حمله زمینی به سوریه سنگ محک عربستان و آمریکا
سران رژیم سعودی نگاه واقع بینانه به مسائل و بحران هایی که در منطقه به وجود آمده و البته خود آنها در آن دخیل هستند از دست داده اند. در رفتارهای آنها سردرگمی و گیجی به خوبی دیده می شود.
به گزارش گروه بین الملل ، رژیم سعودی خود را با اقداماتی که انجام داده در چاهی انداخته که بیرون آمدن از آن به تنهایی ممکن است. البته باید یاری دهندگان آن مراقب باشند هنگامی که می خواهند دست او را بگیرند و از چاه بیرون بیاورند، سعودی ها او را به قعر چاه نکشند!
بحران و فاجعه یمن که دست پخت آل سعود است، این رژیم را زمین گیر کرده و توان پایان آن در وجود سران سعودی هم دیده نمی شود. مستأصل مانده است که چه کند تا خون شهدای یمن دست از گریبان سران سعودی بردارد.
اکنون یکسال است که عربستان سعودی با همکاری برخی دیگر از کشورهای ائتلاف ضد یمن به این کشور حمله می کنند و حملات آنها راه به جایی نبرده است و توفیقی در اهداف سعودی ها دیده نمی شود. در عوض، مقاومت نیروهای مردمی و ارتش این کشور توانسته است ماشین جنگی ائتلاف را از کار بیندازد. در حالی که هدف عربستان و ائتلاف، اشغال یمن و استقرار دولت دست نشانده عبد ربه منصور که از ریاست جمهوری استعفا داده و به عربستان گریخته است، بود.
این که تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده نه این که آنها خود نخواهند، بلکه توان اجرای آن را نداشته و ندارند اگر چنین توانی را در خود می دیدند، در اشغال یمن درنگ نمی کردند.
نگرانی های سعودی از وضعیت خود به خاطر فتنه انگیزی هایی که کرده، تنها به یمن ختم نمی شود بلکه سوریه برای او حیثیتی تر است. هزینه هایی که سعودی ها برای سرنگونی اسد کرده اند بسیار سنگین است. بخش زیادی از این هزینه ها به خاطر کاهش قیمت نفت است که حکام سعودی به خاطر مقابله با ایران، با افزایش تولید نفت خود باعث آن شد. اما اکنون خود دچار تبعات کاهش قیمت نفت شده است.
طرح حمله زمینی که با استقبال فوری عربستان روبرو شد اما هنوزعملیاتی نشده است، هم سنگ محکی است برای عزم و اراده سران سعودی و هم شاخصی است برای هواداری آمریکا از رژیم سرسپرده ای مانند آل سعود.
این که آمریکا تا کجا از سران سعودی دفاع و حمایت خواهد کرد نکته مهمی است. کاخ سفید از رژیم عربستان تا جایی حمایت می کند که این رژیم منافع آمریکا را به خطر نیندازد و چالشی برای آن ایجاد نکند.
شکست های سنگین گروههای تروریستی در سوریه و عراق، سران عربستان سعودی را به وحشت انداخته است. نگرانی آنها البته به جا است چون که تبعات دخالت های آنها در منطقه دامن خودشان را گرفته است.
شکست تروریست های تکفیری در سوریه و عراق و پایان دادن به عمر آنها سیل فرار این گروه های تروریستی را رقم می زند. این افراد به کجا خواهند رفت؟ مقابله با آنها در سوریه و عراق جدی است و می رود تا حضور تروریستها در این دو کشور از بین برود. آنگاه که عرصه به تکفیری ها تنگ تر شد رو به سوی حامیان خود خواهند رفت. جایگاه و پایگاه دیگری ندارند.
از یک سو ترکیه محل هجرت آنها خواهد شد و از سوی دیگر راهی عربستان سعودی می شوند که بیشترین کمک های مالی و تسلیحاتی را از آنها دریافت می کنند. این کوچ اجباری چالشی جدی برای کشورهای حامی تروریست به همراه خواهد داشت به گونه ای که بروز نا امنی در این کشورها کوچکترین اتفاقی است که می افتد.
در چنین شرایطی عربستان و ترکیه و حامیان سران مرتجع عربی منطقه هیچگاه از حمایت های آمریکا بهره نخواهند برد و در میان تروریست های جنایتکار تنها خواهند ماند.
به جز ترکیه و عربستان، کشورهای دیگر منطقه غرب آسیا خواهان بروز یک جنگ تمام عیار و گسترده نیستند به همین خاطر است که تمایل خود را به حضور در جنگ زمینی در سوریه نشان ندادند.
حتی کشورهای غربی و آمریکا هم خود را کنار کشیدند هر چند از ورود نیروی زمینی ارتش عربستان و دیگر کشورهای منطقه استقبال کردند اما گفتند مشارکت نمی کنند حتی ناتو به ترکیه هشدار داد که در صورت جنگ با روسیه که آغاز کننده آن ترکیه باشد، آنکارا توقع پشتیبانی نداشته باشد.
ورود مستقیم به جنگ در سوریه بر روی زمین، کشته های زیادی را از دو طرف رقم خواهد زد. تعداد کشته های نیروهای ارتش های متجاوز بیشتر خواهد بود. جنگ در سوریه آسان نیست. وجود جبهه های گوناگون با تروریست های تکفیری که هر کدام امیال و اهداف خود را دنبال می کنند از توان ارتش های کشورهای مرتجع عربی خارج است.
آنها به حمایت آمریکا دل خوش کرده بودند که آن هم از بین رفته است. اگر عربستان و ترکیه خود مستقیم به سوریه حمله زمینی کنند، فروپاشی حتمی این دو حاکمیت رقم خواهد خورد.
بحران و فاجعه یمن که دست پخت آل سعود است، این رژیم را زمین گیر کرده و توان پایان آن در وجود سران سعودی هم دیده نمی شود. مستأصل مانده است که چه کند تا خون شهدای یمن دست از گریبان سران سعودی بردارد.
اکنون یکسال است که عربستان سعودی با همکاری برخی دیگر از کشورهای ائتلاف ضد یمن به این کشور حمله می کنند و حملات آنها راه به جایی نبرده است و توفیقی در اهداف سعودی ها دیده نمی شود. در عوض، مقاومت نیروهای مردمی و ارتش این کشور توانسته است ماشین جنگی ائتلاف را از کار بیندازد. در حالی که هدف عربستان و ائتلاف، اشغال یمن و استقرار دولت دست نشانده عبد ربه منصور که از ریاست جمهوری استعفا داده و به عربستان گریخته است، بود.
این که تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده نه این که آنها خود نخواهند، بلکه توان اجرای آن را نداشته و ندارند اگر چنین توانی را در خود می دیدند، در اشغال یمن درنگ نمی کردند.
نگرانی های سعودی از وضعیت خود به خاطر فتنه انگیزی هایی که کرده، تنها به یمن ختم نمی شود بلکه سوریه برای او حیثیتی تر است. هزینه هایی که سعودی ها برای سرنگونی اسد کرده اند بسیار سنگین است. بخش زیادی از این هزینه ها به خاطر کاهش قیمت نفت است که حکام سعودی به خاطر مقابله با ایران، با افزایش تولید نفت خود باعث آن شد. اما اکنون خود دچار تبعات کاهش قیمت نفت شده است.
طرح حمله زمینی که با استقبال فوری عربستان روبرو شد اما هنوزعملیاتی نشده است، هم سنگ محکی است برای عزم و اراده سران سعودی و هم شاخصی است برای هواداری آمریکا از رژیم سرسپرده ای مانند آل سعود.
این که آمریکا تا کجا از سران سعودی دفاع و حمایت خواهد کرد نکته مهمی است. کاخ سفید از رژیم عربستان تا جایی حمایت می کند که این رژیم منافع آمریکا را به خطر نیندازد و چالشی برای آن ایجاد نکند.
شکست های سنگین گروههای تروریستی در سوریه و عراق، سران عربستان سعودی را به وحشت انداخته است. نگرانی آنها البته به جا است چون که تبعات دخالت های آنها در منطقه دامن خودشان را گرفته است.
شکست تروریست های تکفیری در سوریه و عراق و پایان دادن به عمر آنها سیل فرار این گروه های تروریستی را رقم می زند. این افراد به کجا خواهند رفت؟ مقابله با آنها در سوریه و عراق جدی است و می رود تا حضور تروریستها در این دو کشور از بین برود. آنگاه که عرصه به تکفیری ها تنگ تر شد رو به سوی حامیان خود خواهند رفت. جایگاه و پایگاه دیگری ندارند.
از یک سو ترکیه محل هجرت آنها خواهد شد و از سوی دیگر راهی عربستان سعودی می شوند که بیشترین کمک های مالی و تسلیحاتی را از آنها دریافت می کنند. این کوچ اجباری چالشی جدی برای کشورهای حامی تروریست به همراه خواهد داشت به گونه ای که بروز نا امنی در این کشورها کوچکترین اتفاقی است که می افتد.
در چنین شرایطی عربستان و ترکیه و حامیان سران مرتجع عربی منطقه هیچگاه از حمایت های آمریکا بهره نخواهند برد و در میان تروریست های جنایتکار تنها خواهند ماند.
به جز ترکیه و عربستان، کشورهای دیگر منطقه غرب آسیا خواهان بروز یک جنگ تمام عیار و گسترده نیستند به همین خاطر است که تمایل خود را به حضور در جنگ زمینی در سوریه نشان ندادند.
حتی کشورهای غربی و آمریکا هم خود را کنار کشیدند هر چند از ورود نیروی زمینی ارتش عربستان و دیگر کشورهای منطقه استقبال کردند اما گفتند مشارکت نمی کنند حتی ناتو به ترکیه هشدار داد که در صورت جنگ با روسیه که آغاز کننده آن ترکیه باشد، آنکارا توقع پشتیبانی نداشته باشد.
ورود مستقیم به جنگ در سوریه بر روی زمین، کشته های زیادی را از دو طرف رقم خواهد زد. تعداد کشته های نیروهای ارتش های متجاوز بیشتر خواهد بود. جنگ در سوریه آسان نیست. وجود جبهه های گوناگون با تروریست های تکفیری که هر کدام امیال و اهداف خود را دنبال می کنند از توان ارتش های کشورهای مرتجع عربی خارج است.
آنها به حمایت آمریکا دل خوش کرده بودند که آن هم از بین رفته است. اگر عربستان و ترکیه خود مستقیم به سوریه حمله زمینی کنند، فروپاشی حتمی این دو حاکمیت رقم خواهد خورد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *