"تخت رستم" سمنگان افغانستان سنگ تراشیدهای عجیب از معماری عصر بودا
ولایت "سمنگان" از مناطق کهن افغانستان است که تختی عظیم سنگی در آن قرار دارد و افغانستانیها معتقدند که این تخت توسط رستم ساخته شده و زرتشت 10 سال روی آن زندگی کرد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل در افغانستان به خصوص در نیمه شمالشرقی آن آثاری از صدها معبد بوداییان وجود دارد که باستانشناسان آنها را به دوره حضور کوشانیها در افغانستان نسبت میدهند.
یکی از این عجایب به جامانده از این دوران تخت رستم نام دارد که در ولایت سمنگان در شمال افغانستان قرار دارد.
این مکان خارقالعاده در درون سنگی یکپارچه تراشیده شده و باستان شناسان جهان آن را از عجایب معماری عصر بودایی در افغانستان به حساب میآورند.
در شمال افغانستان در مسیر پل خمری و تاشقرغان منطقهای به نام ایبک یا سمنگان وجود دارد که همه ساله در فصل بهار مسافران زیادی به این منطقه خوش آب و هوا سفر و ایام جشن گل سرخ را در این منطقه سپری میکنند.
این منطقه از نظر تاریخی و جغرافیایی موقعیت بسیار مهمی دارد و در دورههای گذشته و سالهای قبل و بعد از اسلام، همواره یکی از مراکز فرهنگی بوده و موقعیت جغرافیایی آن که در مسیر ولایات «بغلان» و «بلخ» قرار دارد، اهمیت آن را بیشتر کرده است.
کوههای سمنگان محل زندگی انسانهای اولیه
بر اساس تحقیقات و حفاریهای انجام شده توسط «کارلنتن کون» باستان شناس آمریکایی، احتمال آن میرود که 30 تا 50 هزار سال قبل از میلاد شکارچیهای «هندوکش» و انسانهای اولیه عصر حجر در کوههای این منطقه زندگی میکردند.
وجود استوپهای بزرگ در یک تخته سنگ، مهمترین ویژگی است که باعث شهرت سمنگان شده و امروز از آن با عنوان تخت رستم و یا «توپ رستم» یاد میشود.
تخت رستم به سمنگان شهرت جهانی داد و نزد باستان شناسان خارجی از شهرت ویژهای برخوردار است.
تخت رستم از معروفترین بناهای معماری عصر بودایی به شمار میرود که در فاصله 5/14 کیلومتری در جنوب مرکز سمنگان در جاده متصل به «مزارشریف» قرار دارد.
بنای موجود برآمده از دل یک تکه سنگ است که در مجاورت خود معادنی هم دارد.
وجود این بنا در داخل بدنه کوه یا همان تپه حفر شده، از عجایب معماری عصر بودایی افغانستان قدیم به شمار میرود.
میجریان باستانشناس انگلیسی اولین مسافر اروپایی بود که درباره معبد و استوپه بودایی ایبک در کتاب خود با نام افغانستان شمالی که در سال 1888 میلادی منتشر شد، اشاره کرد.
این نویسنده غربی در کتاب خود از این بنای خاص با عنوان تخت رستم یاد و از واژه تخت رستم که از زبان مردم منطقه به آن رسیده است، استفاده میکند.
بدون شک شکل طبیعی زمینهای منطقه، علت مهمی است که باعث شده سمنگان در نظر پیروان بودا نیک بدرخشد.
همانطور که در بامیان شکل طبیعی دیوارهای کوه باعث شده است که «پیکره تراشان» بودایی معابد خود را به تقلید از غارهای ماقبل تاریخ در داخل بدنه این دیوارها حفر کنند.
چنانچه برای ساختن معابد از کندن «سموچ» (غارها) در داخل کوهها و تپهها استفاده کردند و برای شکل دادن استوپهها برجستگیهای سنگی را میتراشیدند.
احمد علی کهزاد مورخ و باستان شناس افغانستانی در کتاب «افغانستان در پرتو تاریخ» به آن اشاره کرده و نوشته است: استوپه بودایی و معروف تخت رستم ایبک یکی از این برجستگیهای طبیعی است که اطراف آن تراشیده شده است.
محیط استوپه تخت رستم 85 متر است و به دلیل این که معمولا در داخل استوپهها یادگارهایی از قبیل مسکوکات و دیگر اشیاء قرار میدادند در تخت رستم نیز برای مخفی کردن این اشیاء اتاقهای کوچکی بر فراز آن و از خود سنگ تراشیده شده است.
تاکنون تعداد زیادی گردشگر و علاقهمند از کشورهای مختلف به این منطقه آمده و از خانههای کندهکاری شده که در رساله «حدود العالم» از آنها نام برده شده است، بازدید کردند.
تعدادی از این اتاقها و حجرهها معبد است و به تعبیر دیگر آنها را بتخانه خواندند که در واقع منظور همان مجسمه بودا بوده است.
خانه بودا در حقیقت همان اتاقها و حجرههایی است که در هرکدام از آنها یک یا چند مجسمه بودا همراه با نقاشی و پیکره تراشی، ساخته شدهاند که خود نشان دهنده هنر مجسمه سازی و هیکل تراشی آن عصر است.
موسیو فوشه باستان شناس فرانسوی معتقد است که بعد از تراشیدن اتاق کوچک، کار ساخت تخت رستم به علت نامعلومی متوقف شده و به پایان نرسیده است و این وقفه به ظهور یفتلیها نسبت داده میشود.
بر اساس تحقیقات و حفاریهای انجام شده توسط «احمدعلی کهزاد» که در این منطقه انجام شد، وجود استوپه سنگی یا همان تخت رستم و معابدی که در مجاورت آن از دوره بودایی وجود داشته است به دلیل وجود جلگههای حاصلخیز منطقه از روزگاران بسیار دور در عصر حجر و از دوران غارنشینی به بعد همواره کانون زندگی منطقه بوده است.
زرتشت 10 سال در تخت رستم زندگی کرد
در رابطه با قدمت تاریخی تخت رستم نظرات متفاوتی وجود دارد.
یوسف شاه یعقوب اوف، رئیس باستان شناسی آکادمی علوم تاجیکستان که در سال 1383 از این منطقه بازدید کرد و تحقیقاتی را در این مورد انجام داد، معتقد است: زرتشت به مدت 10 سال در محل تخت رستم که از نادرترین پیکره تراشیهای دوران زرتشت است، زندگی میکرد و در ساختن معابد این منطقه هم سهم داشته است.
به گفته وی، قدمت تاریخی این اثر، نیز به 3500 سال پیش میرسد.
برخی دیگر نیز بر این باور هستند که تخت رستم مربوط به دوران بودا بوده و قدمت آن به 2500 سال قبل برمیگردد.
طبق حفاریها و تحقیقات انجام شده توسط موسیه فوشه معروفترین باستان شناس و خاور شناس فرانسوی، قدمت این منطقه تاریخی به قرن پنجم میلادی برمیگردد.
تخت رستم و نسبت آن با شاهنامه
از آنجایی که شاهنامه فردوسی و داستانهای آن در میان مردم این منطقه از گذشتههای دور و تاکنون جایگاه ویژهای داشته و برخی از داستانهای شاهنامه نیز در این منطقه اتفاق افتاده است و همچنین نام سمنگان به مراتب در شاهنامه آمده است، داستانهای گوناگونی در رابطه با تخت رستم در میان مردم از گذشتههای دور رواج داشته است.
معروفترین داستانی که در این مورد وجود دارد، این است که وقتی رستم با «تهمینه» دختر شاه سمنگان ازدواج کرد، برای هر یک از آنان تختی ساختند اما رستم شبی برای خود سنگ بزرگی را تراشید و آن را به شکل تخت درآورد.
تهمینه نیز اتاقهای سنگی برای خود تراشید و مراسم عروسی رستم و تهمینه در محلی اتفاق افتاد که تهمنیه ساخته بود.
تخت رستم در معرض آسیب
بر اساس برخی گزارشها، در سالهای اخیر، آسیبهای جدی بر این تخت سنگی وارد شده است.
این سنگ، به علت نداشتن دیواره و موقعیت آن در کنار جاده که محل عبور مسافران و اتومبیلهای زیادی است، باعث فرسودگی شده است.
/
یکی از این عجایب به جامانده از این دوران تخت رستم نام دارد که در ولایت سمنگان در شمال افغانستان قرار دارد.
این مکان خارقالعاده در درون سنگی یکپارچه تراشیده شده و باستان شناسان جهان آن را از عجایب معماری عصر بودایی در افغانستان به حساب میآورند.
در شمال افغانستان در مسیر پل خمری و تاشقرغان منطقهای به نام ایبک یا سمنگان وجود دارد که همه ساله در فصل بهار مسافران زیادی به این منطقه خوش آب و هوا سفر و ایام جشن گل سرخ را در این منطقه سپری میکنند.
این منطقه از نظر تاریخی و جغرافیایی موقعیت بسیار مهمی دارد و در دورههای گذشته و سالهای قبل و بعد از اسلام، همواره یکی از مراکز فرهنگی بوده و موقعیت جغرافیایی آن که در مسیر ولایات «بغلان» و «بلخ» قرار دارد، اهمیت آن را بیشتر کرده است.
کوههای سمنگان محل زندگی انسانهای اولیه
بر اساس تحقیقات و حفاریهای انجام شده توسط «کارلنتن کون» باستان شناس آمریکایی، احتمال آن میرود که 30 تا 50 هزار سال قبل از میلاد شکارچیهای «هندوکش» و انسانهای اولیه عصر حجر در کوههای این منطقه زندگی میکردند.
وجود استوپهای بزرگ در یک تخته سنگ، مهمترین ویژگی است که باعث شهرت سمنگان شده و امروز از آن با عنوان تخت رستم و یا «توپ رستم» یاد میشود.
تخت رستم به سمنگان شهرت جهانی داد و نزد باستان شناسان خارجی از شهرت ویژهای برخوردار است.
تخت رستم از معروفترین بناهای معماری عصر بودایی به شمار میرود که در فاصله 5/14 کیلومتری در جنوب مرکز سمنگان در جاده متصل به «مزارشریف» قرار دارد.
بنای موجود برآمده از دل یک تکه سنگ است که در مجاورت خود معادنی هم دارد.
وجود این بنا در داخل بدنه کوه یا همان تپه حفر شده، از عجایب معماری عصر بودایی افغانستان قدیم به شمار میرود.
میجریان باستانشناس انگلیسی اولین مسافر اروپایی بود که درباره معبد و استوپه بودایی ایبک در کتاب خود با نام افغانستان شمالی که در سال 1888 میلادی منتشر شد، اشاره کرد.
این نویسنده غربی در کتاب خود از این بنای خاص با عنوان تخت رستم یاد و از واژه تخت رستم که از زبان مردم منطقه به آن رسیده است، استفاده میکند.
بدون شک شکل طبیعی زمینهای منطقه، علت مهمی است که باعث شده سمنگان در نظر پیروان بودا نیک بدرخشد.
همانطور که در بامیان شکل طبیعی دیوارهای کوه باعث شده است که «پیکره تراشان» بودایی معابد خود را به تقلید از غارهای ماقبل تاریخ در داخل بدنه این دیوارها حفر کنند.
چنانچه برای ساختن معابد از کندن «سموچ» (غارها) در داخل کوهها و تپهها استفاده کردند و برای شکل دادن استوپهها برجستگیهای سنگی را میتراشیدند.
احمد علی کهزاد مورخ و باستان شناس افغانستانی در کتاب «افغانستان در پرتو تاریخ» به آن اشاره کرده و نوشته است: استوپه بودایی و معروف تخت رستم ایبک یکی از این برجستگیهای طبیعی است که اطراف آن تراشیده شده است.
محیط استوپه تخت رستم 85 متر است و به دلیل این که معمولا در داخل استوپهها یادگارهایی از قبیل مسکوکات و دیگر اشیاء قرار میدادند در تخت رستم نیز برای مخفی کردن این اشیاء اتاقهای کوچکی بر فراز آن و از خود سنگ تراشیده شده است.
تاکنون تعداد زیادی گردشگر و علاقهمند از کشورهای مختلف به این منطقه آمده و از خانههای کندهکاری شده که در رساله «حدود العالم» از آنها نام برده شده است، بازدید کردند.
تعدادی از این اتاقها و حجرهها معبد است و به تعبیر دیگر آنها را بتخانه خواندند که در واقع منظور همان مجسمه بودا بوده است.
خانه بودا در حقیقت همان اتاقها و حجرههایی است که در هرکدام از آنها یک یا چند مجسمه بودا همراه با نقاشی و پیکره تراشی، ساخته شدهاند که خود نشان دهنده هنر مجسمه سازی و هیکل تراشی آن عصر است.
موسیو فوشه باستان شناس فرانسوی معتقد است که بعد از تراشیدن اتاق کوچک، کار ساخت تخت رستم به علت نامعلومی متوقف شده و به پایان نرسیده است و این وقفه به ظهور یفتلیها نسبت داده میشود.
بر اساس تحقیقات و حفاریهای انجام شده توسط «احمدعلی کهزاد» که در این منطقه انجام شد، وجود استوپه سنگی یا همان تخت رستم و معابدی که در مجاورت آن از دوره بودایی وجود داشته است به دلیل وجود جلگههای حاصلخیز منطقه از روزگاران بسیار دور در عصر حجر و از دوران غارنشینی به بعد همواره کانون زندگی منطقه بوده است.
زرتشت 10 سال در تخت رستم زندگی کرد
در رابطه با قدمت تاریخی تخت رستم نظرات متفاوتی وجود دارد.
یوسف شاه یعقوب اوف، رئیس باستان شناسی آکادمی علوم تاجیکستان که در سال 1383 از این منطقه بازدید کرد و تحقیقاتی را در این مورد انجام داد، معتقد است: زرتشت به مدت 10 سال در محل تخت رستم که از نادرترین پیکره تراشیهای دوران زرتشت است، زندگی میکرد و در ساختن معابد این منطقه هم سهم داشته است.
به گفته وی، قدمت تاریخی این اثر، نیز به 3500 سال پیش میرسد.
برخی دیگر نیز بر این باور هستند که تخت رستم مربوط به دوران بودا بوده و قدمت آن به 2500 سال قبل برمیگردد.
طبق حفاریها و تحقیقات انجام شده توسط موسیه فوشه معروفترین باستان شناس و خاور شناس فرانسوی، قدمت این منطقه تاریخی به قرن پنجم میلادی برمیگردد.
تخت رستم و نسبت آن با شاهنامه
از آنجایی که شاهنامه فردوسی و داستانهای آن در میان مردم این منطقه از گذشتههای دور و تاکنون جایگاه ویژهای داشته و برخی از داستانهای شاهنامه نیز در این منطقه اتفاق افتاده است و همچنین نام سمنگان به مراتب در شاهنامه آمده است، داستانهای گوناگونی در رابطه با تخت رستم در میان مردم از گذشتههای دور رواج داشته است.
معروفترین داستانی که در این مورد وجود دارد، این است که وقتی رستم با «تهمینه» دختر شاه سمنگان ازدواج کرد، برای هر یک از آنان تختی ساختند اما رستم شبی برای خود سنگ بزرگی را تراشید و آن را به شکل تخت درآورد.
تهمینه نیز اتاقهای سنگی برای خود تراشید و مراسم عروسی رستم و تهمینه در محلی اتفاق افتاد که تهمنیه ساخته بود.
تخت رستم در معرض آسیب
بر اساس برخی گزارشها، در سالهای اخیر، آسیبهای جدی بر این تخت سنگی وارد شده است.
این سنگ، به علت نداشتن دیواره و موقعیت آن در کنار جاده که محل عبور مسافران و اتومبیلهای زیادی است، باعث فرسودگی شده است.
/
نظرات بینندگان
درحال تخریب نیست چون بالای تپه قرار دارد هیچ ماشینی در آن محدوده و ناهمواری امکان رد شدن ندارد
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *