پایان "بازی دوگانه" پاکستان در افغانستان
افزایش تنشهای مرزی پاکستان و افغانستان نشان دهنده تغییری اساسی در روابط تاریخی خصمانه دو کشور است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل هلنا ملک یار، تحلیلگر سیاسی و مورخ افغان است که در مقاله خود برای شبکه خبری الجزیره از تاثیر مناقشات اخیر مرزی کابل ـ اسلام آباد بر روابط دو کشور میگوید: جولیان هاکسلی، فیلسوف انگلیسی زمانی نوشت که "یک کشور جامهای است که در نتیجه خطاهای مشترکی چون نژاد و نفرت مشترکی نسبت به همسایگانش متحد میشود.
اگر تنها یک حقیقت در این اظهار نظر هاکسلی وجود داشته باشد آن هم در درگیریهای خونبار مرزی افغانستان و پاکستان عیان شده است که نفرت افغانستانیها نسبت به همسایه شرقیشان پاکستان را به خوبی نشان میدهد.
این درگیریها که تاکنون سه تن از نیروهای مرزی و دو کودک افغان را به کام مرگ کشانده خشم مردمی سراسر این کشور را برانگیخته است.
فراتر از اختلافات و مشکلات داخلی، افغانها در اعتراض به درگیریهای اخیر مرز تورخم، به خیابانها آمدند و به حمایت از ارتش ملی خود پرداختند.
در همین حال فیلمی در فضای مجازی منتشر شده که گروهی از مردان را نشان میدهد که ادعا میکنند به نیروهای طالبان منتسب هستند و علیه پاکستان اعلام جنگ میکنند و از سایرین میخواهند برای حفظ احترام و غرور افغانستان و استقلال این کشور به آنها بپیوندند.
بسیاری از شاهدان مسائل افغانستان معتقدند این اقدام تلاش اسلامآباد برای منحرف کردن افکار عمومی از عقبنشینیهایش در موضوعات داخلی به خصوص پس از حمله پهپادی آمریکاست که منجر به مرگ ملامنصور، رهبر طالبان در پاکستان شد.
همزمان با گشایش بندر چابهار با همکاری ایران، هند و افغانستان که عملا به انزوای پاکستان در فعالیتهای مبادلاتی منطقهای میانجامد، برخی دیگر این درگیریها را با تغییر سیاست واشنگتن در منطقه مرتبط میدانند که به نظر میرسد در سیاست جدید خود دیگر پاکستان را به عنوان اولویت اول همیشگی خود کنار گذاشته است.
در این میدان آشفتگی و بیسرو سامانی، ملت چند نژادی افغانستان با یکدیگر متحد شده و نفرت مشترکی را نسبت به همسایه متجاوز خود نشان میدهند.
اما هنوز افرادی هستند که گمان میکنند پاکستان در حال بررسی شرایط و سوءاستفاده از موقعیتی است که به زعم خود آن را دوران آسیب پذیری افغانستان میداند. یک سال گذشته یکی از بالاترین آمار قربانیان نظامی و غیر نظامی را در افغانستان داشت در حالی که این مساله در کنار بینظمی سیاسی در کابل شرایطی مساعد را برای ایجاد یک مناقشه مرزی فراهم آورده است.
اما شرایط به وجود آمده نشان میدهد که محاسبات پاکستان غلط بوده چرا که اکنون ملت افغانستان گرداگرد نفرتی نسبت به همسایه خود با هم متحد شدهاند.
علاوه بر ابراز وحدت در مقابل تهاجم خارجی، نشانهها حاکی از تغییری گستردهتر در روابط خصمانه دو دشمن همسایه است. اکثر افغانها معتقدند، از زمان مقاومت افغانستان در مقابل تهاجم اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1980، پاکستان بازی ظالمانهای از فریبکاری را در مقابل افغانها و هم در مقابل آمریکا به راه انداخته است.
از سال 2001 پاکستان که خود را به عنوان شریکی در مبارزه علیه تروریسم معرفی کرد، همزمان از کمکهای نظامی و توسعهای آمریکا بهره برد، در حالی که به ایجاد مأمنی امن برای طالبان و شبکه حقانی ادامه میداد. این دو گروه تروریستی مسئول قربانی شدن دهها هزار تن از مردم افغانستان و بیش از 3500 نظامی آمریکایی و غیرنظامی هستند.
در عرصه سیاسی نیز پاکستان با مهارتی مثال زدنی خود را به عنوان شریکی برای ایجاد صلح در افغانستان و جنگ علیه تروریسم بین المللی جا زد در حالی که آمریکا را تهدید میکرد که جدا کردن مسیرش از اسلام آباد بروز " تروریسم هستهای" را در پی خواهد داشت.
برخی معتقدند که دخالت پاکستان در امور داخلی افغانستان، ناشی از عدم امنیت اسلام آباد نسبت به "خط دوراند" به عنوان خط مرزی محل مناقشه در مرز تورخم است و به محض اینکه کابل این خط را به رسمیت بشناسد پاکستان دخالت خود را متوقف میکند.
در حالی که مسیرهای متفاوتی برای حل مساله دوراند از طریق فرمول منافع دو جانبه وجود دارد، پاکستان ترجیح داده تا بدون تایید افغانستان بر تعیین این مرز پافشاری کند.
بلند پروازیهای پاکستان با این حال حتی از این هم فراتر است. نظریه آنها در به دست آوردن "عمق استراتژیک" در افغانستان که با وحشت آنها از حملهای از جانب هند توجیه میشود یکی از دلایل اقدامات ظالمانه اسلام آباد برای استقرار یک دولت دست آموز در کابل است.
اما پاکستان اگر طی 15 سال اخیر خود را به صورت فریبکارانه مطیع آمریکا نشان نمیداد، نمیتوانست به پدر خوانده اکثر گروههای تروریستی جهان تبدیل شود. به هر دلیلی که میتواند ناچیز شماری پاکستان، لابی قوی اسلام آباد در واشنگتن یا استراتژی جنگ افغانستان ـ پاکستان در منطقه باشد آمریکا طی این مدت هیچ یک از اقدامات جدی و رفتارهای خصمانه پاکستان را به چالش نکشید. اما در نهایت این بهار با احساس خستگی قانونگذاران آمریکایی از بازی دوگانه و ریاکارانه اسلام آباد به سر آمد. در ماه مارس کنگره آمریکا لایحهای را برای ایجاد شرایط محدود کننده بر بسته کمکی 450 میلیونی به پاکستان صادر و با انتقال 8 جنگنده F16 به اسلام آباد مخالفت کرد.
از سال 2002 میانگین سالانه کمکهای آمریکا به پاکستان به 2 میلیارد دلار میرسد. در سال 2010 به تنهایی پاکستان حدود 2 / 4 میلیارد دلار در مسائل نظامی و توسعهای از آمریکا کمک دریافت کرده است. اما با این حال هنوز نظرسنجیها نشان میدهند که مردم این کشور آمریکا را دشمن خود میدانند.
سیاست دولت افغانستان در تلاش برای ایجاد صلح با همسایگانش و تغییر بازی طالبان پاکستان در اوایل سال 2015 مطرح شد. چین شریک قدیمی پاکستان و آمریکا بزرگترین کمک رسان اسلام آباد در مسیر این سیاست کابل قرار گرفتند و گروه چهار جانبهای برای ایجاد دور جدیدی از اقدامات صلحآمیز آغاز شد. این مساله درکنار چندین ابتکارعمل در همکاری اقتصادی منطقهای با حضور کشورهای مرکز، غرب و جنوب آسیا برای اسلام آباد فرصتی بینظیر جهت تغییر در سیاستهایش در قبال طالبان به وجود آورد. اما پاکستان این شانس را از دست داد و خودسرانه به سیاست قدیمی خود در قبال افغانستان ادامه داد.
واکنش افغانستان به حوادث اخیر مرزی نشان دهنده اوج بیش از سه دهه ناامیدی از سوء رفتارهای پاکستان است. در این میان در حالی که کشته شدن رهبر طالبان، تعیین شروط برای کمکهای پاکستان و گسترش حضور نظامی در افغانستان نشانههای مثبتی از تغییر سیاست آمریکا در قبال کابل و اسلام آباد هستند اما تنها با تداوم این مسائل ممکن است تغییری در رفتار پاکستان ایجاد شود.
/
اگر تنها یک حقیقت در این اظهار نظر هاکسلی وجود داشته باشد آن هم در درگیریهای خونبار مرزی افغانستان و پاکستان عیان شده است که نفرت افغانستانیها نسبت به همسایه شرقیشان پاکستان را به خوبی نشان میدهد.
این درگیریها که تاکنون سه تن از نیروهای مرزی و دو کودک افغان را به کام مرگ کشانده خشم مردمی سراسر این کشور را برانگیخته است.
فراتر از اختلافات و مشکلات داخلی، افغانها در اعتراض به درگیریهای اخیر مرز تورخم، به خیابانها آمدند و به حمایت از ارتش ملی خود پرداختند.
در همین حال فیلمی در فضای مجازی منتشر شده که گروهی از مردان را نشان میدهد که ادعا میکنند به نیروهای طالبان منتسب هستند و علیه پاکستان اعلام جنگ میکنند و از سایرین میخواهند برای حفظ احترام و غرور افغانستان و استقلال این کشور به آنها بپیوندند.
بسیاری از شاهدان مسائل افغانستان معتقدند این اقدام تلاش اسلامآباد برای منحرف کردن افکار عمومی از عقبنشینیهایش در موضوعات داخلی به خصوص پس از حمله پهپادی آمریکاست که منجر به مرگ ملامنصور، رهبر طالبان در پاکستان شد.
همزمان با گشایش بندر چابهار با همکاری ایران، هند و افغانستان که عملا به انزوای پاکستان در فعالیتهای مبادلاتی منطقهای میانجامد، برخی دیگر این درگیریها را با تغییر سیاست واشنگتن در منطقه مرتبط میدانند که به نظر میرسد در سیاست جدید خود دیگر پاکستان را به عنوان اولویت اول همیشگی خود کنار گذاشته است.
در این میدان آشفتگی و بیسرو سامانی، ملت چند نژادی افغانستان با یکدیگر متحد شده و نفرت مشترکی را نسبت به همسایه متجاوز خود نشان میدهند.
اما هنوز افرادی هستند که گمان میکنند پاکستان در حال بررسی شرایط و سوءاستفاده از موقعیتی است که به زعم خود آن را دوران آسیب پذیری افغانستان میداند. یک سال گذشته یکی از بالاترین آمار قربانیان نظامی و غیر نظامی را در افغانستان داشت در حالی که این مساله در کنار بینظمی سیاسی در کابل شرایطی مساعد را برای ایجاد یک مناقشه مرزی فراهم آورده است.
اما شرایط به وجود آمده نشان میدهد که محاسبات پاکستان غلط بوده چرا که اکنون ملت افغانستان گرداگرد نفرتی نسبت به همسایه خود با هم متحد شدهاند.
علاوه بر ابراز وحدت در مقابل تهاجم خارجی، نشانهها حاکی از تغییری گستردهتر در روابط خصمانه دو دشمن همسایه است. اکثر افغانها معتقدند، از زمان مقاومت افغانستان در مقابل تهاجم اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1980، پاکستان بازی ظالمانهای از فریبکاری را در مقابل افغانها و هم در مقابل آمریکا به راه انداخته است.
از سال 2001 پاکستان که خود را به عنوان شریکی در مبارزه علیه تروریسم معرفی کرد، همزمان از کمکهای نظامی و توسعهای آمریکا بهره برد، در حالی که به ایجاد مأمنی امن برای طالبان و شبکه حقانی ادامه میداد. این دو گروه تروریستی مسئول قربانی شدن دهها هزار تن از مردم افغانستان و بیش از 3500 نظامی آمریکایی و غیرنظامی هستند.
در عرصه سیاسی نیز پاکستان با مهارتی مثال زدنی خود را به عنوان شریکی برای ایجاد صلح در افغانستان و جنگ علیه تروریسم بین المللی جا زد در حالی که آمریکا را تهدید میکرد که جدا کردن مسیرش از اسلام آباد بروز " تروریسم هستهای" را در پی خواهد داشت.
برخی معتقدند که دخالت پاکستان در امور داخلی افغانستان، ناشی از عدم امنیت اسلام آباد نسبت به "خط دوراند" به عنوان خط مرزی محل مناقشه در مرز تورخم است و به محض اینکه کابل این خط را به رسمیت بشناسد پاکستان دخالت خود را متوقف میکند.
در حالی که مسیرهای متفاوتی برای حل مساله دوراند از طریق فرمول منافع دو جانبه وجود دارد، پاکستان ترجیح داده تا بدون تایید افغانستان بر تعیین این مرز پافشاری کند.
بلند پروازیهای پاکستان با این حال حتی از این هم فراتر است. نظریه آنها در به دست آوردن "عمق استراتژیک" در افغانستان که با وحشت آنها از حملهای از جانب هند توجیه میشود یکی از دلایل اقدامات ظالمانه اسلام آباد برای استقرار یک دولت دست آموز در کابل است.
اما پاکستان اگر طی 15 سال اخیر خود را به صورت فریبکارانه مطیع آمریکا نشان نمیداد، نمیتوانست به پدر خوانده اکثر گروههای تروریستی جهان تبدیل شود. به هر دلیلی که میتواند ناچیز شماری پاکستان، لابی قوی اسلام آباد در واشنگتن یا استراتژی جنگ افغانستان ـ پاکستان در منطقه باشد آمریکا طی این مدت هیچ یک از اقدامات جدی و رفتارهای خصمانه پاکستان را به چالش نکشید. اما در نهایت این بهار با احساس خستگی قانونگذاران آمریکایی از بازی دوگانه و ریاکارانه اسلام آباد به سر آمد. در ماه مارس کنگره آمریکا لایحهای را برای ایجاد شرایط محدود کننده بر بسته کمکی 450 میلیونی به پاکستان صادر و با انتقال 8 جنگنده F16 به اسلام آباد مخالفت کرد.
از سال 2002 میانگین سالانه کمکهای آمریکا به پاکستان به 2 میلیارد دلار میرسد. در سال 2010 به تنهایی پاکستان حدود 2 / 4 میلیارد دلار در مسائل نظامی و توسعهای از آمریکا کمک دریافت کرده است. اما با این حال هنوز نظرسنجیها نشان میدهند که مردم این کشور آمریکا را دشمن خود میدانند.
سیاست دولت افغانستان در تلاش برای ایجاد صلح با همسایگانش و تغییر بازی طالبان پاکستان در اوایل سال 2015 مطرح شد. چین شریک قدیمی پاکستان و آمریکا بزرگترین کمک رسان اسلام آباد در مسیر این سیاست کابل قرار گرفتند و گروه چهار جانبهای برای ایجاد دور جدیدی از اقدامات صلحآمیز آغاز شد. این مساله درکنار چندین ابتکارعمل در همکاری اقتصادی منطقهای با حضور کشورهای مرکز، غرب و جنوب آسیا برای اسلام آباد فرصتی بینظیر جهت تغییر در سیاستهایش در قبال طالبان به وجود آورد. اما پاکستان این شانس را از دست داد و خودسرانه به سیاست قدیمی خود در قبال افغانستان ادامه داد.
واکنش افغانستان به حوادث اخیر مرزی نشان دهنده اوج بیش از سه دهه ناامیدی از سوء رفتارهای پاکستان است. در این میان در حالی که کشته شدن رهبر طالبان، تعیین شروط برای کمکهای پاکستان و گسترش حضور نظامی در افغانستان نشانههای مثبتی از تغییر سیاست آمریکا در قبال کابل و اسلام آباد هستند اما تنها با تداوم این مسائل ممکن است تغییری در رفتار پاکستان ایجاد شود.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *