چرا هرگاه از دشمنی آمریکا سخن گفته میشود عدهای در داخل پریشان میشوند؟/ بزک کنندگان چهره آمریکا بخوانند
رهبر معظم انقلاب در فرازی از بیاناتشان، آمریکا را بدون تعارف و مجامله دشمن ملت ایران خواندند؛ دشمنی که متاسفانه عدهای در داخل سعی دارند تا آن را غسل تعمید دهند و چنین القاء کنند که ره یابی به قله پبشرفت و توسعه تنها یک دروازه دارد و آن هم دوستی با آمریکاست.
خبرگزاری میزان -
- گروه سیاسی: از بدو پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، آمریکا در شعارها و ادبیات سیاسی و انقلابی مردم ایران اسلامی، شیطان بزرگ نامیده شد؛ نامگذاری ای که ریشه در یک ادراک جمعی و ملی نسبت به شرارت ها، خباثت ها و جنایت های آمریکا داشت؛ کشوری که سردمداران آن در راس همه مستکبرین و جهانخواران عالم قرار دارند و نقطه ای از جهان نیست که آلوده به جنایت های آنان نباشد؛ مظلومان جهان یا از تسلیحات ساخته شده و فروخته شده بوسیله سرمایه سالاران جنگ افروز آمریکایی در آه و فغان اند یا از بیماریهایی که صاحبان کارتل های دارویی آمریکایی برای دستیابی به سودهای مالی هنگفت، شیوع می دهند و موجبات مرگ و میر جمع کثیری از مخلوقات را فراهم میآورند.
مقام معظم رهبری در سخنان روز اول فروردین خود در حرم مطهر رضوی به نکات ارزنده و نغزی اشاره فرمودند؛ معظم له در فرازی از بیاناتشان، آمریکا را بدون تعارف و مجامله دشمن ملت ایران خواندند؛ دشمنی که متاسفانه عدهای در داخل سعی دارند تا آن را غسل تعمید دهند و چنین القاء کنند که ره یابی به قله پیشرفت و توسعه تنها یک دروازه دارد و آن هم دوستی با آمریکاست؛ همان آمریکایی که هنوز هم انقلابیون اصیل و همراهان راستین و صدیق حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری، آن را شیطان بزرگ میخوانند که ردپای منحوس و جنایتکارانه اش در تمام ظلمهایی که به مظلومان عالم روا داشته می شود قابل مشاهده و پیگیری است.
در ادامه تنها به بخشی از جنایتهای آمریکا علیه ملت ایران در نیم قرن اخیر اشاره میکنیم:
کودتای 28 مرداد
کودتای 28 مرداد سال 1332(19 آگوست 1953) یک بخش بسیار مهم از تاریخ ملت ایران است که هر ایرانی آزادیخواه با مرور خاطرات آن در صفحات تاریخ، حزین و متاثر می شود؛ کودتایی که به واسطه آن یک دولت قانونی و مشروع فروپاشید و مقدمات دیکتاتوری لجام گسیخته پهلوی دوم فراهم آمد؛ کودتایی که نقش آمریکایی ها در آن غیرقابل انکار است و حتی پس از چندین سال سردمداران این کشور بدان اعتراف و اذعان کردند.
در باب کودتای 28 مرداد و نقش آمریکا در آن قلم فرسایی بسیار شده است و شاید چندین جلد کتاب هم پیرامون آن به رشته تحریر در آمده است؛ کوتاه سخن آنکه، "روزولت" عامل آمریکایی کودتای 28 مرداد چند سال پس از کودتا طی مصاحبه ای با نشریه لس آنجلس تایمز گفت: "مبلغ یک میلیون دلار برای ترتیب دادن تظاهرات خیابانی به منظور سقوط دولت قانونی و ملی ایران که سیصد کشته به جای گذاشت در اختیار ما بود که حدود 75 هزار دلار آن خرج شد و بقیه پول را در گاو صندوق مطمئنی گذاشتیم و پس از عملیات این مبلغ به شاه تحویل داده شد."
لانه جاسوسی
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران اسلامی چندین برابر شد و سردمداران کاخ سفید برای سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی به هر حربهای متوسل شدند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت آمریکا در تهران با طراحی دسیسههای مختلف تمام سعی و تلاش خود را در راه انحراف و نابودی این انقلاب نوپا به کار برد. در اینجا به چند مورد از این تلاشها اشاره می کنیم:
یکی از مهمترین ماموریتهای سفارت آمریکا در تهران برقراری ارتباط با عناصر انقلابی و هدایت آنها در جهت مورد نظر آمریکا برای تغییر مسیر انقلاب از آرمانهای اسلامی آن بود. براساس اسناد بدست آمده در سفارت آمریکا در تهران آنها با حمایت از جناح های مخالف مذهب و ناسیونالیستهای افراطی قصد داشتند تا فضای سیاسی ایران را به نفع خود مصادره کنند.
ارتباط مقامات سفارت آمریکا با اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی و همچنین ارتباط آنان با بنی صدر به عنوان مشاور و استخدام وی از زمان اقامت در پاریس با دستمزد ماهانه یک هزار دلار در راستای هدف فوق بود. از بنی صدر در اسناد سفارت آمریکا با اسم رمز(اس دی لور-1) یاد میشده است.
علاوه بر بنی صدر افراد دیگری نظیر قطب زاده و بازرگان نیز ارتباط وثیقی با آمریکاییها داشته اند. قطب زاده در زمانی که پست وزیر خارجه را بر عهده داشت بارها در اروپا با نمایندگان آمریکا دیدار داشت و برای آزادی گروگانها طرحهایی را برای فشار به بزرگان انقلاب، با آنها در میان میگذاشت. مهدی بازرگان نیز ارتباط نزدیکی با آمریکایی ها داشت. بطوریکه جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در خاطرات خود می نویسد:« بازرگان و اعضای کابینه اش که اکثرا تحصیل کردگان غرب بودند با ما همکاری داشتند. آنها از سفارت ما محافظت می کردند و از ژنرال گاست که جای ژنرال هایزر را گرفته بود مراقبت مینمودند تا بدون خطر رفت و آمد کند و برای ما پیامهای دوستانه می فرستادند.»
نقش آمریکا در جنگ تحمیلی
تهاجم نظامی عراق به ایران در سپتامبر 1980 (شهریور 1359) که منجر به وقوع جنگ هشت ساله تحمیلی شد، در آخرین ماه های دوران ریاست جمهوری کارتر آغاز گردید و در دوران ریگان ادامه یافت. سیاست مداران و دولت مردان امریکا طبعاً نمیتوانستند در قبال این رویداد بی تفاوت بمانند، چرا که اولاً جنگ در منطقه خلیج فارس جریان داشت، منطقه ای که دولت ایالت متحده امریکا حداقل پس از سال 1971 (1350 ش) در آن دارای منافع اساسی بود. ثانیاً، سرنوشت جنگ با توجه به طرف های درگیر در آن برای امریکا اهمیت زیادی داشت، چرا که در یک سوی آن ایران قرار داشت که علی رغم اتحاد و دوستی عمیق با امریکا در سال های پیش از انقلاب اسلامی، پس از این رویداد به دشمن اصلی امریکا در منطقه مبدل شده بود؛ و در سوی دیگر عراق، کشوری که از سال 1972 (1351) به بعد ،نزد افکار عمومی غرب متحد شوروی در این منطقه محسوب می شد. ثالثاً جنگ در زمان جنگ سرد به وقوع می پیوست و امکان بهره برداری ابر قدرت دیگر، برای افزایش نفوذ خود در منطقه و خلیج فارس وجود داشت.
دولت ریگان به دنبال برقراری روابط مجدد دیپلماتیک با عراق در نوامبر1984 با تغییر سریع رویه خود اقدامات چندی را در حمایت صریح از عراق در پیش گرفت، اولا در داخل جامعه امریکا و در جهان غرب برای عراق تسهیلات ویژه مالی فراهم کرد؛ بدین شکل که ضمن تأمین اعتبار برای عراق نزد شرکتهای امریکایی، دولتهای عمده غرب مانند: فرانسه، ایتالیا و بریتانیا را تشویق کرد تا با تعویق زمان بازپرداخت بدهیهای عراق موافقت کنند.
ثانیاً، با اجرای پروژه استانچ و قرار دادن نام ایران در ردیف کشورهای حامی تروریسم، ضمن توقف فروش و ارسال تسلیحات به ایران، عراق را از این لیست خارج نمود و بدین طریق راه را برای صدور سلاح به عراق از سوی خود و متحدان اروپایی و خاورمیانه ای خود نیز باز کرد. در همین راستا هواپیماهای سوپر استاندارد و موشکهای اگزوسه از سوی فرانسه و مواد شیمیایی از طرف آلمان با هماهنگی امریکا در اختیار عراق قرار گرفت.
انهدام هواپیما مسافربری ایران با 298 مسافر توسط ناو آمریکایی
در دوازدهم تیرماه 1367 شمسی برابر با سوم ژوئیه 1988 میلادی، هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دُبی بود، بر فراز آب های خلیج فارس و در نزدیکی جزیره "هنگام" مورد هجوم یگان های دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آب های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد.
این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند.
ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه های جنگ بود. پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفته ترین سیستم های راداری و رایانه ای و همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است. با این حال مقام های آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدین سان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند.
بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون آمریکا
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در اولین روز از سال نو در اجتماع انبوه و پرشور زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی علیهالسلام، در سخنانشان منظور صریح خود را از کلمهی دشمن، «آمریکا» دانستند و افزودند: سیاستمداران آمریکایی و وزارت خزانهداری این کشور از یکطرف تحریم را با روشهای خاص و پیچیده، عملاً حفظ میکنند و با دشمنی محض از تهدید به تحریم سخن میگویند و از طرف دیگر در کاخ سفید سفرهی هفتسین میاندازند و با روشهای «بچهگولزن»، در پیام نوروزی برای اشتغال جوانان ما دلسوزی میکنند!
ایشان خاطرنشان کردند: علت این رفتار دوگانه آن است که مقامات آمریکایی، هنوز ملت هوشیار ایران را نمیشناسند و نمیدانند این ملت فهیم، اهداف و شیوههای پیدا و پنهان دشمنان خود را بهخوبی درک میکند.
حضرت آیتالله خامنهای سپس با تصریح اینکه ما با مردم آمریکا مثل همهی ملتهای دیگر مشکلی نداریم بلکه با سیاستهای خصمانهی این کشور مقابله میکنیم، به بیان واقعیتهایی پرداختند که توجه به آنها، راه صحیح حرکت کشور را مشخص میکند.
«سرمایهها و ظرفیتهای طبیعی و انسانی فراوان برای پیشرفت فوقالعادهی درونزا، فرصتهای بینالمللی، و قدرت اثرگذاری در منطقه و در مواردی در سطح جهان»، اولین واقعیتی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند.
ایشان، «دشمنی واضح آمریکا با ملت ایران و نظام اسلامی» را واقعیت دیگری برشمردند که ادامهی تهدیدهای مکرر آمریکاییها و تلاش بیوقفهی آنها برای جلوگیری از بهرهمندی ایران از نتایج برجام، از نشانههای آشکار آن است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نامزدهای انتخابات، با یکدیگر در بدگویی به ایران، مسابقه گذاشتهاند، ضمن اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت بعدی به همین تعهدات اندک برجام هم پایبند باشد، آنوقت هرگاه از دشمنی آمریکا سخن گفته میشود عدهای در داخل پریشان و مضطرب میشوند.
مقام معظم رهبری در سخنان روز اول فروردین خود در حرم مطهر رضوی به نکات ارزنده و نغزی اشاره فرمودند؛ معظم له در فرازی از بیاناتشان، آمریکا را بدون تعارف و مجامله دشمن ملت ایران خواندند؛ دشمنی که متاسفانه عدهای در داخل سعی دارند تا آن را غسل تعمید دهند و چنین القاء کنند که ره یابی به قله پیشرفت و توسعه تنها یک دروازه دارد و آن هم دوستی با آمریکاست؛ همان آمریکایی که هنوز هم انقلابیون اصیل و همراهان راستین و صدیق حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری، آن را شیطان بزرگ میخوانند که ردپای منحوس و جنایتکارانه اش در تمام ظلمهایی که به مظلومان عالم روا داشته می شود قابل مشاهده و پیگیری است.
در ادامه تنها به بخشی از جنایتهای آمریکا علیه ملت ایران در نیم قرن اخیر اشاره میکنیم:
کودتای 28 مرداد
کودتای 28 مرداد سال 1332(19 آگوست 1953) یک بخش بسیار مهم از تاریخ ملت ایران است که هر ایرانی آزادیخواه با مرور خاطرات آن در صفحات تاریخ، حزین و متاثر می شود؛ کودتایی که به واسطه آن یک دولت قانونی و مشروع فروپاشید و مقدمات دیکتاتوری لجام گسیخته پهلوی دوم فراهم آمد؛ کودتایی که نقش آمریکایی ها در آن غیرقابل انکار است و حتی پس از چندین سال سردمداران این کشور بدان اعتراف و اذعان کردند.
در باب کودتای 28 مرداد و نقش آمریکا در آن قلم فرسایی بسیار شده است و شاید چندین جلد کتاب هم پیرامون آن به رشته تحریر در آمده است؛ کوتاه سخن آنکه، "روزولت" عامل آمریکایی کودتای 28 مرداد چند سال پس از کودتا طی مصاحبه ای با نشریه لس آنجلس تایمز گفت: "مبلغ یک میلیون دلار برای ترتیب دادن تظاهرات خیابانی به منظور سقوط دولت قانونی و ملی ایران که سیصد کشته به جای گذاشت در اختیار ما بود که حدود 75 هزار دلار آن خرج شد و بقیه پول را در گاو صندوق مطمئنی گذاشتیم و پس از عملیات این مبلغ به شاه تحویل داده شد."
لانه جاسوسی
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران اسلامی چندین برابر شد و سردمداران کاخ سفید برای سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی به هر حربهای متوسل شدند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سفارت آمریکا در تهران با طراحی دسیسههای مختلف تمام سعی و تلاش خود را در راه انحراف و نابودی این انقلاب نوپا به کار برد. در اینجا به چند مورد از این تلاشها اشاره می کنیم:
یکی از مهمترین ماموریتهای سفارت آمریکا در تهران برقراری ارتباط با عناصر انقلابی و هدایت آنها در جهت مورد نظر آمریکا برای تغییر مسیر انقلاب از آرمانهای اسلامی آن بود. براساس اسناد بدست آمده در سفارت آمریکا در تهران آنها با حمایت از جناح های مخالف مذهب و ناسیونالیستهای افراطی قصد داشتند تا فضای سیاسی ایران را به نفع خود مصادره کنند.
ارتباط مقامات سفارت آمریکا با اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی و همچنین ارتباط آنان با بنی صدر به عنوان مشاور و استخدام وی از زمان اقامت در پاریس با دستمزد ماهانه یک هزار دلار در راستای هدف فوق بود. از بنی صدر در اسناد سفارت آمریکا با اسم رمز(اس دی لور-1) یاد میشده است.
علاوه بر بنی صدر افراد دیگری نظیر قطب زاده و بازرگان نیز ارتباط وثیقی با آمریکاییها داشته اند. قطب زاده در زمانی که پست وزیر خارجه را بر عهده داشت بارها در اروپا با نمایندگان آمریکا دیدار داشت و برای آزادی گروگانها طرحهایی را برای فشار به بزرگان انقلاب، با آنها در میان میگذاشت. مهدی بازرگان نیز ارتباط نزدیکی با آمریکایی ها داشت. بطوریکه جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در خاطرات خود می نویسد:« بازرگان و اعضای کابینه اش که اکثرا تحصیل کردگان غرب بودند با ما همکاری داشتند. آنها از سفارت ما محافظت می کردند و از ژنرال گاست که جای ژنرال هایزر را گرفته بود مراقبت مینمودند تا بدون خطر رفت و آمد کند و برای ما پیامهای دوستانه می فرستادند.»
نقش آمریکا در جنگ تحمیلی
تهاجم نظامی عراق به ایران در سپتامبر 1980 (شهریور 1359) که منجر به وقوع جنگ هشت ساله تحمیلی شد، در آخرین ماه های دوران ریاست جمهوری کارتر آغاز گردید و در دوران ریگان ادامه یافت. سیاست مداران و دولت مردان امریکا طبعاً نمیتوانستند در قبال این رویداد بی تفاوت بمانند، چرا که اولاً جنگ در منطقه خلیج فارس جریان داشت، منطقه ای که دولت ایالت متحده امریکا حداقل پس از سال 1971 (1350 ش) در آن دارای منافع اساسی بود. ثانیاً، سرنوشت جنگ با توجه به طرف های درگیر در آن برای امریکا اهمیت زیادی داشت، چرا که در یک سوی آن ایران قرار داشت که علی رغم اتحاد و دوستی عمیق با امریکا در سال های پیش از انقلاب اسلامی، پس از این رویداد به دشمن اصلی امریکا در منطقه مبدل شده بود؛ و در سوی دیگر عراق، کشوری که از سال 1972 (1351) به بعد ،نزد افکار عمومی غرب متحد شوروی در این منطقه محسوب می شد. ثالثاً جنگ در زمان جنگ سرد به وقوع می پیوست و امکان بهره برداری ابر قدرت دیگر، برای افزایش نفوذ خود در منطقه و خلیج فارس وجود داشت.
دولت ریگان به دنبال برقراری روابط مجدد دیپلماتیک با عراق در نوامبر1984 با تغییر سریع رویه خود اقدامات چندی را در حمایت صریح از عراق در پیش گرفت، اولا در داخل جامعه امریکا و در جهان غرب برای عراق تسهیلات ویژه مالی فراهم کرد؛ بدین شکل که ضمن تأمین اعتبار برای عراق نزد شرکتهای امریکایی، دولتهای عمده غرب مانند: فرانسه، ایتالیا و بریتانیا را تشویق کرد تا با تعویق زمان بازپرداخت بدهیهای عراق موافقت کنند.
ثانیاً، با اجرای پروژه استانچ و قرار دادن نام ایران در ردیف کشورهای حامی تروریسم، ضمن توقف فروش و ارسال تسلیحات به ایران، عراق را از این لیست خارج نمود و بدین طریق راه را برای صدور سلاح به عراق از سوی خود و متحدان اروپایی و خاورمیانه ای خود نیز باز کرد. در همین راستا هواپیماهای سوپر استاندارد و موشکهای اگزوسه از سوی فرانسه و مواد شیمیایی از طرف آلمان با هماهنگی امریکا در اختیار عراق قرار گرفت.
انهدام هواپیما مسافربری ایران با 298 مسافر توسط ناو آمریکایی
در دوازدهم تیرماه 1367 شمسی برابر با سوم ژوئیه 1988 میلادی، هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دُبی بود، بر فراز آب های خلیج فارس و در نزدیکی جزیره "هنگام" مورد هجوم یگان های دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آب های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد.
این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند.
ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه های جنگ بود. پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفته ترین سیستم های راداری و رایانه ای و همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است. با این حال مقام های آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدین سان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند.
بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب پیرامون آمریکا
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در اولین روز از سال نو در اجتماع انبوه و پرشور زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی علیهالسلام، در سخنانشان منظور صریح خود را از کلمهی دشمن، «آمریکا» دانستند و افزودند: سیاستمداران آمریکایی و وزارت خزانهداری این کشور از یکطرف تحریم را با روشهای خاص و پیچیده، عملاً حفظ میکنند و با دشمنی محض از تهدید به تحریم سخن میگویند و از طرف دیگر در کاخ سفید سفرهی هفتسین میاندازند و با روشهای «بچهگولزن»، در پیام نوروزی برای اشتغال جوانان ما دلسوزی میکنند!
ایشان خاطرنشان کردند: علت این رفتار دوگانه آن است که مقامات آمریکایی، هنوز ملت هوشیار ایران را نمیشناسند و نمیدانند این ملت فهیم، اهداف و شیوههای پیدا و پنهان دشمنان خود را بهخوبی درک میکند.
حضرت آیتالله خامنهای سپس با تصریح اینکه ما با مردم آمریکا مثل همهی ملتهای دیگر مشکلی نداریم بلکه با سیاستهای خصمانهی این کشور مقابله میکنیم، به بیان واقعیتهایی پرداختند که توجه به آنها، راه صحیح حرکت کشور را مشخص میکند.
«سرمایهها و ظرفیتهای طبیعی و انسانی فراوان برای پیشرفت فوقالعادهی درونزا، فرصتهای بینالمللی، و قدرت اثرگذاری در منطقه و در مواردی در سطح جهان»، اولین واقعیتی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند.
ایشان، «دشمنی واضح آمریکا با ملت ایران و نظام اسلامی» را واقعیت دیگری برشمردند که ادامهی تهدیدهای مکرر آمریکاییها و تلاش بیوقفهی آنها برای جلوگیری از بهرهمندی ایران از نتایج برجام، از نشانههای آشکار آن است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نامزدهای انتخابات، با یکدیگر در بدگویی به ایران، مسابقه گذاشتهاند، ضمن اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت بعدی به همین تعهدات اندک برجام هم پایبند باشد، آنوقت هرگاه از دشمنی آمریکا سخن گفته میشود عدهای در داخل پریشان و مضطرب میشوند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *