خبر موثق شریعتمداری از ردپای لندن در تحریریه برخی از روزنامه های داخلی
همه شواهد موجود حکایت از آن دارد که در تنور برجام هیچ نانی پخته نشده است و آنهمه بزرگنمایی و تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز درباره آن بینتیجه باقی مانده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه کیهان با اشاره به اینکه یادداشت پیشروی در پی حمایت از دولت سابق نیست بلکه نگاه کیهان به
دولتهای نهم و دهم روشن و خالی از ابهام است و بر این باور بوده و هست که دولت سابق در آغاز و سپس تا میانه دور دوم
منشأ خدماتی بوده است و انحراف آن دقیقا از هنگامی آغاز شد که مسیر
اصولگرایانه را رها کرده و بینش و منش دولت موسوم به اصلاحات را در پیش
گرفت نوشت: دیروز، روزنامههای زنجیرهای، تیترهای درشت صفحه اول خود را به یک تخلف
نجومی 105 هزار میلیارد تومانی در دولت سابق اختصاص دادند و با آب و تاب از
قول آقای دکتر احمد توکلی نوشتند که دولت سابق 105هزار میلیارد تومان از
صندوق توسعه ملی وام گرفته و پس نداده است! و درباره این تخلف بزرگ و
بیسابقه که به نوشته یکی از همین روزنامههای زنجیرهای، مبلغ آن «35
برابر فساد مالی 3000 میلیارد تومانی بوده است» داد سخن داده و از آن با
عنوان من درآوردی «پاناماگیت» دولت سابق یاد کردند.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: اقدام هماهنگ روزنامههای زنجیرهای در حالی بود که آقای احمد توکلی تاکید کرده بود این تخلف نجومی و 105 هزار میلیارد تومانی در دولت آقای دکتر روحانی صورت گرفته است و نه در دولت سابق!
روزنامهها و سایتهای زنجیرهای، دروغ مورد اشاره را بدون کم و کاست با تیتر درشت به عنوان تخلف دولت قبلی پوشش داده بودند و این به وضوح نشان میدهد که هیچکدام از آنها برخلاف آن همه ادعا، مستقل نیستند و از یک «اتاق فرمان» که بیرون از تحریریه روزنامههای زنجیرهای مستقر است دستور میگیرند و این وابستگی و گوش به فرمان بودن تا آنجاست که حق کمترین «چون و چرا»! و یا تفکر و اندیشه درباره آنچه به آنان دیکته شده است را ندارند. میپرسید چرا؟!
پاسخ آن است که اگر روزنامههای زنجیرهای درباره مطالب دیکته شده اتاق فرمان بیرونی اجازه کمترین اندیشه و اظهارنظری داشتند به یقین دست کم یکی از آنها متوجه میشد که تاریخ مطرح شده در اظهارات دکتر توکلی مربوط به دولت یازدهم است و آن افتضاح بزرگ به بار نمیآمد ولی هیچیک از آنها - تاکید میشود که هیچیک از آنها - به مفاد و محتوای مطلب و خبری که به آنان دیکته شده بود توجهی نکرده و آن را بیکم و کاست و دقیقا شبیه یکدیگر چاپ و منتشر کردهاند.
انتظار آن بود - و هنوز هم هست - که دولت محترم بعد از مشاهده دروغبافی روزنامههای زنجیرهای که با تیترهای درشت بر صفحه اول آنها نشسته بود، به مخالفت با این دروغ بزرگ برخاسته و آن را تکذیب میکرد. اما در حالی که اگر بخشدار یک نقطه دور افتاده کشور و یا یکی از هفتهنامههای کماهمیت فلان شهرستان، کمترین انتقادی به دولت داشته باشد، بلافاصله با تکذیب توأم با توبیخ و بعضا همراه با ناسزاگویی دولت محترم روبهرو میشود، هیچیک از دولتمردان که بهتر از هر کس دیگری از دروغ بودن خبر مورد اشاره خبر داشتند، کوچکترین گامی برای تکذیب آن برنداشتند!
و اما، این دروغ بزرگ دیر یا زود برملا میشد و ظرفیت لازم برای دوام در افکار عمومی را نداشت، و به یقین، این نکته از نگاه سازندگان و دیکتهکنندگان آن به روزنامههای زنجیرهای نیز پنهان نبوده است. چرا که برخلاف گردانندگان روزنامههای اجارهای یاد شده که اجازه اندیشه و اظهارنظر ندارند، دستاندرکاران اتاق فکر بیرونی که براساس یک خبر موثق رد پای آن به «لندن» میرسد - و در آیندهای نزدیک به آن خواهیم پرداخت - به خوبی از کمدامنه بودن دروغی که ساخته و پرداختهاند باخبر بودهاند. بنابراین سوال این است که دروغ مورد اشاره را با چه هدفی ساخته و به زنجیرهایها دیکته کردهاند؟ پاسخ این سؤال اگرچه به درازا میکشد و زمان و فرصت دیگری را میطلبد ولی در این وجیزه اشارهای گذرا به یکی از آن موارد را ضروری میدانیم. و آن، این که؛!
شریعتمداری در بخش دیگری از این یادداشت می افزاید: همه شواهد موجود حکایت از آن دارد که در تنور برجام هیچ نانی پخته نشده است و آنهمه بزرگنمایی و تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز درباره آن بینتیجه باقی مانده است. تحریمها برداشته نشده، داراییهای بلوکه شده به کشور بازنگشته، روابط بانکی کماکان مسدود است، زمینهای برای تجارت و تبادل پول و کالا پدید نیامده در مقابل امتیازات نقد فراوانی که دادهایم، غیر از وعدههای نسیه که آنهم یکی بعد از دیگری از سوی حریف پس گرفته میشود، چیزی دریافت نکردهایم و... دولت محترم اما، به دلیل اعتماد بیدلیل به حریف، وعدههایی به مردم داده است که تقریبا هیچیک از آنها تحقق نیافته و این در حالی است که سوخت تنور برجام نیز رو به پایان است بیآن که از این تنور نانی بیرون آمده باشد و...
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: اقدام هماهنگ روزنامههای زنجیرهای در حالی بود که آقای احمد توکلی تاکید کرده بود این تخلف نجومی و 105 هزار میلیارد تومانی در دولت آقای دکتر روحانی صورت گرفته است و نه در دولت سابق!
روزنامهها و سایتهای زنجیرهای، دروغ مورد اشاره را بدون کم و کاست با تیتر درشت به عنوان تخلف دولت قبلی پوشش داده بودند و این به وضوح نشان میدهد که هیچکدام از آنها برخلاف آن همه ادعا، مستقل نیستند و از یک «اتاق فرمان» که بیرون از تحریریه روزنامههای زنجیرهای مستقر است دستور میگیرند و این وابستگی و گوش به فرمان بودن تا آنجاست که حق کمترین «چون و چرا»! و یا تفکر و اندیشه درباره آنچه به آنان دیکته شده است را ندارند. میپرسید چرا؟!
پاسخ آن است که اگر روزنامههای زنجیرهای درباره مطالب دیکته شده اتاق فرمان بیرونی اجازه کمترین اندیشه و اظهارنظری داشتند به یقین دست کم یکی از آنها متوجه میشد که تاریخ مطرح شده در اظهارات دکتر توکلی مربوط به دولت یازدهم است و آن افتضاح بزرگ به بار نمیآمد ولی هیچیک از آنها - تاکید میشود که هیچیک از آنها - به مفاد و محتوای مطلب و خبری که به آنان دیکته شده بود توجهی نکرده و آن را بیکم و کاست و دقیقا شبیه یکدیگر چاپ و منتشر کردهاند.
انتظار آن بود - و هنوز هم هست - که دولت محترم بعد از مشاهده دروغبافی روزنامههای زنجیرهای که با تیترهای درشت بر صفحه اول آنها نشسته بود، به مخالفت با این دروغ بزرگ برخاسته و آن را تکذیب میکرد. اما در حالی که اگر بخشدار یک نقطه دور افتاده کشور و یا یکی از هفتهنامههای کماهمیت فلان شهرستان، کمترین انتقادی به دولت داشته باشد، بلافاصله با تکذیب توأم با توبیخ و بعضا همراه با ناسزاگویی دولت محترم روبهرو میشود، هیچیک از دولتمردان که بهتر از هر کس دیگری از دروغ بودن خبر مورد اشاره خبر داشتند، کوچکترین گامی برای تکذیب آن برنداشتند!
و اما، این دروغ بزرگ دیر یا زود برملا میشد و ظرفیت لازم برای دوام در افکار عمومی را نداشت، و به یقین، این نکته از نگاه سازندگان و دیکتهکنندگان آن به روزنامههای زنجیرهای نیز پنهان نبوده است. چرا که برخلاف گردانندگان روزنامههای اجارهای یاد شده که اجازه اندیشه و اظهارنظر ندارند، دستاندرکاران اتاق فکر بیرونی که براساس یک خبر موثق رد پای آن به «لندن» میرسد - و در آیندهای نزدیک به آن خواهیم پرداخت - به خوبی از کمدامنه بودن دروغی که ساخته و پرداختهاند باخبر بودهاند. بنابراین سوال این است که دروغ مورد اشاره را با چه هدفی ساخته و به زنجیرهایها دیکته کردهاند؟ پاسخ این سؤال اگرچه به درازا میکشد و زمان و فرصت دیگری را میطلبد ولی در این وجیزه اشارهای گذرا به یکی از آن موارد را ضروری میدانیم. و آن، این که؛!
شریعتمداری در بخش دیگری از این یادداشت می افزاید: همه شواهد موجود حکایت از آن دارد که در تنور برجام هیچ نانی پخته نشده است و آنهمه بزرگنمایی و تعریف و تمجیدهای اغراقآمیز درباره آن بینتیجه باقی مانده است. تحریمها برداشته نشده، داراییهای بلوکه شده به کشور بازنگشته، روابط بانکی کماکان مسدود است، زمینهای برای تجارت و تبادل پول و کالا پدید نیامده در مقابل امتیازات نقد فراوانی که دادهایم، غیر از وعدههای نسیه که آنهم یکی بعد از دیگری از سوی حریف پس گرفته میشود، چیزی دریافت نکردهایم و... دولت محترم اما، به دلیل اعتماد بیدلیل به حریف، وعدههایی به مردم داده است که تقریبا هیچیک از آنها تحقق نیافته و این در حالی است که سوخت تنور برجام نیز رو به پایان است بیآن که از این تنور نانی بیرون آمده باشد و...
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *