کشورهای توسعه یافته هم از اقتصاد مقاومتی استفاده کردند؟
هر اقتصادی با هر پایه ایدئولوژیک و در هر چارچوب فکری، فلسفی و اجتماعی اهدافی دارد و البته در مسیر تحقق اهدافش دشواری ها، تهدیدها و موانعی. طبیعی است که سردمداران هر جامعه ای تلاش می کنند نظام اقتصادی خود را به نحوی سامان دهند که با وجود همه این دشواری های محتمل، اهداف اقتصادش محقق شود و این یعنی ایجاد اقتصاد مقاومتی.
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از فردا، اقتصاد مقاومتی در تعریف عقلایی اقتصادی است که بتواند در شرایط دشواری، تهدید و موانع مختلف به اهداف خود برسد. هر اقتصادی با هر پایه ایدئولوژیک و در هر چارچوب فکری، فلسفی و اجتماعی اهدافی دارد و البته در مسیر تحقق اهدافش دشواری ها، تهدیدها و موانعی. طبیعی است که سردمداران هر جامعه ای تلاش می کنند نظام اقتصادی خود را به نحوی سامان دهند که با وجود همه این دشواری های محتمل، اهداف اقتصادش محقق شود و این یعنی ایجاد اقتصاد مقاومتی.
حال اختلاف کشورها با فرض رفتار عقلایی مدیرانش، در دو موضوع است: اول، اهدافی که برای اقتصادشان ترسیم می کنند؛ دوم، روشی که برای مقاوم سازی اقتصادشان در مقابل موانع و تهدیدات در پیش میگیرند.
با این اوصاف، اقتصاد مقاومتی که در جمهوری اسلامی ایران مطرح می شود، مبتنی بر تعریف بالا، عبارت است از: طراحی و اجرای نظام اقتصادی که اهداف اقتصادی را با وجود انواع تهدیدات، موانع و دشواری ها محقق کند. در این نظام اقتصادی اهداف عبارت خواهند بود از: رفاه عمومی، استقلال اقتصادی و پیشرفت اقتصادی که همان اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی است. همچنین روش مقاوم سازی نیز از مبانی مکتب اقتصادی اسلام به همراه بهره گیری از الگوهای اقتصادی آزمون شده در چارچوب قواعد اقتصاد اسلامی استنباط می شود.
اما با لحاظ کردن وجوه تمایز مقاوم سازی اقتصاد در جمهوری اسلامی با سایر الگوهای اقتصادی مقاوم، به طور حتم تشابهاتی وجود دارد که در مسیر مقاوم سازی اقتصاد کشور و به خصوص الگوهای آزمون شده توجه جدی صورت پذیرد.
یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی، تقویت اقتصاد ملی است. این رکن ازسویی از سیاست های کلی و هماهنگ با مبانی مکتب اقتصادی اسلام برآمده است و از سوی دیگر با توجه به مجموعه خصومت های خارجی و داخلی پیش روی کشور و نیز با لحاظ ظرفیت های اقتصادی کشور، راه حلی اساسی برای برون رفت از دشواری ها و تهدیدها (تحریم و...) محسوب میشود.
اهمیت تولید ملی در بسیاری از کشورهای دیگر نیز مورد توجه و تاکید بوده است، کشورهایی که هم اکنون به عنوان کشورهای پیشرفته شناخته می شوند.
انزوا؛ راهی برای تقویت تولید ملی آمریکا
مثلاً آمریکا، کشوری است که هم اکنون با تولیدی معادل یک چهارم کل تولید جهان، رتبه اول اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. این کشور برای تقویت تولید ملی خود طی چند ده سال گذشته تمام اقدامات لازم را انجام داده است. به عنوان مثال این کشور در دو دوره پیش از جنگ اول جهانی و بین جنگ اول و جنگ دوم جهانی تا حد زیادی به صورت برنامه ریزی شده به انزوا رفت تا قدرت اقتصاد ملی خود را با اتکا به منابع داخلی تولید افزایش دهد. همین به اصطلاح انزوا که با هدف تقویت تولید ملی و خودداری از واردات کالاهای خارجی صورت می گرفت، بازار مصرف مناسبی را برای تقویت تولیدات آمریکایی فراهم کرد. بازار مصرف بزرگ و مناسب داخلی به همراه سایر اقدامات این کشور در راستای تقویت تولید ملی، زمینه پیشرفت و قدرت اقتصادی این کشور را فراهم آورد.
از این سنخ اقدامات که در اصطلاح اقدامات هم راستا با اقتصاد مقاومتی نامیده شود، در کشورهای دیگر نیز صورت گرفته است. کشورهایی مانند آلمان، فرانسه، کره جنوبی و ژاپن نیز برنامه های مفصلی برای تقویت تولید ملی خود طراحی و اجرا نموده اند.
تحریم واردات در ژاپن و فرانسه
ژاپن و فرانسه در دوره پس از جنگ دوم جهانی، به منظور بازسازی اقتصادی و صنعتی خود، واردات کالاهای خارجی را به شدت محدود کردند. این سیاست به همراه سایر برنامه های حمایت از تولید ملی، طی چند سال سبب شد این دو کشور به دو بازیگر اصلی در عرصه اقتصاد بینالمللی تبدیل شوند.
صادرات کالای با کیفیت و مصرف کالای کم کیفیت
کشورهای شرق آسیا نیز با اجرای برخی از اقدامات مهم اقتصاد مقاومتی از جمله در تقویت تولید ملی به توفیقات زیادی دست یافته اند. تاکید بر تولید ملی و برونگرایی (صادرات) در کره جنوبی در دهههای رشد اقتصادی این کشور به حدی بود که در فرهنگ عمومی این کشور طی دوره ذکر شده مصرف کالای خارجی به عنوان اقدامی زشت مورد ملامت قرار میگرفت. همچنین ژاپنیها در مقاطعی کالاهای با کیفیت خود را صادر میکردند تا در اقتصاد جهانی سری میان سرها در بیاورند و مردمش به مصرف کالاهای کم کیفیتتر رضایت میدادند.
اقتصاد مقاومتی
البته اقدامات اقتصادی در کشورهای اشاره شده به کنترل مصرف خارجی (کنترل واردات دست کم برای یک دوره قابل توجه) ختم نمیشود. هم گام با کنترل واردات، سایر عوامل و نهادهای اقتصادی مورد نیاز برای تقویت تولید ملی از جمله تخصیص مناسب منابع بانکی، ارتقا کارایی بودجه دولتی، اصلاح نظام برنامه ریزی، ارتقاء کیفیت نیروی کار و ... نیز از دستورکارهای مهم این اقتصادها در مسیر مقاومسازی بوده است.
به نظر می رسد برای ایمان بیشتر به حقانیت الگوی اقتصاد مقاومتی و افزایش نشاط و انگیزه جامعه برای حرکت در راستای طراحی و اجرای این نظام اقتصادی، مناسب است تجربیات کشورهای موفق در این راستا بازخوانی و بازنشر شود. اگرچه از همان سرآغاز باید گفت آنچه در اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران مطرح می شود تفاوتهایی با الگوهای متعارف مقاومسازی در کشورهای پیشرفته جهان دارد، بیشک پرداختن به وجوه تشابه موجود به خصوص با نظر به تجربیات موفق کشورهای دیگر می تواند در تسریع طراحی و اجرای نظام اقتصاد مقاومتی در ایران بسیار موثر باشد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
حال اختلاف کشورها با فرض رفتار عقلایی مدیرانش، در دو موضوع است: اول، اهدافی که برای اقتصادشان ترسیم می کنند؛ دوم، روشی که برای مقاوم سازی اقتصادشان در مقابل موانع و تهدیدات در پیش میگیرند.
با این اوصاف، اقتصاد مقاومتی که در جمهوری اسلامی ایران مطرح می شود، مبتنی بر تعریف بالا، عبارت است از: طراحی و اجرای نظام اقتصادی که اهداف اقتصادی را با وجود انواع تهدیدات، موانع و دشواری ها محقق کند. در این نظام اقتصادی اهداف عبارت خواهند بود از: رفاه عمومی، استقلال اقتصادی و پیشرفت اقتصادی که همان اهداف اقتصادی انقلاب اسلامی است. همچنین روش مقاوم سازی نیز از مبانی مکتب اقتصادی اسلام به همراه بهره گیری از الگوهای اقتصادی آزمون شده در چارچوب قواعد اقتصاد اسلامی استنباط می شود.
اما با لحاظ کردن وجوه تمایز مقاوم سازی اقتصاد در جمهوری اسلامی با سایر الگوهای اقتصادی مقاوم، به طور حتم تشابهاتی وجود دارد که در مسیر مقاوم سازی اقتصاد کشور و به خصوص الگوهای آزمون شده توجه جدی صورت پذیرد.
یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی، تقویت اقتصاد ملی است. این رکن ازسویی از سیاست های کلی و هماهنگ با مبانی مکتب اقتصادی اسلام برآمده است و از سوی دیگر با توجه به مجموعه خصومت های خارجی و داخلی پیش روی کشور و نیز با لحاظ ظرفیت های اقتصادی کشور، راه حلی اساسی برای برون رفت از دشواری ها و تهدیدها (تحریم و...) محسوب میشود.
اهمیت تولید ملی در بسیاری از کشورهای دیگر نیز مورد توجه و تاکید بوده است، کشورهایی که هم اکنون به عنوان کشورهای پیشرفته شناخته می شوند.
انزوا؛ راهی برای تقویت تولید ملی آمریکا
مثلاً آمریکا، کشوری است که هم اکنون با تولیدی معادل یک چهارم کل تولید جهان، رتبه اول اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. این کشور برای تقویت تولید ملی خود طی چند ده سال گذشته تمام اقدامات لازم را انجام داده است. به عنوان مثال این کشور در دو دوره پیش از جنگ اول جهانی و بین جنگ اول و جنگ دوم جهانی تا حد زیادی به صورت برنامه ریزی شده به انزوا رفت تا قدرت اقتصاد ملی خود را با اتکا به منابع داخلی تولید افزایش دهد. همین به اصطلاح انزوا که با هدف تقویت تولید ملی و خودداری از واردات کالاهای خارجی صورت می گرفت، بازار مصرف مناسبی را برای تقویت تولیدات آمریکایی فراهم کرد. بازار مصرف بزرگ و مناسب داخلی به همراه سایر اقدامات این کشور در راستای تقویت تولید ملی، زمینه پیشرفت و قدرت اقتصادی این کشور را فراهم آورد.
از این سنخ اقدامات که در اصطلاح اقدامات هم راستا با اقتصاد مقاومتی نامیده شود، در کشورهای دیگر نیز صورت گرفته است. کشورهایی مانند آلمان، فرانسه، کره جنوبی و ژاپن نیز برنامه های مفصلی برای تقویت تولید ملی خود طراحی و اجرا نموده اند.
تحریم واردات در ژاپن و فرانسه
ژاپن و فرانسه در دوره پس از جنگ دوم جهانی، به منظور بازسازی اقتصادی و صنعتی خود، واردات کالاهای خارجی را به شدت محدود کردند. این سیاست به همراه سایر برنامه های حمایت از تولید ملی، طی چند سال سبب شد این دو کشور به دو بازیگر اصلی در عرصه اقتصاد بینالمللی تبدیل شوند.
صادرات کالای با کیفیت و مصرف کالای کم کیفیت
کشورهای شرق آسیا نیز با اجرای برخی از اقدامات مهم اقتصاد مقاومتی از جمله در تقویت تولید ملی به توفیقات زیادی دست یافته اند. تاکید بر تولید ملی و برونگرایی (صادرات) در کره جنوبی در دهههای رشد اقتصادی این کشور به حدی بود که در فرهنگ عمومی این کشور طی دوره ذکر شده مصرف کالای خارجی به عنوان اقدامی زشت مورد ملامت قرار میگرفت. همچنین ژاپنیها در مقاطعی کالاهای با کیفیت خود را صادر میکردند تا در اقتصاد جهانی سری میان سرها در بیاورند و مردمش به مصرف کالاهای کم کیفیتتر رضایت میدادند.
اقتصاد مقاومتی
البته اقدامات اقتصادی در کشورهای اشاره شده به کنترل مصرف خارجی (کنترل واردات دست کم برای یک دوره قابل توجه) ختم نمیشود. هم گام با کنترل واردات، سایر عوامل و نهادهای اقتصادی مورد نیاز برای تقویت تولید ملی از جمله تخصیص مناسب منابع بانکی، ارتقا کارایی بودجه دولتی، اصلاح نظام برنامه ریزی، ارتقاء کیفیت نیروی کار و ... نیز از دستورکارهای مهم این اقتصادها در مسیر مقاومسازی بوده است.
به نظر می رسد برای ایمان بیشتر به حقانیت الگوی اقتصاد مقاومتی و افزایش نشاط و انگیزه جامعه برای حرکت در راستای طراحی و اجرای این نظام اقتصادی، مناسب است تجربیات کشورهای موفق در این راستا بازخوانی و بازنشر شود. اگرچه از همان سرآغاز باید گفت آنچه در اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران مطرح می شود تفاوتهایی با الگوهای متعارف مقاومسازی در کشورهای پیشرفته جهان دارد، بیشک پرداختن به وجوه تشابه موجود به خصوص با نظر به تجربیات موفق کشورهای دیگر می تواند در تسریع طراحی و اجرای نظام اقتصاد مقاومتی در ایران بسیار موثر باشد.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *