تیتراژ ابتدایی"ماه عسل" رونمایی شد/وقتی معجزه خدا در چشمان میهمانان ماه عسل برق می زد
در دومین قسمت از برنامه تلویزیونی ماه عسل خانواده ای که با سرطان مبارزه کرده بودند و هم اکنون خانم خانواده بهبودی کامل خود را به دست آورده بود از معجره خدا برای خود و خانواده اش سخن گفت.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، دومین شب از برنامه «ماه عسل» با اجرای احسان علیخانی و حضور یک زوج که داستان زندگی اشان بسیار متفاوت بود روی آنتن شبکه سه سیما رفت.
دومین قسمت این برنامه از تیتراژ ابتدایی خود که با صدای محسن یگانه تولید شده بود رونمایی کرد البته تیتراژ پایانی هم در واقع همان تیتراژ ابتدایی برنامه بود در حالی که براساس گفته های پیشین، مخاطبان منتظر شنیدن صدای مهدی یراحی روی تیتراژ پایانی بودند اما این اتفاق نیافتد و علیخانی هم هیچ گونه توضیحی در این باره ارائه نداد.
در بخش های ابتدایی این برنامه قسمت هایی از پشت صحنه برنامه شب گذشته «ماه عسل» پخش شد و سپس احسان علیخانی ازیک زوج برای حضور در مقابل دوربین دعوت کرد.در لحظات آغازین گفت وگو بین مجری و میهمانان هنگامی که مرد میهمان اعلام کرد که دو شغل دارد وصبح ها در یک کارخانه شیشه سازی فعالیت می کند و بعد از ظهر در یک فروشگاه مواد پروتئینی، علیخانی نسبت به موضوع دو شغله بودن واکنش نشان داد و گفت: دو شغله بودن در کشور ما ممنوع است در حالی که بسیاری از افراد دو شغله هستند و در این میان عده خاصی هم هستند که این موضوع را هیچ وقت رعایت نمی کنند.
مردی که میهمان برنامه ماه عسل شده بود داستان ازدواج خود با همسرش را اینگونه تعریف کرد که سال 1383 زمانیکه خانواده در تکاپوی ازدواج برادرم بودند یک روز در ماه مبارک رمضان من برای گرفتن نان به نانوایی رفتم اما به من نرسید.
وی ادامه داد: از این موضوع خیلی ناراحت بودم و به نانوایی های مختلفی رفتم که زمانی به آخرین نانوایی هم رسیدم نان تمام شد و در آن لحظه خانمی که 6 عدد نان گرفته بود وقتی ناراحتی مرا مشاهده کرد 2 تا از نانها را به من داد.
وی همچنین گفت: چند وقت بعد از این اتفاق آن خانم را در یک فروشگاه لوازم تحریر و کپی دیدم و پس از مدتی سعی کردم نشانی منزل آنها را یاد بگیرم.
وی همچنین افزود: پس از گذشت مدتی که سر مادرم خلوت شد در یک فرصت مناسب به ایشان اعلام کردم که دختری را پسندیده ام و اگر امکان دارد همراه با خواهر بزرگترم برای من پیش قدم شوید.
در ادامه این ماجرا خانواده دختر بسیار سخت راضی شدند و تلاش های بسیاری کردم و حتی چند بار تنهایی دم درب منزل آنها رفتم و با پدرخانومم صحبت کردم و به ایشان قول دادم از اینکه دخترش به من بدهد پشیمان نمی شود.
در ادامه برنامه ماه عسل و زمانیکه میهمان برنامه درحال بازگو کردن ماجرای زندگی خود بود به این بخش می رسیم که فصل دوم این زندگی شروع می شود و پس از جلب رضایت خانواده ها این زوج برای آزمایشهای پیش از عقد به آزمایشگاه می روند و زمانیکه جوابهای آزمایش آماده می شود مسئول آزمایشگاه از ارائه جواب آزمایش خانم به همسرش خودداری می کند و تاکید می کند که برای گرفتن جواب آزمایش باید خانواده خانم در آزمایشگاه حضور پیدا کنند.
مردی که میهمان ماه عسل شده بود در ادامه این ماجرا گفت: پس از گذشت چند روز و از زمانی که خانواده همسرم جواب آزمایش او را دریافت کردند بی خبر از ما به تهران رفتند و همسرم را در بیمارستانی بستری کردند. هر طور شده بود خود را به آن بیمارستان رساندم و با دکتر معالج وی صحبت کردم و دکتر به من گفت که همسرم سرطان دارد و می توانم از این فرصت استفاده کنم برای اینکه دیگر با وی ازدواج نکنم اما در نهایت و پس از صحبت با پدرم تصمیم گرفتم با همسرم ازدواج کنم.
پس از گذشت سه ماه از این اتفاق مراسم عقد ما برگزار شد و پس از آن شیمی درمانی همسرم شروع شد. این روند 4 سال ادامه داشت و همسرم 4 سال پیوند مغز و استخوان شدند و با اینکه پزشکان می گفتند پس از پشت سر گذاشتن این روندهای درمانی امکان بچه دار شدن برای همسرم وجود ندارد اما خدا معجره کرد و ما الان دختری 7 ساله داریم وفرزند دوممان هم در راه است.
در ادامه این برنامه دختر از زوج مقابل دوربین قرار گرفت.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *