تجزیه از لیبی تا یمن را در بر می گیرد
خطر تجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا بارها از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران گوشزد شده است، حتی آن هنگام که کشورهای هدف تجزیه، خود نیز از چنین توطئه ای باخبر نبودند، ایران هشدارهای لازم را داد و حتی اعلام کرد که اجازه تجزیه عراق و سوریه را نخواهد داد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل ، طرح تجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا قدمت طولانی دارد. انگلیسی ها و فرانسوی ها مبدع آن بودند و پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی نقشه منطقه تغییر کرد، چندین کشور تجزیه شدند و کشورهای تازه تأسیس شد. این اتفاقات به موافقت نامه سایکس پیکو معروف شد.
اما وضع برای منطقه به همین منوال نگذشت بلکه تحولات غرب آسیا به گونه ای پیش رفت و شکل گرفت که، اشتهای کشورهای قدرتمند فرا منطقه برای نفوذ و گسترش سلطه در غرب آسیا سیری بردار نبود. آمریکا هم به جمع کشورهای تجزیه طلب افزوده شد.
البته آمریکا و انگلیس هر جا احساس کنند که کشورها باید فرو بپاشند، اقدام بر تجزیه آن می کنند و هر گاه منافعشان ایجاب کند که باید یکپارچه باقی بمانند و یا حتی برخی کشورها به هم ملحق شوند، نوع اقداماتشان تغییر می کند.
یمن سال 1990 میلادی یکپارچه شد. تا پیش از این سال، این کشور به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم شده بود، مخالفتی از سوی آمریکایی ها برای این اتحاد صورت نگرفت اما اکنون تحولات و بحران هایی که از سوی آمریکا و اسرائیل با همراهی دیگر کشورهای غربی در منطقه ایجاد شده، تجزیه یمن حتی بیش از دو کشور از برنامه های راهبردی آمریکاست.
دیگر کشورهایی که خطر تجزیه آنها را تهدید می کند، عراق و سوریه است. این دو کشور اکنون با بحران شدید و درگیری خونینی روبرو است. سوریه 5 سال است که با گروه های تروریستی تکفیری و معارضینی که از سوی کشورهای خارجی حمایت می شوند، درگیر است اما همچنان مقاوم ایستاده است.
عراق پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، دستخوش اقدامات تروریستی گروه های تکفیری تندرو شد. آمریکایی ها پیش از خروج خود از عراق، زیرساخت های امنیتی این کشور را ویران کردند و تنها به افرادی که عضو حزب بعث عراق بودند اجازه دادند در ارتش و سازمان های امنیتی و نظامی باقی بمانند. در واقع بدنه ارشد ارتش عراق در دست بعثی ها باقی ماند.
همین افسران ارشد بعث، جنگ را در این کشور آغاز کردند و راه را برای ورود عناصر گروه های تروریستی تکفیری باز نمودند. آمریکا برای عراق هم خواب های زیادی دیده است. تجزیه این کشور مدتهاست در سر حاکمان آمریکا است. کردستان عراق، زمینه تجزیه این کشور را چیده هر چند با سیستم خودمختاری اداره می شود.
خواسته آمریکایی ها و اسرائیلی ها در صورتی که موفق به تجزیه نشوند، فدرالی شدن عراق است. عراق اگر تجزیه شود به سه بخش کرد نشین، سنی نشین و شیعه نشین تقسیم می شود. اگر هم تبدیل به فدرالی شود، همه امور بخش های فدرالی بر عهده همان ایالت ها خواهد بود و وظیفه دولت مرکزی تنها تأمین مالی و اقتصادی است. ریاست جمهوری در چنین شیوه ای یک نقش نمایشی است که هیچ اختیاری نخواهد داشت.
سوریه هم که اکنون در شرایط بحرانی قرار دارد، طرح تجزیه آن کلید خورده است. از نظر آمریکایی ها زمینه برای تجزیه این کشور از دیگر کشورهای منطقه آماده تر است. یکی از راه هایی که برای حل بحران سوریه پیشنهاد می شود، تجزیه این کشور است. واگذاری مناطقی از خاک سوریه به مخالفین، مناطق کردنشین، شیعه نشین و سنی نشین، از برنامه هایی است که برای آینده این کشور در نظر گرفته شده است.
حتی در طرح آمریکایی ها برای سیستم فدرالی ریاست جمهوری پیش بینی شده و بشار اسد هم می تواند رئیس جمهوری شود، اما هیچ اختیاری ندارد و ایالت های سوریه فدرالی سیاست خارجی و روابط خود را با دنیا تنظیم می کنند. سیستم فدرالی این اجازه را به آنها می دهد که با هر حاکمیتی که خواستند ارتباط سیاسی و اقتصادی برقرار کنند و دولت مرکزی هم حق دخالت و مانع شدن ندارد. مشروعیت اسرائیل با چنین شیوه ای بسیار افزایش خواهد یافت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در 26 مزداد 94 در دیدار شرکت کنندگان اجلاس مجمع جهانی اهل بیت (ع) و اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی را نقطه مقابل سیاستهای منطقه ای امریکا خواندند و افزودند: آنها به دنبال تجزیه کشورهای منطقه و ایجاد کشورهای کوچک و تابع هستند اما به حول و قوه الهی این اتفاق رخ نخواهد داد.
رهبر انقلاب هشدارهای قبلی خود را درباره تلاش امریکا برای تجزیه عراق یادآوری کردند و افزودند: برخی، از آن سخنان تعجب می کردند اما امروز امریکایی ها به صراحت از تجزیه عراق دم می زنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: تجزیه عراق و اگر بتوانند سوریه، هدف مشخص امریکایی هاست اما تمامیت ارضی کشورهای منطقه و عراق و سوریه برای ما بسیار مهم است.
اگر تاکنون آمریکایی ها نتوانستند به اهداف خود در تجزیه عراق و سوریه و حتی یمن دست یابند، سیاست هایی است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مقتدر و تأثیر گذار در منطقه حضور دارد و مانعی بر سر راه اهداف آمریکا گشته و این نشان دهنده قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در مقابل کشوری قدرتمند به نام آمریکاست.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز گفته بود: ما سناریوی تجزیه عراق و سوریه را یک طرح کاملاً صهیونیستی و آمریکایی میدانیم و آن را بر هم خواهیم زد.
آمریکایی ها اکنون نگران حفظ یکپارچگی سوریه و عراق هستند. این موضوع کابوسی برای کاخ سفید خواهد بود. اگر آمریکا نتواند هدف خود را در سوریه و عراق پیاده کند، شکست سنگینی را متحمل شده است. این شکست در مقابل سیاست ایران است. ایران خواهان یکپارچگی همه کشورهای منطقه است، به همین خاطر دولت ها و ملت های منطقه هم از سیاست ایران حمایت می کنند.
«جهان عرب همیشه از منظر غرب به عنوان محلی برای فتح شدن، برای بهره برداری قرار گرفتن، برای کنترل شدن و برای رام شدن دیده شده است. این طرز فکر همچنان تعریف کننده رابطه غرب با جهان عرب است.» این سخن از یک نویسنده فلسطینی به نام رمزی بارود است.
تاکنون اینگونه بوده اما مدتی است، رفتار مردم کشورهای منطقه و دیدگاه آنها نسبت به آمریکا تغییر کرده و همین تغییر است که باعث شده آنها نسبت به آینده منطقه نگران باشند چون هدف تجزیه منطقه را از دست رفته می بینند.
گرچه شاید یک پای دیگر حل بحران منطقه غرب آسیا به ویژه سوریه، روسیه باشد و آمریکا هم باید برای رسیدن به هدف خود به اشتراک نظر با او برسد، اما نقش ایران را هیچگاه نمی توان نادیده گرفت و تاکنون هم نادیده گرفته نشده است.
آمریکایی ها بر سر تقسیم منطقه باید روسیه را راضی کنند اما مانع سختی به نام ایران پیش رو دارند. ایران را نمی توان بر سر این موضوع راضی کرد. یکپارچگی کشورهای منطقه خط قرمز ایران است. در این راه جمهوری اسلامی ایران تا جایی که بتواند از بروز چنین اتفاقی جلوگیری خواهد کرد. در میان کشورهای منطقه از جمله سوریه، عراق، یمن و حتی ترکیه اهمیت ویژه ای دارند.
اتحاد کشورهای مسلمان عربی منطقه همواره برای آمریکایی ها کابوسی بود که احتمال آن همواره برای آنها ناخوشایند بوده است. چون اتحاد مسلمانان کشورهای عربی خطری جدی برای اسرائیل به حساب آمده است.
کنترل بر کشورهای عربی با شرایط ایجاد شده دشوار گشته، برای این که آمریکایی ها سلطه خود را ادامه دهند، نیازمند یک جغرافیای سیاسی تازه در منطقه هستند. این جغرافیای سیاسی باید با تجزیه کشورها شکل بگیرد. کشورهای کوچک با مسئولین بی اراده بسیار آسانتر کنترل می شود. برای این که چنین توطئه ای خنثی شود، تنها راه، پیروی از سیاست هایی است که ایران در قبال کشورهای در معرض تجزیه اتخاذ کرده است.
سران کشورهای عربی منطقه به جای این که دور هم جمع شوند و درباره حزب الله لبنان تصمیم بگیرند و علیه آن اقدام کنند، باید نگران آینده مردم و کشورهای خود باشند.
اما وضع برای منطقه به همین منوال نگذشت بلکه تحولات غرب آسیا به گونه ای پیش رفت و شکل گرفت که، اشتهای کشورهای قدرتمند فرا منطقه برای نفوذ و گسترش سلطه در غرب آسیا سیری بردار نبود. آمریکا هم به جمع کشورهای تجزیه طلب افزوده شد.
البته آمریکا و انگلیس هر جا احساس کنند که کشورها باید فرو بپاشند، اقدام بر تجزیه آن می کنند و هر گاه منافعشان ایجاب کند که باید یکپارچه باقی بمانند و یا حتی برخی کشورها به هم ملحق شوند، نوع اقداماتشان تغییر می کند.
یمن سال 1990 میلادی یکپارچه شد. تا پیش از این سال، این کشور به دو بخش جنوبی و شمالی تقسیم شده بود، مخالفتی از سوی آمریکایی ها برای این اتحاد صورت نگرفت اما اکنون تحولات و بحران هایی که از سوی آمریکا و اسرائیل با همراهی دیگر کشورهای غربی در منطقه ایجاد شده، تجزیه یمن حتی بیش از دو کشور از برنامه های راهبردی آمریکاست.
دیگر کشورهایی که خطر تجزیه آنها را تهدید می کند، عراق و سوریه است. این دو کشور اکنون با بحران شدید و درگیری خونینی روبرو است. سوریه 5 سال است که با گروه های تروریستی تکفیری و معارضینی که از سوی کشورهای خارجی حمایت می شوند، درگیر است اما همچنان مقاوم ایستاده است.
عراق پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، دستخوش اقدامات تروریستی گروه های تکفیری تندرو شد. آمریکایی ها پیش از خروج خود از عراق، زیرساخت های امنیتی این کشور را ویران کردند و تنها به افرادی که عضو حزب بعث عراق بودند اجازه دادند در ارتش و سازمان های امنیتی و نظامی باقی بمانند. در واقع بدنه ارشد ارتش عراق در دست بعثی ها باقی ماند.
همین افسران ارشد بعث، جنگ را در این کشور آغاز کردند و راه را برای ورود عناصر گروه های تروریستی تکفیری باز نمودند. آمریکا برای عراق هم خواب های زیادی دیده است. تجزیه این کشور مدتهاست در سر حاکمان آمریکا است. کردستان عراق، زمینه تجزیه این کشور را چیده هر چند با سیستم خودمختاری اداره می شود.
خواسته آمریکایی ها و اسرائیلی ها در صورتی که موفق به تجزیه نشوند، فدرالی شدن عراق است. عراق اگر تجزیه شود به سه بخش کرد نشین، سنی نشین و شیعه نشین تقسیم می شود. اگر هم تبدیل به فدرالی شود، همه امور بخش های فدرالی بر عهده همان ایالت ها خواهد بود و وظیفه دولت مرکزی تنها تأمین مالی و اقتصادی است. ریاست جمهوری در چنین شیوه ای یک نقش نمایشی است که هیچ اختیاری نخواهد داشت.
سوریه هم که اکنون در شرایط بحرانی قرار دارد، طرح تجزیه آن کلید خورده است. از نظر آمریکایی ها زمینه برای تجزیه این کشور از دیگر کشورهای منطقه آماده تر است. یکی از راه هایی که برای حل بحران سوریه پیشنهاد می شود، تجزیه این کشور است. واگذاری مناطقی از خاک سوریه به مخالفین، مناطق کردنشین، شیعه نشین و سنی نشین، از برنامه هایی است که برای آینده این کشور در نظر گرفته شده است.
حتی در طرح آمریکایی ها برای سیستم فدرالی ریاست جمهوری پیش بینی شده و بشار اسد هم می تواند رئیس جمهوری شود، اما هیچ اختیاری ندارد و ایالت های سوریه فدرالی سیاست خارجی و روابط خود را با دنیا تنظیم می کنند. سیستم فدرالی این اجازه را به آنها می دهد که با هر حاکمیتی که خواستند ارتباط سیاسی و اقتصادی برقرار کنند و دولت مرکزی هم حق دخالت و مانع شدن ندارد. مشروعیت اسرائیل با چنین شیوه ای بسیار افزایش خواهد یافت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در 26 مزداد 94 در دیدار شرکت کنندگان اجلاس مجمع جهانی اهل بیت (ع) و اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی را نقطه مقابل سیاستهای منطقه ای امریکا خواندند و افزودند: آنها به دنبال تجزیه کشورهای منطقه و ایجاد کشورهای کوچک و تابع هستند اما به حول و قوه الهی این اتفاق رخ نخواهد داد.
رهبر انقلاب هشدارهای قبلی خود را درباره تلاش امریکا برای تجزیه عراق یادآوری کردند و افزودند: برخی، از آن سخنان تعجب می کردند اما امروز امریکایی ها به صراحت از تجزیه عراق دم می زنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: تجزیه عراق و اگر بتوانند سوریه، هدف مشخص امریکایی هاست اما تمامیت ارضی کشورهای منطقه و عراق و سوریه برای ما بسیار مهم است.
اگر تاکنون آمریکایی ها نتوانستند به اهداف خود در تجزیه عراق و سوریه و حتی یمن دست یابند، سیاست هایی است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مقتدر و تأثیر گذار در منطقه حضور دارد و مانعی بر سر راه اهداف آمریکا گشته و این نشان دهنده قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در مقابل کشوری قدرتمند به نام آمریکاست.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز گفته بود: ما سناریوی تجزیه عراق و سوریه را یک طرح کاملاً صهیونیستی و آمریکایی میدانیم و آن را بر هم خواهیم زد.
آمریکایی ها اکنون نگران حفظ یکپارچگی سوریه و عراق هستند. این موضوع کابوسی برای کاخ سفید خواهد بود. اگر آمریکا نتواند هدف خود را در سوریه و عراق پیاده کند، شکست سنگینی را متحمل شده است. این شکست در مقابل سیاست ایران است. ایران خواهان یکپارچگی همه کشورهای منطقه است، به همین خاطر دولت ها و ملت های منطقه هم از سیاست ایران حمایت می کنند.
«جهان عرب همیشه از منظر غرب به عنوان محلی برای فتح شدن، برای بهره برداری قرار گرفتن، برای کنترل شدن و برای رام شدن دیده شده است. این طرز فکر همچنان تعریف کننده رابطه غرب با جهان عرب است.» این سخن از یک نویسنده فلسطینی به نام رمزی بارود است.
تاکنون اینگونه بوده اما مدتی است، رفتار مردم کشورهای منطقه و دیدگاه آنها نسبت به آمریکا تغییر کرده و همین تغییر است که باعث شده آنها نسبت به آینده منطقه نگران باشند چون هدف تجزیه منطقه را از دست رفته می بینند.
گرچه شاید یک پای دیگر حل بحران منطقه غرب آسیا به ویژه سوریه، روسیه باشد و آمریکا هم باید برای رسیدن به هدف خود به اشتراک نظر با او برسد، اما نقش ایران را هیچگاه نمی توان نادیده گرفت و تاکنون هم نادیده گرفته نشده است.
آمریکایی ها بر سر تقسیم منطقه باید روسیه را راضی کنند اما مانع سختی به نام ایران پیش رو دارند. ایران را نمی توان بر سر این موضوع راضی کرد. یکپارچگی کشورهای منطقه خط قرمز ایران است. در این راه جمهوری اسلامی ایران تا جایی که بتواند از بروز چنین اتفاقی جلوگیری خواهد کرد. در میان کشورهای منطقه از جمله سوریه، عراق، یمن و حتی ترکیه اهمیت ویژه ای دارند.
اتحاد کشورهای مسلمان عربی منطقه همواره برای آمریکایی ها کابوسی بود که احتمال آن همواره برای آنها ناخوشایند بوده است. چون اتحاد مسلمانان کشورهای عربی خطری جدی برای اسرائیل به حساب آمده است.
کنترل بر کشورهای عربی با شرایط ایجاد شده دشوار گشته، برای این که آمریکایی ها سلطه خود را ادامه دهند، نیازمند یک جغرافیای سیاسی تازه در منطقه هستند. این جغرافیای سیاسی باید با تجزیه کشورها شکل بگیرد. کشورهای کوچک با مسئولین بی اراده بسیار آسانتر کنترل می شود. برای این که چنین توطئه ای خنثی شود، تنها راه، پیروی از سیاست هایی است که ایران در قبال کشورهای در معرض تجزیه اتخاذ کرده است.
سران کشورهای عربی منطقه به جای این که دور هم جمع شوند و درباره حزب الله لبنان تصمیم بگیرند و علیه آن اقدام کنند، باید نگران آینده مردم و کشورهای خود باشند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *