انتخابات و اخلاق سیاسی احزاب
معنی اخلاق سیاسی چیست؟ آیا چنین واژه و مفهومی در عالم سیاست وجود دارد؟ در دیگر حوزه ها هم آیا رعایت اخلاق تأکید شده است؟ آیا می توان سیاست و اخلاق را با هم تلفیق کرد و از آن اخلاق سیاسی به بار آورد؟
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، معنی اخلاق سیاسی در جوامع تفاوت های زیادی دارد. اخلاق سیاسی در ایران با اخلاق سیاسی در دیگر کشورها از جمله غرب و آمریکا بسیار متفاوت است.
اخلاق سیاسی به کنش ها و واکنش های افراد جامعه در برخورد با پدیده ای مانند قدرت و حکومت، حاکمان و حاکمیت گفته می شود اما این تعریف تنها یک اولیه است که نیازمند باز آفرینی و باز تعریف از اخلاق سیاسی است تا بتوان از دل آن یک روش هدفمند و قابل اجرا به دست آورد.
این اخلاق سیاسی که هنگام انتخابات نمود بیشتری پیدا می کند و سر زبان ها می افتد، تا پیش از فرا رسیدن انتخابات با بی مهری و کم لطفی روبرو است. اما هنگام انتخابات به واقع با ضربات سخت و مهلکی دست و پنجه نرم می کند که گویی دشمنی است قدار تا امنیت و آرامش جامعه را به هم بریزد!
اخلاق سیاسی در جامعه اسلامی ایران بر گرفته از آموزه های اسلامی، قرآنی و به واسطه پیامبر و ائمه اطهار(ع) است. آموزه هایی که از این مجموعه گرانبها بیرون آمده است ابتدا مسئولین حاکمیتی را به رعایت آن دعوت می کند سپس مردم را برای آن فرامی خواند.
دست اندرکاران حکومت خود نخستین افرادی هستند که باید اخلاق سیاسی را در حوزه کاری خود رعایت کنند. بی اخلاقی های سیاسی از سوی مسئولین در هر حوزه ای که باشد، اقشار جامعه را هم وادار به بی اخلاقی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می کند.
این بی اخلاقی های سیاسی هنگام انتخابات نمود و بروز بیشتری می یابد، چرا که زمان رقابت و تبلیغات انتخاباتی این فرصت را برای نامزدها و هواداران آنها آماده می سازد تا برای رسیدن به هدف که همان کسب قدرت و مسئولیت است، اخلاق سیاسی را رعایت نکنند و دست به کارهایی بزنند تا رأی بیشتری را به دست آورند.
و یا حتی پس از برگزاری انتخابات و پایان رقابت های سیاسی، نتایج که اعلام می شود، نسبت به آن معترض باشند و برای نشان دادن اعتراضات خود از چارچوب قانون خارج شوند و دست به اقدامات غیر قانونی بزنند.
اگر بخواهیم رفتار و عملکرد دو طیف سیاسی تأثیر گذار در ایران را در قبال رفتارهایی که هنگام انتخابات و یا هر رفتار سیاسی دیگر بررسی کنیم، رفتار و برخورد ناهنجار سیاسی از سوی یک طیف بسیار زیاد دیده شده است و در مقابل یک طیف سیاسی دیگر برای انقلاب و نظام هزینه تراشی نکرده و سعی کرده است تا آرامش سیاسی را در کشور حاکم کند.
طیف سیاسی اصولگرا در دوران انقلاب و فعالیت های سیاسی خود در عرصه های گوناگون انتخاباتی، تاکنون هیچگاه از چارچوب های قانونی بیرون نرفته و هزینه ای هم برای انقلاب و نظام در این زمینه ایجاد نکرده است. نمونه بارز آن انتخابات ریاست جمهوری سال 76 بود که در کمال آرامش و متانت نامزد اصولگرای انتخابات پس از شکست به رقیب پیروز خود تبریک می گوید و به رأی مردم هم احترام میگذارد. جز این هم نباید باشد.
این جناح سیاسی گرچه تاکنون در انتخابات ریاست جمهوری نتوانسته فردی را از طیف خود به عنوان رئیس جمهوری به پاستور بفرستد، اما در دوره های گوناگون مجلس، اکثریت خانه ملت را در دست داشته به جز یک دوره و آن هم مجلس دوره ششم بود.
مجلس دوره ششم را اگر بازخوانی کنیم بی اخلاقی های زیادی را در رفتار نمایندگان آن خواهیم دید حتی پیش از آن که انتخابات مجلس ششم برگزار شود، نظریه پردازان طیف سیاسی اصلاح طلب فضای بسیار غبارآلودی را در سپهر سیاست کشور ایجاد کرده بودند.
اعتصاب نمایندگان این طیف سیاسی در دوره ششم مجلس، روزه سیاسی، تصویب لوایح دوقلو که با قانون اساسی و شرع مغایرت داشت نامه به رهبر معظم انقلاب درباره تعطیلی فعالیت های هسته ای و مسائلی دیگر که هزینه های زیادی را به کشور تحمیل کرد.
بدترین اقدام غیر اخلاقی که از سوی این طیف سیاسی انجام شد، رفتاری بود که آنها هنگام انتخابات ریاست جمهوری 1388 از خود بروز دادند. سیاستمداری که برای رسیدن به قدرت دست به هر کاری می زند و حتی کشور را با خطر دخالت دشمن مواجه می کند، آیا می تواند در امور اجرایی و کشورداری موفق عمل کند؟
سیاستمداری که خود اخلاق سیاسی را رعایت نکند و دست به اقدامات براندازانه بزند و ساختارهای انقلاب را هم به باد انتقاد بگیرد، چگونه می تواند رئیس جمهوری یا نماینده مجلس باشد؟
متأسفانه چنین اتفاقات ناخوشایندی در مقطعی از تاریخ انقلاب اسلامی افتاده است که باعث ایجاد فضای آشوب و التهاب، اغتشاش و فتنه شده است. قوانین و چارچوب هایی برای رسیدن به مسئولیت و قدرت در ایران تعبیه شده است. این قوانین و چارچوب ها در همه کشورهای دنیا وجود دارد برای این که از بروز هر گونه نفوذ و تخلف جلوگیری کند.
اخلاق سیاسی نه تنها در این زمینه ها بلکه در زمینه رعایت ادب و احترام متقابل نیز کاربرد اساسی دارد. تخریب و ترور شخصیتی، بی احترامی و بی حرمتی از سوی هر یک از گروه های سیاسی که باشد قابل پذیرش نیست.
اخلاق فردی از اخلاق سیاسی جدا نیست. این دو در کنار هم و با هم می توانند کاربردی تر عمل کنند.اگر هر کسی در زندگی فردی خود، امر غیر اخلاقی مرتکب شود، در سیاست نیز قادر نخواهد بود خود را مهار کند و اخلاق سیاسی را هم زیر پا می گذارد.
تصور کنید که اگر در انتخابات ریاست جمهوری 88 همگان به قانون و از همه مهمتر رأی مردم تمکین می کردند و می پذیرفتند که پیروزی و شکست وجود دارد و فرد و گروه بازنده باید تمکین کند و فرد و گروه پیروز هم باید با ظرفیت سیاسی خود فضا را به رامش دعوت کند، آن فتنه ایجاد می شد بهتر بود یا این که کشور آرامش همراه با نشاط سیاسی خود را ادامه می داد؟
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از افرادی بی قانونی سر زد که انتظار نمی رفت. اما آنها با تحریکات داخلی و خارجی راه بی قانونی را در پیش گرفتند و مقابله با قانون، مردم و ولایت فقیه راهکار آنها برای رسیدن به هدفشان شد.
پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در سال 88 که حامیان فتنه نتایج شیرین این انتخابات را که با حضور بالای مردم هم همراه بود، به کام مردم تلخ کردند. فرصتی که به خاطر اقدامات قانون شکنانه اصلاح طلبان از دست رفت و تهدیدات آمریکا و دشمنان را افزایش داد.
چنین رفتارهایی را چه می توان نام نهاد؟ آیا غیر از این است که اخلاق سیاسی از سوی این طیف سیاسی نادیده گرفته شده و زیر پای زیاده خواهی و قدرت طلبی آنها پایمال شده است؟
انتخابات ریاست جمهوری 88 برگزار شد و همه فتنه های آن دوران هم با درایت و هوشیاری مردم و رهبری خاموش شد اما همچنان خطر بروز فتنه مشابه وجود دارد.
انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی در سال 90 برگزار شد هر چند مردم به خاطر رفتارهای جناح سیاسی خاص کامشان تلخ بود اما باز هم شرکت کردند و بیش از 30 میلیون نفر رأی دادند و مشارکت 64 درصدی را رقم زدند.
انتخابات ریاست جمهوری سال 92 هم برگزار شد. در این انتخابات هم اصلاج طلبان حضور داشتند و هم اصولگرایان، همان هایی که در انتخابات سال 88 ادعا می کردند در انتخابات تقلب شده است، خود را در معرض انتخاب قرار دادند. اصلاح طلبان با انتخابات قهر کرده بودند.
اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 شکست خوردند، اما مانند طیف سیاسی رقیب خود در سال 88 بازی را به هم نزدند. نباید هم چنین اقدامی می کردند. چرا که میزان رأی ملت است.
رقابت های انتخاباتی با تبریک نامزدهای اصولگرای انتخابات پایان یافت و هیچگونه اعتراضی هم از سوی آنها به روند انتخابات نشد. درسی که چنین رفتاری به همگان به ویژه سیاسیون طیف اصلاح طلب می دهد، این است که باید قواعد بازی را دانست. تبریک نامزدهای اصولگرا به نامزد پیروز پایان خوشی را برای انتخابات رقم زد.
اصلاح طلبان شاید تاکنون آموخته باشند که نباید رأی مردم را به خوب و بد تقسیم کرد. تنها باید تمکین کرد. نمی شود هر جا که مردم به آنها اقبال نشان دادند پس انتخابات خوب و سالمی برگزار شده است و هر جا که رأی نیاوردند، رقابت ناسالم بوده است. اخلاق سیاسی می گوید نتیجه هر انتخاباتی هر چه که باشد باید مورد احترام همگان به ویژه طیف های سیاسی قرار بگیرد.
اکنون هم اصلاح طلبان در انتخابات تهران پیروز شده اند اما در کل کشور نتایج پیروزی اوصولگرایان را نوید می دهدو تاکنون که اصلاح طلبان رفتار سیاسی مناسبی از خود بروز داده اند. اکنون زمان آن است که پس از 38 سال بلوغ سیاسی خود را رشد یافته نشان دهیم.
انتهای پیام/
اخلاق سیاسی به کنش ها و واکنش های افراد جامعه در برخورد با پدیده ای مانند قدرت و حکومت، حاکمان و حاکمیت گفته می شود اما این تعریف تنها یک اولیه است که نیازمند باز آفرینی و باز تعریف از اخلاق سیاسی است تا بتوان از دل آن یک روش هدفمند و قابل اجرا به دست آورد.
این اخلاق سیاسی که هنگام انتخابات نمود بیشتری پیدا می کند و سر زبان ها می افتد، تا پیش از فرا رسیدن انتخابات با بی مهری و کم لطفی روبرو است. اما هنگام انتخابات به واقع با ضربات سخت و مهلکی دست و پنجه نرم می کند که گویی دشمنی است قدار تا امنیت و آرامش جامعه را به هم بریزد!
اخلاق سیاسی در جامعه اسلامی ایران بر گرفته از آموزه های اسلامی، قرآنی و به واسطه پیامبر و ائمه اطهار(ع) است. آموزه هایی که از این مجموعه گرانبها بیرون آمده است ابتدا مسئولین حاکمیتی را به رعایت آن دعوت می کند سپس مردم را برای آن فرامی خواند.
دست اندرکاران حکومت خود نخستین افرادی هستند که باید اخلاق سیاسی را در حوزه کاری خود رعایت کنند. بی اخلاقی های سیاسی از سوی مسئولین در هر حوزه ای که باشد، اقشار جامعه را هم وادار به بی اخلاقی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می کند.
این بی اخلاقی های سیاسی هنگام انتخابات نمود و بروز بیشتری می یابد، چرا که زمان رقابت و تبلیغات انتخاباتی این فرصت را برای نامزدها و هواداران آنها آماده می سازد تا برای رسیدن به هدف که همان کسب قدرت و مسئولیت است، اخلاق سیاسی را رعایت نکنند و دست به کارهایی بزنند تا رأی بیشتری را به دست آورند.
و یا حتی پس از برگزاری انتخابات و پایان رقابت های سیاسی، نتایج که اعلام می شود، نسبت به آن معترض باشند و برای نشان دادن اعتراضات خود از چارچوب قانون خارج شوند و دست به اقدامات غیر قانونی بزنند.
اگر بخواهیم رفتار و عملکرد دو طیف سیاسی تأثیر گذار در ایران را در قبال رفتارهایی که هنگام انتخابات و یا هر رفتار سیاسی دیگر بررسی کنیم، رفتار و برخورد ناهنجار سیاسی از سوی یک طیف بسیار زیاد دیده شده است و در مقابل یک طیف سیاسی دیگر برای انقلاب و نظام هزینه تراشی نکرده و سعی کرده است تا آرامش سیاسی را در کشور حاکم کند.
طیف سیاسی اصولگرا در دوران انقلاب و فعالیت های سیاسی خود در عرصه های گوناگون انتخاباتی، تاکنون هیچگاه از چارچوب های قانونی بیرون نرفته و هزینه ای هم برای انقلاب و نظام در این زمینه ایجاد نکرده است. نمونه بارز آن انتخابات ریاست جمهوری سال 76 بود که در کمال آرامش و متانت نامزد اصولگرای انتخابات پس از شکست به رقیب پیروز خود تبریک می گوید و به رأی مردم هم احترام میگذارد. جز این هم نباید باشد.
این جناح سیاسی گرچه تاکنون در انتخابات ریاست جمهوری نتوانسته فردی را از طیف خود به عنوان رئیس جمهوری به پاستور بفرستد، اما در دوره های گوناگون مجلس، اکثریت خانه ملت را در دست داشته به جز یک دوره و آن هم مجلس دوره ششم بود.
مجلس دوره ششم را اگر بازخوانی کنیم بی اخلاقی های زیادی را در رفتار نمایندگان آن خواهیم دید حتی پیش از آن که انتخابات مجلس ششم برگزار شود، نظریه پردازان طیف سیاسی اصلاح طلب فضای بسیار غبارآلودی را در سپهر سیاست کشور ایجاد کرده بودند.
اعتصاب نمایندگان این طیف سیاسی در دوره ششم مجلس، روزه سیاسی، تصویب لوایح دوقلو که با قانون اساسی و شرع مغایرت داشت نامه به رهبر معظم انقلاب درباره تعطیلی فعالیت های هسته ای و مسائلی دیگر که هزینه های زیادی را به کشور تحمیل کرد.
بدترین اقدام غیر اخلاقی که از سوی این طیف سیاسی انجام شد، رفتاری بود که آنها هنگام انتخابات ریاست جمهوری 1388 از خود بروز دادند. سیاستمداری که برای رسیدن به قدرت دست به هر کاری می زند و حتی کشور را با خطر دخالت دشمن مواجه می کند، آیا می تواند در امور اجرایی و کشورداری موفق عمل کند؟
سیاستمداری که خود اخلاق سیاسی را رعایت نکند و دست به اقدامات براندازانه بزند و ساختارهای انقلاب را هم به باد انتقاد بگیرد، چگونه می تواند رئیس جمهوری یا نماینده مجلس باشد؟
متأسفانه چنین اتفاقات ناخوشایندی در مقطعی از تاریخ انقلاب اسلامی افتاده است که باعث ایجاد فضای آشوب و التهاب، اغتشاش و فتنه شده است. قوانین و چارچوب هایی برای رسیدن به مسئولیت و قدرت در ایران تعبیه شده است. این قوانین و چارچوب ها در همه کشورهای دنیا وجود دارد برای این که از بروز هر گونه نفوذ و تخلف جلوگیری کند.
اخلاق سیاسی نه تنها در این زمینه ها بلکه در زمینه رعایت ادب و احترام متقابل نیز کاربرد اساسی دارد. تخریب و ترور شخصیتی، بی احترامی و بی حرمتی از سوی هر یک از گروه های سیاسی که باشد قابل پذیرش نیست.
اخلاق فردی از اخلاق سیاسی جدا نیست. این دو در کنار هم و با هم می توانند کاربردی تر عمل کنند.اگر هر کسی در زندگی فردی خود، امر غیر اخلاقی مرتکب شود، در سیاست نیز قادر نخواهد بود خود را مهار کند و اخلاق سیاسی را هم زیر پا می گذارد.
تصور کنید که اگر در انتخابات ریاست جمهوری 88 همگان به قانون و از همه مهمتر رأی مردم تمکین می کردند و می پذیرفتند که پیروزی و شکست وجود دارد و فرد و گروه بازنده باید تمکین کند و فرد و گروه پیروز هم باید با ظرفیت سیاسی خود فضا را به رامش دعوت کند، آن فتنه ایجاد می شد بهتر بود یا این که کشور آرامش همراه با نشاط سیاسی خود را ادامه می داد؟
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از افرادی بی قانونی سر زد که انتظار نمی رفت. اما آنها با تحریکات داخلی و خارجی راه بی قانونی را در پیش گرفتند و مقابله با قانون، مردم و ولایت فقیه راهکار آنها برای رسیدن به هدفشان شد.
پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در سال 88 که حامیان فتنه نتایج شیرین این انتخابات را که با حضور بالای مردم هم همراه بود، به کام مردم تلخ کردند. فرصتی که به خاطر اقدامات قانون شکنانه اصلاح طلبان از دست رفت و تهدیدات آمریکا و دشمنان را افزایش داد.
چنین رفتارهایی را چه می توان نام نهاد؟ آیا غیر از این است که اخلاق سیاسی از سوی این طیف سیاسی نادیده گرفته شده و زیر پای زیاده خواهی و قدرت طلبی آنها پایمال شده است؟
انتخابات ریاست جمهوری 88 برگزار شد و همه فتنه های آن دوران هم با درایت و هوشیاری مردم و رهبری خاموش شد اما همچنان خطر بروز فتنه مشابه وجود دارد.
انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی در سال 90 برگزار شد هر چند مردم به خاطر رفتارهای جناح سیاسی خاص کامشان تلخ بود اما باز هم شرکت کردند و بیش از 30 میلیون نفر رأی دادند و مشارکت 64 درصدی را رقم زدند.
انتخابات ریاست جمهوری سال 92 هم برگزار شد. در این انتخابات هم اصلاج طلبان حضور داشتند و هم اصولگرایان، همان هایی که در انتخابات سال 88 ادعا می کردند در انتخابات تقلب شده است، خود را در معرض انتخاب قرار دادند. اصلاح طلبان با انتخابات قهر کرده بودند.
اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 شکست خوردند، اما مانند طیف سیاسی رقیب خود در سال 88 بازی را به هم نزدند. نباید هم چنین اقدامی می کردند. چرا که میزان رأی ملت است.
رقابت های انتخاباتی با تبریک نامزدهای اصولگرای انتخابات پایان یافت و هیچگونه اعتراضی هم از سوی آنها به روند انتخابات نشد. درسی که چنین رفتاری به همگان به ویژه سیاسیون طیف اصلاح طلب می دهد، این است که باید قواعد بازی را دانست. تبریک نامزدهای اصولگرا به نامزد پیروز پایان خوشی را برای انتخابات رقم زد.
اصلاح طلبان شاید تاکنون آموخته باشند که نباید رأی مردم را به خوب و بد تقسیم کرد. تنها باید تمکین کرد. نمی شود هر جا که مردم به آنها اقبال نشان دادند پس انتخابات خوب و سالمی برگزار شده است و هر جا که رأی نیاوردند، رقابت ناسالم بوده است. اخلاق سیاسی می گوید نتیجه هر انتخاباتی هر چه که باشد باید مورد احترام همگان به ویژه طیف های سیاسی قرار بگیرد.
اکنون هم اصلاح طلبان در انتخابات تهران پیروز شده اند اما در کل کشور نتایج پیروزی اوصولگرایان را نوید می دهدو تاکنون که اصلاح طلبان رفتار سیاسی مناسبی از خود بروز داده اند. اکنون زمان آن است که پس از 38 سال بلوغ سیاسی خود را رشد یافته نشان دهیم.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *