حمل و نقل، مهمترین چالش پیش روی "افغانستان"
ساینس ریفیو نوشت: افغانستان با چالشهای مهمی مانند موانع غیرقابل عبور برای توسعه و احیای جادههای مناسب، خط آهن و سیستم حملونقل روبرو است که باید به زودی به آنها رسیدگی شود.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل افغانستان در حالی یکی از فقیرترین کشورها در آسیاست که از نظر منبع طبیعی کشوری غنی محسوب میشود.
ساینس ریفیو نوشت: با این همه، شمار زیادی از افغانستانیها برای امرار معاش خود هنوز به کشاورزی وابستهاند. خطوط هوایی، قطارها و جادهها شریانهای حیاتی تجارت بوده که میتواند سبب ایجاد تغییر شود.
اما افغانستان در خصوص توسعه و کارکرد سیستمهای هوایی و شاهراهها از کشورهای دیگر دنیا عقب مانده است و حتی خط آهن ندارد. علاوه بر این، افغانستان با چالشهای مهمی روبهرو میباشد که میتوان از موانع غیرقابل عبور برای توسعه و احیای جادههای مناسب، خط آهن و سیستم حمل و نقل یاد کرد که باید به زودی به آنها رسیدگی صورت گیرد.
خط آهن
خط آهن در کشورهای توسعهیافته و کشورهای همسایه افغانستان از جمله داراییهای کلیدی برای حملونقل تولیدات با حجم بالا و ارزش پایین مثل سنگ معدن به حساب میرود.
به هر حال، افغانستان بهصورت تاریخی در مقابل توسعه خط آهن مقاومت کرده و آن را عمدتاً ابزاری برای مقاصد نظامی دانسته است.
با توجه به فایدههای خط آهن اخیراً، خط آهن در کشور توسعه یافته است. هم اکنون، خط آهن به طول 75 کیلومتر از ازبکستان تا شهر مزارشریف امتداد دارد. کار ساخت این خط آهن که از سوی بانک توسعه آسیایی پرداخت میشد در سال 2013 تکمیل شد.
از سوی دیگر شامل ساختن خط آهن یکی از شرایط مناقصه معادن بوده است. ساختن خطوط آهن، آنهم در مسیر مناطق کوهستانی پرچالش بوده و هزینه هنگفتی را نیاز دارد.
بنابراین شریک ساختن این هزینه با کشورهای کمککننده بینالمللی میتواند یکی از راهحلها باشد، زیرا متقابلاً این کشورها در استخراج معادن طبیعی افغانستان میتوانند از خطوط آهن استفاده کرده و سود خوبی ببرند.
این در حالی است که کشور چین در مزایده معدن مس برنده شده اما پیشنهاد خط آهن این معدن هنوز نهایی نشده است.
کشور چین اخیراً در خواست کرده تا در مورد پیشنهادات و شرایط استخراج ذخایر دوباره مذاکره شود. این امر بهصورت بالقوه میتواند روی تولیدات مس اثر داشته باشد.
از سوی دیگر این کار سبب از میان رفتن تواناییها برای تمرکز روی آغاز به کار سیستم قطار میشود که میتواند در توسعه صنعت معدن و زراعت مفید واقع شود.
از آنجایی که چین مالکیت معادن مس دیگری را نیز در اختیار دارد، ممکن است آنها را از حرکت با عجله باز دارد. از سوی دیگر، بهرهبرداری موثر از معادن افغانستان میتواند روی نرخ مس نیز تاثیر داشته باشد.
در حالی که چالشها فرا روی صنعت معدن وجود دارد. درصورتی که به خط آهن بهعنوان یک ضرورت نگاه شود، چندین تصمیم در باره خط آهن برای آینده تجارت افغانستان باید اتخاذ گردد.
تصمیم نخست اینکه از کدام سیستم اندازهگیری استفاده شود. در حال حاضر سیستمهای اندازهگیری (gauges ) که در جهان رایج میباشد عبارتند از سیستم اندازهگیری روسی، بریتانیا و استاندارد.
حالا افغانستان بهعنوان کشوری منحصربهفرد توسط همسایههایی احاطه شده است که از 3 سیستم اندازهگیری استفاده میکنند. همسایههای شمالی افغانستان از سیستم اندازهگیری روسی استفاده میکنند.
به همین ترتیب، پاکستان از سیستم انگلیسی استفاده کرده، ایران و چین هر 2 از سیستم استاندارد استفاده میکنند. از آنجایی که افغانستان برای حملونقل بینالمللی بهصورت مستقیم به دریا دسترسی ندارد، لذا، سیستم اندازهگیری که در این کشور استفاده خواهد شد، بر اساس سیستم شرکای حملونقل اولیه خواهد بود تا به بازارهای جهانی دستیابی پیدا کند.
در صورتی که از سیستم اندازهگیری استاندارد استفاده شود، هرات به ایران وصل میشود و در نهایت به بندر چابهار و زمینه دسترسی به نفت شمال، گاز و ذخایر معدنی به حملونقل جهانی میسر میشود.
استفاده از سیستم اندازهگیری روسی دسترسی به حملونقل همسایههای شمالی و سرانجام به اروپا را ممکن میسازد، اما دسترسی به بندر بینالمللی طولانی و نهایت قیمت خواهد بود.
به همین ترتیب، استفاده از سیستم اندازهگیری انگلیسی استفاده از خط آهن پاکستان را ممکن میسازد و افغانستان را به بنادر کراچی و گوادر پیوند میدهد. وصل شدن به سیستم خط آهن پاکستان دسترسی بالقوه را به سیستم خط آهن هند و بازارهای منطقهای ممکن میسازد.
بدون در نظر گرفتن اینکه از کدام سیستم اندازهگیری استفاده شود، تصمیمها باید بهگونهای اتخاذ شود که چگونه میتوان با تمام کشورهای همسایه و سیستم منطقهای وصل شد.
افغانستان باید، مطمئن شود که قیمتها بر آن تحمیل نشود. هر سیستم اندازهگیری که آنها انتخاب میکنند، بستگی به سیستم خط آهنی دارد که کشورهای همسایه استفاده میکنند. توسعه سیستم خط آهن یک نیاز عمده برای افغانستان میباشد، زیرا این کشور را قادر میسازد که از ثروت منابع طبیعی خود استفاده کند.
شاهراهها
حملونقل با حجم پایینتر و کالاهای با ارزش از طریق تقویت سیستم شاهراههای زمینی امکانپذیر میباشد. استراتژی افغانستان برای وصل کردن این کشور به کشورهای منطقه احداث شاهراه کمربندی بود که از طریق آن، آسیای جنوبی را که شامل کشورهای هند، پاکستان و ایران میشود از طریق مسیر زمینی افغانستان به آسیای مرکزی وصل میساخت.
براساس گزارش کنفرانس همکاریهای اقتصادی منطقهای برای افغانستان (ریکا) که در سال 2015 منتشر شد، دولت افغانستان و کشورهای کمککننده، در حدود 9200 کیلومتر جاده را احداث کردهاند اما با توجه به حفاظت اندک که صورت گرفته، حدود 85 درصد از جادههای افغانستان در وضعیت بدی قرار دارند و یک تعداد از دهلیزهای جادههای استراتژیک تکمیل نشده است.
چنانکه جادهها بهشکل غیرمنتظرهای و به سرعت تخریب میشوند. به علاوه، کیفیت ساختوساز این جادهها نیز زیر سوال قرار دارد که عوامل عمده آن به افغانستان ربط میگیرد.
در افغانستان راهحل سادهای برای مشکل تخریب جادهها وجود ندارد. در صورتی که به زودی تلاش موثر در بخش حفاظت جاده شروع نشود، شاهراههای کشور، در عرض چند سال غیر قابل استفاده خواهند بود. لذا قوانین برای اوزان جامد و قوانینی برای بخش ساختمانی نیاز بود تا با مکانیزم اجرایی سرتاسری عملی شود.
4 میدان هوایی مهم افغانستان
افغانستان دارای 4 میدان هوایی مهم میباشد که عبارتند از کابل، قندهار، مزارشریف و هرات. از میدانهای هوایی گفته شده پروازهای محدود بینالمللی صورت میگیرد، اما دسترسی کامل بازارهای بینالمللی ممکن نمیباشد.
این در حالتی است که یکسوم از تجارت جهانی با ارزش بالا و محصولات با حجم کم از طریق حملونقل هوایی صورت میگیرد. همچنان در سراسر جهان، ارزش حملونقل تولیدات ناخالص به 2٫4 هزار میلیارد دلار میرسد. حملونقل هوایی بهصورت واضح یکی از عوامل رشد اقتصادی میباشد، اما افغانستان در حال حاضر بهصورت کامل از شرکای حملونقل هوایی جهانی نمیباشد.
افغانستان یکی از امضاکنندگان اصلی کنوانسیون شیکاگو در مورد هوانوردی بینالمللی بود. سازمان بینالمللی هوانوردی غیرنظامی استانداردهایی را توسعه داده و شیوههایی را به کار میگیرد که برای اطمینان از ثبات ایمنی، امنیت، نگهداری، بهرهبرداری از میدانهای هوایی و حملونقل هوایی میباشد.
سیستم حملونقل هوایی افغانستان، در جریان سالهای جنگ خسارات زیادی دیده بود. با ورود نیروهای ائتلاف بینالمللی به افغانستان کشورهای همکار تا اندازهای مدیریت هوایی را بهوجود آوردند.
متاسفانه بهدلیل نبود مقررات جدید و عدم موجودیت یک سازمان هوانوردی موثر، تعداد زیادی از کشورها، پروازها از افغانستان و برعکس از کشورهای دیگر به افغانستان را بهدلایل نگرانیهای ایمنی و امنیتی ممنوع کردهاند. امارات متحده عربی پرواز به افغانستان را اجازه میدهد.
هشت صبح نوشت:سازمان بینالمللی هوانوردی غیرنظامی تا سال 2013 میلادی از وضعیت امنیتی شکایت داشتند، بنابراین افغانستان مسوولیت سرویسهای خدماتی قراردادها را خود به عهده گرفت.
حملونقل هوایی یک سیستم درآمدزای تولیدی میباشد که میتواند خود این سیستم را پشتیبانی کند. حقالعبور هوایی، عوارض و مالیات میتواند برای نگهداری و امنیت میدانهای هوایی استفاده شود و ضرورت کارمندان دولت را که در زمینه نظارت و بازرسی کار میکنند تامین کند.
قبل از سال 2013 حقالعبور هوایی بر سیستم نقدی استوار بود، که در آن تناقض وجود داشت. آمریکا برای توسعه سیستم پرداخت هزینههای الکترونیکی مساعدت کرد که درصورت نتیجه دادن آن باعث میلیونها دلار کمک اضافی خواهد شد.
متاسفانه، این کمکها مربوط به کمکهای عمومی بوده و تنها برای استفاده حملونقل هوایی تخصیص نیافته است.
در سال 2013، آیساف تصمیم گرفت مسوولیتهای هوایی را تا اواخر سال 2014 به دولت افغانستان تسلیم دهد. این نیروها، سیستم حملونقل هوایی را نیز اساسگذاری کردند.
افغانستان هنوز بهطور کامل توانایی عملیاتی ندارد و امکان دارد تا چند سال آینده نیز قادر به این کار نشود. این مشکل نیازمند استفاده از قراردادیها با قیمت زیاد میباشد.
هرگونه صدمه به سیستم هوانوردی کشور، بیش از هر زمانی دیگر افغانستان محصور شده را به انزوا خواهد برد و مانع توسعه اقتصادی این کشور خواهد شد.
پیشنهاد و نتیجهگیری
توسعه اقتصادی برای افغانستان و منطقه حیاتی میباشد. در نتیجه، رشد اقتصادی به تجارت و تواناییهای حملونقل محصولات و تولیدات بستگی دارد.
در صورتی که سیستم حملونقل حفاظت نشده و توسعه پیدا نکند، رشد قابل توجه اقتصادی در کشور ناممکن خواهد بود. سیستم حملونقل شاهراهها و هوانوردی در افغانستان به سرمایهگذاریهای بینالمللی وابسته بود، در حالی که این حمایت، اکنون کاهش پیدا کرده است.
شاهراهها به سرعت تخریب میشوند، و هرگونه تاخیر در قسمت نگهداری آنها هزینه سنگینی را در قبال خواهد داشت.
خط آهن اساسا وجود ندارد و تصمیمهای مهم و اساسی هنوز گرفته نشده مثلاً اینکه از کدام سیستم اندازهگیری خط آهن استفاده شود. این تصمیم ممکن در سالهای آینده و با در نظر گرفتن شرکای تجاری افغانستان در بخش منابع طبیعی گرفته شود.
اگر چه افغانستان پیشرفتهایی نیز در قسمت افزایش توانایی دولتداری و حملونقل داشته، اما قوانین قابل فهم و مقررات و اجرای آن در قسمت شاهراهها و سیستم هوانوردی هنوز به اندازه کافی عملی و توسعه داده نشده است.
بنابراین میتوان گفت که حتی توسعه یک سیستم کوچک خط آهن که کشور را به ذخایر طبیعی وصل کرده و با حملونقل سیستم بینالمللی که سبب گشایش بازارها، ایجاد شغل و ارایه اتصال به تمام بخشهای منطقه میشود.
اما برنامهای روشن که آن را تعقیب کند موجود نیست. جلوگیری از تخریب سیستم حملونقل فعلی افغانستان و توسعه این سیستم یک ضرورت است. باید بهگونه فعال داراییهای ترانسپورتی تنظیم شود.
/
ساینس ریفیو نوشت: با این همه، شمار زیادی از افغانستانیها برای امرار معاش خود هنوز به کشاورزی وابستهاند. خطوط هوایی، قطارها و جادهها شریانهای حیاتی تجارت بوده که میتواند سبب ایجاد تغییر شود.
اما افغانستان در خصوص توسعه و کارکرد سیستمهای هوایی و شاهراهها از کشورهای دیگر دنیا عقب مانده است و حتی خط آهن ندارد. علاوه بر این، افغانستان با چالشهای مهمی روبهرو میباشد که میتوان از موانع غیرقابل عبور برای توسعه و احیای جادههای مناسب، خط آهن و سیستم حمل و نقل یاد کرد که باید به زودی به آنها رسیدگی صورت گیرد.
خط آهن
خط آهن در کشورهای توسعهیافته و کشورهای همسایه افغانستان از جمله داراییهای کلیدی برای حملونقل تولیدات با حجم بالا و ارزش پایین مثل سنگ معدن به حساب میرود.
به هر حال، افغانستان بهصورت تاریخی در مقابل توسعه خط آهن مقاومت کرده و آن را عمدتاً ابزاری برای مقاصد نظامی دانسته است.
با توجه به فایدههای خط آهن اخیراً، خط آهن در کشور توسعه یافته است. هم اکنون، خط آهن به طول 75 کیلومتر از ازبکستان تا شهر مزارشریف امتداد دارد. کار ساخت این خط آهن که از سوی بانک توسعه آسیایی پرداخت میشد در سال 2013 تکمیل شد.
از سوی دیگر شامل ساختن خط آهن یکی از شرایط مناقصه معادن بوده است. ساختن خطوط آهن، آنهم در مسیر مناطق کوهستانی پرچالش بوده و هزینه هنگفتی را نیاز دارد.
بنابراین شریک ساختن این هزینه با کشورهای کمککننده بینالمللی میتواند یکی از راهحلها باشد، زیرا متقابلاً این کشورها در استخراج معادن طبیعی افغانستان میتوانند از خطوط آهن استفاده کرده و سود خوبی ببرند.
این در حالی است که کشور چین در مزایده معدن مس برنده شده اما پیشنهاد خط آهن این معدن هنوز نهایی نشده است.
کشور چین اخیراً در خواست کرده تا در مورد پیشنهادات و شرایط استخراج ذخایر دوباره مذاکره شود. این امر بهصورت بالقوه میتواند روی تولیدات مس اثر داشته باشد.
از سوی دیگر این کار سبب از میان رفتن تواناییها برای تمرکز روی آغاز به کار سیستم قطار میشود که میتواند در توسعه صنعت معدن و زراعت مفید واقع شود.
از آنجایی که چین مالکیت معادن مس دیگری را نیز در اختیار دارد، ممکن است آنها را از حرکت با عجله باز دارد. از سوی دیگر، بهرهبرداری موثر از معادن افغانستان میتواند روی نرخ مس نیز تاثیر داشته باشد.
در حالی که چالشها فرا روی صنعت معدن وجود دارد. درصورتی که به خط آهن بهعنوان یک ضرورت نگاه شود، چندین تصمیم در باره خط آهن برای آینده تجارت افغانستان باید اتخاذ گردد.
تصمیم نخست اینکه از کدام سیستم اندازهگیری استفاده شود. در حال حاضر سیستمهای اندازهگیری (gauges ) که در جهان رایج میباشد عبارتند از سیستم اندازهگیری روسی، بریتانیا و استاندارد.
حالا افغانستان بهعنوان کشوری منحصربهفرد توسط همسایههایی احاطه شده است که از 3 سیستم اندازهگیری استفاده میکنند. همسایههای شمالی افغانستان از سیستم اندازهگیری روسی استفاده میکنند.
به همین ترتیب، پاکستان از سیستم انگلیسی استفاده کرده، ایران و چین هر 2 از سیستم استاندارد استفاده میکنند. از آنجایی که افغانستان برای حملونقل بینالمللی بهصورت مستقیم به دریا دسترسی ندارد، لذا، سیستم اندازهگیری که در این کشور استفاده خواهد شد، بر اساس سیستم شرکای حملونقل اولیه خواهد بود تا به بازارهای جهانی دستیابی پیدا کند.
در صورتی که از سیستم اندازهگیری استاندارد استفاده شود، هرات به ایران وصل میشود و در نهایت به بندر چابهار و زمینه دسترسی به نفت شمال، گاز و ذخایر معدنی به حملونقل جهانی میسر میشود.
استفاده از سیستم اندازهگیری روسی دسترسی به حملونقل همسایههای شمالی و سرانجام به اروپا را ممکن میسازد، اما دسترسی به بندر بینالمللی طولانی و نهایت قیمت خواهد بود.
به همین ترتیب، استفاده از سیستم اندازهگیری انگلیسی استفاده از خط آهن پاکستان را ممکن میسازد و افغانستان را به بنادر کراچی و گوادر پیوند میدهد. وصل شدن به سیستم خط آهن پاکستان دسترسی بالقوه را به سیستم خط آهن هند و بازارهای منطقهای ممکن میسازد.
بدون در نظر گرفتن اینکه از کدام سیستم اندازهگیری استفاده شود، تصمیمها باید بهگونهای اتخاذ شود که چگونه میتوان با تمام کشورهای همسایه و سیستم منطقهای وصل شد.
افغانستان باید، مطمئن شود که قیمتها بر آن تحمیل نشود. هر سیستم اندازهگیری که آنها انتخاب میکنند، بستگی به سیستم خط آهنی دارد که کشورهای همسایه استفاده میکنند. توسعه سیستم خط آهن یک نیاز عمده برای افغانستان میباشد، زیرا این کشور را قادر میسازد که از ثروت منابع طبیعی خود استفاده کند.
شاهراهها
حملونقل با حجم پایینتر و کالاهای با ارزش از طریق تقویت سیستم شاهراههای زمینی امکانپذیر میباشد. استراتژی افغانستان برای وصل کردن این کشور به کشورهای منطقه احداث شاهراه کمربندی بود که از طریق آن، آسیای جنوبی را که شامل کشورهای هند، پاکستان و ایران میشود از طریق مسیر زمینی افغانستان به آسیای مرکزی وصل میساخت.
براساس گزارش کنفرانس همکاریهای اقتصادی منطقهای برای افغانستان (ریکا) که در سال 2015 منتشر شد، دولت افغانستان و کشورهای کمککننده، در حدود 9200 کیلومتر جاده را احداث کردهاند اما با توجه به حفاظت اندک که صورت گرفته، حدود 85 درصد از جادههای افغانستان در وضعیت بدی قرار دارند و یک تعداد از دهلیزهای جادههای استراتژیک تکمیل نشده است.
چنانکه جادهها بهشکل غیرمنتظرهای و به سرعت تخریب میشوند. به علاوه، کیفیت ساختوساز این جادهها نیز زیر سوال قرار دارد که عوامل عمده آن به افغانستان ربط میگیرد.
در افغانستان راهحل سادهای برای مشکل تخریب جادهها وجود ندارد. در صورتی که به زودی تلاش موثر در بخش حفاظت جاده شروع نشود، شاهراههای کشور، در عرض چند سال غیر قابل استفاده خواهند بود. لذا قوانین برای اوزان جامد و قوانینی برای بخش ساختمانی نیاز بود تا با مکانیزم اجرایی سرتاسری عملی شود.
4 میدان هوایی مهم افغانستان
افغانستان دارای 4 میدان هوایی مهم میباشد که عبارتند از کابل، قندهار، مزارشریف و هرات. از میدانهای هوایی گفته شده پروازهای محدود بینالمللی صورت میگیرد، اما دسترسی کامل بازارهای بینالمللی ممکن نمیباشد.
این در حالتی است که یکسوم از تجارت جهانی با ارزش بالا و محصولات با حجم کم از طریق حملونقل هوایی صورت میگیرد. همچنان در سراسر جهان، ارزش حملونقل تولیدات ناخالص به 2٫4 هزار میلیارد دلار میرسد. حملونقل هوایی بهصورت واضح یکی از عوامل رشد اقتصادی میباشد، اما افغانستان در حال حاضر بهصورت کامل از شرکای حملونقل هوایی جهانی نمیباشد.
افغانستان یکی از امضاکنندگان اصلی کنوانسیون شیکاگو در مورد هوانوردی بینالمللی بود. سازمان بینالمللی هوانوردی غیرنظامی استانداردهایی را توسعه داده و شیوههایی را به کار میگیرد که برای اطمینان از ثبات ایمنی، امنیت، نگهداری، بهرهبرداری از میدانهای هوایی و حملونقل هوایی میباشد.
سیستم حملونقل هوایی افغانستان، در جریان سالهای جنگ خسارات زیادی دیده بود. با ورود نیروهای ائتلاف بینالمللی به افغانستان کشورهای همکار تا اندازهای مدیریت هوایی را بهوجود آوردند.
متاسفانه بهدلیل نبود مقررات جدید و عدم موجودیت یک سازمان هوانوردی موثر، تعداد زیادی از کشورها، پروازها از افغانستان و برعکس از کشورهای دیگر به افغانستان را بهدلایل نگرانیهای ایمنی و امنیتی ممنوع کردهاند. امارات متحده عربی پرواز به افغانستان را اجازه میدهد.
هشت صبح نوشت:سازمان بینالمللی هوانوردی غیرنظامی تا سال 2013 میلادی از وضعیت امنیتی شکایت داشتند، بنابراین افغانستان مسوولیت سرویسهای خدماتی قراردادها را خود به عهده گرفت.
حملونقل هوایی یک سیستم درآمدزای تولیدی میباشد که میتواند خود این سیستم را پشتیبانی کند. حقالعبور هوایی، عوارض و مالیات میتواند برای نگهداری و امنیت میدانهای هوایی استفاده شود و ضرورت کارمندان دولت را که در زمینه نظارت و بازرسی کار میکنند تامین کند.
قبل از سال 2013 حقالعبور هوایی بر سیستم نقدی استوار بود، که در آن تناقض وجود داشت. آمریکا برای توسعه سیستم پرداخت هزینههای الکترونیکی مساعدت کرد که درصورت نتیجه دادن آن باعث میلیونها دلار کمک اضافی خواهد شد.
متاسفانه، این کمکها مربوط به کمکهای عمومی بوده و تنها برای استفاده حملونقل هوایی تخصیص نیافته است.
در سال 2013، آیساف تصمیم گرفت مسوولیتهای هوایی را تا اواخر سال 2014 به دولت افغانستان تسلیم دهد. این نیروها، سیستم حملونقل هوایی را نیز اساسگذاری کردند.
افغانستان هنوز بهطور کامل توانایی عملیاتی ندارد و امکان دارد تا چند سال آینده نیز قادر به این کار نشود. این مشکل نیازمند استفاده از قراردادیها با قیمت زیاد میباشد.
هرگونه صدمه به سیستم هوانوردی کشور، بیش از هر زمانی دیگر افغانستان محصور شده را به انزوا خواهد برد و مانع توسعه اقتصادی این کشور خواهد شد.
پیشنهاد و نتیجهگیری
توسعه اقتصادی برای افغانستان و منطقه حیاتی میباشد. در نتیجه، رشد اقتصادی به تجارت و تواناییهای حملونقل محصولات و تولیدات بستگی دارد.
در صورتی که سیستم حملونقل حفاظت نشده و توسعه پیدا نکند، رشد قابل توجه اقتصادی در کشور ناممکن خواهد بود. سیستم حملونقل شاهراهها و هوانوردی در افغانستان به سرمایهگذاریهای بینالمللی وابسته بود، در حالی که این حمایت، اکنون کاهش پیدا کرده است.
شاهراهها به سرعت تخریب میشوند، و هرگونه تاخیر در قسمت نگهداری آنها هزینه سنگینی را در قبال خواهد داشت.
خط آهن اساسا وجود ندارد و تصمیمهای مهم و اساسی هنوز گرفته نشده مثلاً اینکه از کدام سیستم اندازهگیری خط آهن استفاده شود. این تصمیم ممکن در سالهای آینده و با در نظر گرفتن شرکای تجاری افغانستان در بخش منابع طبیعی گرفته شود.
اگر چه افغانستان پیشرفتهایی نیز در قسمت افزایش توانایی دولتداری و حملونقل داشته، اما قوانین قابل فهم و مقررات و اجرای آن در قسمت شاهراهها و سیستم هوانوردی هنوز به اندازه کافی عملی و توسعه داده نشده است.
بنابراین میتوان گفت که حتی توسعه یک سیستم کوچک خط آهن که کشور را به ذخایر طبیعی وصل کرده و با حملونقل سیستم بینالمللی که سبب گشایش بازارها، ایجاد شغل و ارایه اتصال به تمام بخشهای منطقه میشود.
اما برنامهای روشن که آن را تعقیب کند موجود نیست. جلوگیری از تخریب سیستم حملونقل فعلی افغانستان و توسعه این سیستم یک ضرورت است. باید بهگونه فعال داراییهای ترانسپورتی تنظیم شود.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *