند، اما تاکنون هیچ فرمانده غیرافغانستانی داعش را نداریم که خود را تسلیم دولت و ملت افغانستان کرده باشد.
با توجه به این تفاوتها بین داعش و طالبان برای مبارزه با آنها میتوان گفت که دولت افغانستان باید با عزم و اراده راسختر و با آمادگیهای بیشتر در برابر صفوف داعش که یک گروه وارداتی محسوب میشود، رفته و نبرد را آغاز کند.
در صورت اندکترین اشتباه یا خطا، حامیان داعش دست این گروه را گرفته و به دور از تصور آنها را در قلمرو دولت مسلط خواهد کرد که در این صورت جبران آن دشوار و حتی امکانناپذیر به نظر میرسد.
از سویی دیگر، داعش با منابع مالی زیادی که در دسترس دارد قدرت ادامه جنگ را بیش از طالبان دارد که این نیز برای افغانستان نامیمون برشمرده شده و در صورتی که داعش نابود نشود، قدرت خرابکارانه این گروه افزایش و مناطق زیاد افغانستان در نتیجه جنگ 2 طرف یکبار دیگر ویران خواهد شد.
در نظر گرفتن مسائل، تعاملات و مواضع سیاسی کشورهای جهان تأثیر مستقیم بر داعش داشته و در صورتیکه دولت افغانستان بتواند خود را با کشورهای همسو به مبارزه صادقانه همنوا کند بدون شک نبرد با داعش نتیجه مثبت و مثمر خواهد داشت.
افغانستانیها هیچگاه و به هیچ صورت نمیخواهند که افغانستان به دست داعش و همانند سوریه با خاک یکسان شده و تمام زیربناهای اقتصادی و معیشتی آنها نابود شود، بنابراین دولت کابل نباید با همسویی با کشورهایی که سبب ادامه جنگ در سوریه شده شدهاند همسو و همنوا شود.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *