چرا دانش آموزان از مدرسه می ترسند؟
اصلی ترین علتی که دانش آموزان را از رفتن به مدرسه می ترساند خانواده و نوع رفتار آنهاست. اعضای خانواده به خصوص والدین در این مسئله مهم نقش آفرینی می کنند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از آستان، گاهی آنچه ترس از مدرسه و عملکرد در مدرسه تلقی میشود، ترس از ترک منزل است. به نظر میرسد کودکانی که بیشتر به خانواده خود وابسته هستند و بیش از اندازه مورد توجه و حمایت والدین خود قرار داشتهاند و استقلال کمی نسبت به سن خود دارند، بیشتر از سایرین دچار ترس و اضطراب_جدایی از والدین و خانه میشوند.
همچنین کودکانی که در خانودههای پرتشنج و ناامن زندگی میکنند، معمولاً در ورود به مدرسه مشکل خواهند داشت. این کودکان همیشه نگران پیشامدهای درون خانه هستند و میترسند زمانی که خارج از خانه هستند، اتفاق ناگواری در خانه رخ دهد. آنها همیشه از تنهایی و دور شدن از خانواده خود واهمه دارند.
گاهی وقوع حوادثی مانند مرگ فردی از اعضای خانواده، جدایی کودک از خانواده، طلاق، تولد نوزاد جدید، کشمکش پدر و مادر، وابستگی بیش از حد کودک به مادر یا تجربه یک بحران خانوادگی مانند جابجایی، افسردگی، مشکلات مالی و بیماری درازمدت منبع ترس است.
تحقیقات نشان داده این کودکان معمولاً مادرانی مضطرب، وسواسی، مردد، غیرمنطقی، برخوردار از هوش_هیجانی پایین، نکتهسنج و موشکاف، حساس و عاطفی دارند. بیشتر این کودکان در بیرون غیرفعال و ترسو هستند. پدران آنها معمولاً درونگرا، آرام و غیرفعال هستند و مادران در منزل مسلط و باقدرت هستند و از کودک خود پشتیبانی میکنند.
مادر یا پدری که در ارتباط با کودکان مفاهیم و نکتههای منفی از محرکها و مکانهایی مثل مدرسه یا درس خواندن میدهند یا تجربههای منفی توأم با وحشت، ترس و اضطراب خود از دوران تحصیلی و مدرسه یا تنبیه و توبیخها را به کودکان انتقال میدهند و از آنها میخواهند مواظب رفتارشان باشند، خواه ناخواه بذر امتناع و ترس از درس را در افکار آنها می پرورانند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
همچنین کودکانی که در خانودههای پرتشنج و ناامن زندگی میکنند، معمولاً در ورود به مدرسه مشکل خواهند داشت. این کودکان همیشه نگران پیشامدهای درون خانه هستند و میترسند زمانی که خارج از خانه هستند، اتفاق ناگواری در خانه رخ دهد. آنها همیشه از تنهایی و دور شدن از خانواده خود واهمه دارند.
گاهی وقوع حوادثی مانند مرگ فردی از اعضای خانواده، جدایی کودک از خانواده، طلاق، تولد نوزاد جدید، کشمکش پدر و مادر، وابستگی بیش از حد کودک به مادر یا تجربه یک بحران خانوادگی مانند جابجایی، افسردگی، مشکلات مالی و بیماری درازمدت منبع ترس است.
تحقیقات نشان داده این کودکان معمولاً مادرانی مضطرب، وسواسی، مردد، غیرمنطقی، برخوردار از هوش_هیجانی پایین، نکتهسنج و موشکاف، حساس و عاطفی دارند. بیشتر این کودکان در بیرون غیرفعال و ترسو هستند. پدران آنها معمولاً درونگرا، آرام و غیرفعال هستند و مادران در منزل مسلط و باقدرت هستند و از کودک خود پشتیبانی میکنند.
مادر یا پدری که در ارتباط با کودکان مفاهیم و نکتههای منفی از محرکها و مکانهایی مثل مدرسه یا درس خواندن میدهند یا تجربههای منفی توأم با وحشت، ترس و اضطراب خود از دوران تحصیلی و مدرسه یا تنبیه و توبیخها را به کودکان انتقال میدهند و از آنها میخواهند مواظب رفتارشان باشند، خواه ناخواه بذر امتناع و ترس از درس را در افکار آنها می پرورانند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *