"افغانستان" و فرصتهای پیش رو در همکاری با ایران
"قدرتالله بهبودینژاد" نوشت: استفاده از بندر چابهار برای افغانستانیها علاوه بر کاهش وابستگی به پاکستان، موجب کاهش هزینهها در تعرفههای گمرکی میشود و آنها میتواند از خطوط ترانزینی امنتری استفاده کنند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل قدرتالله بهبودینژاد دانشجوی دکترای مطالعات بینالمللی دانشگاه جواهر لعل نهرو دهلی طی یادداشتی به موضوع فرصتهای همکاری افغانستان و ایران پرداخته است.
دراین یادداشت آمده است: بنا به نوشته روزنامه هندو چاپ دهلی قرار است که دور دوم مذاکرات 3 کشور هندوستان، افغانستان و ایران در مورد کریدور ترانزیتی شمال –جنوب که قرار است بندر چابهار ایران را به افغانستان متصل کند و از طریق هند بتواند به افغانستان هم دسترسی پیدا کند، در اواخر همین ماه میلادی (مارس) در هندوستان برگزار شود.
بزرگراه تاجگل
بر اساس این پیمان، هند قرار است یک خط آهن را از بندر چابهار تا مناطق مرزی ایران با افغانستان و همین طور در داخل خاک افغانستان از زرنج تا دل آرام که به بزرگراه «تاج گل» نام برده میشود، بسازد.
کارشناسان هندی میگویند با تکمیل و آغاز بهرهبرداری از این پروژه راههای ترانزیتی افغانستان از مشکلات وابستگی به راههای پاکستان نجات پیدا کرده و پاکستان دیگر تنها گذرگاه اصلی برای ارتباط تجاری بین هند و افغانستان نخواهد بود.
درباره افغانستان باید گفت که این کشور از نظر جغرافیایی در خشکی محصور است و هم اینک صادرات و واردات افغانستان از طریق بنادر پاکستان صورت میگیرد.
بعد از سقوط طالبان در افغانستان و روی کار آمدن نظام جدید در این کشور همواره کابل و اسلام آباد از یک نوع رقابت و به صورت دقیقتر، تنش در روابط برخودار بودهاند.
هم اینک کالاهای افغانستانی از طریق بندر کراچی پاکستان صادر شده و از همان طریق نیز کالاهای مورد نیازش وارد میشوند.
روابط پر فراز و نشیب کابل و دهلینو
در طول سالهای گذشته، روابط پاکستان و افغانستان دارای تنش بوده و در اغلب اوقات دولت پاکستان برای تجار افغانستانی و هندی مشکل جدیدی ایجاد میکند و مانع از فعالیت آنها میشود.
به عبارتی دیگر، پاکستانیها از این مسئله به عنوان یک اهرم فشار بر افغانستان در سالهای گذشته استفاده کردهاند، به عنوان مثال بنا به گفته کارشناسان، تعرفه گمرکی واردات کالا برای یک کامیون باربری با حدود 40 تن بار میوه یا مواد خوراکی دیگر، به طور میانگین3 هزار دلار هزینه دارد، اما اگر این محصولات به طور مستقیم از افغانستان انتقال داده شوند، حدود ٢٠٠ دلار برای آن هزینه در بر خواهد داشت.
البته مشکلات افغانتسانیها در این باره فقط سیاسی یا اقتصادی نیست. در اغلب اوقات یک نوع بی ثباتی و ناامنی نیز در درون پاکستان و خطوط ترانزیتی وجود دارد که موجب ترس افغانستانیها شده است.
بارها اتفاق افتاده است که طالبان در شمال پاکستان و در جنوب افغانستان مشکلاتی را ایجاد کردهاند و کاروانهای تجاری افغانستانی مورد هجوم و دستبرد قرار گرفتهاند.
به عبارتی، استفاده از بندر چابهار برای افغانتسانی ها علاوه بر کاهش وابستگی به پاکستان، موجب کاهش هزینهها در تعرفههای گمرکی میشود و آنها میتواند از خطوط ترانزیتی امنتری استفاده کنند.
هندوستان هم میتواند علاوه بر دور زدن پاکستان، از طریق افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی دسترسی پیدا کند که این مساله نیز اهمیت استراتژیکی افغانستان را افزایش خواهد داد.
برای ایران نیز این ارتباط 3 جانبه علاوه بر افزایش جایگاه منطقهای ایران، همچنین میتواند باعث همکاری اقتصادی با افغانستان و نفوذ موثرتر در آن کشور شود.
از سوی دیگر ایران نیاز به سرمایه خارجی دارد و میتواند با اقدامات موثرتر و سیاست خارجی فعالتر طرف هندی را از حالت دو دلی و کم انگیزه بودن خارج کند و با از میان برداشتن مشکلات پیش رو، هندیها را به مشارکت بیشتر و فعالتر در چابهار ترغیب کند تا بتواند علاوه بر دسترسی بهتر به بازارهای هند، باعث کاهش اهمیت بندر «گوادر» پاکستان که رقیب چابهار است، نیز بشود.
ایران میتواند از نفوذ هند علیه پاکستان استفاده کند
همچنین ایران میتواند با همکاری گستردهتر با هند در چابهار از نفوذ و قدرت منطقهای هند بر علیه اقدامات سیاسی و امنیتی پاکستان استفاده کند و علاوه بر حفظ بالانس قدرت در منطقه از متمایل شدن بیشتر پاکستان به سمت عربستان سعودی ممانعت به عمل آورد.
بنابر این بر سیاست گذاران ایران واجب است که هر چه زودتر این فرصتها را به امکانات بالفعل تبدیل کنند و با حذف و اصلاح موانع موجود زمینه مناسب را برای رشد و توسعه آن فراهم کند.
آماده کردن بنادر، تکمیل کردن شبکه ریلی کشور، اصلاح قوانین و مقررات مربوط به ترانزیت کالا و همچنین تلاش ویژه برای افزایش سهم بندر چابهار در بازرگانی داخلی و خارجی و ترانزیت کالا، ارتقاء عملکرد بندر چابهار تا حد یک کلان بندر در راستای تبدیل آن به کانون منطقهای مانند دبی، قطر، سنگاپور و غیره، تقویت پیوندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با کشورهای افغانستان و هند، کاهش فعالیتهای غیررسمی اقتصادی و جلوگیری از قاچاق کالا و مواد مخدر، امکان ایجاد صنایع بزرگ صادراتی منطقهای در چابهار و غیره از جمله این موانع هستند.
ایران با بهرهگیری از موقعیت و نقش چابهار در کریدور بینالمللی شمال و جنوب میتواند علاوه بر بدست آوردن منابع بسیار اقتصادی، همچنین این مهم مستلزم درک واقعیت و بهرهگیری از این فرصتها و کسب آمادگی لازم برای رقابت با رقبای منطقهای و بین المللی است. کریدور شمال- جنوب یک فرصت استثنایی و بی نظیر اقتصادی و تجاری برای ایران و افغانستان است.
/
دراین یادداشت آمده است: بنا به نوشته روزنامه هندو چاپ دهلی قرار است که دور دوم مذاکرات 3 کشور هندوستان، افغانستان و ایران در مورد کریدور ترانزیتی شمال –جنوب که قرار است بندر چابهار ایران را به افغانستان متصل کند و از طریق هند بتواند به افغانستان هم دسترسی پیدا کند، در اواخر همین ماه میلادی (مارس) در هندوستان برگزار شود.
بزرگراه تاجگل
بر اساس این پیمان، هند قرار است یک خط آهن را از بندر چابهار تا مناطق مرزی ایران با افغانستان و همین طور در داخل خاک افغانستان از زرنج تا دل آرام که به بزرگراه «تاج گل» نام برده میشود، بسازد.
کارشناسان هندی میگویند با تکمیل و آغاز بهرهبرداری از این پروژه راههای ترانزیتی افغانستان از مشکلات وابستگی به راههای پاکستان نجات پیدا کرده و پاکستان دیگر تنها گذرگاه اصلی برای ارتباط تجاری بین هند و افغانستان نخواهد بود.
درباره افغانستان باید گفت که این کشور از نظر جغرافیایی در خشکی محصور است و هم اینک صادرات و واردات افغانستان از طریق بنادر پاکستان صورت میگیرد.
بعد از سقوط طالبان در افغانستان و روی کار آمدن نظام جدید در این کشور همواره کابل و اسلام آباد از یک نوع رقابت و به صورت دقیقتر، تنش در روابط برخودار بودهاند.
هم اینک کالاهای افغانستانی از طریق بندر کراچی پاکستان صادر شده و از همان طریق نیز کالاهای مورد نیازش وارد میشوند.
روابط پر فراز و نشیب کابل و دهلینو
در طول سالهای گذشته، روابط پاکستان و افغانستان دارای تنش بوده و در اغلب اوقات دولت پاکستان برای تجار افغانستانی و هندی مشکل جدیدی ایجاد میکند و مانع از فعالیت آنها میشود.
به عبارتی دیگر، پاکستانیها از این مسئله به عنوان یک اهرم فشار بر افغانستان در سالهای گذشته استفاده کردهاند، به عنوان مثال بنا به گفته کارشناسان، تعرفه گمرکی واردات کالا برای یک کامیون باربری با حدود 40 تن بار میوه یا مواد خوراکی دیگر، به طور میانگین3 هزار دلار هزینه دارد، اما اگر این محصولات به طور مستقیم از افغانستان انتقال داده شوند، حدود ٢٠٠ دلار برای آن هزینه در بر خواهد داشت.
البته مشکلات افغانتسانیها در این باره فقط سیاسی یا اقتصادی نیست. در اغلب اوقات یک نوع بی ثباتی و ناامنی نیز در درون پاکستان و خطوط ترانزیتی وجود دارد که موجب ترس افغانستانیها شده است.
بارها اتفاق افتاده است که طالبان در شمال پاکستان و در جنوب افغانستان مشکلاتی را ایجاد کردهاند و کاروانهای تجاری افغانستانی مورد هجوم و دستبرد قرار گرفتهاند.
به عبارتی، استفاده از بندر چابهار برای افغانتسانی ها علاوه بر کاهش وابستگی به پاکستان، موجب کاهش هزینهها در تعرفههای گمرکی میشود و آنها میتواند از خطوط ترانزیتی امنتری استفاده کنند.
هندوستان هم میتواند علاوه بر دور زدن پاکستان، از طریق افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی دسترسی پیدا کند که این مساله نیز اهمیت استراتژیکی افغانستان را افزایش خواهد داد.
برای ایران نیز این ارتباط 3 جانبه علاوه بر افزایش جایگاه منطقهای ایران، همچنین میتواند باعث همکاری اقتصادی با افغانستان و نفوذ موثرتر در آن کشور شود.
از سوی دیگر ایران نیاز به سرمایه خارجی دارد و میتواند با اقدامات موثرتر و سیاست خارجی فعالتر طرف هندی را از حالت دو دلی و کم انگیزه بودن خارج کند و با از میان برداشتن مشکلات پیش رو، هندیها را به مشارکت بیشتر و فعالتر در چابهار ترغیب کند تا بتواند علاوه بر دسترسی بهتر به بازارهای هند، باعث کاهش اهمیت بندر «گوادر» پاکستان که رقیب چابهار است، نیز بشود.
ایران میتواند از نفوذ هند علیه پاکستان استفاده کند
همچنین ایران میتواند با همکاری گستردهتر با هند در چابهار از نفوذ و قدرت منطقهای هند بر علیه اقدامات سیاسی و امنیتی پاکستان استفاده کند و علاوه بر حفظ بالانس قدرت در منطقه از متمایل شدن بیشتر پاکستان به سمت عربستان سعودی ممانعت به عمل آورد.
بنابر این بر سیاست گذاران ایران واجب است که هر چه زودتر این فرصتها را به امکانات بالفعل تبدیل کنند و با حذف و اصلاح موانع موجود زمینه مناسب را برای رشد و توسعه آن فراهم کند.
آماده کردن بنادر، تکمیل کردن شبکه ریلی کشور، اصلاح قوانین و مقررات مربوط به ترانزیت کالا و همچنین تلاش ویژه برای افزایش سهم بندر چابهار در بازرگانی داخلی و خارجی و ترانزیت کالا، ارتقاء عملکرد بندر چابهار تا حد یک کلان بندر در راستای تبدیل آن به کانون منطقهای مانند دبی، قطر، سنگاپور و غیره، تقویت پیوندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با کشورهای افغانستان و هند، کاهش فعالیتهای غیررسمی اقتصادی و جلوگیری از قاچاق کالا و مواد مخدر، امکان ایجاد صنایع بزرگ صادراتی منطقهای در چابهار و غیره از جمله این موانع هستند.
ایران با بهرهگیری از موقعیت و نقش چابهار در کریدور بینالمللی شمال و جنوب میتواند علاوه بر بدست آوردن منابع بسیار اقتصادی، همچنین این مهم مستلزم درک واقعیت و بهرهگیری از این فرصتها و کسب آمادگی لازم برای رقابت با رقبای منطقهای و بین المللی است. کریدور شمال- جنوب یک فرصت استثنایی و بی نظیر اقتصادی و تجاری برای ایران و افغانستان است.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *