پیمان اتحاد آمریکا با شرورترین گروه های تروریستی
در سوریه تنها این داعش نیست که جنایت می کند بلکه گروه های دیگری از جمله جبهه النصره که وابستگی به القاعده دارد مشغول جنگ با دولت و ملت سوریه هستند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل ، آمریکایی ها در سیاست های دوگانه و چند گانه خود تروریست ها را به خوب و بد تقسیم کرده اند، در حالی که ماهیت تروریسم مشخص و واضح است. تروریسم، تروریسم است، خوب بد ندارد!
اما آمریکایی ها از آنجا که خود تروریسم پرور هستند و مروج تروریسم دولتی می باشند، برای این که بتوانند از تعبیر خود درباره تروریسم سود ببرند، دست به این تفکیک سازی زده اند.
هر گاه و هر جا، تروریست ها در راستای اهداف آنها گام بردارند، آنها در جرگه تروریست های خوب قرار می گیرند و هر گاه تروریست ها در راستای اهداف آمریکا قدم برندارند، می شوند تروریسم بد و باید آنها را از بین برد.
در سوریه نیز چنین وضعیتی حاکم است چرا که گروه های موجود در سوریه گرچه تروریسم هستند و دست به جنایات فجیع می زنند، اما چون علیه دولت و ملتی می جنگند که باب میل آمریکا نیست، پس باید از آنها حمایت هم شود.
در واقع دشمنی آمریکا با دولت بشار اسد و سرنگونی آن در سوریه، از وجود تروریست ها در سوریه و قدرت گرفتن آنها در منطقه مهمتر است! در حالی که خطر اصلی وجود تروریست ها است آن هم از هر نامی.
به همین خاطر است که وزارت خارجه آمریکا، روسیه و نیروهای دولتی سوریه را به تمیز دادن گروه های دولتی و اپوزیسیون هنگام اجرای عملیات جنگی فرا خوانده است.
به گفته پیتر فورد، سفیر سابق انگلیس در سوریه مثل این است که آمریکا جهت گیری خود را از دست داده باشد.
اما آمریکا جهت گیری خود را از دست نداده است، بلکه جهت اصلی او همین است، آمریکا نمی خواهد تروریست ها در منطقه از بین بروند یا تضعیف شوند، بلکه ماندگاری آنها برای آمریکا مهمتر است.
وی افزود: به نظر من اینکه آمریکا در ماهیت امر از القاعده جانبداری می کند، نابخردانه است. مثل این است که آمریکا جهت گیری خود را از دست داده باشد. واشینگتن تا به آن حد به فکر سرنگونی اسد است که عملا آماده بستن پیمان اتحاد با شرورترین دشمن است.
به گفته سفیر سابق بریتانیا در سوریه آمریکا خطرات اخلاقی و عملی چنین نزدیکی را درک نمی کند.
جبهه النصره شاخه ای از فرقه القاعده است که در سوریه برای به دست گرفتن قدرت می جنگند، القاعده از جبهه النصره حمایت می کند، همانگونه که سال هاست در افغانستان نبرد می کند، اما این کشور را سال هاست که به آشوب کشیده و آرامش را از مردم زخم خورده افغانستان ربوده است، اکنون هم در سوریه چنین وضعیتی حاکم گشته و سال ها ادامه خواهد داشت حتی اگر بشار اسد هم از ریاست جمهوری کناره گیری کند.
حال تصورش را بکنید چنین گروه هایی بخواهند در سوریه قدرت را در دست بگیرند، دهها گروهک تروریستی تکفیری در سوریه حضور دارند که هر کدام ساز خود را می نوازند، اگر سوریه سقوط کند و دولت قانونی این کشور سرنگون شود، آشوبی در این کشور در خواهد گرفت که مردم آن دعا خواهند کرد وضعیت سابق بازگردد. اما بازگشت به زمان سابق اگر محال نباشد، کاری بسیار دشوار خواهد بود.
در حالی که همه گروه های تروریستی موجود در سوریه خطرناک هستند و آینده منطقه را با تهدید جدی روبرو خواهند ساخت.
اما برای آمریکایی ها تفاوتی نمی کند، هزاران کیلومتر از منطقه دورتر هستند و برایشان مهم نیست که چه بر سر مردم کشورهای مسلمان غرب آسیا می آید.
در میان گروه های موجود در سوریه برخی گروه ها هستند که از درون سوریه به عنوان مخالف یا همان اپوزیسیون معرفی می شوند و نقش دارند، در بین آنها، نیروهایی وجود دارند که همانند دیگر گروه های تروریستی دست به جنایت نزده اند، که البته حساب آنها باید از دیگران جدا باشد، اما آیا این توجیه درست و منطقی است که عناصر تروریسم در سوریه که جنایت می کنند و در پی سرنگونی دولت سوریه سودای حکومت اسلامی در سر دارند، با حمایت های آمریکا و دیگر سران مرتجع کشورهای منطقه به جنایات خود ادامه دهند چرا که آنها سرنگونی اسد را می خواهند!
آیا این رفتار غیر منطقی، دوگانه و مزورانه آمریکا آنجا بیشتر نمود پیدا نمی کند که ایران را در فهرست حامیان تروریسم قرار می دهد و حزب الله را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی می کند در حالی که تروریست های واقعی در دنیا، هر روز با حمایت های آمریکا و دیگر هم پیمانان او قوت می گیرند تا بتوانند اهداف آمریکا را محقق سازند؟!
و در واقع تشکیل این گروه های تروریستی در کشورهای اسلامی و تقویت و حمایت از آنها، راهبردی است برای تضعیف جهان اسلام و کشورهای اسلامی و البته هدف نهایی و اصلی مهار ایران به عنوان رهبر جبهه مقاومت است.
برای همین است که تروریست ها در سوریه برای آمریکا تفاوتی ندارند مهم این است که عملکرد آنها در این کشور باعث سرنگونی دولت سوریه شود.
حمایت آنها هم از گروه های اپوزیسیون در سوریه به همین خاطر است، گرچه در ظاهر آمریکایی ها اهتمام خود را برای مقابله با داعش نشان داده اند اما این اهتمام هیچ نمودی نداشته است، در عوض حمایت ایران از دولت و ملت سوریه در مقابل گروه های تروریستی موجود در این کشور بیشترین تأثیر را داشته است که اگر نبود حمایت های ایران تاکنون دمشق و بغداد سقوط کرده بود.
اما آمریکایی ها از آنجا که خود تروریسم پرور هستند و مروج تروریسم دولتی می باشند، برای این که بتوانند از تعبیر خود درباره تروریسم سود ببرند، دست به این تفکیک سازی زده اند.
هر گاه و هر جا، تروریست ها در راستای اهداف آنها گام بردارند، آنها در جرگه تروریست های خوب قرار می گیرند و هر گاه تروریست ها در راستای اهداف آمریکا قدم برندارند، می شوند تروریسم بد و باید آنها را از بین برد.
در سوریه نیز چنین وضعیتی حاکم است چرا که گروه های موجود در سوریه گرچه تروریسم هستند و دست به جنایات فجیع می زنند، اما چون علیه دولت و ملتی می جنگند که باب میل آمریکا نیست، پس باید از آنها حمایت هم شود.
در واقع دشمنی آمریکا با دولت بشار اسد و سرنگونی آن در سوریه، از وجود تروریست ها در سوریه و قدرت گرفتن آنها در منطقه مهمتر است! در حالی که خطر اصلی وجود تروریست ها است آن هم از هر نامی.
به همین خاطر است که وزارت خارجه آمریکا، روسیه و نیروهای دولتی سوریه را به تمیز دادن گروه های دولتی و اپوزیسیون هنگام اجرای عملیات جنگی فرا خوانده است.
به گفته پیتر فورد، سفیر سابق انگلیس در سوریه مثل این است که آمریکا جهت گیری خود را از دست داده باشد.
اما آمریکا جهت گیری خود را از دست نداده است، بلکه جهت اصلی او همین است، آمریکا نمی خواهد تروریست ها در منطقه از بین بروند یا تضعیف شوند، بلکه ماندگاری آنها برای آمریکا مهمتر است.
وی افزود: به نظر من اینکه آمریکا در ماهیت امر از القاعده جانبداری می کند، نابخردانه است. مثل این است که آمریکا جهت گیری خود را از دست داده باشد. واشینگتن تا به آن حد به فکر سرنگونی اسد است که عملا آماده بستن پیمان اتحاد با شرورترین دشمن است.
به گفته سفیر سابق بریتانیا در سوریه آمریکا خطرات اخلاقی و عملی چنین نزدیکی را درک نمی کند.
جبهه النصره شاخه ای از فرقه القاعده است که در سوریه برای به دست گرفتن قدرت می جنگند، القاعده از جبهه النصره حمایت می کند، همانگونه که سال هاست در افغانستان نبرد می کند، اما این کشور را سال هاست که به آشوب کشیده و آرامش را از مردم زخم خورده افغانستان ربوده است، اکنون هم در سوریه چنین وضعیتی حاکم گشته و سال ها ادامه خواهد داشت حتی اگر بشار اسد هم از ریاست جمهوری کناره گیری کند.
حال تصورش را بکنید چنین گروه هایی بخواهند در سوریه قدرت را در دست بگیرند، دهها گروهک تروریستی تکفیری در سوریه حضور دارند که هر کدام ساز خود را می نوازند، اگر سوریه سقوط کند و دولت قانونی این کشور سرنگون شود، آشوبی در این کشور در خواهد گرفت که مردم آن دعا خواهند کرد وضعیت سابق بازگردد. اما بازگشت به زمان سابق اگر محال نباشد، کاری بسیار دشوار خواهد بود.
در حالی که همه گروه های تروریستی موجود در سوریه خطرناک هستند و آینده منطقه را با تهدید جدی روبرو خواهند ساخت.
اما برای آمریکایی ها تفاوتی نمی کند، هزاران کیلومتر از منطقه دورتر هستند و برایشان مهم نیست که چه بر سر مردم کشورهای مسلمان غرب آسیا می آید.
در میان گروه های موجود در سوریه برخی گروه ها هستند که از درون سوریه به عنوان مخالف یا همان اپوزیسیون معرفی می شوند و نقش دارند، در بین آنها، نیروهایی وجود دارند که همانند دیگر گروه های تروریستی دست به جنایت نزده اند، که البته حساب آنها باید از دیگران جدا باشد، اما آیا این توجیه درست و منطقی است که عناصر تروریسم در سوریه که جنایت می کنند و در پی سرنگونی دولت سوریه سودای حکومت اسلامی در سر دارند، با حمایت های آمریکا و دیگر سران مرتجع کشورهای منطقه به جنایات خود ادامه دهند چرا که آنها سرنگونی اسد را می خواهند!
آیا این رفتار غیر منطقی، دوگانه و مزورانه آمریکا آنجا بیشتر نمود پیدا نمی کند که ایران را در فهرست حامیان تروریسم قرار می دهد و حزب الله را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی می کند در حالی که تروریست های واقعی در دنیا، هر روز با حمایت های آمریکا و دیگر هم پیمانان او قوت می گیرند تا بتوانند اهداف آمریکا را محقق سازند؟!
و در واقع تشکیل این گروه های تروریستی در کشورهای اسلامی و تقویت و حمایت از آنها، راهبردی است برای تضعیف جهان اسلام و کشورهای اسلامی و البته هدف نهایی و اصلی مهار ایران به عنوان رهبر جبهه مقاومت است.
برای همین است که تروریست ها در سوریه برای آمریکا تفاوتی ندارند مهم این است که عملکرد آنها در این کشور باعث سرنگونی دولت سوریه شود.
حمایت آنها هم از گروه های اپوزیسیون در سوریه به همین خاطر است، گرچه در ظاهر آمریکایی ها اهتمام خود را برای مقابله با داعش نشان داده اند اما این اهتمام هیچ نمودی نداشته است، در عوض حمایت ایران از دولت و ملت سوریه در مقابل گروه های تروریستی موجود در این کشور بیشترین تأثیر را داشته است که اگر نبود حمایت های ایران تاکنون دمشق و بغداد سقوط کرده بود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *