پول باران یک شاکی بر سر متهم / آرزو برای کسادی بازار دادگاه مطبوعات
شروع سال جدید بهانهای است تا فارغ از اخبار قضایی گفتگوی صمیمانهای با برخی از مسئولان قضایی داشته باشیم که در این میان پای گفتوگو با دبیر هیئت منصفه دادگاه مطبوعات نشستیم.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار حقوقی و قضایی ، شروع سال جدید بهانهای است تا فارغ از اخبار قضایی گفتگوی صمیمانهای با برخی از مسئولان قضایی داشته باشیم که در این میان پای گفتوگو با علی اکبر کسائیان، دبیر هیئت منصفه دادگاه مطبوعات نشستیم که وی با سعه صدر پاسخگوی برخی از سوالات ما شد.
: با شروع سال جدید چه آروزیی در دل دارید که دوست دارید در سال 95 محقق شود؟
کسائیان: از عارفی پرسیدند: دلت چه خواهد؟ گفت: آن که دلم هیچ نخواهد!
بدان که مرا در این سن و سال آرزوی دور و درازی در دل نیست جز سلامت و امنیت برای همه ملت ها که گفته اند: نعمتان مجهولتان الحصه و الامان و اما بعد: آرزوی اولم این است که در سال نو خزانه داران کشور قوت و قوٌت قوه قضائیه را به حدی معیین کنند که قادر باشند با جذب مکفی قاضیان محاکمات را بروز برسانند و سطح ایمان و فرهنگ مردمان به قدری رشد کند که همگان حق همدیگر را محترم بشمارند و قانونمدار شوند.
خوشا روزی که آزاری نباشد/کسی را با کسی کاری نباشد
و آرزوی دیگرم این که اصحاب رسانه همواره حضرت حق را ناظر اعمال خود بدانند و با رعایت اخلاق مطبوعاتی و رسالت رسانه ای هیچ کس از قلم و خبرشان شاکی نشود، بدان سان که دادگاه مطبوعات وهیات منصفه کارشان کساد شود!! کسادی ای که به رونق عدالت و قانونمداری و ارتقاء اخلاق اجتماعی منجر شو.
: خاطره شیرینی از سال 94 دارید که برایمان بازگو کنید؟
کسائیان: به ثمر نشستن تولید و تالیف کتاب «بازی درمانی کودکان برای نوآموزانی که در یک مورد خاص دیرآموزی دارند با تکیه بر اصول روانشناسی تربیتی و روش های شیرین و کودک پسند توسط دخترم که 2-3 سال برای آن تجربه و تلاش کرده است از شیرین ترین خاطره های من در سال گذشته بود.
: و تلخ ترین خاطره؟
کسائیان: کوچ ابدی مادرم به سرای باقی در سن 93 سالگی با حافظه ای بسیار قوی و توکلی عالی تلخترین خاطره من است.
: در جریان برگزاری دادگاه مطبوعات در سال جاری با موضوع جالبی مواجه شدید؟
کسائیان: در جریان رسیدگی به شکایت پدری که دختر جوانش را بر اثر حادثه ای از دست داده بود یکی از رسانه ها در انعکاس و تشریح علت مرگ؛ آبروی او را خدشه دار کرده بود. شاکی وقتی که دید متهم در دفاعیات خود نه تنها اظهار ندامت نمی کند بلکه مدعی شد باید به خاطر درج این خبر او را تشویق هم کنند!! به محض آن که متهم در جایش نشست شاکی بی اذن قاضی از جایش بلند شده دسته ای اسکناس از جیبش بیرون آورد و رفت به سوی متهم و وکیل او (که کنار هم نشسته بودند) و برگ برگ اسکناس ها را بر سرشان ریخت و به طعنه گفت: «راست میگین شما، با این شاهکارتان لایق تشویق و تقدیر هستین! اینهم جایزه تان!!» و بدین طریق آنها را پول باران کرد که رئیس دادگاه خطاب به او خیلی محکم و جدی گفت آقا سرجایت بنشین من اجازه نمی دهم به متهم توهین بشه چون او فعلا متهم است و معلوم نیست مجرم شناخته بشه..."
که این حرکت و حاضر جوابی شاکی تبسم بر لب و تعجب بر سیمای حاضران نشاند و همه را شگفت زده کرد.
: در عید نوروز به کجا مسافرت میکنید؟
کسائیان: سال ها است که ایام نوروز به جای سفر به چهار سوی ایران به شهر دامغان نزد پدر و مادر می رفتم که برایم بهترین مقصد سفر بود. در نخستین عید بی مادری هم مایلم به موطنم بروم و بر جای پای والدین و مزارشان بوسه زنم و با دیدار بستگان آداب صله ارحام به جای آورم عین آن پرستویی که همه ساله در این ایام به آشیانه اولیه اش باز می گردد و با کسب انرژی اصالت یک ساله دل و جان را بهاری می کند.
گفت از شهرها کدامین خوشتر است؟/ گفتم آن شهری که در وی دلبر است
هر کجا تو با منی من دلخوشم/ ور بود در قعر چاهی منزلم
: پیش از اینکه دبیر هیئت منصفه دادگاه مطبوعات شوید به چه سمت هایی مشفول فعالیت بودید؟
کسائیان: اول اصلاح کنم سوالتان را که دبیر هیئت منصفه بودن یک سمت یا شغل سازمانی نیست بلکه وظیفهای افتخاری است که از سوی جامعه و مسئولان و معتمدان کشور برعهده اعضای می گذارند و فقط در جلسات تشکیل دادگاه مطبوعات انجام وظیفه می کنیم.
دوم این که حقیر از دبیری و مدرسی مراکز تربیت معلم و دانشگاه گرفته تا مدیریت مراکز آموزشی و تربیت معلم و سرپرستی و مدیر کلی صدا و سیمای شهرستان استان و سازمان بهزیستی انجام وظیفه کرده و سردبیری و مدیر مسئولی و نویسندگی جراید مختلف کشور را در کارنامه دارم و بیش از هزاران مقاله در مطبوعات مختلف قلم زدهام.
: با شروع سال جدید چه آروزیی در دل دارید که دوست دارید در سال 95 محقق شود؟
کسائیان: از عارفی پرسیدند: دلت چه خواهد؟ گفت: آن که دلم هیچ نخواهد!
بدان که مرا در این سن و سال آرزوی دور و درازی در دل نیست جز سلامت و امنیت برای همه ملت ها که گفته اند: نعمتان مجهولتان الحصه و الامان و اما بعد: آرزوی اولم این است که در سال نو خزانه داران کشور قوت و قوٌت قوه قضائیه را به حدی معیین کنند که قادر باشند با جذب مکفی قاضیان محاکمات را بروز برسانند و سطح ایمان و فرهنگ مردمان به قدری رشد کند که همگان حق همدیگر را محترم بشمارند و قانونمدار شوند.
خوشا روزی که آزاری نباشد/کسی را با کسی کاری نباشد
و آرزوی دیگرم این که اصحاب رسانه همواره حضرت حق را ناظر اعمال خود بدانند و با رعایت اخلاق مطبوعاتی و رسالت رسانه ای هیچ کس از قلم و خبرشان شاکی نشود، بدان سان که دادگاه مطبوعات وهیات منصفه کارشان کساد شود!! کسادی ای که به رونق عدالت و قانونمداری و ارتقاء اخلاق اجتماعی منجر شو.
: خاطره شیرینی از سال 94 دارید که برایمان بازگو کنید؟
کسائیان: به ثمر نشستن تولید و تالیف کتاب «بازی درمانی کودکان برای نوآموزانی که در یک مورد خاص دیرآموزی دارند با تکیه بر اصول روانشناسی تربیتی و روش های شیرین و کودک پسند توسط دخترم که 2-3 سال برای آن تجربه و تلاش کرده است از شیرین ترین خاطره های من در سال گذشته بود.
: و تلخ ترین خاطره؟
کسائیان: کوچ ابدی مادرم به سرای باقی در سن 93 سالگی با حافظه ای بسیار قوی و توکلی عالی تلخترین خاطره من است.
: در جریان برگزاری دادگاه مطبوعات در سال جاری با موضوع جالبی مواجه شدید؟
کسائیان: در جریان رسیدگی به شکایت پدری که دختر جوانش را بر اثر حادثه ای از دست داده بود یکی از رسانه ها در انعکاس و تشریح علت مرگ؛ آبروی او را خدشه دار کرده بود. شاکی وقتی که دید متهم در دفاعیات خود نه تنها اظهار ندامت نمی کند بلکه مدعی شد باید به خاطر درج این خبر او را تشویق هم کنند!! به محض آن که متهم در جایش نشست شاکی بی اذن قاضی از جایش بلند شده دسته ای اسکناس از جیبش بیرون آورد و رفت به سوی متهم و وکیل او (که کنار هم نشسته بودند) و برگ برگ اسکناس ها را بر سرشان ریخت و به طعنه گفت: «راست میگین شما، با این شاهکارتان لایق تشویق و تقدیر هستین! اینهم جایزه تان!!» و بدین طریق آنها را پول باران کرد که رئیس دادگاه خطاب به او خیلی محکم و جدی گفت آقا سرجایت بنشین من اجازه نمی دهم به متهم توهین بشه چون او فعلا متهم است و معلوم نیست مجرم شناخته بشه..."
که این حرکت و حاضر جوابی شاکی تبسم بر لب و تعجب بر سیمای حاضران نشاند و همه را شگفت زده کرد.
: در عید نوروز به کجا مسافرت میکنید؟
کسائیان: سال ها است که ایام نوروز به جای سفر به چهار سوی ایران به شهر دامغان نزد پدر و مادر می رفتم که برایم بهترین مقصد سفر بود. در نخستین عید بی مادری هم مایلم به موطنم بروم و بر جای پای والدین و مزارشان بوسه زنم و با دیدار بستگان آداب صله ارحام به جای آورم عین آن پرستویی که همه ساله در این ایام به آشیانه اولیه اش باز می گردد و با کسب انرژی اصالت یک ساله دل و جان را بهاری می کند.
گفت از شهرها کدامین خوشتر است؟/ گفتم آن شهری که در وی دلبر است
هر کجا تو با منی من دلخوشم/ ور بود در قعر چاهی منزلم
: پیش از اینکه دبیر هیئت منصفه دادگاه مطبوعات شوید به چه سمت هایی مشفول فعالیت بودید؟
کسائیان: اول اصلاح کنم سوالتان را که دبیر هیئت منصفه بودن یک سمت یا شغل سازمانی نیست بلکه وظیفهای افتخاری است که از سوی جامعه و مسئولان و معتمدان کشور برعهده اعضای می گذارند و فقط در جلسات تشکیل دادگاه مطبوعات انجام وظیفه می کنیم.
دوم این که حقیر از دبیری و مدرسی مراکز تربیت معلم و دانشگاه گرفته تا مدیریت مراکز آموزشی و تربیت معلم و سرپرستی و مدیر کلی صدا و سیمای شهرستان استان و سازمان بهزیستی انجام وظیفه کرده و سردبیری و مدیر مسئولی و نویسندگی جراید مختلف کشور را در کارنامه دارم و بیش از هزاران مقاله در مطبوعات مختلف قلم زدهام.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *