آمریکا داعش را شکست ناپذیر معرفی می کند
داستان از این قرار است که یک شهروند آمریکایی که اتفاقاً مسلمان هم هست، به یک کلوپ شبانه حمله می کند و 50 نفر را می کشد!
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل ، آمریکا سال هاست که دستخوش حملات مسلحانه از سوی شهروندان خود است، شهروندانی که به آسانی خرید یک بسته آدامس، می توانند سلاح خریداری کنند.
شاید هفته ای را نتوان یافت که در آمریکا چنین اتفاقات ناگواری نیفتاده باشد، یا حمله مسلحانه به یک مدرسه انجام می شود، یا دانشگاه و یا این که به رستوران یا یک کلوپ شبانه.
اما معضل اصلی جامعه آمریکا وجود قانون حمل و خرید و فروش سلاح در بیشتر ایالت های این کشور است. قانونی که باعث شده بسیاری از مردم این کشور سلاح داشته باشند و در فضای خشم و خشونتی که در جامعه آمریکا شکل گرفته دست به اقدامات جنون آمیز بزنند یا رفتار انتقامجویانه از خود بروز بدهند.
یا حتی با حمله مسلحانه به مرکزی مانند کلوپ شبانه همجنسگرایان، اعتراضات اجتماعی خود را نسبت به فضای اخلاقی این کشور اینگونه نشان دهند.
چنین رفتاری از هر شهروند آمریکایی می تواند سر بزند، چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی و یا حتی از سوی آن شهروندانی که به فرقه های شیطان پرستی گرایش پیدا کرده اند، مهم این است که در این کشور پهناور که از دست صاحبان اصلی آن یعنی سرخپوستان گرفته شده و به نوعی اشغال شده است، 72 ملت حضور دارند و همه آنها هم اتباع و شهروندان این کشور هستند.
حاکمیت این کشور که سال هاست خود را داعیه دار دنیا می داند و به ظاهر دلسوز زمین و مردمانش معرفی می کند، سعی دارد همه کاره دنیا شود، اما خود با مشکلات و معضلات بسیار عمیقی دست و پنجه نرم می کند.
مشکلات آمریکا در لایه های مخفی جامعه این کشور دیده نمی شود اما هر از گاهی با چنان اتفاقاتی بیرون می زند و گوشه ای از آن نمایان می گردد.
حاکمان آمریکا حتی برای رسیدن به اهداف خود از قربانی کردن شهروندان این کشور هم دریغ نمی کنند. نمونه های آن به اشکال گوناگون در دنیا دیده شده است، یا به صورت ایجاد جنگ که به قتل عام تبدیل می شود و در آن آمریکایی ها هم کشته می شوند، یا به صورت خود زنی برای پیاده کردن اهدافی که در مغز صحنه گردانان آمریکا شکل گرفته که حتی در این شرایط به افراد عادی هم رحم نمی کنند.
نمونه بارز آن حملات 11 سپتامبر بود که با هیچ عقل و منطقی نمی توان باور کرد که آمریکای ابر قدرت آنگونه با حملات تروریستی روبرو شود و هیچ اقدام بازدارنده ای هم نتواند انجام دهد. باور آن حتی پس از گذشت سال ها از آن، همچنان دشوار و غیر ممکن است.
در انفجارهای 11 سپتامبر هزاران نفر از مردم آمریکا کشته شدند تا مقامات این کشور بهانه لازم و مردم فریب را برای حمله نظامی به افغانستان و عراق داشته باشند.
آمریکایی ها لشکر کشی کردند و از همان زمان که چنین تجاوز نظامی آغاز شد، تاکنون وضعیت غرب آسیا نه تنها بهتر نشده است، بلکه اوضاع وخیم این منطقه از کره زمین، که اتفاقاً قلب جهان اسلام است، وخیم تر هم شده است.
تک تک مردم آمریکا زیر نظر سیستم حاکمیتی خود قرار دارند، کنترل و شنود مکالمات و دسترسی به ایمیل ها و هر گونه ابزاری که ارتباطی باشد، در دستور کار سیستم های امنیتی و اطلاعاتی رژیم جاکم است.
باور این موضوع که یک نفر با آن پیشینه منفی و خشن که چندین بار سابقه بازداشت از سوی اف بی آی را هم در پرونده داشته است، مجوز سلاح داشته، از همسرش جدا شده و به گفته همسر سابقش حالت های روانی هم در او وجود داشته است، بدون این که تحت نظر باشد، آزادانه وارد عمل شده و دست به یک اقدام تروریستی زده است. 50 نفر در این اقدام کشته شده اند و ده ها نفر دیگر زخمی.
آیا می توانیم اینگونه تحلیل کنیم که آمریکا بار دیگر با سناریوسازی قصد دارد برنامه دیگری را در جهان به ویژه در غرب آسیا پیاده کند؟ همانگونه که پس از 11 سپتامبر کرد؟
بزرگ نمایی گروه های تروریستی از سوی آمریکایی ها از چه بابت است؟ آیا تروریست ها واقعاً تا این اندازه قدرت دارند که آمریکایی ها جلوه می دهند؟
قدرتی که تروریست های موجود در منطقه دارند و به ظن آمریکایی ها بسیار خطرناک هستند، از کجا آمده است؟ سلاح هایی که این گروهها و عناصر تروریسم در دست دارند آیا ساخته خودشان است؟!
آیا می توانیم بگوییم قدرتی که اکنون تروریست ها به دست آورده اند، به واسطه کمک های آمریکاست؟
پاسخ به این پرسش ها هم اکنون که این متن را می خوانید قطعاً در ذهن شما که مخاطب هستید نقش بسته است. بسیاری از این پاسخ ها مشترک است و شاید اندک پاسخی در ذهن برخی شکل گرفته باشد که با اکثریت مغایرت داشته باشد.
اما نکته ای که مهم و حساس است این است که در ذهن آن اکثریت این پاسخ نقش بسته که پشت سر همه این بحران ها و جنگ ها و اقدامات تروریستی، دست دو رژیم دیده می شود، آمریکا و رژیم اسرائیل.
هر چند داعش مسئولیت حمله تروریستی در اورلاندوی آمریکا را به عهده گرفت، اما این هم بخشی از همان سناریویی است که می خواهد داعش را با قدرت و توان بالا نشان دهد.
داعش اعلام کرده است که عامل اقدام تروریستی در اورلاندو از اعضای این گروه بوده است. پس با این حساب آمریکا خود داعش پرور است! آیا غیر از این است؟!
عمر متین سال ها در آمریکا زندگی می کرده، او در آمریکا به دنیا آمده آیا شناسایی چنین فردی با توجه به شرایط حاکم بر منطقه و دنیا، برای آمریکا کار دشواری بوده است؟
عمر متین یک شهروند آمریکایی تبار است، گرچه هنگام اقدام تروریستی به گفته مقامات پلیس و امنیتی آمریکا خود را کشته یا در درگیری گشته شده است، اما او زاده و پرورش یافته این کشور است.
روزنامه وال استریت ژورنال خبر داده که عمر متین بهعنوان نیروی امنیتی کار میکرده و دارای مجوز حمل سلاح بوده است.
بر اساس گزارش های منتشر شده در رسانه های آمریکایی عمر متین در عملیات تروریستی خود از تفنگ ای آر 15 یا همان ام 16 که سلاح سازمانی ارتش آمریکاست استفاده کرده است.
در هر حال تفکری که پشت سر حاکمیت آمریکا حضور دارد، از هر ابزاری بهره می برد تا به اهداف خود برسد حتی اگر در این راه مردم آمریکا هم قربانی شوند، برای او مهم نیست. مهم این است که راه برای اهداف آنها باز باشد.
انتهای پیام/
شاید هفته ای را نتوان یافت که در آمریکا چنین اتفاقات ناگواری نیفتاده باشد، یا حمله مسلحانه به یک مدرسه انجام می شود، یا دانشگاه و یا این که به رستوران یا یک کلوپ شبانه.
اما معضل اصلی جامعه آمریکا وجود قانون حمل و خرید و فروش سلاح در بیشتر ایالت های این کشور است. قانونی که باعث شده بسیاری از مردم این کشور سلاح داشته باشند و در فضای خشم و خشونتی که در جامعه آمریکا شکل گرفته دست به اقدامات جنون آمیز بزنند یا رفتار انتقامجویانه از خود بروز بدهند.
یا حتی با حمله مسلحانه به مرکزی مانند کلوپ شبانه همجنسگرایان، اعتراضات اجتماعی خود را نسبت به فضای اخلاقی این کشور اینگونه نشان دهند.
چنین رفتاری از هر شهروند آمریکایی می تواند سر بزند، چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی و یا حتی از سوی آن شهروندانی که به فرقه های شیطان پرستی گرایش پیدا کرده اند، مهم این است که در این کشور پهناور که از دست صاحبان اصلی آن یعنی سرخپوستان گرفته شده و به نوعی اشغال شده است، 72 ملت حضور دارند و همه آنها هم اتباع و شهروندان این کشور هستند.
حاکمیت این کشور که سال هاست خود را داعیه دار دنیا می داند و به ظاهر دلسوز زمین و مردمانش معرفی می کند، سعی دارد همه کاره دنیا شود، اما خود با مشکلات و معضلات بسیار عمیقی دست و پنجه نرم می کند.
مشکلات آمریکا در لایه های مخفی جامعه این کشور دیده نمی شود اما هر از گاهی با چنان اتفاقاتی بیرون می زند و گوشه ای از آن نمایان می گردد.
حاکمان آمریکا حتی برای رسیدن به اهداف خود از قربانی کردن شهروندان این کشور هم دریغ نمی کنند. نمونه های آن به اشکال گوناگون در دنیا دیده شده است، یا به صورت ایجاد جنگ که به قتل عام تبدیل می شود و در آن آمریکایی ها هم کشته می شوند، یا به صورت خود زنی برای پیاده کردن اهدافی که در مغز صحنه گردانان آمریکا شکل گرفته که حتی در این شرایط به افراد عادی هم رحم نمی کنند.
نمونه بارز آن حملات 11 سپتامبر بود که با هیچ عقل و منطقی نمی توان باور کرد که آمریکای ابر قدرت آنگونه با حملات تروریستی روبرو شود و هیچ اقدام بازدارنده ای هم نتواند انجام دهد. باور آن حتی پس از گذشت سال ها از آن، همچنان دشوار و غیر ممکن است.
در انفجارهای 11 سپتامبر هزاران نفر از مردم آمریکا کشته شدند تا مقامات این کشور بهانه لازم و مردم فریب را برای حمله نظامی به افغانستان و عراق داشته باشند.
آمریکایی ها لشکر کشی کردند و از همان زمان که چنین تجاوز نظامی آغاز شد، تاکنون وضعیت غرب آسیا نه تنها بهتر نشده است، بلکه اوضاع وخیم این منطقه از کره زمین، که اتفاقاً قلب جهان اسلام است، وخیم تر هم شده است.
تک تک مردم آمریکا زیر نظر سیستم حاکمیتی خود قرار دارند، کنترل و شنود مکالمات و دسترسی به ایمیل ها و هر گونه ابزاری که ارتباطی باشد، در دستور کار سیستم های امنیتی و اطلاعاتی رژیم جاکم است.
باور این موضوع که یک نفر با آن پیشینه منفی و خشن که چندین بار سابقه بازداشت از سوی اف بی آی را هم در پرونده داشته است، مجوز سلاح داشته، از همسرش جدا شده و به گفته همسر سابقش حالت های روانی هم در او وجود داشته است، بدون این که تحت نظر باشد، آزادانه وارد عمل شده و دست به یک اقدام تروریستی زده است. 50 نفر در این اقدام کشته شده اند و ده ها نفر دیگر زخمی.
آیا می توانیم اینگونه تحلیل کنیم که آمریکا بار دیگر با سناریوسازی قصد دارد برنامه دیگری را در جهان به ویژه در غرب آسیا پیاده کند؟ همانگونه که پس از 11 سپتامبر کرد؟
بزرگ نمایی گروه های تروریستی از سوی آمریکایی ها از چه بابت است؟ آیا تروریست ها واقعاً تا این اندازه قدرت دارند که آمریکایی ها جلوه می دهند؟
قدرتی که تروریست های موجود در منطقه دارند و به ظن آمریکایی ها بسیار خطرناک هستند، از کجا آمده است؟ سلاح هایی که این گروهها و عناصر تروریسم در دست دارند آیا ساخته خودشان است؟!
آیا می توانیم بگوییم قدرتی که اکنون تروریست ها به دست آورده اند، به واسطه کمک های آمریکاست؟
پاسخ به این پرسش ها هم اکنون که این متن را می خوانید قطعاً در ذهن شما که مخاطب هستید نقش بسته است. بسیاری از این پاسخ ها مشترک است و شاید اندک پاسخی در ذهن برخی شکل گرفته باشد که با اکثریت مغایرت داشته باشد.
اما نکته ای که مهم و حساس است این است که در ذهن آن اکثریت این پاسخ نقش بسته که پشت سر همه این بحران ها و جنگ ها و اقدامات تروریستی، دست دو رژیم دیده می شود، آمریکا و رژیم اسرائیل.
هر چند داعش مسئولیت حمله تروریستی در اورلاندوی آمریکا را به عهده گرفت، اما این هم بخشی از همان سناریویی است که می خواهد داعش را با قدرت و توان بالا نشان دهد.
داعش اعلام کرده است که عامل اقدام تروریستی در اورلاندو از اعضای این گروه بوده است. پس با این حساب آمریکا خود داعش پرور است! آیا غیر از این است؟!
عمر متین سال ها در آمریکا زندگی می کرده، او در آمریکا به دنیا آمده آیا شناسایی چنین فردی با توجه به شرایط حاکم بر منطقه و دنیا، برای آمریکا کار دشواری بوده است؟
عمر متین یک شهروند آمریکایی تبار است، گرچه هنگام اقدام تروریستی به گفته مقامات پلیس و امنیتی آمریکا خود را کشته یا در درگیری گشته شده است، اما او زاده و پرورش یافته این کشور است.
روزنامه وال استریت ژورنال خبر داده که عمر متین بهعنوان نیروی امنیتی کار میکرده و دارای مجوز حمل سلاح بوده است.
بر اساس گزارش های منتشر شده در رسانه های آمریکایی عمر متین در عملیات تروریستی خود از تفنگ ای آر 15 یا همان ام 16 که سلاح سازمانی ارتش آمریکاست استفاده کرده است.
در هر حال تفکری که پشت سر حاکمیت آمریکا حضور دارد، از هر ابزاری بهره می برد تا به اهداف خود برسد حتی اگر در این راه مردم آمریکا هم قربانی شوند، برای او مهم نیست. مهم این است که راه برای اهداف آنها باز باشد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *