پروژه نفوذ و ابعاد گسترده آن/ از تاثیرگذاری بر تصمیمات تصمیمگیران تا تغییر سبک زندگی
چرا دشمنان غدار نظام جمهوری اسلامی در چند سال اخیر پروژه نفوذ را کلید زدهاند؟ آیا آنها از ابزار شرارت و عنادورزی دیگری همچون تحریم و تهاجم نظامی دست کشیدهاند؟
-گروه سیاسی: "یک نفر را با چهره آرایش شده، بزک شده، با ماسک بفرستند در مجموعه شما، شما خیال کنید دوست است در حالیکه او دوست نیست تا او بتواند کار خودش را انجام دهد". این شاید جامع ترین و در عین حال ساده ترین تعریفی باشد که از یکی از پیچیده ترین پروژه های دشمن پرده برمیدارد. پروژه ای تحت عنوان "نفوذ".
امروزه کشورهای سلطهگر به موازات افزودن بر تجهیزات نظامی و جنگ افزاری خود و صرف آنها برای سرکوب کشورها و جنبشهای آزادی خواه و استقلال طلب جهانی، پروژهای دیگر را در اتاقهای فکر خود کلید زدهاند؛ پروژهای که شاید قدمت آن به بیش از نیم قرن برسد و هدف اصلی از اعمال آن ایجاد تغییر و دگردیسی در ساختارها و کارکردهای یک نظام سیاسی مستقل است.
در چندماه اخیر در ادبیات و بیانات مقام معظم رهبری عناوینی چون "پروژه نفوذ" به وفور قابل مشاهده و پیگیری است به عنوان نمونه معظمله در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانوادههای آنان در اواسط مهرماه به این پروژه خطرناک دشمن اشاره داشتند و فرمودند : مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها می خواهند راه را برای تحمیل باز کنند. امروز غول عظیم تبلیغاتی دنیا در مشت آمریکا است؛ امروز جریان صهیونیستیِ که به شدّت، دشمن بشریّت و دشمن فضیلت است، با آمریکا، هر دو در یک لباسند، دستشان از یک آستین بیرون میآید و با هم هستند. مذاکره با اینها یعنی راه را باز کردن برای اینکه بتوانند، هم در زمینه اقتصادی، هم در زمینه فرهنگی، هم در زمینههای سیاسی و امنیّتیِ کشور نفوذ کنند، در همین مذاکرات مربوط به مسائل انرژی هستهای، هرجا فرصت پیدا کرده و به آنها میدان داده شد -که البتّه طرف های ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود امّا یک جاهایی بالاخره آنها فرصتهایی پیدا کردند- یک نفوذی کردند، یک حرکت مضرِّ برای منافع ملّی انجام دادند؛ آنچه ممنوع است این است. مذاکره با آمریکا ممنوع است بهخاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد؛ این فرق میکند با مذاکره با فلان دولتی که نه چنین امکاناتی دارد، نه چنان انگیزهای دارد؛ اینها با همدیگر متفاوت است .
اما چرا دشمنان غدار نظام جمهوری اسلامی در چند سال اخیر پروژه نفوذ را کلید زدهاند؟ آیا آنها از ابزار شرارت و عنادورزی دیگری همچون تحریم و تهاجم نظامی دست کشیدهاند؟ با واکاوی و تحلیل مواضع و سلسله اقدامات طرف مقابل، نیک آشکار میشود که آنها از کارآمدی ابزار و اهرمهای فشاری چون تحریم و یا هذیانگوییهایی همچون همه گزینهها روی میز است(اشاره به احتمال حمله نظامی) مایوس شدهاند و علت یاس آنها نیز صلابت و اقتدار نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی است؛ بنابراین طبیعی است که استراتژیستهای دشمن نسخه نفوذ را به کارگزاران حکومتی شان تجویز کنند.
در واقع دشمن ناکام از مواجه مستقیم و سخت با انقلاب اسلامی و فرهنگ برآمده از آن به این نتیجه رسیده است که فرهنگ و روحیه انقلابی و شهادت طلبی، روحیه سنگر نشینی و مقاومت را مورد حمله قرار دهد؛ برای این کار تغییر محاسبات، تحلیلها و باورهای عمومی را مورد هدف قرار داده است و نکته قابل تامل اینکه، دشمن در این مسیر به عناصر فریفته شده داخلی چشم امید زیادی دارد.
تاثیرگذاری بر تصمیمات تصمیم گیران یک حکومت با خواست و اراده خودشان؛ این شاید غایت پروژه نفوذ دشمن باشد؛ به عبارت دیگر نفوذ در لایههای بالایی سیاستمدران و تصمیم سازان یک حکومت، آمال نهایی دشمن از پیشبرد پروژه نفوذ است؛ در این زمینه نیاز به هوشیاری بیش از پیش نخبگان یک کشور است.
شاید برای افشای پروژه نفوذ هیچ چیز مانند روشنگری تاثیرگذار نباشد؛ روشنگری آحاد مختلف جامعه در باب اهداف و اغراض دشمن و همچنین قصور و کوتاهی مسئولان ذی ربط؛ البته در این زمینه مقام معظم رهبری بر روشنگری بدون اتهام، بدون تهمت زدن، بدون مصداق معین کردن، تاکید دارند.
اما شاید خطرناکترین بخش پروژه نفوذ دشمن، نفوذ جریانی باشد؛ مقام معظم رهبری در اوایل آذرماه 94 در دیدار با فرماندهان بسیجی، به تشریح و تبیین پروژه نفوذ جریانی پرداختند و فرمودند: نفوذ جریانی، یعنی شبکهسازی در داخل ملت؛ بهوسیلهی پول که نقش پول و نقش امور اقتصادی اینجا روشن میشود. عمدهترین وسیله دو چیز [است]؛ یکی پول، یکی هم جاذبههای جنسی.
افراد را جذب کنند، دور هم جمع کنند؛ یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد مؤثّر را، افرادی که میتوانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر چیست؟ آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمانها، تغییر نگاهها، تغییر سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر میکند.
امروزه کشورهای سلطهگر به موازات افزودن بر تجهیزات نظامی و جنگ افزاری خود و صرف آنها برای سرکوب کشورها و جنبشهای آزادی خواه و استقلال طلب جهانی، پروژهای دیگر را در اتاقهای فکر خود کلید زدهاند؛ پروژهای که شاید قدمت آن به بیش از نیم قرن برسد و هدف اصلی از اعمال آن ایجاد تغییر و دگردیسی در ساختارها و کارکردهای یک نظام سیاسی مستقل است.
در چندماه اخیر در ادبیات و بیانات مقام معظم رهبری عناوینی چون "پروژه نفوذ" به وفور قابل مشاهده و پیگیری است به عنوان نمونه معظمله در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانوادههای آنان در اواسط مهرماه به این پروژه خطرناک دشمن اشاره داشتند و فرمودند : مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها می خواهند راه را برای تحمیل باز کنند. امروز غول عظیم تبلیغاتی دنیا در مشت آمریکا است؛ امروز جریان صهیونیستیِ که به شدّت، دشمن بشریّت و دشمن فضیلت است، با آمریکا، هر دو در یک لباسند، دستشان از یک آستین بیرون میآید و با هم هستند. مذاکره با اینها یعنی راه را باز کردن برای اینکه بتوانند، هم در زمینه اقتصادی، هم در زمینه فرهنگی، هم در زمینههای سیاسی و امنیّتیِ کشور نفوذ کنند، در همین مذاکرات مربوط به مسائل انرژی هستهای، هرجا فرصت پیدا کرده و به آنها میدان داده شد -که البتّه طرف های ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود امّا یک جاهایی بالاخره آنها فرصتهایی پیدا کردند- یک نفوذی کردند، یک حرکت مضرِّ برای منافع ملّی انجام دادند؛ آنچه ممنوع است این است. مذاکره با آمریکا ممنوع است بهخاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد؛ این فرق میکند با مذاکره با فلان دولتی که نه چنین امکاناتی دارد، نه چنان انگیزهای دارد؛ اینها با همدیگر متفاوت است .
اما چرا دشمنان غدار نظام جمهوری اسلامی در چند سال اخیر پروژه نفوذ را کلید زدهاند؟ آیا آنها از ابزار شرارت و عنادورزی دیگری همچون تحریم و تهاجم نظامی دست کشیدهاند؟ با واکاوی و تحلیل مواضع و سلسله اقدامات طرف مقابل، نیک آشکار میشود که آنها از کارآمدی ابزار و اهرمهای فشاری چون تحریم و یا هذیانگوییهایی همچون همه گزینهها روی میز است(اشاره به احتمال حمله نظامی) مایوس شدهاند و علت یاس آنها نیز صلابت و اقتدار نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی است؛ بنابراین طبیعی است که استراتژیستهای دشمن نسخه نفوذ را به کارگزاران حکومتی شان تجویز کنند.
در واقع دشمن ناکام از مواجه مستقیم و سخت با انقلاب اسلامی و فرهنگ برآمده از آن به این نتیجه رسیده است که فرهنگ و روحیه انقلابی و شهادت طلبی، روحیه سنگر نشینی و مقاومت را مورد حمله قرار دهد؛ برای این کار تغییر محاسبات، تحلیلها و باورهای عمومی را مورد هدف قرار داده است و نکته قابل تامل اینکه، دشمن در این مسیر به عناصر فریفته شده داخلی چشم امید زیادی دارد.
تاثیرگذاری بر تصمیمات تصمیم گیران یک حکومت با خواست و اراده خودشان؛ این شاید غایت پروژه نفوذ دشمن باشد؛ به عبارت دیگر نفوذ در لایههای بالایی سیاستمدران و تصمیم سازان یک حکومت، آمال نهایی دشمن از پیشبرد پروژه نفوذ است؛ در این زمینه نیاز به هوشیاری بیش از پیش نخبگان یک کشور است.
شاید برای افشای پروژه نفوذ هیچ چیز مانند روشنگری تاثیرگذار نباشد؛ روشنگری آحاد مختلف جامعه در باب اهداف و اغراض دشمن و همچنین قصور و کوتاهی مسئولان ذی ربط؛ البته در این زمینه مقام معظم رهبری بر روشنگری بدون اتهام، بدون تهمت زدن، بدون مصداق معین کردن، تاکید دارند.
اما شاید خطرناکترین بخش پروژه نفوذ دشمن، نفوذ جریانی باشد؛ مقام معظم رهبری در اوایل آذرماه 94 در دیدار با فرماندهان بسیجی، به تشریح و تبیین پروژه نفوذ جریانی پرداختند و فرمودند: نفوذ جریانی، یعنی شبکهسازی در داخل ملت؛ بهوسیلهی پول که نقش پول و نقش امور اقتصادی اینجا روشن میشود. عمدهترین وسیله دو چیز [است]؛ یکی پول، یکی هم جاذبههای جنسی.
افراد را جذب کنند، دور هم جمع کنند؛ یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد مؤثّر را، افرادی که میتوانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر چیست؟ آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمانها، تغییر نگاهها، تغییر سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر میکند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *