ریش قرمز هر سال دو بار کشته میشود
آمریکاییها یکی دو روز قبل هم ادعا کردند در حمله به گروهی از نیروهای داعش، «عمر الشیشانی» را لابد «بشدت» کشته اند! خبری که چند ساعت بعد تکذیب شد و گروهی موسوم به نظارت بر حقوق بشر در سوریه خبر دادند که همراهان «الشیشانی» کشته شده و خود او باز هم بشدت زخمی شده است.
از بیکاری «تروریست» شد
«ترخان باتیرا شویلی» معروف به عُمَر الشیشانی(همان عمر چچنی خودمان) تازه 30 ساله شده است. منابع خبری ادعا کرده اند او دو سال قبل، پس از کشته شدن «ابو عبدالرحمان البیلاوی» به عنوان فرمانده نظامی داعش برگزیده شد. پیش از آن رهبر گروه تروریستی«جیش المهاجرین و الانصار»، وابسته به القاعده بود که بیشتر اعضای آن را افرادی از اهالی شمال قفقاز تشکیل میدادند.
«الشیشانی» در چچن و همسایگی کشور گرجستان در خانواده ای فقیر به دنیا آمد. پدرش میگوید: «ترخان بیشتر با تربیت مسیحی بزرگ شد و بعدها هم چون نتوانست کار و شغل مورد علاقه اش را پیدا کند به اسلام افراطی روی آورد! روحانیان تندرو او را شستوشوی مغزی دادند...»
عمر الشیشانی مدتی در ارتش گرجستان حضور داشت، اما به دلیل ابتلا به بیماری سل ارتش را ترک کرد. چند ماه بعد پلیس گرجستان او را به خاطر همراه داشتن اسلحه غیر مجاز بازداشت کرد، اما پس از چندی آزاد شد و به ترکیه گریخت.
گاهی خواب تهران را میبیند
از نخستین فرماندهان داعش بود که شعار تشکیل دولت اسلامی عراق و شام(داعش)
را سر داد و جنگ و خونریزی را از سوریه به عراق کشاند. او مدتها در
نبردهای «اوستیای جنوب» با گرجستان، جنگیده بود و از ترکیه و سپس سوریه
سردرآورده بود. پس از جنایتهایی که در سوریه مرتکب شده بود در نهایت با
ابوبکر البغدادی اعلام بیعت کرد و از عراق سر درآورد .
همان روزها در ویدیویی که خبرگزاری های غربی از او منتشر کردند، الشیشانی پیشاپیش خبر از تشکیل خلافت اسلامی توسط داعش داد:«... همه میدانند ما چرا اینجا میجنگیم. ما خلافت اسلامی را بر میگردانیم . اگر خدا نخواهد چنین اتفاقی بیفتد از او میخواهیم که بمیریم!»
اگر گفتیم این تروریست ریش قرمز ،عشق شهرت است تنها به دلیل بی نقاب بودن و
بی خیال نمایی اش نیست.
او اگر خبرنگاری فرصت و جرأت پیدا کند سراغش برود
از مصاحبه و تهدید کردن بد ش نمی آید. همچنان که سال گذشته پس از کشتار
کردهای سوریه و ایزدیها در عراق به خبرنگار یک شبکه رادیویی از استرالیا
گفت: «اینها پلید ترین موجودات روی زمین هستند.
کار ما که با آنها تمام شد، نوبت شیعیان عراق است. ما آنها را به ایران بر میگردانیم و پس از پیروزی کامل در عراق، در تهران به سراغشان میرویم!»
اگر مثل من مجبور باشید برای نوشتن «گزارش از شخص» سایتهای داخلی و خارجی را برای پیدا کردن سوابق و زندگی یک تروریست ،شخم بزنید، بعد از استخراج حدود 15 هزار کلمه خبر،گزارش ،تحلیل و... تازه به همه چیز مشکوک میشوید.
مشکوک به اینکه آیا «الشیشانی» واقعاً در حد و اندازه ای هست که به او لقب «رهبر نظامی داعش» را بدهند؟ این درست که الشیشانی از ابتدای همکاری با القاعده و سپس داعش، همواره فرماندهی گروهی از تروریستها را عهده دار بوده است و در واقع امروز – اگر زنده باشد- از فرماندهان ارشد نظامی داعش به شمار میرود، اما به نظر میرسد بیش از همه این غربیها هستند که دوست دارند با القابی چون «ریش قرمز، رهبر نظامی داعش، فرمانده بزرگ، وزیر جنگ و...» توجه دیگران را به او جلب کنند و به مرور از «الشیشانی» یک تروریست شجاع و ترسناک و در آینده قهرمان بسازند.
در این میان یانکیها که پیش از اینها نشان داده اند به «رمبو سازی» علاقه وافری دارند، بدشان نمی آید در کنار همه استفاده های ابزاری و رسانه ای از افرادی چون «ریش قرمز» تا جایی که میتوانند به او پرو بال بدهند، افسانه سازی کنند و سپس در فرصت مناسب با سوزاندن این مهره تروریست، خودشان ناجی و قهرمانی بشوند که جهان را از شر چنین تروریست هایی پاک کرده اند. آمریکایی ها دو روز پیش خبر کشتن چند باره ریش قرمز را منتشر کردند.
آنها یا فراموش کرده اند و یا خودشان را به آن راه میزنند، چون مدتی پیش اعلام کردند در عملیاتی ویژه و به وسیله نیروهایی ویژه تر، «الشیشانی» را دستگیر و به جایی نامعلوم منتقل کرده اند! به نظر شما «ریش قرمز» داعش، چگونه و چطور پس از دستگیری، از چنگ آمریکاییها گریخته تا بازهم در عملیاتی غافلگیرانه برای چندمین بار کشته شود؟
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.